بااشک ثبت شد
#دهتایی_شانزدهم
#پیش_زمینه
#مهدوی
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
شد ماه محرمو بازم چرا تو بزم روضه ها صاحب عزا نیس
این روضه ها کم داره تو رو ،وقتی نباشی، دلخوشی ،تو قلب ما نیس
جای قدمت رو فرشای هیئته اما چشم ما تو رو ندیده
آقا بمیرم تو روضه ها به جای اشک،خون از نگاه تو چکیده
العجل،الامان
بیا به حقّ اشک عمّه های مضطرت
العجل،الامان
به حقّ پیکر خونین جدّ بی سرت
العجل، یوسف زهرا العجل.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور...
#شب_اول_محرم
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
ای صاحب چشم بارونی، روز وشب تو میگذره با آه سینه
بیچاره اونه که روز وشب نمیتونه به پای روضه هات بشینه
بازم آقای غریب ما خون جگری با روضه ی غریب کوفه
می بینی سفیر جدّ تو میگرده دنبال وفا کوچه به کوچه
العجل الامان
به حق مسلمی که شد سرش از تن جدا
العجل الامان
تنش از روی بام افتاده بین کوچه ها
العجل بحقّ مسلم العجل...
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت مسلم علیه السلام:
با دستای بسته روی بام نوشتم ای حسین نیا به شهر کوفه
همراه علی ِ اصغر واکبر و زینبین نیا به شهر کوفه
به خواهر غم پرور خود بگو که همراه خودش نیاره زیور
در عوض بگو که همراهش بیاره توی کربلا اضافه معجر
ای گل فاطمه
کوفه نیا که توی این دیار قحط وفاست
خواهرت رو نیار
کوفه پر از سنان و شمر و زجر بی حیاست
العجل بحقّ مسلم العجل
➖➖➖➖➖➖
چند لحظه ی دیگه پیکرم حنا میشه به روی بام با خون حنجر
میشه سر من جدا ولی نمیره روی نیزه ها جلوی خواهر
اینجا تن من نمیره زیر دست و پای مرکب دشمن کافر
اینجا کسی با تازیونه نمیزنه به دخترم کنار پیکر
می بینم روزی که
توی همین کوفه سرت میره رو نیزه ها
روبه رو خواهرت
جسارت میشه به سر جدات با یک عصا
العجل بحقّ مسلم العجل
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
ای صاحب اصلی عزا، دلت دوباره ساکن کربوبلا شد
رفتی با یه کاروون تو هم به اون زمین که مقتل خون خدا شد
می بینی همین که پای زینب به زمین کربلا رسیده با درد
اشکای غریبی از چشاش به روی خاک کربلا چکیده با درد
العجل الامان
بیا به حقّ آه عمّه ی غم پرورت
العجل الامان
بیا به داغ روی داغ جدّ اطهرت
العجل، به حق زینب العجل....
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت زینب علیهالسلام:
اینجا چه زمینیه حسین جان که غم دو عالمو گذاشت تو سینَم
اما تموم غمم اینه که نکنه داغ تو رو اینجا ببینم
دور و ور من محارمم صف کشیدن تا سایمو کسی نبینه
چند روز دیگه کنار مقتلت میون دشمنیم من و سکینه
من چطور ای داداش
ببینم رأستو رو نیزه ها چند روز بعد
توی این خاک غم
نخواه بشم اسیر و همسفر با ابن سعد
العجل، به حقّ زینب العجل
➖➖➖➖➖➖➖
هرچند دل من پر از غمه، غممیره از سینه ی من کنار عباس
تا وقتی که باشه پیش من ،غربت این زمین ِغم نمیشه احساس
چند روز دیگه با مشک آب، به علقمه میره ولی بر نمی گرده
سهم من و اهل خیمه ها ،میون غارت حرم، غربت و درده
آه از اون لحظه که
دشمنا می ریزند به خیمه ها عصر دهم
می بینند بی کسیم
همه رو می زنند با کینه ی غدیر خم
العجل، به حقّ زینب العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
➖➖➖➖➖➖➖
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه_علیها_السلام
امشب میون خرابه ای، بازم غریب فاطمه با قلب خسته
مونده توی گوش تو یه عمر، ناله های عمّه دل تو رو شکسته
می بینی لباس پارَشو، همین بسه دلیل برا اشک روونت
رو خاک خرابه سر گذاشته غریبونه عمّه ی قامت کمونت
العجل الامان
به تن زخمی رقیه در شام بلا
العجل الامان
به عمّه ی شهیده از غم سر ِ جدا
العجل، به رقیّه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖
زبان حال سر بریده با حضرت رقیه علیهمالسلام😭:
با سر اومدم کنار تو ببخش منو ای دختر شیرین زبونم
چشماتو ببند و اینقده نگاه نکن به این لبای غرق خونم
گوشواره ی تو شبیه انگشتر من با سنگدلی رفته به غارت
ای وارث درد مادرم،به گوش تو مونده چرا ،ردّ جسارت
هستی تو خون جگر
خیلی دلت پره از مجلس و بازار شام
دیدمت از رو نی
وقتی دشمن تو رو با سنگ میزد از روی بام
العجل به رقیه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖➖
یادم نمیره لحظه ای که با کاسه ی آب اومدی کنار گودال
دیدی بدن بی سر و پاره پارمو، ناله زدی کنار گودال
یک شب تن بی سر منو دیدی و امشب سر من رو دامن توس
روی تو مث منه کبود ،نشون تازیونه ها روی تن توس
آه توی راه شام
با دیدن سرم رو نیزه ها کشیدی زجر
من شدم غرق اشک
وقتی دیدمکه تو رو میزنه با کینه زجر
العجل به رقیه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖
پرسیدی با اشک و ناله هات، کی رگهای حنجر خشکمو بریده
من همدارماز تو یک سؤال، گیسوی نازدانه ی من چرا سفیده
برده دلمو لباس خاکی تو و قدّ خمت سمت مدینه
تو کوچه ای که مادرمو چهل نفر زدن جلوی من با کینه
وقتشه دخترم
داره میشه دعای رفتن تو مستجاب
مثل من جون میدی
با شکم گرسنه و لب ِ نخورده آب
العجل به رقیّه جان العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖➖
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_چهارم_محرم
#شهادت_گلهای_حضرت_زینب_علیهم_السلام
روضه بخون ای صاحب عزای این شبای کربلا برای زینب
آخه جون عمه ی تو از شهادت دو تا گلش رسیده بر لب
با این که میون ناله و اشک چشاش کشته شدند دو نور عینش
اما شده شاد که کلّ هستشو فدا کرده توی راه حسینش
العجل الامان
به حقّ لاله های پرپر عمّه بیا
العجل الامان
بیا ببین که عمّه مضطره تو خیمه ها
العجل ،بحقّ زینب العجل...
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت زینب با امام حسین علیهماالسلام
آماده شدن کبوترام پر بکشند به راه تو قبول کن ارباب
میخوان که بشن فدای تو با گوشه ی نگاه تو قبول کن ارباب
از وقتی که بر روی عبا دیدند علیّ ِ اکبرت رو پاره پاره
هر کی یه گوشه نشسته و برای جون دادن تو راهت بی قراره
یا اخا کن قبول
بزار اینجا بشممقابل تو روسفید
یا اخا کن قبول
نصیب من بشه مقاممادر شهید
العجل ،بحقّ زینب العجل...
➖➖➖➖➖➖➖
رفتم توی خیمه تا عزیزامو میون خاک و خون نبینم اینجا
رفتمکه خجالت نکشی وقتی میشن کشته با کینه های اعدا
راضی شدم از اونا زمونی که شدن شهید ِ راه تو برادر
رفتند با تنی زخمی و پاره پاره با تأسّی بر علی ِ اکبر
رفتنو شکر حق
نمی بینند که من همسفرم با دشمنا
رفتنو شکرحق
نمی بینند منو تو مجلس شام بلا
العجل ،بحقّ زینب العجل...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_پنجم_محرم
#شهادت_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیهماالسلام
بازم دل تو رفته تو گودال و می بینی زخمای کاری جدّت
می بینی که لاله ی حسن رفته به قتلگاه برا یاری جدّت
وقتی که عمو در وسط لشکر دشمنا میشه بی کس و تنها
میشه سپر عموجونش تو قتلگاه مقابل کینه ی اعداء
العجل الامان
به حقّ غربت یاس شکسته ی حسن
العجل الامان
بیا که زیر دست و پا شده صدپاره تن
العجل بحقّ اولاد حسن....
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت عبدالله بن حسن با حضرت زینب علیهماالسلام:
دستم رو رها کن عمّه جان ببین عمومه بی پناه بین یه لشکر
هر کی داره اونو میزنه یکی با نیزه اومده یکی با خنجر
من چطور بایستمو ببینمکه عمومو می کشند یه عدّه نامرد
میرم که به راش فدا بشم ،دنیا بدونش به خدا سراسره درد
آخرین یارشم
نمیزارم عموم تو قتلگاه بی چاره شه
با دَم یا حسن
میرم که مثل قاسم پیکرم صدپاره شه
العجل بحقّ اولاد حسن....
➖➖➖➖➖➖
من اومدم ای عمو ببین یاس حسن برای جون دادن مهیّاس
دستم شده از تنم جدا تو راه تو شکر خدا شبیه عبّاس
چند لحظه ی دیگه پیکرم میره کنار تو به زیر نعل مرکب
میره سر من هم مث تو به روی نیزه روبه روی عمّه زینب
شد فدات، جون من
سینه ی من تو آغوشت شکسته شد با تیر
شکر حق میرمو
نمی بینم که خواهراممیشن اینجا اسیر
العجل بحقّ اولاد حسن....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین