🌠☫﷽☫🌠
#امام_جواد علیهالسلام :
🔻 «ثَلَاثٌ يُبَلِّغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوَانَ اللَّهِ كَثْرَةُ الِاسْتِغْفَارِ وَ خَفْضُ الْجَانِبِ وَ كَثْرَةُ الصَّدَقَة»
🔅 سه چیز است که بنده را به رضوان خدا میرساند:
۱_ زیادی #استغفار،
۲_ نرمخویی،
۳_ #صدقه بسیار دادن
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Haj Meysam MotieeGomnam-Haftegi930703[01].mp3
زمان:
حجم:
15.1M
#بفرمایید_روضه
#امام_جواد علیه السلام
▪️السلام علیک یاجوادالائمه ادرکنی
🏴روضه ی حضرت جوادالائمه (ع) را بانوای حاج #میثم_مطیعی بشنوید.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
@Maddahionlin4_5888994019354087532.mp3
زمان:
حجم:
3.51M
.
⏯ #زمینه احساسی
🍃اگه به من باشه هر هفته باید برم حرم
🍃 اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
🎤 #مسعود_پیرایش
#شب_جمعه #کربلا
نه از سر عادت از ته دل
هر روز به تو سلام میدم
من چیزی نمیدونستم از عشق
تا اون روزی که حرم رو دیدم
اگه به من باشه هر هفته باید حرم برم
اگه به من باشه دنیا رو زیارت میبرم
همیشه در خونت بازه کی میگه راه حرم بسته ست
دل ما به حرم تو بد جور وابسته ست
آقام آقام اباعبدالله ...
تا اسمتو به زبون میارم
بارون چشام برات میباره
از دوری تو میمیرم آقا
دلتنگی آخه یه حدی داره
اگه به من باشه از دنیا فقط تو رو میخوام
اگه به من باشه بارم رو میبندم و میام
اگه تو بطلبی میشه نکنه منو نخواهی اصلا
به تو و حرم تو بستم جون من
آقام آقام اباعبدالله ...
👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب ⏫⏫⏫⏫⏫ شب های محرم حاج محمد رضا طاهری👇
ادامه مطالب ⏫⏫⏫⏫⏫
شب های محرم
حاج منصور ارضی👇
.
|⇦•به استعانت از اشکِ..
#روضه_حضرت_مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
به استعانت از اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین
دوباره چشمۀ خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده
هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین
هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم
قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم
اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم
میان سینۀ ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است
چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضۀ تو را کردیم
بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است
در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایۀ چادر نماز زهرائیم
خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریهکُنات شد..، عزیز زهرا شد
قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو
قسم به تذکرۀ قدسی خدای جهان
“حسین” راه علاج است آی بیماران
اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب
مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است
رکوع اشک شدم،گریۀ نماز شدم
به جان دختر تو کربلانیاز شدم
چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود ..
هزار نیزۀ خونین درون یک تن بود
نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمۀ یک بد دهن بلند شده
به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر
سنان کشانده عقب جمع نیزهداران را ..
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را
شاعر: بردیا محمدی
شبِ نائبِ امام حسینِ .. یا مسلم ابن عقیل .. تو کوچه ها داره راه میره با بچه هاش .. آی خدا اینا صبح بیعت کردن الان دارن درِ خونه هاشون رو میبندن .. بچه هاش رو سپرد دستِ هانی خودش راه افتاد تو کوچه های کوفه .. به دیواری تکیه داده بود کمی استراحت کنه یه وقت دید صدای زنی میاد! سلام کرد گفت من راضی نیستم به دیوار خانه ام تکیه بدی .. یه وقت دید آقا رفت وسط کوچه نشست شروع کرد گریه کردن .. آقاجان شما کی هستید؟ فرمود من همونیام که شماها صبح با من بیعت کردید .. من مسلم ابن عقیل نایبِ ابی عبدالله هستم .. پیرزن شروع کرد معذرت خواهی کردن آقاجان خانه، خانۀ شماست من کنیزِ شمام .. (یه گریز بزنم شبِ اول ماهِ محرم؟!) یه جا دیگه ام یه خانمی گفت این خانۀ شماست و منم کنیزِ شما .. آی مادرجان .. وقتی اون دو نفر اجازه خواستن فرمود خانه، خانۀ توست ..
