❣﷽❣
⬛️ #روضه_حضرت_عباس_ع
🔺#آقای_کریمی #پیشنهادم 👌👌
⬛️ #زمزمه_حضرت_عباس_ع ۱۳۹۷
🔺از سوز سینه میکشم آه، سلام یا بقیه الله
🔺فدای اشک چشم اشک بارت، آقای من آجرک الله
🔺کسی چه میدونه کجایی! کجایِ دشت کربلایی؟
🔺تو خیمه ی عموت اباالفضل، یا که کنار عمه هایی
🔺ما مهمونای شهداییم، ما راهی کرب و بلاییم
🔺تو روضه خون لبِ سقا، ما سینه زن های شماییم
🔺تموم دنیا روضه خونه، اشکام میریزه دونه دونه
🔺بهونه ی گریه هام امشب، عموی صاحب الزمونه
🔺ساقی کربلا اباالفضل، امید خیمه ها اباالفضل
🔺آبـروی ام بنیــن و، آینه ی مرتضی اباالفضل
🔺یادمه مادرم که میگفت، ای فدای روضه ی اباالفضل
🔺همه پس اندازش و می داد، برای روضه ابالفضل
🔺اون که میگیره حاجتش رو، هرکی تو روضه هاش میشینه
🔺دوای دردایِ مریضاش، تو سفره ی ام بنینه
🔺خدای عشقِ عاشقاشه، ولی خودش عاشق ارباب
🔺به روی پاهاش بوسه ی موج، به روی شونش سر مهتاب
🔺حسین نگاه می کرد به چشماش، زینب دعا میخوند تو گوشش
🔺لباس رزمش و تنش کرد، یه مشک خالی روی دوشش
🔺لالایی رباب این شد، بخواب مادر دورت بگرده
🔺چشمات و روی هم بزاری، عموت با آب بر میگرده
🔺کسی نمونده توی دنیا، مرامش و ندیده باشه
🔺فرات از اینجا خیلی دور نیست، دیگه الان باید رسیده باشه
🔺الان دیگه تو آب رفته، مشکش و زیر آب برده
🔺عموت و که میشناسی مادر، مطمئنم که آب نخورده
🔺الان شده سوار اسبش، راهی خیمه هایِ شاهه
🔺بزار ببینم از تو خیمه، چشم همه حرم به راهه
🔺آب خنک شبیه بارون، مهمون میاره برا مهمون
🔺بخواب تا انتظار کم شه، تا وقتی که بیاد عمو جون
🔺عمو با مشک خالی رفته، کار عمو نشد نداره
🔺گریبون نهر رو میتونه، بگیره تا حرم بیاره
🔺وای اگه آب نخورده باشه، جون به تنش نمونده باشه
🔺وای اگه روی زمین بیوفته، از رو زمین نتونه پاشه
🔺کنار علقمه شلوغه، حسین تنها بین لشکر
🔺رو دامنش گرفته ارباب، سر شکسته ی برادر
🔺امیر لشکرم بلند شو، بی تو کجا برم بلند شو
🔺پاشو ببین که بی حیا ها، دارن میرن حرم بلند شو
🔺سر مگه با تبر شکسته، چیشد که اینقدر شکسته
🔺دست تو از بدن جدا شد، قد من از کمر شکسته
🔺داغ تو ای دار و ندارم، کجایِ این دلم بذارم
🔺پاشو بریم کاری نکن که، برم رقیه رو بیارم
🔺دستت و توی آب بردی، این همه راه مشک و آوردی
🔺گذشته آب از سر خیمه، خودت یه خورده آب میخوردی
🔺تموم دلخوشیم همینه، مادرم اومد از مدینه
🔺تو نیستی اونوقتی که دشمن، میاد با چکمه روی سینه
🔺تو نیستی اونوقتی که آتیش، دامن خیمه رو میگیره
🔺پنجه ی وحشی ها تو غارت، گوشه ی معجرو میگیره
🔹" تو سر نهاده ای روی دامان فاطمه
🔹 من را بگو، که رو به زمین میشود سرم
🔸 یه قلب مبتلا تو این سینه، مریضمو دوام ابالفضله
🔸سینه ما سینه زنا وقفِ، موقوف آقام ابالفضله...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_6010339146252422401.mp3
5.48M
❣﷽❣
⚜ #سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
⚜ #آقای_سیب_سرخی
⚜ #واحد
ای کودک شش ماهه ی
بی جرم و تقصیرم
ای طفل بی شیرم
بعد از تو مادر جان ز جان و
زندگی سیرم
ای طفل بی شیرم
مادر به قربان تو و
رخسار گلگونت
این حلق پر خونت
هم در کنار اصغرم ، بنگر زمین گیرم
ای طفل بی شیرم
از ماتم بی شیری ام
ای راحت جانم
در اه و افغانم
ای کودک شش ماهه و ...
مادر تو را با شیره ی جان پروریدم من
خیرت ندیدم من
رفتی و کردی ای علی جان، از قمت سیرم
ای طفل بی شیرم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣﷽❣
◾️#سینه_زنی_امام_حسین_ع
▪️#سنگین
◾️#آقای_میرداماد
ای كه به خشكی لبات
دریا توسل میكنه
موندم چه جوری داغتو
دنیا تحمل میكنه
سروی كه تنها شاهد
این برگریزونه منم
كوهی كه میخواد پاشه و
دیگه نمیتونه منم
گرم طوافن تا غروب
سرنیزهها دور سرت
وقت نمازِ تیرها
سجاده میشه پیكرت
این موج كه روی تنت
با گریه میریزه منم
زخمات لب وا میكنه
هر بار بوسه میزنم
تو كشتهی اشكی و من
یکچشمه بارونم برات
دیدم كه گریه میكنه
گرگ بیابونم برات
دیده میون موج خون
دریای احساسم تو رو
ای آشناتر از همه
حق میدی نشناسم تو رو؟
زخمت بهم میگه بمون
چشمت بهم میگه برو
سنگم بیاد از آسمون
تنها نمیذارم تو رو
با آه شونه میكنم
زلف پریشون تو رو
با اشک روشن میكنم
شام غریبون تو رو
(سعید پاشازاده)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5836992251846200257.mp3
5.63M
ای که به خشکی لبات
واحد سنگین
سید مهدی میرداماد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
صلوات دوازده امام
جدید
مجالس محرم
بر سیرت نیکوی پیمبر صلوات
برشمس جمال پاک حیدرصلوات
با نیت قربتا الی الله بفرست
بر حضرت زهرای مطهرصلوات
بر روح خدیجه یار پیغمبرمان
برآنکه به فاطمه است مادرصلوات
حقا که امام حسن بود سبط نبی
بر روح و روان سبط اکبرصلوات
جانم بفدای آن حسین مظلوم
لب تشنه بریده اندازاوسرصلوات
بر قامت زینبی که در کرببلا
خم گشته زداغ شش برادرصلوات
بر صاحب غیرت و اَدب عباسش
بفرست به روح این دلاور صلوات
بر حضرت ساجدین که در کرببلا
باطعنه زدند به قلبش آذر صلوات
بر حضرت باقر آنکه با چشمش دید
گلهای حسین بخون شناور صلوات
برحضرت جعفربن صادق بفرست
با نیت پاک بار دیگر صلوات
ای آنکه گره به کارت افتاده بگو
بی وقفه برآن موسی بن جعفرصلوات
برشاه خراسان که ولی نعمت ماست
بر ماه رخ رضا بلندتر صلوات
بر پور رضا جواد مظلوم وجوان
پرپر شده از جفای همسرصلوات
یا رب به نقی که ما هدایت بشویم
بر هادی دین وپور حیدر صلوات
یا حضرت عسگری عنایت فرما
باشد به زبانمان مکرر صلوات
برحضرت صاحب الزمان باد درود
بهر فرج عزیز داور صلوات
بر هرکه محبت حسین در دل اوست
در روضه نموده دیده را تر صلوات
ای کاش بدانیم که خداوند کریم
بنوشته چه اندازه ثواب در صلوات
گر عاقبتت بخیر خواهی گردد
(مداح) بفرست بر پیمبر صلوات
علی اکبراسفندیار(مداح)
#تعجیل_در_امر_فرج_صلوات 👇
( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
-
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴✨🏴
چشم به هم زدیم و
شش مـــــاه گــــــــذشت...
عمر تو به قد یک آه گذشت😔
السلام علیک یا باب الحوائج
یا شاهزاده علی اصغر🙏
شهادت حضرت علی اصغر( ع ) تسلیت باد 🏴
#روضه شب هشتم
#حاج محمود کریمی
که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اوّل عمرش، هوای دردسر کرد
من به کسی از گریهام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتماً سرم را میگذارم زیر پایش
از کوچهی ما هم اگر روزی، گذر کرد
هر چند من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز امّا بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم روضه، ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود، تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هر کس نشد مهموم در روضه، ضرر کرد
هر چند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علیاکبرش، دیوانهتر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
با اکبر او نیزه کاری کرد مثل
کاری که با پهلوی زهرا، میخ در کرد
میریخت بیرون از دهانش لختهی خون
حال پسر، حال پدر را محتضر کرد
أولادُنا اَکبادُنا یعنی پدر را
مقراض اهل کوفه، تقطیع جگر کرد
بالای جسم اکبر خود، داد میزد
زینب که آمد، کار او را سختتر کرد
پیش جوانش داشت، جان میداد امّا
محض حجاب خواهرش، صرف نظر کرد
karimi-78.mp3
24.88M
روضه شب هشتم محرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
محمود کریمی
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رسیده دیگه وقت جهاد اکبر
برو میدون ای آیینهی پیغمبر
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
*آخه زنها آمدند دورش رو گرفتند...
*اِجتَمَعتِ النساء حولَهُ کَالحَلقَه..." همه اومدند دورش رو گرفتند، بچه ها دستش رو گرفتند گوشه لباسش رو گرفتند...همه با هم یه جمله گفتند:
"اِرحَم غُربَتَنا .." علی به غربت ما رحم کن ..*
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
میگن بابارو تنها نگذار، به بابا رحم کن
تو اولین دلیل لبخندامی
فرماندهی سپاهِ فرزندامی
خدا به همرات ..
با ناامیدی به تو چشم میدوزم
تو داری دور میشی و من میسوزم
خدا به همرات ..
«علی علی علی علیِ اکبر، عزیزِ بابا»
*یه نگاهی انداخت،
"ثُمَّ نَظَرَ علیه،نَظرَةَ آیِسٍ مِنه .." یه نگاه از سر ناامیدی به پسر انداخت"و اَرْخا عَینَیه وَ بَکاء" شروع کرد های های گریه کردن ..
دلش راضی نشد، دست به آسمان بلند کرد...
صدا زد:
"اَللّهُمَّ اشْهَدْ فَقَد بَرَز اِلیکَ اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِک .."
خدا شاهد باش شبیه ترین خلق تو به پیغمبر به میدان میره ..
"و کُنّا اِذا اشتَقْنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیک"
(من از خودم میگم:خدا هر وقت دلم برا مادرم تنگ میشد حسنم رو نگاه می کردم .. هر وقت دلم برا علی مرتضی تنگ میشه، عباس رو نگاه می کنم ..) هر وقت دلم برای پیغمبر تنگ میشد علی رو نگاه می کردم...
"و کُنّا اِذا اشتقنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیه"
دلش آروم نشد،شروع کرد نفرین کردن...
"یَابنَ سعد قَطَعَ الله رَحِمَک کَما قطعْتَ رَحِمی.."
خدا لعنتت کنه ..
از پسر دل برید .. پسر وارد میدان شد .. رجز خوند " َانا علیُّ بنُ الحسینُ بنُ علی"
"فَتَقَدَّم نَحوَ القَوم" اومد مقابل لشگر ..
"َفَقَتَلَ قِتالاََ شدیدا...
"وَ هَلَکَ مِنه کثیراََ...
ثُمُّ رَجَعَ اِلی ابیه..."
برگشت مقابل پدر صدازد :
"یا ابَ العطش قَد قَتَلَنی..."
پدر! تشنگی من رو کشت...
ببین با علی اصغر چه کرد؟ با دخترها چه کرد؟
با عباس چه کرد؟
بابا تشنگی من رو کشت .. سنگینی زره من رو خسته کرد .. یه سوالی پرسید آقا در جوابش چه کرد؟صدا زد "فهل شربتَ ماءٍ مِن س"
جرعه آبی اگر هست من بخورم قدرت بگیرم برم جهاد کنم ..
"فَبَکَت حسین علیه السلام..." آقای ما شروع کرد گریه کردن... "وا غوثاه یا بُنَیَّ مِن اَین آتی الماء..." پسرم از کجا آب بیارم؟
"قاتِل قلیلا..."
یه ذره دیگه بجنگ...
" أسرع الملتقى بجدّك محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم..."
چیزی نمونده پیغمبر رو زیارت کنی..
"فیسقیك بكأسه الأوفى شربة لا تظمأ بعدها أبدا..." پیغمبر یه آب گوارایی از کاسه های بهشتی به تو بده که دیگه تشنه نشی .. ولی من میدونم خیلی برای تو سخته...*
میدونم جنگیدن خیلی بی آب سخته
با این جوشن توو گرمای آفتاب سخته
اما آبی نمونده دیگه
حتی یک قطره واسه اصغر
برو میدون که سیراب میشی، از حوض کوثر
یه عده گفتن اومده پیغمبر
دلهرهای افتاد میون لشکر
فدات شه بابا
اما همین که اسمتو فهمیدن
برای کشتن تو نقشه چیدن
چه بُغْضی دارن!
*پسرم! اینا علی رو دوست نداشتن...
علی رو دوست ندارن و دوست نخواهند داشت.. هر چی بهشون گفتم چرا من رو میکشید؟ آخرش گفتند:
"بُغضاً لِابیک.."
ما بابات رو دوست نداریم...*
اگه زخمی برداشتی بیا سمت من
*علی از خدمت بابا برگشت میدان...*
"خَرَجَ الی مَوضِعِ النِّزاع وَ قاتَلَ اَعظَم القِتال.فَرَماهُ
تیری زدند .. علی بیهوش شد روی یال های اسب افتاد .. فقط یک جمله شنیده شد...
"یا ابَتا علیکَ منی السلام"
بابا خداحافظ...
"هذا جدّی یُقرِئکَ السلام"
پیغمبر بهت سلام می رسونه...
پیغمبر یه پیغامی داره...
"وَ یَقولُ لک، عَجّلِ القُدومَ عَلَینا..."
حسین زودتر بیا..
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اینجا کار علی تمام نشد..
" فَاحتَمَلَه الفَرَس الی مُعَسکَرِ الاعداء..."
اسب راه رو اشتباه رفت.. خون گلو و پیشانی علی جلوی دید اسب رو گرفت.. به جای اینکه به سمت بنی هاشم برگرده و علی رو بر روی زمین بگذاره ..
"فَاحتَمَلَه الفَرَس الی مُعَسکَرِ الاعداء..."
اسب راه رو اشتباه رفت...
"فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم اِرباََ اِرباََ..."
دو طرف ایستادند .. کوچه باز کردند .. گفتند زحمتی نداره .. پیغمبر کربلا داره میاد .. شمشیرها رو بالا بردند .. از جلوی هر کی رد میشد یه شمشیر به قلب حسین می زدند...
فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم اِرباََ اِرباََ..."
علی رو ریز ریزش کردند...
اگه زخمی برداشتی بیا سمت من
چرا داری میری خیمهگاه دشمن؟
مراقب خودت باش اینجا
کوچه وا میکنن نامردا
انگار این کوچه وصل میشه به، مدینه بابا
سیلی زدن به گونههای مادر
لگد زدن به آیههای کوثر
بمیرم واسهش ..
توام قدم قدم تو کوچه بردن
با حوصله تنت رو ریز ریز کردن
*آی علی بردنت کوچه ریز ریزت کردند ..
آی مادرم با هزار زحمت بلند شد ..
دنبال حیدر می دوید ..
غلاف شمشیر بالا می آمد .. پایین می آمد .. مادرم علی رو رها نمی کرد ..
در وسط کوچه تو را می زدند
کاش به جای تو مرا می زدند
چرا گوشه چشمت شده کبود
به من بگو مگر علی مرده بود؟!
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه زهرای من ..*
پاشو ای عمرم، تا جون نداده بابا
به پیش چشمام، پاتو نکش رو خاکا
صورت به صورتت میذارم، اما آروم نمیشم بابا
تازه جوونِ من شد پهلوت، شبیه زهرا ..
کنارِ پیکر تو سرگردونم؟!
چه جور تو رو به خیمه برگردونم؟
عزیزِ جونم...
"فَاَقبَل الیه فِتیانِه .."
برگشت سمت خیمه ها صدا زد:
"یا فتیةَ بنی هاشم! اِحمِلوا اَخاکم.."
جوانان بنی هاشم بیایید ..
کنارِ پیکر تو سرگردونم...؟!
چه جور تو رو به خیمه برگردونم؟
عزیزِ جونم ..
چه کرده با تو کینهی این لشکر
نمونده دیگه چیزی از این پیکر
عزیزِ جونم ..
«علی علی علی علی اکبر، عزیز بابا»
شاعر: سید مهدی سرخان
شاعر بند پایانی: محمدرضا رضایی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Shab08Moharram1400[03].mp3
23.47M
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
dary-miry-meidoon.mp3
6.1M
برای دانلود نوحه داری میری میدون محرم ۹۸ به ادامه مطلب بروید …
متن نوحه برای اولین بار از روضه نیوز
داری میری میدون پسرم
شده دل ما خون پسرم
همه حرم صف کشیدن
با دل پریشون پسرم
داری میری میدون پسرم
شده دل ما خون پسرم
همه حرم صف کشیدن
با دل پریشون پسرم
علی علی اکبر ولدی
علی علی اکبر ولدی
علی علی اکبر ولدی
علی علی اکبر ولدی
شبیه پیمبر خداحافظ خداحافظ
آینه ی حیدر خداحافظ خداحافظ
یا علی اکبرخداحافظ خداحافظ
یاعلی اکبرخداحافظ خداحافظ
شبیه پیمبر خداحافظ خداحافظ
آینه ی حیدر خداحافظ خداحافظ
یا علی اکبرخداحافظ خداحافظ
یاعلی اکبرخداحافظ خداحافظ
گریه برای پدر سخته
پیش یه پسر سخته
جلوی همه خیمه سخته سخته
گریه برای پدر سخته
پیش یه پسر سخته
جلوی همه خیمه سخته سخته
لذت پدر وقتیه که میشینی با جونش جوونش
لحظه ای که میشنوه اون حال خوش اذونش اذونش
عصای پیریشه بابا میمیره هی براش
دغ میکنه اگه یه روز یه خار بره تو پاش
دغ میکنه اگه یه روز یه خار بره تو پاش
عصای پیریشه بابا میمیره هی براش
دغ میکنه اگه یه روز یه خار بره تو پاش
دغ میکنه اگه یه روز یه خار بره تو پاش
علی اکبرم گل پرپرم
علی اکبرم گل پرپرم
علی اکبرم گل پرپرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
vahidshokri.mp3
6.05M
شور حماسی آقا علی اکبر
وحید شکری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
خیمه چنان شیر نری می آمد
با صولت ماه حیدری می آمد
در ظاهر علی اکبری می آمد
در باطن خود پیمبری می آمد
امان از آن لحظه ای که رود از خیاما
با رجز خوانی اش دلبرد از امامان
این قیام را کند یک تنه او تمام و
تیغ خود را کشد حیدری از میان و
طلعتش رخشان مثل پیغمبر
کرده او طوفان همچنان حیدر
در دل میدان گوید آن لشکر
این پیمبر است یا علی اکبر
علی اکبر حسین
بند دوم
دشمن به هراس شررش می افتد
شمشیر و یا که سپرش می افتد
ارباب که رزم علی اکبر را دید
ناخواسته یاد پدرش می افتد
به دست او ریسه زد تا بود ذوالفقار و
لشکری پیش چشمان او در فرار و
دشمنان بر دم تیغ او سر سپار و
محشری شد به پا در دل کار و زار و
هیبتش مولا سیرتش زهرا
قد او رعنا روی او زیبا
دل نگو دریا همچنان سقا
قبله ی قلبم اکبر لیلا
یا علی اکبر
بند سوم
علی سرو رعنای حسین
علی ماه زیبای حسین
علی ای اذان گوی حرم
علی پور لیلای حسین
ز دور دیده به پیغمبر امین افتاد
نگاه لشکریان چون به مه جبین افتاد
چو تیغ حیدری اش را کشید ماه حسین
چه پا و دست و سر و پیکری زمین افتاد
فی یوم العاشورا قال ثارالله
علیُُ ممسوس فی ذات الله
یا علی اکبر حسین
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
متن روضه کوتاه علی اصغر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالایی ..
به من حق بده از خجالت بمیرم
دعا کن نیوفته به خیمه مسیرم
آخه اوردم تورو تا برات آب بگیرم
لالایی لالایی
*وقتی لالایی میگی این دستاتو مثل گهواره تکون بده .. حاج رسول ترک وقتی تو روضه حضرت علی اصغر لالایی میخوندن دستاشو اینطوری تکون میداد .. از دنیا رفت خوابشو دیدن گفتن حاج رسول چه خبر؟ گفت تو این چند روزه که منو آوردن اینجا چند بار بی بی قنداقه علی اصغرُ آورده گذاشته تو بغل من ، گفته حاج رسول خوب بلده لالایی بخونه برا بچه م ..*
لالایی ..
به اشکم داره حرمله هی میخنده
سر تو عزیزم به یه مویی بنده
ولی خندۀ تو دل من رو کنده
الهی نبینه ، دیگه مادر تو
که با تیر رو دستم ، جدا شد سرِ تو
ندارم زیر لب ، دعایی نگفته
الهی سرت از رو دستم نیوفته
لالایی لالایی .. لالایی لالایی ..
لالایی ..
برو زیر خاک ای گل آسمونی
برو که زیر سم مرکب نمونی
ایشالا رو قبرت نزارن نشونی
لالایی ..
از الان میبینم اینا که نامردن
دارن دنبال قبر مخفیت میگردن
میبینیم با نیزه تورو پیدا کردن
بمیرم که باید دو چشم ربابه
ببینه عزیزش رو نیزه خوابه
بمیرم عزیزم که نیزه بلنده
نمیتونه مادر چشاتو ببنده
لالایی ..
متن روضه کوتاه علی اصغر
▪️▪️▪️▪️▪️
نگات میکنم با پریشونی
نه شیری نه آبی نه بارونی
گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه
میدونم چقدر سخته انتظار
یهکم چشماتو روی هم بذار
عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه
شرمنده میشم از ، چشمای پر غمت
ای کاش بمیرمُ، این جور نبینمت
تا کِی دل من آب ، از گریههات بشه
طاقت بیار گلم ، مادر فدات بشه
با من داره حرف میزنه نگات
ولی در نمیاد دیگه صدات
میلرزونی هربار با گریههات، دلای مارو
کسی قطرهای آب به ما نداد
بچهم داره جونش به لب میاد
خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو
سخته که بچهای ، یه قطره آب بخواد
مادر ولی ازش ، هیچ کاری بر نیاد
رو دستای بابات ، میذارمت علی
میری و به خدا ، میسپارمت علی
کجا رفته لبخند آخرت
سه شعبه چی آورده به سرت
حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو
دوباره منو یاری کن علی
اصن گریه و زاری کن علی
بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو
ای من به قربونِ ، رگهای گردنت
باور نمیکنم ، از من گرفتنت
لبهات حالا نیست ، دنبال آب دیگه
لالا لالا گلم ، راحت بخواب دیگه
یه وقته میگن ذبح. (ذبح یعنی چی؟!) میخوام امشب برات معنا کنم .. آخه برا این شیرخواره نوشتن: “فَذُبِحَ الطِفْل مِنَ الاُذُنِ اِلَی الاُذُن”
خیلی معنا تاحالا شنیدین، اما من امشب درست میخوام معنا کنم. ذبح میدونی یعنی چی؟! یعنی یه نفر رو زنده زنده سرش رو ببرن، ذبحش کنن، اینو میگن ذبح…
دونفر رو تو کربلا ذبح کردن؛ هر دوتاش همه رو میکُشه.
اولیش علی اصغر بود؛ تا ابی عبدالله روو دست گرفت، داشت دست و پا میزد. هنوز این بچه زندهست؛ چشما بازه ، داره بابا رو نگاه میکنه ، یهو این تیر که خورد زیر گلو ، دستای بابا رو یه فشاری داد.
حسین…
ذبح بعدی میدونی کٖی بود که زنده زنده کُشتنش؟ اون لحظهای که شمر اومد نشست رو سینهی حسین …
هنوز ابی عبدالله داره نفس میکشه، هنوز ابی عبدالله داره حرف میزنه، مناجات میکنه؛ این خنجرو در آورد
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5904309091047573670.mp3
4.97M
❣﷽❣
☑️#سینه_زنی_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
☑️#آقای_طاهری
مرد میدان بابا روي دستان بابا
گریه کن جای خنده جان بابا
مهر طومارم هستی طفل سردارم هستی
این تویی کز گهواره یارم هستی
☑️لالایی اصغرلالا لالا لالا
میبرم پیکرت راخون گرفته سرت را
با چه رویی ببینم مادرت را
سرنهادی بردوشم مقتلت شد اغوشم
باعبا حلقومت را من می پوشم
☑️لالایی اصغر لالا لالا
پشت خیمه هراسان مخفی ازنیزه داران
میکنم تربتت را ای علی جان
می شود مثل زینب مادر تو جان برلب
گرببیند بررویت پای مرکب
☑️لالایی اصغر لالا لالا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
بسم الله الرحمن الرحیم
#علی_اکبر_علیه_السلام
مقتل علی اکبر ع
❣ رفتن اسب به میان لشگر دشمن
پس باز آن جگرگوشه سيدشهدا و سبط شير خدا خود را بر قلب لشكر اعدا زد و شصت نفر ديگر را از ايشان به درك اسفل نيران فرستاد و در آخر كار منقذبن مره عبدى ضربتى بر سر آن سرور زد كه روى زمين درافتاد و در گردن اسب چسبيد و اسب او را به ميان لشكر مخالفان برد. بىرحمان پرجفا آن جگرگوشه رسول خدا را به ضرب شمشير پارهپاره كردند.
❣ سیراب شدن علی اکبر ع از جام طهور
پس فرياد كرد: «اى پدر بزرگوار! اينك جد عالىمقدار مرا از كاسهاى سيراب گردانيد كه هرگز تشنه نخواهم شد و كاسه ديگر براى تو در كف گرفته [است] و انتظار تو مىكشد.»
آمدن تیر بر گلوی مبارک
به روايتى ديگر، تيرى بر حلق مباركش آمد و سيلاب خون جارى شد. ناگاه فرياد زد: «اى پدر مهربان! بر تو باد سلام. اينك جد من رسول خدا تورا سلام مىرساند و انتظار تورا مىكشد.»
پس نعرهاى زد و مرغ روح كثيرالفتوحش به رياض جنان پرواز كرد.
سخنان امام حسین ع کنار کشته ی علی اکبر ع
چون سيدشهدا بر سر آن شهيد تيغ ستم و جفا آمد و اورا با آن حال مشاهده كرد، قطرات عبرات از ديده باريد و آهى جانسوز از سينه غماندوز بركشيد و گفت: «خدا بكشد گروهى را كه تورا بهناحق كشتند و به كشتن تو بسى جرأت كردند بر خدا و رسول خدا و بر هتك حرمت حضرت رسول. و بعد از تو خاك بر سر دنيا و زندگى دنيا.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت كردهاند كه اول كسى كه از فرزندان ابو طالب در آن صحرا به تيغ اهل جفا كشته شد، علىاكبر بود.
📚مجلسى، جلاءالعيون،/ 681- 682