شور حضرت زهرا س.mp3
1.31M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگر گدای حسینم، عنایت زهراست
اگر فدای حسینم، کرامت زهراست
غلام حلقه به گوشه علی و اولادم
اگر برای حسینم، سخاوت زهراست..
زهرا مادرمه زهرا سرورمه
قلبم شد حرمش گرچه بی حرمه
ای مادره افلاک ای تفسیره لولاک
تو مادر آبی.. حیدر پدر خاک
مادر یازهرا..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگر تمام درختان، شود قلم حالا
اگر مرکب اعلا، شود همه دریا
اگر تمام ملائک، شوند نویسنده
یه جمله هم نتوانند،نویسن از زهرا!!
زهرا بی بدله زهرا بی مثله
هرچی گفتن اَزش یک حداقله..
ای ام ابیها.. ای مادر دنیا..
بودی توی کوچه تو لشکر مولا
مادر یازهرا..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگر علی شده عشقم، به اِذنِ مادر شد
اگرنجف شده راهم،به عشقِ این در شد
حتی خوده علی هم با، گفتنِ یازهرا..
مَرحب و زَد به زمین و..، فاتحِ خیبر شد
زهرا نورِ جلی زهرا سِرِ ولی
حیدر زهرا میگه.. زهرا میگه علی
ای اوجِ شرافت ای اُسوه ی عفت
زهرا روحِ عصمت.. حیدر کوهِ غیرت
حیدر یامولا..
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:هادی همتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪بند اول▪
دو طرف کوچه بن بسته،چه خبره؟!
حمله شده بر زنی خسته،چه خبره؟!
نامردما دور و بر ما،حلقه می بندن
دارن میان دسته دسته،چه خبره؟!
چه خبره با تازیونه
مادر من شده نشونه
نامردما راهو نبندید
ماها می خوایم بریم به خونه
به زیر تازیانه ها
مادرم افتاد از نفس
می کشنش این جوری باشه
خدا به داد ما برس
"خدا به داد ما برس"
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪بند دوم▪
کوچه پر از گرد و غباره،چه خبره؟!
برام نمونده راه چاره،چه خبره؟!
هنوز که شب نیومده،ولی فضای
آسمون مدینه تاره،چه خبره؟!
چه خبره با آه و ناله
مادر من می کشه فریاد
پاره شده لاله ی گوشش
گوشواره ی مادرم افتاد
افتاده بر روی زمین
هی می زنه نفس نفس
نمی تونه بلند شه از جا
خدا به داد ما برس
"خدا به داد ما برس"
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
یاسه علی.mp3
2.27M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🏴#لطمه_زنی
✍شاعر:مجید مراد زاده
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🏴#لطمه_زنی
✍شاعر:مجید مراد زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یاسه علی«ع»
رو تو حساسه علی«ع»
رو نگیر انقدر دیگه واسه علی«ع»
یار علی «ع»
تویی غمخوار علی«ع»
تو ببین چهره ی غمبار علی «ع»
زهرای من
درمون دردای من
بمیرم سوختی چقد به پای من
پرپر نزن
تو دل از علی نکن
فاطمه بازم بمون کنار من
ای وای من
سوختی تو به پای من
توو کوچه شدی فدا به جای من
چهل نفر
به دلم زدن شرر
توو خونه یاسه من و زدن تبر
جرمت چی بود
قوم بدتر از یهود
زدنت میون اون آتیش و دود
توو کوچه ها
شده بود برو بیا
تو رو میزدن یه عده بی حیا
بد زدنت
تو رو ممتد زدنت
پیش چشمام تو رو بی حد زدنت
برا فدک
شنیدم خوردی کتک
شنیدم که حسنم میگفت کمک
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5816482219639702248.mp3
5.12M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی
✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده، کربلایی رضا نصابی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی
✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده، کربلایی رضا نصابی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خداحافظ پرستوی علی زهرا (س)
خداحافظ سپیدموی علی زهرا (س)
🍁
خدا حافظ چراغ خونه ی حیدر
خدا حافظ شمع کاشونه ی حیدر
🍁
خداحافظ تو ای بود ونبود من
خداحافظ تو ای یاس کبود من
🍁
خداحافظ چراغ خونه ی حیدر
خداحافظ شمع کاشونه ی حیدر
🍁
خدا حافظ عزیز مهربونه من
خدا حافظ جوونه قد کمونه من
🍁
خدا حافظ ای همراز. علی زهرا (س)
خدا حافظ ای اعجاز علی زهرا (س)
خداحافظ خدا حافظ خداحافظ
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حلالم کن تمام هستیه حیدر
حلالم کن به پای من شدی پرپر
🍁
حلالم کن که رخسارت شده نیلی
حلالم کن که خوردی ضربه ی سیلی