نیا ای یار و دلدارم، حبیبم
نیا کوفه پسر عمّ غریبم
من از حق شما گفتم ولیکن
لب و دندان خونی شد نصیبم
نگو کوفی، بگو بی دین و بی درد
عوض شد چهره ی این شهرِ نامرد
خودم با چشم خود دیدم لعینی
تو را با کیسه ای گندم عوض کرد
نه سقفی دارم و نه سایه بانی
شدم تنها و بی کس مثل هانی
به یاد حیدر کرار بودم
دو دستم بسته شد در ریسمانی
فقط نام تو را هر لحظه بردم
حسابی بین کوچه سنگ خوردم
شنیدی که میان قصر کوفه
نخوردم آب و تشنه جان سپردم
اگر بین عمارت گریه کردم
به یادت از خجالت گریه کردم
برای داغ و غم های خودم نه
برای دخترانت گریه کردم
به زیر آسمانی پر ستاره
به خاک افتادم از دارالعماره
تنم تا کوچه ی قصاب ها رفت
مرا بستند بر روی قناره
همه آمادۀ جنگند اینجا
شدیدا اهل نیرنگند اینجا
نیاور دخترانت را به این شهر
که بی رحمند و دل سنگند اینجا
نده از خون طفلانت هزینه
برو با اهل بیت خود مدینه
بماند یک دقیقه بی ابالفضل
چه می آید سرش آخر سکینه
به جان خواهرت، برگرد برگرد
فدای اصغرت، برگرد برگرد
ندارد صبر دوری و جدایی
سه ساله دخترت، برگرد برگرد
شدم شرمنده ات با سر به زیری
بگو عذر مرا هم می پذیری
الهی لحظه ای حتی در این شهر
نبیند خواهرت رخت اسیری
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
پیچیده درعالم چاووش محرم
با گریه بگوید مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان .. ای آقای عطشان ..
واویلا حسین جان .. واویلا حسین جان ..
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
@babolharam_netحاج منصور ارضی شب اول.mp3
زمان:
حجم:
14.94M
|⇦•به استعانت از اشکِ..
#روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی .
.
|⇦•به عشق تو ای یار..
#روضه_ورود_به_کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی
●━━━━━━───────
السلام علیکم یا اهل بیت نبوه
السَّلامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ
به عشق تو ای یار گفتم حسین
همین اول کار گفتم حسین
خداییش این یازده ماه را؛
به امید دیدار گفتم حسین
شنیدم حبیب عاشق روضه است
نیابت زِ انصار گفتم حسین
نمازِ همه برکت خون اوست
که در سجده بسیار گفتم حسین
شفا از حسین و دوا از حسین
به بالینِ بیمار گفتم حسین
به کوری هر کس نمی خواندش
چه خواب و چه بیدار گفتم حسین
حَسَن دست روی سر من کشید
از آن شب که یک بار گفتم حسین
زگهواره تا گور من نوکرم
بریدم زِ اغیار گفتم حسین
به رویِ دلم حسرت کربلاست
سحر با دل زار گفتم حسین
سر کوچه بازار سنگت زدند
سر کوچه بازار گفتم حسین
رسید بالاخره قافله کنار فرات
سلامتی حسین و قبیلهاش صلوات
ــــــــــــــــــ
رباب آمده با اصغرش خوش آمده است
رقیه آمده با اکبرش خوش آمده است
چقدر خوب که جمع بزرگان جمع است
تمام قافله پروانه عمه هم شمع است
به بنده ها برسان جلوۀ رب آمده است
خبر کنید زنان را که زینب آمده است
چه با شکوه میاید زِ محملش پایین
*بعد از آنی که دستور داد بارهارو بیارید پایین، اول خیمۀ خانم زینب رو بزنید .. حالا این خانم میخواد از ناقه بیاد پایین یکی عنان گرفته یکی زانو خم کرده ..*
چه با شکوه میاید زِ محملش پایین
سرِ تمامی مردان مقابلش پایین
حجابِ دخترِ حیدر هزار پردۀ نور
زِ قد و قامتِ این زن نگاهِ عالم دور
رکاب دار اباالفضل، پرده دار حسین
شکوه این زن اباالفضل و اقتدار حسین
چرا کسی نمیآید سلامشان بکند
سلامشان بکند، احترامشان بکند
بزرگ بانوی این قافله پریشان است
خدا به خیر کند خیره بر بیابان است
*تا رسید دست رو قلبش گذاشت گفت حسین اینجاست میخوان تو رو از من جدا کنن ..*
گمان کنم خبر سر براش آوردن
خبر زِ غارتِ معجر براش آوردن
رسانده اند خبر را که ای صبور حرم
شکسته میشود این سمت ها غرور حرم
اگرچه آمده ای با دو صد جلال اینجا
به عصر روزِ دهم میروی زِ حال اینجا
همان زمان که حسینت میانِ گودال است
همان زمان که تنش زیرِ چکمه پامال است
همان زمان که همه در میانِ آشوبند
به بوسگاهِ نبی نیزه نیزه میکوبند ..
*آقاجان شما مشغول خیمه زدن هستید، خواهرتون بین زن ها نشسته داره زار زار گریه میکنه ناله داره میزنه .. حضرت به عجله اومد سرش رو به سینه گرفت عزیزم چرا اینجوری گریه میکنی؟!.. فرمود داداش از وقتی که اومدم غم عالم به دلم افتاده .. میترسم تو رو از من بگیرن .. نوشتن ساعتی هر دو تا گریه کردن .. بعد آقا فرمود جدم کجا رفت! مادرم کجا رفت! پدرم کجا رفت! حسنم کجا رفت! گفت به خدا همه که رفتن تمام دلخوشیم این بود خدا سایهت رو از سرم کم نکنه .. خیمه ها که زده شد دیدن یه عده اومدن سلام کردن ما از قبیلۀ بنی اسدیم آقاجان .. اول کاری که کرد این زمین هارو همه رو خرید به نام دوستانش زد .. بنی اسد هدیه آوردن، قربونی آوردن .. حضرت فرمود من خودم قربونی دارم .. اما سفارش بهتون میکنم اگه اومدید تو مسیر و کمک دادید خدا کمکتون میکنه حرفاش رو زد به بنی اسد .. دونه دونه همه ساربان ها رو پول داد گفت برید .. همه رفتن .. من نمیدونم این یه دونه ساربان چرا موند تا آخر .. خدا ازت نگذره چه طمعی کرد .. ای حسین ..*
پیچیده در عالم چاووشِ محرم
با گریه بخوانم مادر با قدی خم
ای مذبوح عریان، ای آقای عطشان
مانده پیکرِ تو بی سر در بیابان
واویلا حسین جان ..
می آید زِ هر سو آوای جدایی
امشب جان زهرا گشته کربلایی
امشب قلب عالم دارد آه و ناله
می آید به مقتل هفتاد و دو لاله
واویلا حسین جان ..
از ماتم رسیده جانِ خسته بر لب
خیمه ها به پا شد وای از حال زینب
می ریزد ستاره از چشمانِ تارش
ترسد روی نیزه بیند راس یارش
واویلا حسین جان ..
ــــــــــــــــــ
#ورودیه
#روضه_ورود_به_کربلا
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#شب_دوم_محرم
#محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@babolharam_netحاج منصور ارضی شب دوم محرم.mp3
زمان:
حجم:
21.99M
|⇦•به عشق تو ای یار..
#روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس استاد حاج منصور ارضی .