روضه اربعین حسینی
کاروان آمده و برگ خزان می ریزد
باز از چشم حرم دُرِّ گران می ریزد
هرکه دنبال گل گمشده ای می گردد
درد از عاطفه های نگران می ریزد
راه بگشای که بانوی حرم می آید
سوز هجر است که از قدکمان می ریزد
دستها باز شده تا که به سرها بزنند
خاک غم روی سر سینه زنان می ریزد
صاحب پیرهن کهنه کجا افتاده
بوسه هایی است که بر جای سنان می ریزد
هر یتیمی به شهیدی گله ای می گوید
خون دلهاست که از داغ جوان می ریزد
مادری در پی گهواره شش ماهۀ خود
تَه گودال به سر خاک ، نهان می ریزد
مَشکی از آب به دستان سکینه است چو طفل
به روی قبر عمو آب روان می ریزد
گوئیا وقت نماز است که با یاد علی
از لب سید سجاد اذان می ریزد
همه هستند ولی دختر دردانه کجاست
گوئیا گوشة ویرانه زبان می ریزد
نه بجا مانده خیامی ، نه امامی ، نه دلی
خواهری مانده که هر زمزمه ، جان می ریزد
آری یک قافلة فاتح و پیروز رسید
اشک شوق است که با آه و فغان می ریزد
شاعر : محمود ژولیده
بسم الله الرحمن الرحیم
دوبیتی های اربعین
فدای گریه های عمه زینب
چه غم داره صدای عمه زینب
بیا تا خون بگرییم مثل مهدی
همه واسه غمای عمه زینب
عجب حال هوایی داره امشب
حسینم وا حسینا ذکر هر لب
به عباس و علی اکبر بگویید
که از شام بلا برگشته زینب
فلک از غم شکسته بال زینب
خدا داره خبر از حال زینب
جوونای بنی هاشم کجایید
پاشید بیاید به استقبال زینب
سلام ای لاله ی در خون تپیده
سلام ما برآن حلق بریده
تو حق داری منو نشناسی داداش
تنم زخم و همه موهام سپیده
منم زینب که زهرا در وجودم
سراسر عشق تو در تار وپودم
به شوق دیدنت برگشتم اینجا
وگرنه تو خرابه مرده بودم
من از روز ازل دل بر تو بستم
دیدی تا پای جون پای تو هستم
یه جوری مثل مادر خطبه خوندم
دهان کوفه و شامو شکستم
طلای دخترت رو پس گرفتم
ببین انگشترت رو پس گرفتم
چهل روز تازیونه خوردم اما
من از نیزه سرت رو پس گرفتم
منو زخم زبونو ناسزا کشت
منو این طعنه های ناروا کشت
میون کوچه و بازار، ای وای
منو اين چشمهای بی حیا کشت
چهل روز نه چهل سال غصه خوردم
برات موی سفید سوغات آوردم
چهل منزل به روی نیزه داداش
تو گریه کردی و من سنگ خوردم
همینکه خیمه غارت شد حرم سوخت
دل بابامو قلب مادرم سوخت
همین جا بود رقیه داد میزد
بیا عمه کمک کن چادرم سوخت
همین جا اکبرت رو بوسه دادم
رخ پیغمبرت رو بوسه دادم
بجای مادرم زهرا تو گودال
رگای حنجرت رو بوسه دادم
همین جا هستی من رفته بر باد
همین جا دخترت در اتش افتاد
نمیشه باورم بعد چهل روز
رسیدم کربلا ای داد بیداد
سکینه با دلی زار و پریشون
یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون
کنار قبر عباس ناله میزد
چشت روشن چشت روشن عمو جون
میاد از پشت خیمه ها صدایی
گل مادر گل مادر کجایی
واست گهواره اوردم عزیزم
علی لالای علی لالا، لالایی
تو رفتی زخم بال و پر نبینی
پر پروانه خاکستر نبینی
سر تو بارها از نیزه افتاد
که سیلی خوردن مادر نبینی
ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش
سرت رو نیمه شب آورد داداش
منو شرمندگی از این امانت
رقیه ات تو خرابه مُرد داداش
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
#شعر_روضه
#اربعین
گرچه غمدیده و بی تاب ولی برگشتم
من به خاک غمت امروز معطر گشتم
من چهل روز فقط همسفر شمر شدم
من چهل روز فقط همقدم سر گشتم
هر کجا صحبت آزار شد و کعب نی ای
سپر دخترکان تو برادر گشتم
چشم عباس به دور، آه نمی دیدی کاش
من چهل روز پی چادر و معجر گشتم
چشم واکن که ببینی قد زینب تا شد
خیز از جا و ببین هم قد مادر گشتم
نظر لطف خدا بود عزیز الزهرا
سایه ات بر سر ما بود عزیز الزهرا
هر کجا از نوک نیزه سر تو خورد زمین
پا به پای سر تو خواهر تو خورد زمین
دست بسته چقدَر سخت زمین می خوردیم
از روی ناقه اخا، دختر تو خورد زمین
نیزه ها در کف کفّار چه مستی می کرد
هی تکان خورد و سر اصغر تو خورد زمین
شام شد مثل مدینه، به غمم خندیدند
پیش زینب، سر آب آور تو خورد زمین
ما که از کوچه به جز غم نکشیدیم حسین
وسط کوچه، چه بد مادر تو خورد زمین
قصّه ی غربت مولا چقدَر غم دارد
روضه ی چادر زهرا چقَدَر غم دارد
یادمان هست همینجا کفنت را بردند
گرگ ها، یوسف من پیرهنت را بردند
یادمان هست همینجا به زمین افتادی
نیزه ها تا لب گودال تنت را بردند
سنگ هاشان به لب قاری قرآن می خورد
رمقِ مانده ی ناله زدنت را بردند
یادمان هست که گودال قیامت شده بود
با سرِ تیغ، عقیق یمنت را بردند
ناگهان بر نوک نیزه سر تو بالا رفت
ده نفر زیر سم اسب تنت را بردند
دختر فاطمه شد قافله سالار، حسین
رفتی و زینب تو رفت به بازار حسین
#وحید_محمدی✍
#اربعین
#امام_حسین
#حضرت_زینب
.
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•غارت زده ام...
#قسمت_اول روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ
❁༻↷◈↶༺❁
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
❁༻↷◈↶༺❁
غارت زده ام، مثل همون شبی که دیدم
مادر رو خاک کوچه غریبونه نشسته
غارت زده ام مثل همون شبی که زینب
گفت خبر داری که پهلوی مادر شکسته؟
غارتزده ام مثل همون شبی که دیدم
دست مادرو گرفتی و آوردی خونه
پرسیدم ازت که صورتش چرا کبوده؟
گفتی که آروم بگو! بابا هم نمیدونه
غارت زده اون نیست که بی دار و نداره
غارت زده اونه که برادری مثِ حسن نداره
غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم
با صورت زخمی پدر و آوردی خونه
*شب آخره...شب آخر برات میدن...بعضی ها رو قبول می کنند...امشب، هم شب حضرت زهراست...هم شب امیرالمؤمنینِ....*
غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم
با صورت زخمی پدرو آوردی خونه
اون لحظه ای که طبیبای کوفه میگفتن:
بابای شما خیلی تو دنیا نمیمونه
*اون موقعی که طبیب نگاه کرد...صدا زد:یا امیرالمومنین! اگه وصیتی داری بفرما...به زینبش چی گذشت....*
غارت زدهام مثل همون شبی که دیدم
چشمایِ پدر خیره شده به سمت اون در
لبخندی زد و چشماشو بست و گفت: یازهرا
پیچید توی خونمون یه لحظه بویِ مادر
غارت زده اون نیست که بی دار و نداره
غارت زده اونه که برادری مث حسن نداره
*شب شهادت آقامونه...کربلا هر کس نرفته از حسن خواهش کند...حسن جان...ای غریب مدینه...شاید سال بعد زنده نباشم شب شهادتت...*
غارت زدهام مثل همین لحظه که داری
جون میدی جلو چشامو من آتیش میگیرم
*شیخ صدوق نوشته در امالی:یه وقت امام حسین وارد شد...دید تشت مقابل برادره...از این جا به بعد برا تو روضه نمی خونم... از این جا مادرش رو دعوت می کنم...کاری به کار تو ندارم...شنونده روضه یه نفر باشه"فَلَمّا نَظَر الیه بَکا..."وقتی برادر رو به این حال دید که لخته های خون از کنار دهان مبارکش داخل طشت می ریزه شروع کرد گریه کردن...صدا زد "ما یُبکیک یا اباعبدالله...؟! " حسینم چرا گریه می کنی؟!عرضه داشت" اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..."مگه می تونم گریه نکنم؟!این حالت رو می بینم...این منظره رو می بینم... فرمود:چیزی نشده...اتفاقی نیفتاده"ان الذی یُعطی الیَّ سَمُّ یُدَسُّ الَیَّ فَاُقتَلُ به" داداشم فقط زهر به کام من ریختن...راحت جون میدم...نه خبری از نیزه هست...نه شمشیری هست...این جا چوب نمی زنن...عصا نمی زنن...کسی به دخترام چپ نگاه نمی کنه..."و لکن لایوم کیومک یا اباعبدالله..."*
دارم به دلم آه سینه سوزی
چون روز حسین نیست روزی...
*بعد شروع کرد مقتل خوندن..."يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ..."یه روزی می رسه سی هزار نفر دورت رو می گیرند..." يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله...وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ ..."همه شون ادعای مسلمونی دارند...همه میگن ما اهل پیغمبریم....ما امت پیغمبریم... " فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ"همه جمع میشن تو رو بکشند...خونت رو بریزند...از اینجا به بعد امام حسن دیگه روضه اهل حرم خوند..."وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ ..."حرمتت رو میشکنند..."وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ..."دخترات و زن ها رو به اسارت می برند..." وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ..."خیمه هات رو غارت می کنند... " تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً "حسینم! وای از اون روزی که از آسمان خون و خاکستر می باره...{اگه این جمله امام حسن رو شنیدی و اشک چشم نداشتی؛ اولین کاری که می کنی بگو:"استغفرالله ربی و اتوب الیه" }"وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ ..."عالم و آدم برات گریه می کنند...همه چی برات گریه می کنه..."حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ..."گرگای بیابون برات گریه می کنند...ماهی های دریا برات گریه می کنند...
20.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ |همخوانی تلاوت قرآن کریم⚜
⭕️سوره مبارکه تکویر
📌بر اساس تلاوت خاطره انگیز استاد سعید مسلم
⚜اثر:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
🏴امام صادق علیه السلام:
منظور از آیات" وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ" امام حسین علیه السلام است.
🌐لینک مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
📺 aparat.com/v/2PF95
📲@tasnim_esf
#اربعین
#امام_حسین
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماآوا| ⚜حُبُّ الحُسین⚜
⭕️همخوانی استدیویی عربی - فارسی
🥀در مدح حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام
🏴به مناسبت اربعین حسینی
📌کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
📺مشاهده و دانلود نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/PANiE
📲کانال ایتا:
🔸 @tasnim_esf
#اربعین
#امام_حسین