eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. بهار می رسد اما دلی غزل خوان نیست بهار بی تو برایم کم از زمستان نیست نمانده پنجره ای رو به صبح امیدی بیا که جز تو امیدی به درد انسان نیست نفس بریده ی دنیای ناجوانمردم تو نیستی و دلم را هوای درمان نیست هزار غم به دل روزگار هست ولی یکی از این همه غم محض درد هجران نیست تو ای همیشه طلوع امید تا نرسی سیاه روزی ما را خیال پایان نیست نفس کشیدن بی عشق مرگ تدریجی ست هنوز زنده ام اما به پیکرم جان نیست چه جای زندگی است این خرابه ای که در آن گلایه از غم نان هست و حرف جانان نیست اسفند۹۷ .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل کربلا و امام حسین علیه السلام راه نفسم گـرفته وا می‌کنی یا نه؟! افتاده به جان درد...دوا می‌کنی یا نه؟! عمریست که در خانه‌یِ لطف شهدایم آخــر تو مرا از شهدا می‌کنی یا نه؟! هر هفته شب جمعه به خود گفته ام آیا... روزیِ گـدا کرب و بلا می‌کنی یا نه؟! من جـیره خور دائمی خـوان تو هستم هرگز نتـوان گفت عطا می‌کنی یا نه حالا که نگاه تو شده قسمت نـوکر با حالِ پر از گریه صفا می‌کنی یا نه بر شانه‌یِ خود پرچم عشق تو گرفتم شاگــرد علمدار دعا می‌کنی یا نه؟! دستـم به ضریحت نرسیده دل تنگم.... مـرغ حرم آه و نــوا می‌کنی یا نه؟! با مــُهر رضا پیش خـــدا معتبرم کن لطفی به غلامان سرا می‌کنی یا نه دردم شده دوری حــرم ...درد جدایی در ندبه‌یِ غمْ درد دوا می‌کنی یا نه؟! @majmaozakerine
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وحضرت معصومه سلام‌الله‌علیها کریم را به کریمه قسم دهید که شاید کرامتی کند و ماهِ پشتِ ابر بیاید مَهی که ندبه‌یِ جمعه بهانه‌اَش بِگِرفته شکسته شیشه‌یِ بغضِ گلویِ صبر بیاید هزار بار شکستم ولی زِ پا نَنِشستم که دلبرم به تقاصِ جفایِ گَبر بیاید تقاصِ سیلیِ کوچه گرفتنی‌ست خدایا خوشا دَمی که برایِ شکافِ قبر بیاید صدایی از دلِ کوچه شنید گوشِ حقایق که عاقبت قمرِ در وَرایِ ابر بیاید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حالا که دعای ما نمی‌رسد به جایی باید خودِ تو دعا کنی تا که بیایی افتاده به کارم گِرهی کور ولی تو.... خیبرشکنی مثلِ علی عقده‌گشایی معنایِ بهاری و تسلّایِ دلِ زار نجوای تو کرده همه را کرب‌وبلایی ای یوسفِ گم‌گشته‌یِ بازار محبّت شد قاتلِ یعقوبِ دلم هجر و جدایی ماهِ حرمُ‌الله بیا چشم به راهم رویای شب و روزِ حرم چیست؟! شمایی حتماً خبر از حالِ دلِ غم‌زده داری ای مَرهمِ زخمِ دلِ دیوانه کجایی؟! ای چاره‌یِ عالم شده بیچاره گدایت آلوده‌ام‌ و نیست در این سینه صفایی ای چشمِ امیدم دلم از تو نَبریدم هر چند ندارم نفس و نای‌ِ دعایی من خشک‌تر از خشک ولی تو همه‌جوره دنبال اهالی مناجات و بُکایی حالا که خودم معترفم اهل خطایم باید خود تو دعا کنی تا که بیایی
. سفره‌یِ افطارِ خود را پهن کردی در کجا؟! سفره‌یِ افطارِ خود را پهن کردی در کجا؟! سامرا یا طوس یا کنجِ بقیع یا کربلا؟! لقمه‌یِ نانی بگیر و عاشقت را سیر کن جانِ من آقا فدای لقمه‌ای نانِ شما نانِ تو از جنسِ نانِ نیمه‌شبهایِ علی‌ست نیمه‌شب شاهِ عرب نان و رطب سهمِ گدا مثلِ حیدر نیمه‌یِ شب خانه‌ها را در بزن منتظر داری میانِ تک تکِ این خانه‌ها کوچه و پس‌کوچه‌های سینه‌ام بی‌تابِ توست ضربه‌های قلبِ من می‌گوید آقا جان بیا مادرت چشم‌انتظارِ لحظه‌یِ دیدارِ توست تو بیاور بهرِ زخمِ سینه و پهلو دَوا چاره‌یِ غم‌هایِ زهرا وارثِ مولا بیا العجل دارالشّفایِ دردهای قلبِ ما .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث سیاه‌پوشان استقبال از محرّم ارباب ای غائب از نظر نظری کُن به‌حالِ ما نگْذار رویِ سینه‌یِ ما داغِ کربلا دور از حرم رقم نزنی روزگار را معنا نمی‌شود به خدا بی تو زندگی گریه‌کنِ حسین بیا روحِ بندگی امشب تو هم کنارِ منی زار می‌زنی در کوچه‌هایِ سینه‌زنی زار می‌زنی بی تابِ کهنه پیرهنی زار می‌زنی قبل از رسیدنِ تو بلا سر رسیده است خنجر اگر چه سخت ولی سر بریده است پیراهنِ سیاهِ تو کردم به تن حسین آه از از غروب روزِ دهم بی‌کفن حسین کوبیده چوب دشمنِ دین بر دَهن حسین ‌ یادم نمی‌رود تو شدی خرجِ دین ما آقایِ عرش دلبرِ نیزه‌نشینِ ما سلطانِ طوس ناله زده فاَبْکِ‌لِلحسین باران شدیم یاد غم و دردِ زینبین دین را علیِ‌اصغرِ تو برده زیر دین تیرِ سه‌شعبه سیلیِ خود بی‌هوا زده شش‌ماهه رویِ دستِ پدر دست‌وپا زده خندیده لشکری به همین حالتِ بُکا لطمه زدند اهلِ حرم... با کنایه‌ها با سنگ می‌زدند سرِ رویِ نیزه را چنگی کشید گیسویِ دردانه‌یِ حرم در ندبه سوخت شهپرِ پروانه‌یِ حرم
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ✍شعر_رقیه_سعیدی_ڪیمیا 🎶سبک: سلام آقا که الان روبروتونم،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام آقا عــزیــز حضرت زهـــرا سلام آقا گل نرگــس گل طـاهـــا ([ اباصالح اباصالح ]) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دلم تنگـــه هـوای جمکـــران دارم هوای دیـدن صاحــب زمـان دارم ([ اباصالح اباصالح]) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به هرجمعه دعای ندبه می خونم ولی قــــدرتو رو آقـا ! نمی دونم ([ اباصالح اباصالح]) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دعایم کن که من خیلی گـرفتارم به غیر تو، بگــــو آقا کــیو دارم؟ بیابشکن همه بت های ایـن عالم بیا و ســــروری کن بر بـنــی آدم علم برداروبرکش ذوالفقــارت را برای انتقــــام مـــــادرت زهــــرا یقینـاجمـــعه میل کــــربـلا داری هوای روضــــه ی پایــین پاداری ([ اباصالح اباصالح ]) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ الهی من فدای اشـک چشـمـونت بمیرم من بـرای بغــض پنهـونت ([ اباصالح اباصالح ]) شعر:رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
. و مادر افتاد زمین  کاش به دادَش برسی ناله زد عرشِ‌برین کاش به دادش برسی بینِ دیوار و درِ خانه شکست آئینه بسته شد بازویِ‌دین کاش به دادش برسی بینِ کوچه شد علمدارِ ولا امّا حیف قنفذ و ضربه‌یِ‌کین کاش به دادش برسی کوثر افتاد خدا مصحفِ ما را بردند شرحِ غربت شده این کاش به دادش برسی پهلویِ زخمی و رخسارِ کبود و بازو دلبرِ پرده‌نشین کاش به دادش برسی مادر افتاد زمین روضه‌یِ حنجر خواندیم خنجرِ شمرِ لعین  کاش به دادش برسی ......................................................... @majmaozakerine
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف بیا قدم به رویِ دیده‌یِ ترم بُگذار‌ وَ مَرهمی به دلِ زخمیِ حرم بُگذار برایِ عمّه‌یِ غم‌دیده‌ات زدم سینه بیا به روضه وُ پا بر رویِ سرم بُگذار برایِ حل شدنِ مشکلم دعایی کُن بیا نگینِ رضایت به باورم بُگذار هزار بار به من لطف و مَرحمت کردی دوباره پیشِ گدا  لقمه‌یِ کرم بُگذار به من اجازه بده پایِ پرچمت باشم شرابِ عشقِ حسینی به ساغرم بُگذار دوباره دربه‌درِ کربلایِ اربابم بگو که نوکرِ من پا در این حرم بُگذار  
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و گریز روضه‌هایِ بعد از عاشورا حسرتم دیدنت شده امّا توبه‌هایِ شکسته بسیارند این گناهان و لغزش و عصیان بی‌گمان سدِّ راهِ دیدارند روز وُ شبهایِ زندگیِ من پُر شد از لحظه‌هایِ شیطانی باز شرمنده‌یِ تواَم آقا  چشمهایم دوباره می‌بارند با همه گفته‌ام که آقایم همِه جا داشته هوایم‌ را تو هوادارِ عاشقانی وُ عاشقان بی‌قرارِ آزارند .... نَه فقط دشمنانِ بیگانه  دوستان خاطرِ تو آزُردند در غریبی حسینی و یاران  تیغِ غفلت به سینه می‌کارند سرِ شاهِ کرم درونِ تشت سَرْسلامت به منتقم داده العجل نغمه‌یِ رقیّه شده زجر و خولی چقدر خونخوارند ندبه‌خوان است عمّه‌یِ سادات کربلا بی‌قرارِ توست‌‌ بیا جمعه‌هایی که آمد و رفته  غزلی از فراقِ دلدارند‌‌
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قصیده مدح امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجهُ الشّریف بردار تیغِ غیرتِ سردارِ خیبر را تا که ببیند این جهان تکرارِ حیدر را از کعبه تا شام و فلسطین و یمن باید با دیده‌های خود ببیند شورِ محشر را با گردشِ شمشیر نَه... با گردشِ چشمَت آقا به پا کُن دولتِ اللّهُ اکبر را تکیه بزن بر کعبه با ذکرِ علی مولا آرام کن با این خُروشت قلبِ کوثر را روزِ تقاصِ ظلم و جَبرِ جِبت و طاغوت است خشنود کن مظلومِ بی‌حامی و یاور را تنها قرارِ بی‌قراری‌هایِ زهرایی آقا بیا و شاد کن یک بار مادر را پُر کن حرم را با دمِ نابِ اَناَالمهدی همراه با خود کُن عموجانِ دلاور را جانِ رقیّه آمدی یک روضه مهمان کن در صحنِ آن دردانه‌یِ بی‌خانه نوکر را بیت‌المقدّس بی‌قرارِ انقلابِ توست باید ببیند قبله  قبله‌گاهِ آخر را حتماً سپاهِ قدس با قاسمْ سلیمانی یک بار با تو می‌کند تسخیر خیبر را بیت المقدّس... سامرا... مشهد... مدینه... طوس دارند بر سر شوقِ وصلِ رویِ گوهر را ای ماهِ آلُ‌اللّه  یامهدی سلامُ‌اللّه هموار کن راهِ وصالِ کویِ دلبر را آقا دلِ ما کربلایِ با تو می‌خواهد با خود ببر این اربعین دلتنگ و مضطر را روضه بخوان با گریه در صحنِ عموجانت با ما بگو رازِ دو دستِ آب آور را مَشک و عَلَم افتاد حُرمت از حرم پر زد چنگی رسید از راه و با خود برد معجر را آویزه‌یِ دردانه شد غارت زبانم لال باید بگیری خود تقاصِ آهِ دختر را
. و مادر افتاد زمین  کاش به دادَش برسی ناله زد عرشِ‌برین کاش به دادش برسی بینِ دیوار و درِ خانه شکست آئینه بسته شد بازویِ‌دین کاش به دادش برسی بینِ کوچه شد علمدارِ ولا امّا حیف قنفذ و ضربه‌یِ‌کین کاش به دادش برسی کوثر افتاد خدا مصحفِ ما را بردند شرحِ غربت شده این کاش به دادش برسی پهلویِ زخمی و رخسارِ کبود و بازو دلبرِ پرده‌نشین کاش به دادش برسی مادر افتاد زمین روضه‌یِ حنجر خواندیم خنجرِ شمرِ لعین  کاش به دادش برسی ......................................................... @majmaozakerine
به کس امید نداریم امید ما مهدی است به هر مشقت و اندوه ، التجا مهدی است نجات عالم و آدم ، ولیّ و مصلح کل امام حاضر و ناظر به هر کجا مهدی است مدد ز غیر ولیّ خدا مخواه ای دل ز دست غیر چه آید گره گشا مهدی است به دست اوست امور و اشاره ای کافی ست عزیز ختم رسل ختم الاوصیا مهدی است پناه دردکشان و غیاث محرومان نوای هر دل مظلوم بینوا مهدی است بیا که منتظرانت غریب و مهجورند ترانه لب شیعه فقط بیا مهدی است چه غم اگر دل عاشق به جمعه می گیرد قرار هر دل عاشق به جمعه ها مهدی است زقتلگاه میاید نوای یا مهدی ببین که منتقم شاه کربلا مهدی است
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ چه می شود که همین جمعــه یار برگردد بــه قلبـــهای پــریشــــان ، قـــرار برگردد چه می شود که ببینیم بعدِ این همه سال عــزیزِ این همـه چشــــم انتــــظار برگرد همان که گنج نهان است پشت پردهٔ غیب غروب جمعـــه شـــود آشــــکار ، برگردد بیاید آن که علمدار نهضتی سرخ است به حق غـــزهٔ خونیـــنْ مــــزار برگردد برای اینکه فرو پاشد از هم این بت ها تبــر به شـــانه و با ذوالفـقـــار برگردد خدا کند که بزودی امیر لشکـــر عشق کنار سیصــــد و اندی ســــوار برگردد برای آمـــدن او بهـــانه ها کــم نیست خزان بس است خدایا ! بهــار برگردد قسم دهیم خدا را به اشک چشم یتیم به احتـــــــرام یتــــیمانِ زار برگردد رسیده بر لبمان جان و منتــظر هستیم به جان خسته دلان ، عمگــسار برگردد غروب جمعه رسید و طلوع در راه است ســحر شـــــود شب تار و نگـــار برگردد قسـم به آیهٔ "أَمَّن یُجیــب" مضـــطرّیم خدا کنـــد پس از این اضــطرار برگردد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۸/۱۲
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و فاطمیه افتاده تو کارم گره  گره‌گشا کجایی ؟! کاشکی بیای دلبرِ من واسه گره‌گشایی آسمونم منتظرِ ظهورِ تو نشسته اشک تویِ چشمام آقاجون از دوریت حلقه بسته حلقه زده تو چشمِ من بهونه‌هایِ دیدار ندیدمت امّا ندید  شدم آقا گرفتار یابن‌الحسن یابن‌الحسن یابن‌الحسن کجایی /۴/ بی تو برام دنیا مثِه زندونه یابنَ‌حیدر فاطمیه‌َست آبرومو بخر به جونِ مادر کاشکی یه روز سحر بشه فراقِ یارِ نازم بگن میاد که با خونم جادّه براش بسازم خیالی نیست اگه واسه دیدنِ یار جون بدم پیش‌مرگشم برایِ جون دادن دنیا اومدم یابن‌الحسن یابن‌الحسن یابن‌الحسن کجایی /۴/
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل انتظارِ یار امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجهُ الشّریف قرآن زبان بگیر و خبر از نهان بده پیغامِ وصلِ مصحفِ پنهانمان بده هرچند آیه آیه‌یِ تو نورِ مطلق است نورِ جمالِ عشق به مَستان نشان بده ای با دلم گِره به دلِ خسته رحم کن با یک نگَـه به عاشقِ دلخسته جان بده چون استخوان رَهِ گلویم بسته هجرِ تو اشکی برای پس زدنِ استخوان بده اشکی که ریزم از غمِ هجران ُو وا شود این عقده‌ِ که گرفته به سینه مکان بده تا کِیْ غمِ فراق و جدایی عزیزِ من صاحب‌زمان بیا و بـِها بر زمان بده من مجرمَم بگو تو چرا گریه می‌کنی؟! بَر نامه‌ام نظاره کُن و سر تکان بده این عاشق و نگاهِ تو اِی آسمانِ عشق پرواز را به یک نگَهت یادمان بده
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف خبری از قدمِ یار ندارم    چه کنم؟! کس‌وُکارِ دلِ من بی‌کس‌وکارم چه کنم؟! همه‌یِ عمر صدایت زده‌ام آقا جان اگر آخر نَنِشستی به کنارم  چه کنم؟! همه‌یِ آرزویم مُردنِ بر دامنِ توست اگر آنجا نشود جان بِسِپارم چه کنم؟! به همه گفته‌ام ارباب هواخواهِ من است اگر او رانْد مرا جا که ندارم چه کنم؟! نظری که سویِ خاک است نمی‌بیند ماه اگر از داغِ فراقِ تو نَبارم  چه کنم؟! مژه‌هایی که تبرّک شده با اشکِ فراق مثلِ فرشی زیرِ پایت نگذارم چه کنم؟! زندگی‌اَم که شد از غصّه‌یِ هجرانت تلخ بعدِ مرگم چو نیایی به مزارم چه کنم؟! نَه !!!  تو از آلِ حسینی و هوایم داری با تو هرگز نشود آخرِ کارم  چه کنم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل_امام زمان عجّل‌اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ امام حسین علیه السلام یا صاحب‌َالزّمان چقَدَر غم کشیده‌ای هر روضه‌ای که می‌شنوم را تو دیده‌ای هر روز پیشِ چشمِ تو تکرار می شود بر رویِ نیزه رفتنِ رأسِ بریده‌ای تو شاهدی که می‌زند او تشنه دست‌وُپا تو روضه‌خوانِ پیکرِ در خون تپیده‌ای دیدی چگونه چَنگ به مویِ سرش زدند خنجر کشید و داغِ عجیبی چشیده‌ای پیشِ تو نیزه بر دهنَش ضربه می‌زند تو آهِ جدِّ خورده لگد  را شنیده‌ای با عمّه رویِ تلِّ بلا گریه کرده‌ای با شاه رویِ خاکِ بیابان خزیده‌ای بی‌تابِ داغِ غارتِ خلخال وُ معجری پایِ برهنه از پیِ طفلان دویده‌ای تن نامرتّب است و بر آن سمِّ مَرکب است محزونِ ندبه‌یِ مَلَکی قد خمیده‌ای
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و ماه محرّم فدایِ شالِ سیاهت  فدایِ اشک و نگاهت سری به نیزه بلند است و مانده چشم‌به‌راهت عزیزِ حضرتِ زهرا  عجیب  دلتنگیم برایِ نازِ نگاه وُ دو چشم وُ خالِ سیاهت کجا عزایِ شهیدِ غریب ُو تشنه گرفتی تویی که ناحیه خواندی و روضه را به‌صِراحت سلام بر بدنِ غرقِ خون وُ بی‌سر وُ عریان به نیزه‌هایِ غریبی به آفتاب وُ به ماهَت تنی به زیرِ سُمِ اسبهایِ وحشیِ لشکر تنی به زیرِ لگدها نَه خواب دیده نَه راحت صدایِ روضه درآمد که روضه‌خوانِ تو دق کرد بیا بگیر تقاصِ غمِ سه‌ساله‌یِ شاهت
حسیــن ایمانـے(سِـحرِ‌‌اَشـک): اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیتی امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و فاطمیه آخرین تکسوار می‌آیی وارثِ ذوالفقار می‌آیی می‌کشم انتظار و می‌دانم حسرتِ چشمِ تار می‌آیی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دوبیت مدح حضرت علی علیه السلام پدرِ خاکی و افلاک به تو دل بسته نامِ تو رویِ لبِ هور و ملک پیوسته سائلی‌ پشتِ درِ خانه‌یِ تو آمده که .... نشود تا ابد از ذکرِ علی جان خسته