eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
@avaye_alaviun199881_717.mp3
زمان: حجم: 16.34M
🏴🏴🏴 🎧 👆 🎤حاج امیر 👌 (نوکری برای توعین عزته) 📝 👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارم میام به سمت کربلای تو دارم میام بمیرم از غمای تو درم میام شبیه بچه های تو فصل پرکشیدنه فصل کوچ عاشقا از سراسر زمین سمت شهر کربلا پرستوی مهاجر حسینی ام تو راه آسمونی سرخ کربلا تنم فدای خستگی زینب سرم فدای داغ شاه سرجدا حرمت تو واجبه مثل خونه خدا با عنایت توئه استجابت دعا به جز مسیر روشن تو یا حسین قدم تو راه دیگه ای نمیزارم تو اینقدر برای من مقدسی که هر کی عاشق توئه دوسش دارم اشک و شور روضه ها اوج لذته برام نوکری برای تو عین عزت برام تا روزی که خدا خدایی میکنه شکوه و سربلندی تو باقیه زمین نمیخوره خدایی پرچمت تا وقتی بیرق تو دست ساقی دارم میام به اذن ساقی حرم دارم میام بیفته زیر پات سرم دارم میرم که از جوونی بگذرم ♻️ 💯 ۹۸🏴 ع🏴 ╭┅───────┅╮ http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
برادر امیرعباسی و برادر میثم مطیعی4_5915671817871164380.mp3
زمان: حجم: 8.05M
عنوان : سینه زنی زمینه اربعین حسینی-بهونه میگیره دل به یاد حرم تو-امیر عباسی ------------------------------------- بهونه میگیره دل به یاد حرم تو کرببلا نبریم آقا حاشا به کرم تو رفیق روزای بی کسی همیشه به دادم میرسی واسه نوکرت دل واپسی بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم حسین وای...حسین وای آبرویی که دادی از سر من زیاده یه اربعین بطلب آقا ما رو پای پیاده خستگی راهو دوس دارم پیرهن سیاهو دوس دارم نوکرای شاهو دوس دارم به دو عالم پشت کردم دل به عشقت خوش کردم رفیق روزای بی کسی همیشه به دادم میرسی واسه نوکرت دل واپسی بی تو باشم غم دارم یه زیارت کم دارم حسین وای...حسین وای... ------------------------------------- @majmaozakerine
📌 امام (ع) حافظ دین الهی... اهل مبتلا به شده بودند. باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد. از آن طرف عده‌ای از با ✝ بیرون رفته و برای طلب مشغول عبادت و شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود باران‌زا شروع به باریدن کردند. ⛈🌧🌧 این حادثه موجب در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند. خلیفه به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چاره‌ای جز این نیست که از امام حسن (ع) کمک بخواهیم. امام (ع) به فرستاده‌ای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود: اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن! مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید. وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود: این تکه‌ای از یکی از است که از گور وی بیرون آورده‌اند و وقتی را به استخوان آن پیامبر می‌دهند بارانی از نازل می‌شود. و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد. 📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول. 📚طبرسی، احتجاج. @manbarmajma