eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وحضرت معصومه سلام‌الله‌علیها کریم را به کریمه قسم دهید که شاید کرامتی کند و ماهِ پشتِ ابر بیاید مَهی که ندبه‌یِ جمعه بهانه‌اَش بِگِرفته شکسته شیشه‌یِ بغضِ گلویِ صبر بیاید هزار بار شکستم ولی زِ پا نَنِشستم که دلبرم به تقاصِ جفایِ گَبر بیاید تقاصِ سیلیِ کوچه گرفتنی‌ست خدایا خوشا دَمی که برایِ شکافِ قبر بیاید صدایی از دلِ کوچه شنید گوشِ حقایق که عاقبت قمرِ در وَرایِ ابر بیاید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حالا که دعای ما نمی‌رسد به جایی باید خودِ تو دعا کنی تا که بیایی افتاده به کارم گِرهی کور ولی تو.... خیبرشکنی مثلِ علی عقده‌گشایی معنایِ بهاری و تسلّایِ دلِ زار نجوای تو کرده همه را کرب‌وبلایی ای یوسفِ گم‌گشته‌یِ بازار محبّت شد قاتلِ یعقوبِ دلم هجر و جدایی ماهِ حرمُ‌الله بیا چشم به راهم رویای شب و روزِ حرم چیست؟! شمایی حتماً خبر از حالِ دلِ غم‌زده داری ای مَرهمِ زخمِ دلِ دیوانه کجایی؟! ای چاره‌یِ عالم شده بیچاره گدایت آلوده‌ام‌ و نیست در این سینه صفایی ای چشمِ امیدم دلم از تو نَبریدم هر چند ندارم نفس و نای‌ِ دعایی من خشک‌تر از خشک ولی تو همه‌جوره دنبال اهالی مناجات و بُکایی حالا که خودم معترفم اهل خطایم باید خود تو دعا کنی تا که بیایی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث سیاه‌پوشان استقبال از محرّم ارباب ای غائب از نظر نظری کُن به‌حالِ ما نگْذار رویِ سینه‌یِ ما داغِ کربلا دور از حرم رقم نزنی روزگار را معنا نمی‌شود به خدا بی تو زندگی گریه‌کنِ حسین بیا روحِ بندگی امشب تو هم کنارِ منی زار می‌زنی در کوچه‌هایِ سینه‌زنی زار می‌زنی بی تابِ کهنه پیرهنی زار می‌زنی قبل از رسیدنِ تو بلا سر رسیده است خنجر اگر چه سخت ولی سر بریده است پیراهنِ سیاهِ تو کردم به تن حسین آه از از غروب روزِ دهم بی‌کفن حسین کوبیده چوب دشمنِ دین بر دَهن حسین ‌ یادم نمی‌رود تو شدی خرجِ دین ما آقایِ عرش دلبرِ نیزه‌نشینِ ما سلطانِ طوس ناله زده فاَبْکِ‌لِلحسین باران شدیم یاد غم و دردِ زینبین دین را علیِ‌اصغرِ تو برده زیر دین تیرِ سه‌شعبه سیلیِ خود بی‌هوا زده شش‌ماهه رویِ دستِ پدر دست‌وپا زده خندیده لشکری به همین حالتِ بُکا لطمه زدند اهلِ حرم... با کنایه‌ها با سنگ می‌زدند سرِ رویِ نیزه را چنگی کشید گیسویِ دردانه‌یِ حرم در ندبه سوخت شهپرِ پروانه‌یِ حرم
📌 کریم ... ابویوسف شاعر از کارگزاران دربار می گوید: برایم فرزندی متولد گردید. تنگدست بودم. به جماعتی از دوستانم نامه نوشتم و از آنان درخواست کردم؛ ولی از آنان شدم و کسی کمکی نکرد. به خودم گفتم: میروم اطراف خانه (امام) حسن (ع) دوری میزنم. وقتی به در خانه ایشان رسیدم، کسی به نام ابوحمزه بیرون آمد، کیسه سیاه رنگی به من داد که در آن 💰چهارصد بود. وی گفت: سرورم امام (ع) به تو میگوید: این را برای نوزادت هزینه کن و خداوند او را برایت مبارک گرداند. 📚مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص294. @manbarmajma
📌 امام (ع) حافظ دین الهی... اهل مبتلا به شده بودند. باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد. از آن طرف عده‌ای از با ✝ بیرون رفته و برای طلب مشغول عبادت و شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود باران‌زا شروع به باریدن کردند. ⛈🌧🌧 این حادثه موجب در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند. خلیفه به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چاره‌ای جز این نیست که از امام حسن (ع) کمک بخواهیم. امام (ع) به فرستاده‌ای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود: اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن! مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید. وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود: این تکه‌ای از یکی از است که از گور وی بیرون آورده‌اند و وقتی را به استخوان آن پیامبر می‌دهند بارانی از نازل می‌شود. و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد. 📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول. 📚طبرسی، احتجاج. @manbarmajma
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم قصیده مدح امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجهُ الشّریف بردار تیغِ غیرتِ سردارِ خیبر را تا که ببیند این جهان تکرارِ حیدر را از کعبه تا شام و فلسطین و یمن باید با دیده‌های خود ببیند شورِ محشر را با گردشِ شمشیر نَه... با گردشِ چشمَت آقا به پا کُن دولتِ اللّهُ اکبر را تکیه بزن بر کعبه با ذکرِ علی مولا آرام کن با این خُروشت قلبِ کوثر را روزِ تقاصِ ظلم و جَبرِ جِبت و طاغوت است خشنود کن مظلومِ بی‌حامی و یاور را تنها قرارِ بی‌قراری‌هایِ زهرایی آقا بیا و شاد کن یک بار مادر را پُر کن حرم را با دمِ نابِ اَناَالمهدی همراه با خود کُن عموجانِ دلاور را جانِ رقیّه آمدی یک روضه مهمان کن در صحنِ آن دردانه‌یِ بی‌خانه نوکر را بیت‌المقدّس بی‌قرارِ انقلابِ توست باید ببیند قبله  قبله‌گاهِ آخر را حتماً سپاهِ قدس با قاسمْ سلیمانی یک بار با تو می‌کند تسخیر خیبر را بیت المقدّس... سامرا... مشهد... مدینه... طوس دارند بر سر شوقِ وصلِ رویِ گوهر را ای ماهِ آلُ‌اللّه  یامهدی سلامُ‌اللّه هموار کن راهِ وصالِ کویِ دلبر را آقا دلِ ما کربلایِ با تو می‌خواهد با خود ببر این اربعین دلتنگ و مضطر را روضه بخوان با گریه در صحنِ عموجانت با ما بگو رازِ دو دستِ آب آور را مَشک و عَلَم افتاد حُرمت از حرم پر زد چنگی رسید از راه و با خود برد معجر را آویزه‌یِ دردانه شد غارت زبانم لال باید بگیری خود تقاصِ آهِ دختر را
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف - ماه مبارک رمضان سفره‌یِ افطارِ خود را پهن کردی در کجا؟! سامرا یا طوس یا کنجِ بقیع یا کربلا؟! لقمه‌یِ نانی بگیر و عاشقت را سیر کن جانِ من آقا فدای لقمه‌ای نانِ شما نانِ تو از جنسِ نانِ نیمه‌شبهایِ علی‌ست نیمه‌شب شاهِ عرب نان و رطب سهمِ گدا مثلِ حیدر نیمه‌یِ شب خانه‌ها را در بزن منتظر داری میانِ تک تکِ این خانه‌ها کوچه و پس‌کوچه‌های سینه‌ام بی‌تابِ توست ضربه‌های قلبِ من می‌گوید آقا جان بیا مادرت چشم‌انتظارِ لحظه‌یِ دیدارِ توست تو بیاور بهرِ زخمِ سینه و پهلو دَوا چاره‌یِ غم‌هایِ زهرا وارثِ مولا بیا العجل دارالشّفایِ دردهای قلبِ ما @majmaozakerine
4_5978783982874003562.m4a
زمان: حجم: 1.45M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سرود (زمزمه) میلاد امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف سبک هر شب می‌خونم...... شبْ شبِ سالْ تحویلِ انتظار شبْ شبِ عیدِ فراقه رویِ لبامون لبخنده ولی.... خدایی تو سینه داغه یه سالِ دیگه گذشت و هنوز رویِ ماهِتو ندیدم کوله‌بارِ هجر ُو فراقِتو رویِ شونه‌هام کشیدم نوایی شوقم و ناله کجایی یا اباصالح کجایی یا اباصالح/۴/ آرزو دارم آقاجون یه‌بار من همراهِ خانواده پایِ رکابت از نجف برم کربلا پایِ پیاده آرزو دارم پایِ منبرت روبه‌رو ضریح بشینم رویام اینه که وقتِ زیارت رویِ ماهتو ببینم خدایی من شدم والِه کجایی یا اباصالح کجایی یا اباصالح/۴/