با اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم
راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم
جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم
دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم
جارو نکش! که عطربهشت ست می بری
روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری
باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست
گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...
فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....
آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی
خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی
زهرا به جای نان، غم ما را درست کن
حلوای ختم شیرخدا را درست کن
مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری
دست شکسته جانب دستاس می بری
جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت
شُستی تن حسین وحسن با کدام دست؟
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست
حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه
حرف ازکفن شد و کفنت ناله زد حسین
خونابه های پیرهنت ناله زد حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دلی سوز صدایش را نفهمید
مسلمانی خدایش را نفهمید
تمام غصه اش اشک علی بود
مدینه گریه هایش را نفهمید
«مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو»
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
در و دیوار با او گریه کردند
چرا باید علی تنها بماند؟
«مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو»
به روز حشر در دلهای محزون
رسد هول قیامت هر دم افزون
رسد چون نوبت عفو و شفاعت
ندا آید که أین الفاطمیون
«مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو»
من و این روضه ها الحمدلله
من و خون خدا الحمدلله
خوشا روزی که در سجده بگویم
رسیدم کربلا الحمدلله
«حسین جانم حسین جانم حسین جان»
اگر کشتند چرا آبت ندادند
تو را زان درّ نایابت ندادند
اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
«حسین جانم حسین جانم حسین جان»
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
قلم، آتش گرفته / شده حیران، سراپا
که با خط شکسته / نوشته نام زهرا
آه ، نام زهرا بهشت است، جان سپردن به راهش
بهترین سرنوشت است
«آه، اشفعی لی یا زهرا»
گلستان خلیلی / میان آتش در
نمی از نام پاکت / زلال حوض کوثر
آه ، بر سر هرچه آتش، نام تو مِهر آب است
دوری از تو عذاب است
«آه، اشفعی لی یا زهرا»
غلاف سخت شمشیر / به بازویت نشسته
امان از جای سیلی / که بر رویت نشسته
آه ، ای که دستت شکستند، ای شفاعت به دستت
جان عالم فدایت
«آه، جان عالم، یازهرا»
عزیزت را الهی / دل آزرده نبینی
به کوچه، مادرت را / زمین خورده نبینی
آه ، مادرت را نبینی ، رنگش از رخ پریده
دل ز دنیا بریده
«آه، جان عالم، یازهرا»
کجا آزادی زن / گواهی جز تو دارد
کجا عشق و حقیقت / پناهی جز تو دارد
آه ، زندگی زیر دینت، عاشقان تا قیامت
بیقرار حسینت
«آه، جان عالم، یازهرا»
ما زن و زندگی را / بر مدار تو دیدیم
از تو ما برنگشتیم / هرچه طعنه شنیدیم
آه ، فاطمه راز عشق است، فاطمه راز نور است
اسم رمز ظهور است
«آه، جان عالم، یازهر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین