#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
بر زینب مظلومه شبِ تار رسیده
ناموس خدا بر سر بازار رسیده
دروازهی ساعات پُر از مردم شامیست
بر گوش همه خندهی انظار رسیده
بر سوختگان در عوض تسلیت و گل
هم آتش و خاکستر و هم خار رسیده
بر عترت پیغمبر اسلام در این شام
از قوم یهودی غم و آزار رسیده
ترسم فکَنَد از سرِ نیزه به زمینش
سنگی که به پیشانیِ سردار رسیده
دیدند که چون حجلهی خون کرده رخش را
تیری که به چشمان علمدار رسیده
با خواندن قرآنِ تو ای ناطق قرآن
مرهم به دل خسته و بیمار رسیده
بنویس «وفایی» که پی محو ستمگر
زینب نه، بگو حیدر کرار رسیده
✍ #سیدهاشم_وفایی
#گذشت_ماه_محرم
گذشت، ماه محرم نیامده خورشید
برای ختم ِ شب ِغم نیامده خورشید
هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است
چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است
نشد که حضرت تنها به خانه برگردد
نشد به خانه، حسین زمانه برگردد
برای این همه قرنی که بوده در صحرا
چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا😭
نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من
شکسته ام دل او را پر از گناهم من
گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر
رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر
دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه
همین که رد شده از ازدحام دروازه
برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی
تبرّکی شده از چه شراب مجانی
گذار آل علی بین خیبر افتاده
به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده
رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد
بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
طفلم اما غم نهان دارم
در دلم درد بیکران دارم
خاطرات بدی ز بزم شراب
شکوه از چوب خیزران دارم
طفلم اما شبیه پیرزنان
موسپیدم قد کمان دارم
سایه ات کم نشد دمی ز سرم
از سرت باز سایبان دارم
سرت از دست خصم میگیرم
تا کمی در بدن توان دارم
جای تو نیست بین تشت طلا
بر سرت جای به از آن دارم
جای خوش کن به دامنم بابا
بقلم کن هنوز جان دارم
ای فدای لب ترک ترکت
بر لبت اشک بی امان دارم
جای سالم نمانده در بدنم
درد جانسوز استخوان دارم
رفتی و خیمه ها به یغما رفت
گله از دست ساربان دارم
اصلا از دخترت خبر داری
که چرا بر رخم نشان دارم؟
دست وپا گیر خواهرت بودم
خجلت از روی عمه جان دارم
شاعر
میثم تربتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف
بیا قدم به رویِ دیدهیِ ترم بُگذار
وَ مَرهمی به دلِ زخمیِ حرم بُگذار
برایِ عمّهیِ غمدیدهات زدم سینه
بیا به روضه وُ پا بر رویِ سرم بُگذار
برایِ حل شدنِ مشکلم دعایی کُن
بیا نگینِ رضایت به باورم بُگذار
هزار بار به من لطف و مَرحمت کردی
دوباره پیشِ گدا لقمهیِ کرم بُگذار
به من اجازه بده پایِ پرچمت باشم
شرابِ عشقِ حسینی به ساغرم بُگذار
دوباره دربهدرِ کربلایِ اربابم
بگو که نوکرِ من پا در این حرم بُگذار
#غزل #انتظار #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و گریز روضههایِ بعد از عاشورا
حسرتم دیدنت شده امّا توبههایِ شکسته بسیارند
این گناهان و لغزش و عصیان بیگمان سدِّ راهِ دیدارند
روز وُ شبهایِ زندگیِ من پُر شد از لحظههایِ شیطانی
باز شرمندهیِ تواَم آقا چشمهایم دوباره میبارند
با همه گفتهام که آقایم همِه جا داشته هوایم را
تو هوادارِ عاشقانی وُ عاشقان بیقرارِ آزارند ....
نَه فقط دشمنانِ بیگانه دوستان خاطرِ تو آزُردند
در غریبی حسینی و یاران تیغِ غفلت به سینه میکارند
سرِ شاهِ کرم درونِ تشت سَرْسلامت به منتقم داده
العجل نغمهیِ رقیّه شده زجر و خولی چقدر خونخوارند
ندبهخوان است عمّهیِ سادات کربلا بیقرارِ توست بیا
جمعههایی که آمد و رفته غزلی از فراقِ دلدارند
#غزل #انتظار #بعد_از_عاشورا #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزال حال و هوایِ اربعین و شوقِ زیارت
باز فکرِ سفر است
با خودش گفت گذرنامهیِ من معتبر است ؟!
آه آقایِ پلیس
چقَدَر خرجیِ مُهرِ گذری معتبر است؟!
صف کشیدند همه
این گذرنامه گرفتن یکسره دردسر است
چند ساعت سرِ پا
وَ معطّل شدن از دادنِ رأی بیشتر است
فرمها حاضر شد
از کاریکاتورم این عکس شده مُضحِکتر
بیخیالِ تصویر
زائرِ خوشبَر وُ رویِ تو به فکرِ سفر است
پولها شد واریز
مالیاتی که به ما بَست کمر میشکند
به خودش گفت سریع
هر که مالش شده نذری حتماً اهلِ نظر است
چند روزی که گذشت
خبر از پاس نشد چشمِ امیدش به در است
پستچی در راه است
همهیِ دغدغهیِ روز و شبش یک خبر است
ناگهان با خود گفت
خاکِ عالم به سرم مُهر سفر مِهرِ رضاست
او که امضا بزند
کربلا منتظرِ نوکرت آسیمهسر است
رو به سلطان کردم
به خودش رو که زدم برگِ براتم دادند
ندبهخوان راهی شد
ذکر سلطانِ سخا وقتِ سفر بالوُپَر است
#اربعین #دلتنگی #غزال #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
🎤 #کربلایی_مصطفی_بابایی
✔️ #شور #زمینه
ای مشکل گشا
خاتون کرب و بلا
دختر سلطان عشق(رقیه جان)۴
ای زهرا نما
هستی الگوی حیا
عشقِ بانوی دمشق(رقیه جان)۴
چه اسم زیبایی داری بی بی
(اسم تو قلبمو میلرزونه)
هر چی دارم تو زندگیم قطعاً
(از کرم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
✔️(سیدتی،یا رقیه)
اعجازه خدا
به دردم تویی دوا
ای داروی تب عشق(رقیه جان)۴
شور روضه ها
ای زیباترین نوا
زمزمهٔ بر لب عشق(رقیه جان)۴
تو انتها و آخر عشقی
(عشق تو واسم دین و ایمونه)
به کوریه منکر تو میگم
(دلبر من رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
✔️(سیدتی،یا رقیه)✔️
عشقِ نوکرا
دلها بر تو مبتلا
قلبمه تسلیم تو(رقیه جان)۴
محشر محشری
به زینب تو دلبری
واجبه تعظیم تو(رقیه جان)۴
ارادتم بی بی به تو خاصه
(چشام برات همیشه گریونه)
غصه ندارم روز محشر من
(که شافعم رقیه خاتونه)
ضربان قلبمی،هیجان قلبمی
جاری مثه خون توی شَرَیان قلبمی
✔️(سیدتی،یا رقیه)✔️
(کربلایی امیرحسین سلطانی)
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️