eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره مرغ این سینه به فکر سِیر در طوس است خدا را شکر می گویم که این دل با تو مأنوس است رجب...ذی القعده... می چسبد زیارت کردنت آقا زیاراتی که منصوص و زیاراتی که مخصوصه است چنان که قبل ذی الحجه رسیده ماه ذی القعده بدون طوف در مشهد طواف کعبه منحوس است ‌"برو" یعنی "بمان پیشم"، "نمی خواهی نمی آیم" تکلم کردن عاشق پر از افعال معکوس است میان زندگیِ تک تک ما را که می گردی عطایای تو ملموس و کرامات تو محسوس است سگ ولگرد در مشهد، نگاهش خورد بر گنبد به یمن این نظر کردن، مقرّب تر ز طاووس است عَسیٰ أنْ تَکْرَهوا شیئًا...هُوَ خیرٌ لَکم... باشد... ...شده روزی من خیری، که در دوری و افسوس است مرا بیست و سه ی ذی القعده دعوت کن دلم تنگ است تمام حاجتم این روزها یک اذن پابوس است 🔸شاعر:
در مشهدت باید برایم رحمتی باشد حتی اگر یک لقمه نان حضرتی باشد عیبی ندارد خانه زاد غربت و اشکیم بگذار اسم ما گدای غربتی باشد.... اهل گلایه نیستم وقتی تو می خواهی بین من و اشک و حرم هم، حرمتی باشد چیزی نخواهم گفت از جاماندگی هایم آه از دل درمانده ای که پاپتی باشد دور از حرم سخت است اما کاش این شب ها تنها برای رفع بغضم هیأتی باشد یا لااقل یک شعبه سقاخانه در تهران چیزی شبیه ایستگاه شربتی باشد یعنی نمک پرورده ی عشق شما هستیم وقتی نمک در سفره هامان ، برکتی باشد یک پنج شنبه گوشه صحن تو خواهم گفت معنای بغضم را اگر که فرصتی باشد 🔸شاعر:
همین که نعره ی لشکر بدل به هلهله شد عمود روی سرت خورد و ختم غائله شد . عمود خوردی و دیدند صورتت پیچید چنان شکاف دو ابرو دچار فاصله شد . میان علقمه با هیبت نگاه تو با هجوم تیر و کمان دار ها مقابله شد . میان علقمه با هِیبت نگاه تو با هجوم تیر و کمان دارها مقابله شد . برای قتل تو دینارها محاسبه شد برای غارت تو بینشان مجادله شد . قسم به پیکر از بین رفته ات عباس برای من بدن کوچک تو مسئله شد !! . بلند شو که پس از رفتن تو خیمه گَهَت محلِ تاخت و تازِ سنان و حرمله شد . پس از تو معجر زن های خیمه را چه کنم ؟!! پس از تو بازوی زینب اسیر سلسله شد * بعد تو عمه ام عمو جان زد گره ی محکمی به معجر من . علتش را سوال کردم ، گفت : دشمنت بی حیاست دختر من * غروب علقمه با رقص نیزه دار سرت میان خیمه ی زن ها ز ترس وِلوله شد  . برای آن که بچرخی به هر گذر بروی میان مردم کوفه سرت مُعامله شد  حق روضه ادا شود😭😭
4_5983120224805717243.mp3
4.19M
مشکیدن سو توکلدوخجا یره وای رقیه دین آقام لایلای گرک خیال خیمه نی بوساعتیمده بوشلویام رقیه دن اوزاخ گزوب کنار نهری خوشلویام سنه باشیلا بیر علم اونا سرین سو بوشلویام گورنده بوشلی بوشلوسون ئولومدی آرزوائدر (سویی آلوب مشکی گتیرور اوخ دیوب گوزونه قولار بدنده یوخدی دیدی حسین گلیرسن اما قبل از آنی که بو نوکریوه بلش وراسان قارداش بیر سوزوم وار سنه) بو ایکی قولاریمی من مشکیمه ایتدیم سپر اوخ گوزومنن قولاریمنان ایلدی صرف نظر مشکه دیدی سو جالاندی ایویم یخلدی آی قارداش اوت ورار بو بند شعریم آفتابین قلبینه بولمورم اوخ مشکه دیدی یا ربابین قلبینه باب المراد ابوالفضل باب النجات ابوالفضل شرمنده دور یوزوندن آب فرات ابوالفضل ای دست دلرباسی مشکل گشا ابوالفضل دست گره گشایه جانلار فدا ابوالفضل جنازون اوستونه تک گلمیشم قانا بویانام (نقدر سسلدی عباس ئوزومده بالالاریمدا سنه قربان بیر دوداقلارین تکان یسین منی دیندیر دوره ده منه بتر ال چالولار قارداش ) جنازون اوستونه تک گلمیشم قانا بویانام اوتانما گوزلرین آچ گلمیوب رقیه بالام
4_5981117593224741122.mp3
8.27M
متن نوحه زنجیرزنے عزای لاله ها تقدیم به مادحین عزیز ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ به کربلا دشت بلا قافله ی غم آمد وقت عزای لاله ها ماه محرم آمد می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا یابن زهرا یابن زهرا ‌(2) ماهی که از خون لاله گون روی شفق می گردد قرآن زهرا تشنه لب ورق ورق می گردد می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا یابن زهرا یابن زهرا (2) ماهی که زهرا از جنان با چشم تر می آید به قتلگه برای دیدن پسر می آید ماهی که از خون گلو اصغر لبش تر گردد شق القمر پیدا ز پیشانی اکبر گردد می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا یابن زهرا یابن زهرا (2) ماهی که قاسم می شود فدایی ثارالله جدا شود دست رشید ساقی آل الله جان سپارد نزد زهرا با لب تشنه سقا یابن الزهرا یابن الزهرا (2) @majmaozakerine .
2203_1614929453135.mp3
836.1K
ای خــدا اکبـرم را فدا کردم با لب تشنه از خود جدا کردم لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر **** نالــه پیـوسته در قتلگـه کـردم تو زدي دست و پا و من نگه کردم لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر **** ای خــدا اکبـرم اِرباً اِربا شد قطعه قطعه پیش چشم بابا شد لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر **** اکبرم کشته در پیش چشمم شد مثـل تسبیح پـاشیده از هم شد لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر **** تو شدی کشته در بین دشمن‌ها من شـدم بعد تو، بی‌کس و تنها لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر **** عمّـه‌ات آمــده از حــرم بیـرون تا بشوید به اشک از عُذارت خون لالۀ پرپر ای علی‌اکبر شبه پیغمبر ای علی‌اکبر غلامرضا سازگار @majmaozakerine
مداح علی اصغر بهمنی شب هشتم محرم1400.mp3
3.29M
دلتنگ حرم اربابم:   پاشو علی  پاشو از روی خاک       جون بابا پاشو ای سینه چاک پاشو باز پیش چشام دوباره قدم بزن ای دلاور حرم پاشو باز علم بزن نور چشم ترم           حال من رو ببین پیش چشمای من       پا مکش رو زمین   یا علی اکبر(5)   پر شد چشمام چشمام از اشک و خون    هستی من داره میره میدون برا بار آخر بابا یه کمی جلوم راه برو قسمت من اینه علی که دیگه نبینم تورو میوه دل من              ای نبی حرم جون من به فدات       برو ای پسرم   یاعلی اکبر(5)   تیکه تیکه افتادی رو خاکا       ای قرآن شده ارباً اربا تمومی نداره دیگه برا داغ تو گریه هام مثه بچگی هات علی دوباره بشین رو عبام   محتضر شده ام       ای امید حرم رفتی و پسرم         خم شده کمرم   یا علی اکبر(5)  
چشم تو سمت من،دل من گیر نیزه هاست این سینه، پاره پاره ی شمشیر نیزه هاست ... عشقت مرا به کوچه و بازار میکشد زینب اسیر رشته زنجیر نیزه هاست سرخیه معجر منو پیشانیت، حسین اثبات آیه آیه تفسیر نیزه هاست ای لاله ای که خون چکد از ساقه ات،هنوز این زخم های وا شده،تقصیر نیزه هاست ... قرآن مخوان دوباره،که یک بار دیده ام آن سنگ ها که بابت تقدیر نیزه هاست قرآن مخوان که پیرزنی روی بام ها در انتظار پاسخ تکبیر نیزه هاست این گیسوان پخش شده بین کوچه ها از ردپای رأس تو در زیر نیزه هاست حالا به این بهانه،نگاهش به سمت ماست نامحرمی که چشم و دلش،سیر نیزه هاست 🔹هرکاری کردن،نیزه از جاش تکون نخورد برگشت... سر ابی عبدالله داره عقب قافله رو نگاه میکنه 🔹خانوم زینب اومد خدمت امام زین العابدین، گفت برادرزاده هرکاری میکنم نیزه ای که سر بابات روشه،از جاش حرکت نمیکنه فرمود عمه جان: ببین نگاه بابام کدوم سمته؟ رفت و برگشت فرمود برادرزاده عقب قافله رو نگاه میکنه سریع بچه هارو شمارش کن دونه دونه بچه هارو شمرد یکی جاش،خالیه ⬅️کجاست؟؟ 😭😭 🔹سرش بغل مادرشه... فاطمه داره گیسوان سوختشو شونه میزنه 🔹هر کاری کردن پیداش نکردن زجر گفت خودم میرم پیداش میکنم از بس تو دل شب تو بیابون گشت،خسته شده انقده بغض داشته،،، گفت اگه گیرش بیارم ⬅️چیکار کرد؟؟ تا یجایی رسید دید یه طفل خوابیده اول کاری که کرد،موهاشو گرفته 😭روضه بخونم، ها؟؟ هی گفتم بهش،میام میام میام موهامو نکش،میام میام میام حرف بد میزد،با لگد میزد 😭😭😭😭😭 در بین راه،نیزه تو ایستاده بود جا ماندن که باعث تأخیر نیزه هاست گفتم که چند لحظه بخوابم،ولی نشد این خواب هم،تجسم تصویر نیزه هاست ⬅️روضه این شبارو بخونم... 🔹سه شبانه روز، پشت دروازه ساعات نگهشون داشتن ینی چی؟؟ 🔸ینی 3 روز وقت داشتن سنگ جمع کنن 🔸سه روز وقت داشتن هدف گیری یاد بگیرن 🔸سه روز وقت داشتن به بچه ها یاد بدن چه فحشی بدن 🔹تو دلش فکر میکرد الان در دروازه ساعات باز بشه،همه جارو سیاه پوش کردن تا در دروازه باز شده یوقت دید همه جا آذین بسته،،، همه دارن شادی میکنن کف میزنن هلهله میکنن 🔹خانوم یه تقاضایی کرد،،، گفت اگه میشه از یه مسیری مارو ببرید که اینهمه چشم نامحرم به ما نیفته شمر بی حیا گفت حالا که اینجوریه، چشم... مسیرو عوض میکنم اما اونجایی که من میگم دستور داد قافله رو ببرن سمت محله یهودیا یکی اومد جلو گفت آی اونایی که بغض علی،تو دلتونه آی اونایی که مرداتون به دست علی کشته شده،،، ⬅️چیکار کردن؟؟ تا قافله وارد محله شده هرکی تونست سنگ زده مگه سنگا خطا میرفت؟؟ همه به هدف میخورد حالا یوقت آدم دستش بازه،سنگ که بسمت آدم میاد اینجوری دستاشو سپر میکنه ... دستاشونو بستن یکی به رقیه،،، زینب،،، زین العابدین ... یه پیرزنی بلند شد گفت به من بگید سر حسین کدومه؟؟ اون سر که از همه زخمی تره اون سر که دندوناش شکسته لباش ترک خورده اون سر،سر حسینه خم شده ... یه سنگ بزرگیو گرفته ⬅️چنان به سر بریده... 😭😭😭😭😭