🍁
حلالم کن گل نیلوفریه من
حلالم کن مریضه بستریه من
🍁
حلالم کن که سوختن برگ و ریشه ت رو
حلالم کن شکستن بار شیشه ت رو
🍁
حلالم کن زمین خوردی پیش چشمام
حلالم کن حلالم کن توای زهرام
حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قرار ما. میون دشت کربلا
قرارما باشه تو ظهر عاشورا
قرارما کنار زینب و اون تل
قرار ما میون گودی مقتل
قرار ما کنار جسم سرجدا
قرار. ما باشه بالای نیزه ها
حسین جانم حسین جان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1_2450140107.mp3
4.69M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :حاج حسین منتهایی
✍شاعر:کربلایی رضا نصابی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :حاج حسین منتهایی
✍شاعر:کربلایی رضا نصابی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با دیده ی تر افتادش
بی بال و بی پر افتادش
در کنده شدش از جاشو
به روی مادر افتادش
مقتل نوشته چهل نفر به یک نفر واویلا
مقتل نوشته در خونه شعله ور وا ویلا
مقتل نوشته سینه و مسمار در وا ویلا
مقتل نوشته شده زهرا بی پسر واویلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دور و بر زهرا می سوخت
بال و پر زهرا می سوخت
در پشت درب شعله ور
پا تا سر زهرا می سوخت
مقتل نوشته ناله ی واغربتاسر می داد
مقتل نوشته وقتی زهرا پشت در گیر افتاد
مقتل نوشته توی کوچه ها زمین خرد مادر
مقتل نوشته بین نامردا زمین خرد مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حرمته مرتضی شکست
ایینه از چند جاشکست
طوری با غلاف زد نامرد
که بازوی زهرا شکست
مقتل نوشته دل شکسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته دسته بسته حیدر و می بردن
مقتل نوشته تو کوچه فاطمه با سر افتاد
مقتل نوشته زیر پا ایه ی کوثر افتاد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1370.mp3
11.06M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی سید مهدی حسینی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی سید مهدی حسینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ"
ای قدر تو پنهان تر از پنهان
زهرا تر از هر زُهره ي تابان
ای قبله ي اذکارِ تسبیحات
سبوح تر از واژه ي سبحان
ای روشنی بخشِ ازل نورت
قبل از نخست و بعد از پایان
ای بسم ربِّ النور سلمان ها
نام بلندت نسخه ي درمان
يا فاطر و يا فاطمه يعني
افلاك با مِهر تو شد بنيان
مسند نشین آیه ي تطهیر!
ای مُصحفِ والاتر از قرآن!
از عالمِ ناسوت تا لاهوت
می گیرد از چشمان تو فرمان
مریم گُلی از باغ بستانت
دلبسته تو روضه ي رضوان
دُرّ نجف شد گردن آویزت
دو گوشواره، لؤلؤ و مرجان
ای زمزمِ چشمانِ تو کوثر
تنها غدیر مانده در جریان
نهج البلاغه گوشه ي مسجد
از خطبه خوانیِ تو شد حیران
رعشه به جان عرش افتاده
آهِ کلامت سلسله جنبان
نام علی جاری ست در نطقت
شیرینی اش گردیده دو چندان
*گفت:علي جان! صد بارِ ديگه هم بيان پشت در حمله كنند، خودم ميرم در رو باز مي كنم...*
فرمودی: ای مردم! چرا تردید؟
حق علی از چه شده کتمان
بغضِ امیرالمومنین کفر است
حب امیرالمومونین ایمان
ممسوس ذاتِ حضرت باری
در غزوه ها، جنگ آورِ میدان
خورشید را تکذیب می کردند
خفاش های کورِ گورستان
با خود فدک هر روز می خواند
شرحِ عبورت را گُلِ ریحان
در دست های مجتبی دستت
ای دست گیرِ عالمِ امکان
فرشِ رهت عرش معلا شد
دیوارها شد آینه بندان
انسیه بود و کوچهای باریک
حوریه رویارویِ يك شیطان
چادر نمازت روی خاک افتاد
یا کعبه ي حاجات شد ویران
دردا لگد شد خیمه ي توحید
در زیرِ پای نامسلمانان
"تبت یدا" می زد به تو سیلی
پوشیه ات نیلی شد و گریان
ای روحِ دو پهلوی پیغمبر
پهلو گرفتی بعد از این طوفان
گُل کرد بر پیراهنت لاله
پژمرد از این داغ یک بستان
سوگند که پایِ علی بانو!
تو ایستادی تا به پای جان
*ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم... اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين! *
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
حضرت فاطمه زهرا ( س )
عباسی معروفان اهری ( معروف )
نوحه شهادت حضرت زهرا (س)
سبک :👇🙏
گلپونه ها ...
ای حیدرین صبر و قراری
آلدین قراری اللریمدن
سنسیزم من یالقیزام من
ای محرم اسرار حیدر
اشکیم رواندور گوزلریمدن
سنسیزم من یالقیزام من
بیت الحزندور بوش اتاقون
جان یارالی جان یارالی
سالدی منی دیلدن فراقون
جان یارالی جان یارالی
آغلار گوزوم دریادی زهرا
سیل سرشکی گوزلریمدن
بیرسیلن یوخ بیر سیلن یوخ
منده وطنده بیر غریبم
زهرا سنون تک چوخدی دردیم
هیچ بیلن یوخ هیچ بیلن یوخ
نه گویلومی وار بیر آلان نه
بو مرد تنها و غریبی
دیندیرن یوخ دیندیرن یوخ
قالدیم الی قوینوندا نیلیم
ای نگاریم ای نگاریم
سنسیز دونوبدور شام تاره
روزگاریم روزگاریم
زهرا ائویم غمخانه اولدی
زینب دییر نوحه حسینیم
سینه داغلار سینه داغلار
سولدی غموندن نازلی گللر
اوخشار حسن اوخشار حسینیم
زینب آغلار زینب آغلار
پوزقوندی حالی دورت یتیمون
آغلار قالوب بو غمده باشه
قاره باغلار قاره باغلار
عطرون گلور نیلیم اتاقون
باغلی قالدی باغلی قالدی
روحیم یانور بو غمده سینم
داغلی قالدی داغلی قالدی
سنسیز منه عالم قفسدی
کنج قفسده خسته قوش تک
بی پرم من بی پرم من
گللم گجه یاری مزارین
آغوشه آللام قبرین اوستن
گئتمرم من گئتمرم من
هیچ گولمدون اون سکگیز ئیلده
هی آغلارام عالمده سنسیز
گولمرم من گولمرم من
ای غملرین آماجی زهرا
باغریقانم باغریقانم
صبر و قراریم گئتدی الدن
بی امانم بی امانم
ای مونس و همراز حیدر
تنها سنی مشکللریمده
چاره گوردوم چاره گوردوم
سینونده هم پهلولرینده
مغسلده من غسلون وئرنده
یاره گوردوم یاره گوردوم
بیر گوشوارون بیر یوزونده
یوخدور بیری تنها یئرون من
پاره گوردوم پاره گوردوم
یوزدن آخان اشکه قاریشمیش
قانی سیلدیم قانی سیلدیم
عفو ائت منی یارون واریمیش
یندی بیلدیم ایندی بیلدیم
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال ترکی
زیر نظر گروه مجمع الذاکرین
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
270.8K
❣﷽❣
❤️#زمزمه_شهادت حضرت زهرا(س)
❤️#سبک: سلام آقا
#شاعر..حاج آرمین غلامی(مجنون)
همه میگن . که زهرا،حیدر هستی
توی کوچه. مثال شیشه بشکستی
سلام بانو ،عزیز حضرت حیدر
تویی جانم. فدای غربتت مادر
مددمادر
مددبانو. رواسمت داره دل غیرت
بگم زهرا . بهم میریزه این هیات
مددمادر
علی جانم. کی گفته بی کس و یاری
خودم هستم . تواینجا فاطمه داری
علی جانم
مددمادر
توی گوشت . نوای سیلی پیچیده
درآن کوچه . رخت زهرا چه ها دیده
ازآن سیلی . دوتا گوشواره افتاده
میگن نامرد. دوتایی تون و هل داده
گل حیدر،،
توی کوچه. نمیدید چشمای مادر
ازآن سیلی ،به دیوار خورده محکم سر
گل حیدر
چه دیدی که، برای غیرتت بد ش
پاشو نامرد. گذاشت رو مادر و رد شد
امان ایدل
ببین حالا. یه تابوت روبروتونه
به نیمه شب، براتو روضه میخونه
مرومادر
علی امشب بریز بیرون همه حرفات
در اون کوچه . چرا می لرزه دست و پات
امان حیدر
پیشه زینب . به خون افتاده ای مادر
درآن بستر،فتادی دایره حیدر
مرومادر
میادروزی ،که زینب میبینه تو شام
یزیده مست . میده بر اهل بیت دشنام
امان مادر
بیامادر . ببین که محشری برپاست
یکی اومد. زدخترها کنیزی خواست
شکست دندون . صدای زینبت اومد
یزیدمست باچوبش روی لب میزد
امان ایدل...
❤️#سبک: سلام آقا
#شاعر..حاج آرمین غلامی(مجنون)
🌹هدیه به حضرت زهراسلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
🔹 درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه برای #فاطمیه
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C10836e8518
📣📣📣📣📣
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
27.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشر_حداکثری 💔
.
🔸 #حرف_دل 🔸
○° گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی
هـر کسی بچـه بـد را زده مــادر نزده🥀
.
