eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام ای کشته ی لب تشنه در بین دو نهر می رسد بر گوش جان آقا هیئتت گر کنم تشبیه قلبم را به کفتر عیب نیست کفتر قلبم زده پر روی بام هیئتت صبحتون حسینی❣ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
♥️ سالهاست در دلم بهاری، در انتظار شکفتن است! اما...این غنچه‌ها با ظهور تو شکوفا می‌شوند... 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرد است تمام کوچه هامان برگرد گرمای پس از شب زمستان برگرد گلدان لب پنجره ام خشکیده ای رحمت قطره های باران برگرد حالا که فضای روزگارم تار است خورشید همیشگی و تابان برگرد من بغض ترک خورده ی دل آشوبم آرامش بی نهایت جان برگرد عمری به سرم زده که فریاد کنم از خلوت خویش تا خیابان... برگرد ای محض حضور؛ غایب پیداتر معنای وجود ؛ حسّ پنهان برگرد تبعیدی حبس انتظارت شده ایم ای مژده ی آزادی زندان برگرد
دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن مجنونم و به خاطر لیلا شتاب کن وقتش رسیده صبح طلوعت فرارسد  پایان بده براین شب یلداشتاب کن در انتظار آمدنت روزها گذشت ای وعده ی قدیمی فردا شتاب کن ای وارث عدالت و صبر و غم علی با ذوالفقار حضرت مولا شتاب کن جانم به لب رسیدازاین روزگار پست آقا به جان حضرت زهرا شتاب کن برآن پدرکه با سر زانو رسیدو دید نقش زمین جوان خودش راشتاب کن برآن پدر که پیکر فرزند خویش را برخاک میسپرد به صحرا شتاب کن برآن تنی که زخمی تیرسه شعبه شد برآن سریکه رفت به نی ها شتاب کن برخانمی که در دم گودال میگرفت با ناله ذکر”وای حسینا” شتاب کن روضه گرفته ایم که شاید نظر کنی روضه برای حضرت سقا شتاب کن جان سه ساله دخترکی که گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب کن الزمان(عج)ادرکنی الزمان (عج)اغثنی
روشنى بخشِ شب تار نيامد چه كنم رفت عمر من و دلدار نيامد چه كنم قلب من مخزن الأسرار فراقش باشد حضرت ِمطلع الأنوار نيامد چه كنم "عجل الله تعالى فرجه" مى خوانم حجتِ مطلقِ دادار نيامد چه كنم شور اين سينه ى شيدا به كجا خيمه زده؟ نور اين ديده ى خونبار نيامد چه كنم درد بى صاحبى و غصه ى بى مولايى واى از اين دو خبر از يار نيامد چه كنم! هجر او بند شد و پاى سلوكم را بست چاره ى عبد گرفتار نيامد چه كنم با كلاف دلم عمريست پى اش مى گردم يوسف من سر بازار نيامد چه كنم من ز هجران رخش اشك فشاندم هر شب گريه ام نيز كه به كار نيامد چه كنم! آن غلامم كه شدم چشم به راهش اما شهريارم كه به دربار نيامد چه كنم ذوالفقار علوى منتظرِ خون خواهى است وارث حيدر كرار نيامد چه كنم آتش درد كشد شعله و مادر گويد: مرهم داغى مسمار نيامد چه كنم روضه كرب و بلا شعر مرا جمع كند گفت زينب كه علمدار نيامد چه كنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک ایها الامام الصادق،السلام علیک ایهاالامام الناطق،السلام علیک ایها الفائق الراتق، السلام علیک ایهاالسنان الاعظم کوچه کوچه مدینه لبریز از عطر و بوی محمّدی شده است)۲ به تن شهر باز گشته حیات غرق در رفت و آمدی شده است دم به دم با دم مسیحائیت منتشر می کنی حقایق را به دیار مدینه می بخشد چشم های تو صبح صادق را مثل جدّت مدینة العلمی ششمین آفتاب اندیشه با بیان پیمبرانه‌ی تو شد به پا انقلاب اندیشه با شکوه تو تا هزاران سال سرفراز است رایت شیعه که به «قال الامام صادق» ها زنده مانده هویّت شیعه لحظه لحظه زُراره پرور بود یابن طاها! نبوغ چشمانت چه شاگردهایی تربیت کرده امام صادق؛خود حضرت فرمود: "لولا زراره لاندرس احادیث ابی" اگر زراره نبود احادیث پدرم امام باقر مندرس میشد.مدرسه ای راه انداخت،شاگردان بزرگ تربیت کرد؛اما اینقدر شاگرد داره بعضی از منابع نوشتند:تا دوازده هزار،بعضیا نوشتند تا چهار هزار.یه جمله ای رو مرحوم کلینی در کافی نقل کرده،آقا فرمود: " اشکوا الی الله وحدتی و تقلقلی بین اهل المدینه"من بین مردم مدینه غریبم...ای غریب مدینه...اصلا همه ائمه ما مدینه غریب بودند...مگه جدت امیرالمومنین در این مدینه غریب نبود؟! * لحظه لحظه زُراره پرور بود یابن طاها! نبوغ چشمانت شده صدها مفضّل و جابر ریزه خوار فروغ چشمانت در عروج الهی ات هر دم جان تو شوق بندگی دارد نیمه‌ی شب قنوت دستانت درس عشق و پرندگی دارد آن شبی که در آتش کینه باغ یاس و شقایقت می سوخت آتیش آوردند در خونه امام صادق... "فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‏ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِی اَلْبَابِ وَ اَلدِّهْلِیزِ" والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه منزل آتیش گرفت... والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه در آتیش گرفت... *دلت کجا رفت؟! مثل مادرت که در خونشو آتیش زدند...اونجام در خونه رو سوزوندن ...منو ببخش آقا یا جعفربن محمد،یه سوال دارم: وقتی شما رو دست بسته بردند،وقتی در خونتونو آتیش زدن آیا جلو چشمت ناموستو زدند؟نه به خدا...آقاجونم آیا همسر باردار داشتی بیاد دم در؟! یا زهرا...دیگه چی؟! آن شبی که در آتش کینه باغ یاس و شقایقت می سوخت هیزم و تازیانه آوردند چقدر قلب عاشقت می سوخت ای محاسن سپید آل الله! دست بسته تو را کجا بردند نذاشتند عمامه برداره،نذاشتند لباس به تن کنه،با لباس منزل،پای برهنه...من یه تصویر میکنم برای شما:اگر خدای ناکرده یکی از مراجع تقلید ما رو بیان این جوری ببرن ما جیگرمون خون میشه؛امام صادقه،پسر پیغمبره...راوی میگه وقتی از در منزل بیرون آمد روی آتش راه میرفت میگفت: "انا بن اعراق الثری،انابن ابراهیم خلیل الله"من پسر ابراهیمم... ای محاسن سپید آل الله! دست بسته تو را کجا بردند تن تو در مدینه بود اما دلتان را به کربلا بردند اگه میخوای دلت جلا بگیره امام مهربان ما به ریان بن شبیب فرمود:"یابن شبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین"اگه میخوای گریه کنی برا حسین گریه کن...هر چی که روضه میشنوی نوای حسین جان هم داشته باش...حسین حسین حسین... تن تو در مدینه بود اما دلتان را به کربلا بردند قلب تو مثل این حسینیه ها شب جمعه همیشه هیأت داشت داغ هفتاد و دو گل پرپر در نگاه ترت اقامت داشت مجلست روضه خوان نمی خواهد در حضورت اشاره ای کافی است تا شود حجره‌ی تو کرب و بلا گریه‌ی شیرخواره ای کافی است اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طفل خیالی... یه وقت مادر نگاه کرد بچه روی دست بابا پرپر میزنه... از سویدای دل یا حسین.. @majmaozakerine
🌹🌹🌹🌹🌹 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیه أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ ۵۶ روز دیگر تا عید الله الاکبر ۵۶ روز انتظار تا بهترین عید خدا و بهترین روز در جهان خلقت ۵۶ روز مانده تا روز بیعت با آخرین وارث غدیر حضرت آقا صاحب الزمان ارواحنا فداه امام رضا علیه السلام می فرمایند تبلیغ غدیر برای هر کسی واجب است. (اقبال الاعمال) دست در دست هم به مدد اولین مدافع حریم ولایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ندای غدیر را به گوش تمام جهانیان می رسانیم. 🌹🌹🌹🌹🌹 @ewwmajmamolodi
حسین جان این دل تنگم هوای کربلا دارد شبی گر زائرت گردم چقدر ان شب صفا دارد شده مرغ قلبم به کویت هوایی تو شاه دوعالم منم بی نوایی همین فخر من بس به دنیا و عقبی که از لطف زهرا شدم کربلایی سالار منی اقا دلدار منی اقا حسین یا قتیل العبرات .....
غریبی گشته مهمانم در این شهر پر از ماتم شدم تنها به جز دردی که می اید به فریادم امیرم امامم ندانم کجایی نمانده برایم دگر اشنایی به اشکم نوشتم بر این خاک پر غم مبادا به همراه زینب بیایی در تاب وتبم اقا من جان به لبم اقا حسین یا قتیل العبرات ..... چه غم گر بسته شد دستم منی که دل به تو بستم فدای یک سر مویت تمام بودم و هستم امیرم حسین است و دارو ندارم به عشق تو بردندو بر روی دارم سلامت دهم با همین لعل پر خون که شاید نگاهم کنی ای نگارم بنگر به دل زارم ای دلبرو دلدارم حسین ....
شده هفت اسمان تیره که شد محزون دل زینب جوانان بنی هاشم به گرد محمل زینب ندانم چرا رفته از دل قرارش بود خیره چشمش به روی نگارش گرفته دل دخت زهرا اگر چه اباالفضل حیدر بود پرده دارش ای همسفر زینب ای تاج سر زینب حسین ..... ندارم در زمین کربلا جز چشم گریانی چقدر سر نیزه و شمشیر رسیده بهر مهمانی نگاهی برادر که ای دل غمینه که شعله کشد اه غربت ز سینه تو را خواهشی دارم ای نور عینم بیا و مرا راهیم کن مدینه ای همسفر زینب ای تاج سر زینب حسین ...
سر امد شام غمهایم بگو بابا کجا بودی بپرسم از در بازار گه چخیدم کجا بودی نبودی ببینی که با چشم گریان چگونه دویدم به خار مغیلان دگر تار مویی نمانده برایم که اتش گرفته زشام غریبان مهمان منی بابا جانان منی بابا حسین یا قتیل العبرات سراسر غم شدم بابا به دیدارم سر اوردی در این غربت چرا معجر برای من نیاوردی شده بی رمق پایم از بس دویدم ببین قامتم را چو زهرا خمیدم کنار سر تو چنان سیلی ام زد که دیگر سرت را سر نی ندیدم تو جان منی بابا مهمان منی بابا حسین ....
نمیدانم چگونه دیده بگشایم به دیدارت قبولم کن قبولم کن تو را جان علمدارت مسیحای عالم ببین غرق دردم رسیدم که دور رقیه بگردم بگو هل الیک سبیل حسین جان ببین قلب سوزان ببین اه سردم مهمان توام اقا گریان توام اقا حسین ..... عزیز فاطمه رحمی نما بر چشم گریانم نمیدانم چگونه گویمت اقا پشیمانم پر از اضطرابم ببین شور و شینم شده اشک خجلت روان از دو عینم دگر حر صدایم نکن ای امیرم که دیگر ز لطف تو عبد الحسینم مهمان توام اقا گریان توام اقا حسین ....
منم پیر ره عشقت ولی تاب و توان دارم اگر چه پیرم ای اقا ولی قلبی جوان دارم شد از شهد عشق تو لبریز و جانم منم پیر کویت تو هستی امامم همین فخر من بس به دنیا و عقبی که زینب ز خیمه رسانده سلامم تو جان منی اقا جانان منی اقا حسین یا قتیل العبرات... عابس بن شبیب: امیر بی نظیر من تو شمع و من چو پروانه مرا از خود تهی کردی که گشتم مست و دیوانه ز روز ازل دل به تو بستم اقا که شاید ز رافت تو دستم بگیری شده ذکر لبهای من بین لشکر امیری حسین و نعم الامیری ای روی تو ماه من من عبد و تو شاه من حسین ....
دگر افتاده ام از پا رسیده جان به لبهایم سرم در دامنت بگذار عمو جان جای بابایم ببین شسته از خون شده روی قاسم گرفتار چنگ عدو موی قاسم حنا بسته ام با سرو روی خونین شده بزم ماتم عروسی قاسم نایی به نوایم نیست جوهر به صدایم نیست حسین ..... تمام صورتم زخمی ز بسکه سنگ کین خوردم به زیر سم مرکبها خدا داند چسان مردم زبس تیغ و نیزه به جسمم نشسته که جسم یتیم تو از هم گسسته هلال سم مرکب است نقش رویم ببین پهلویم مثل زهرا شکسته نایی به نوایم نیست جوهر به صدایم نیست حسین..
دگر خسته شدم مادر نمانده در تنم تابی ندارم قطره ی شیری تو هم لب تشنه ی ابی الهی چه سازم که اصغر نمیرد تلظی طفلم امانم بریده دگر نای گریه نمانده برایش خدایا چرا رنگ اصغر پریده من مادر بی شیرم زانو به بغل گیرم حسین.... شد اخر قتلگاه تو عزیزم بین اغوشم نرفته ای گل بابا صدای اهت از گوشم ببین احتضار مرا بین میدان که بر من نمانده دگر راه چاره خدا داند اخر چه امد به روزم چو بوسه گرفتم از این حلق پاره ای نور دو چشم تر ای جانم علی اصغر حسین .....
عصای پیری ام اخر چرا از دست من رفتی نمیدانم چسان تشنه اذان اخرت گفتی به همراه خود بردی از تن توانم وداع تو اکبر ربوده امانم برو سوی میدان ولی قدری ارام کمی قامتت را ببینم جوانم از دست من مضطر رفتی تو علی اکبر حسین .... بگیرم با دو دستم خون علی جان از سرو رویت به بغض مادرم زهرا زدند نیزه به پهلویت همه کربلا شد پر از پیکر تو نشاید نگاهت کنم با دو دیده ببین حال بابای پیرت علی جان به زانو رسیدم خمیده خمیده از دست من مضطر رفتی تو علی اکبر حسین ......
پناه این دل زارم تو قدم را کمان کردی بهارم بودی از داغت تو باغم را خزان کردی همینکه شنیدم ز میدان صدایت سپردم دلم را به ادرک اخایت چگونه سرت را به دامن بگیرم که چیزی نمانده ز فرق جدایت ای میرو علمدارم ای ساقی و سردارم وای انکسر ظهری یا اخا.... کشیدم بار داغت را به دوشم ای علمدارم دو دستت را ببوسم من در اغوشم نگهدارم ببین داغت اخر چه اورده بر من که میایم اما خمیده خمیده نمانده دگر چیزی از پیکر تو به جز این دودست بریده بریده ای میر و علمدارم ای ساقی و غم خوارم
چه بی تابم حسین جانم ببین که بی قرارم من بیا تا این دم اخر در اغوشت ببارم من تو رفتی به میدان و من هم دویدم خدا داند اخر چسان دل بریدم نگاهی نما بر دل زار خواهر که دیگر ز داغ و مصیبت خمیدم ای قافله سالارم ای دلبرو دلدارم حسین ... فدای غربتت گردم بدون یا رو غمخواری نه قاسم نه علی اکبر نه عون و نه علمداری دگر بعد تو میشود خیمه غارت نگاه حرامی و فکر جسارت ز نیزه ببینی تو با چشم خونبار چسان میبرندم برای اسارت ای قافله سالارم ای دلبر و دلدارم حسین ......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا نشسته غم تودل زارم یه عمری چشم انتظارم ای همه دارو ندارم بیا ببین که ما دیده براه به زیر سایه وپناهت منتظر یه نیم نگاهت بدم ولی میدونم توخوب ومهربونی ازکی باید بگیرم سراغتو نشونی بیا بیا که بی تو بهارم خزونه توروضه ها میگیرم ازتو نشونه یابن الحسن کجایی مردم ازاین جدایی 〰〰〰〰〰〰〰〰 بیا ای تپش،دل رقیه حلال مشکل رقیه ای همه حاصل رقیه بیا ظهور تو مرحم درداش داروی رو تاول روپاهاش منتفمی به خون باباش امشب دوباره یاد زهرا اومد تو ذهن ها مغیره گشته زجر و رقیه مثل زهرا امشب تداعی میشه صورت وروی نیلی وقتی که می‌شنویم ما رقیه خورده سیلی یابن الحسن کجایی مردم ازاین جدایی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض سلام وادب وخوش آمدگویی🌸 سپاس ازهمراهی شما دوستان بزرگوار🙏 جهت دسترسی راحت تر به مطالب ودرخواست های شما بزرگواران درماه رمضان وارسال سریع ازطریق گروه ما ✅ روی لینک آبی بزنید و وارد گروه شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d