بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت حضرت زهراعلیها السلام
میان آتشم و آتشی به جان اُفتاد
به روی مغنه آتش چه،بی امان اُفتاد
تمام چادرزهرامیان آتش بود
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
علی به سینهی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بالِم چه بی امان اُفتاد
کشیدهام به سرِ م آتش و درآن سوزم
بیا که فاطمه ازتاب واز توان اُفتاد
بیا که فاطمه از زخمِ شعله میپیچد
بیاکه فاطمه از پا نفس زنان اُفتاد
بیاده دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد
مرامیانه ی درمیزند کسی، با پا
که باره شیشه ی زهرا،به ناگهان اُفتاد
گرفت پهلویِ خود را میانِ در زهرا
نگاه دخترکی برقد کمان اُفتاد
دوید بر سرِ دامان نشست گفت مادر
مغیره آمدوزینب به نیمهجان اُفتاد
میان کوچه به رویم نشسته جای مشت
به هر دو گونهی زهرا ببین نشان اُفتاد
میان کوچه پِیِ خود دوان دوانش بُرد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد
میان کوچه ی تنگی،نفس نفس می زد
به دست وپای شکسته کشان کشان اُفتاد
رسیده ناله ی زهرا، بیابیا حیدر
به گوشه ای وسط کوچه قدکمان اُفتاد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها
رفتنت فاطمه جان پشتِ مرا میشکند
گریه ی زینب تو، قلبِ خدا میشکند
چقدر آب شدی ، گریه ی توکشت مرا
بغضِ چشمان تواین،حال و هوا میشکند
گل بشکسته از این،غصه کمی راه برو
که قد و قامتِ تو زیرِ بلا میشکند
ترسم ای بانو،مرا تنها کنی دربین شهر
حیف یک روز کسی دستِ تو را میشکند
من سیه پوشِ توو شهر به همدردی من
حرمتِ شیر خدا را همه جا میشکند
کودکانت همه در خانه چرا میلرزند
که درِ خانه به یک ضربهی پا میشکند
میدوی پشتِ علی تانرود سمت کسی
ضربهای میرسد و آینه را میشکند
پی حیدر وسط کوچهِ زمین افتادی
بین در سینه جدا ، دست جدا میشکند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
#غزل
چاره ای بر این غم سربار کن بعداً برو
یک دعا در این شب دشوار کن بعداً برو
تو که روی حرف من حرفی نداری فاطمه
راه مرگم را خودت هموار کن بعداً برو
آخرش بی اذن تو پوشیه را برداشتم
شکوه ای از مُشتِ ناهنجار کن بعداً برو
آخر این ویرانه را خانه تکانی بهر چه؟
فکر خون مانده بر دیوار کن بعداً برو
با دعای تو دل همسایه ها راضی شده
لااقل نفرین به این مسمار کن بعداً برو
بازویت که پر ورم... هر دنده ات که جابجا...
هرچه را که دیده ام، انکار کن بعداً برو
روزه نذرت کرده ام یک بار دیگر پا شوی
لا اقل پیشم بمان افطار کن بعداً برو
ناسزاهایی شنیدم از همه وقت سلام
فکر داغ حیدر کرار کن بعداً برو
هرچه گفتم گوشواره کو! حسن چیزی نگفت
جان من! یک بار، تو اصرار کن بعداً برو
کاسه ی آب از کسی دیگر نمی گیرد حسین
عشق خود را نیمه شب بیدار کن بعداً برو
پیرهن را بافتی، اما یکی کافی نبود
باز هم روی کفن ها کار کن بعداً برو
زینبت بوسه بجای تو به حنجر می زند
چاره ای بر نیزه ی اشرار کن بعداً برو
دخترت دق می کند وقتی اسارت می رود
فکر معجر، بر سر بازار کن بعداً برو
#رضا_دین_پرور
4_5782996545771146102.mp3
23.02M
#بشنوید زمینه سوزناک
ویژه مداحی های حضرت زهرا (س)
با نوای:
#حاج_مهدی_رسولی
( اسمعی وفهمی ...) 🥀
#فاطمیه
۰@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
اینڪودڪٺچـهدیدهڪههےزارمیزنـد؟
هـےدسٺمشـتڪردهبهدیوارمےزند💔!؟'
هدایت شده از روضه دفتری
◾دو دمههای فاطمیه
◾بنداول
فاطمه خرج ولایت شد ولایت زنده شد
تا ابد پاینده شد(۲)
◾بنددوم
تا قیامت حیدر از زهرای خود شرمنده شد
دین حق پاینده شد(۲)
◾بندسوم
خانهی زهرا شد ماتمسرای عالمین
دیده گریان حسین(۲)
◾بندچهارم
شاهد کوچه بود هر روز و شب در شور و شین
دیده گریان شد حسین(۲)
#مرتضی_محمودپور
@roze_daftari
#روضه_دفتری