#امام_زمان #فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#پنجشنبههای_حسینی
🌺🌺🌺🌺
بارونه کربلا...
مادرت میشه مهمون کربلا
شب جمعه روضه خونه کربلا...
474.5K
👆سبک: #زمینه_مهدوی
زمین و آسمون
ستاره ها و نور
باهم میگن بیا بیا بیا امام زمون
تموم کهکشون
همه پیر و جوون
با هم میگن بیا بیا بیا امام زمون
چه خبر از این دل داری تو آقا
چقدر خستم آه میدانی آقا..
بابامهدی بابا صبرم تموم شد
دل تنگم تاقت نداره وﷲ
کوه و دشت و صحرا
صبح و شام و فردا
دل تو دل ندارن
میگن بیا آقا۲
چشم به در دوختم
مثل شمع سوختم
این صبوری رو
از تو به ارث بردمـ...
انواع گوشواره ها: «یا مهدی» «بابا مهدی» «لبیک یا مولا» «بیا بیا مهدی»....
🙏✨التماس دعا
با افتخار: ✍️ #امیرحسن_توسلی
🔸روضه های شب جمعه
وقتی امام حسین علیه السلام فریاد زد: آیا یاری کننده ای نیست که برای خدا ما را کمک کند؟! آیا حمایت گری نیست تا از حرم رسول خدا دفاع کند؟!
حرّ بن یزید این سخن را شنید، دلش پریشان و اشکش روان شد. در حال گریه و زاری همراه غلام ترکی اش سوی امام رفت.
او ابتدا نزد عمر سعد آمد و پرسید: آیا واقعاً با این مرد می جنگی؟
عمر گفت: بله، جنگی سخت که کمترینش افتادن سرها و دست ها باشد. حرّ گفت: آیا پیشنهادهای او مورد پذیرش شما نیست؟
عمر گفت: به خدا اگر دست من بود می پذیرفتم، ولی امیرِ تو راضی نمی شود.
حرّ با یکی از اقوام خود به نام قره بن قیس از جمعیت دور شد و به کناری رفت. به قره گفت اسبت را آب داده ای؟ گفت: نه. گفت: نمی خواهی سیرابش کنی؟ قره می گوید: مطمئن شدم که می خواهد از جنگ کناره گیرد، در عین حال نمی خواهد من ببینم و او را لو دهم. گفتم: اسبم را آب نداده ام و با تو می آیم. با او کناری رفتم و اگر گفته بود که چه قصدی دارد، همراه او به سوی حسین علیه السلام می رفتم.
حرّ شروع به رفتن کرد که شخصی به او گفت: ابایزید! مشکوک به نظر می رسی، چه قصدی داری؟ گفت: خودم را بین بهشت و دوزخ می بینم و چیزی را بر بهشت ترجیح نمی دهم حتی اگر قطعه قطعه شوم یا بسوزم.
آن گاه اسبش را هِی کرد و با غلام ترکی اش به امام پیوست و گفت: یا بن رسول اللَّه! فدایت گردم، من همانم که از برگشت شما جلوگیری کردم و مجبورت کردم در این محل فرود آیی. به خدا سوگند! گمان نمی کردم پیشنهادهای تو را رد کنند و اگر می دانستم که می خواهند تو را بکشند هرگز چنین برخوردی با تو نمی کردم. اکنون توبه کار آمده ام تا در برابرت بجنگم و کشته شوم. آیا توبه ام پذیرفته می شود؟
امام فرمود: آری خدا بازگشتت را می پذیرد و تو را می بخشد. اسمت چیست؟ گفت: حُرّ (آزاد). فرمود: تو آزاده ای همان گونه که مادرت نام نهاده است، آزاد در دنیا و آخرت، فرود آی.
📚منبع:
برگرفته از مقتل خوارزمی ،جز الثانی، ص ۵۶۷
#روضه
#شب_جمعه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#گریز_به_حضرت_زهرا_س
#شب_جمعه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
〰〰〰〰〰〰〰
چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو میآید
بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته
هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭
فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭
راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش
اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭
انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن
*یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد*
مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد
عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان*
خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟
〰〰〰〰
حسین جان عزیز دلم
چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو میآید
با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید
*یه گوشه گودال مادر و دیدم😭
که رفته بود ازحال دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من
〰〰〰
از میان شلوغی گودال
چیزی از جسم تو نمیماند
بعد ازاین غارتی که شد دیگر
ازتو جز اسم تو نمیماند
این یکی میکِشد تورا برخاک
قصد دارد تورا بیازارد
آن یکی آمده دراین گودال
ازسر عمامه تورابردارد
حسین حسین...
میزند داد بس کنید اینقدر
بدنش را به خاک خون نکشید
باسر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان اون نزنید
📝خادمه اهل بیت
#ملتمس_دعا
〰〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین