eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
... ای صاحب چشم بارونی، روز وشب تو میگذره با آه سینه بیچاره اونه که روز وشب نمیتونه به پای روضه هات بشینه بازم آقای غریب ما خون جگری با روضه ی غریب کوفه می بینی سفیر جدّ تو میگرده دنبال وفا کوچه به کوچه العجل الامان به حق مسلمی که‌ شد سرش از تن جدا العجل الامان تنش از روی بام افتاده بین کوچه ها العجل بحقّ مسلم العجل... ➖➖➖➖➖➖ زبان حال حضرت مسلم علیه السلام: با دستای بسته روی بام نوشتم ای حسین نیا به شهر کوفه همراه علی ِ اصغر واکبر و زینبین نیا به شهر کوفه به خواهر غم پرور خود بگو که همراه خودش نیاره زیور در عوض بگو که همراهش بیاره توی کربلا اضافه معجر ای گل فاطمه کوفه نیا که توی این دیار قحط وفاست خواهرت رو نیار کوفه پر از سنان و شمر و زجر بی حیاست العجل بحقّ مسلم العجل ➖➖➖➖➖➖ چند لحظه ی دیگه پیکرم حنا میشه به روی بام با خون حنجر میشه سر من جدا ولی نمیره روی نیزه ها جلوی خواهر اینجا تن من نمیره زیر دست و پای مرکب دشمن کافر اینجا کسی با تازیونه نمیزنه به دخترم‌ کنار پیکر می بینم روزی که توی همین کوفه سرت میره رو نیزه ها روبه رو خواهرت جسارت میشه به سر جدات با یک عصا العجل بحقّ مسلم العجل ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
... یاصاحب الزّمان ای ماه زهرا راهی کوفه ای با چشم دریا اشکت شد دائم از داغ مسلم یا صاحب الزّمان آجرک الله... ➖➖➖➖➖➖ می بینی در کوفه آواره گشته در کوچه های شهر،بی چاره گشته شد طوعه یارش تنها غمخوارش یا صاحب الزّمان آجرک الله... ➖➖➖➖➖➖ یک شهر، شد دشمنش،تنهای تنهاست فکر غریبی ِ فرزند زهراست کوفه سراسر شد خصم حیدر یا صاحب الزّمان آجرک الله... ➖➖➖➖➖ با یک لشکر؛ تنها، در کوفه جنگید از بی وفایی ِ این مردم نالید با سنگ عدو شکست سر او یا صاحب الزّمان آجرک الله... ➖➖➖➖➖ از بس جراحت داشت،شد او غرق درد آخر شد اسیر ِ دشمن نامرد سرش جدا شد با خون حنا شد یا صاحب الزّمان آجرک الله... ➖➖➖➖➖➖ شکر حق که نبود آنجا خواهرش دیگر ندیده است روی نی سرش نشد او رها در بین صحرا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم با قلب بی تاب از داغ ارباب بیا بخون روضه در این ماه محرّم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' ای صاحب این روضه ها هستی کجای نینوا بیا امامم لَیْتَ شِعْری أیْنَ مُعِزُّالاولیا امید شاه سرجدا منتقم کربوبلا بیا امامم مهدی، أبانا العجل(3)بحقّ مسلم..... یا یابن الحسن،آقا بیا(3)بحقّ مسلم.... ➖➖➖➖➖➖ سرداری اما صحرانشینی بی لشکری آقا مث غریب کوفه همون غریب که تنهای تنها می گشت به دنبال وفا،کوچه به کوچه بین کوفه او بود و قلب مضطرش مرهم نداشت چشم ترش یک پیرزن شد یاورش وای از غریبی بین کوفه دیگه خریداری نداشت انیس و غمخواری نداشت یار وفاداری نداشت وای از غریبی مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم... ➖➖➖➖➖➖ سفیر ارباب شد از غریبی به جرم یاری حسین، غرق جراحت شد نیمه جونو زخمی و خسته شد قسمتش اسارت و فیض شهادت بین غربت از بغض آل مرتضی شد روی بام سرش جدا تنش تو کوچه شد رها غریب کوفه شکرحق که نرفت به زیر دست و پا کفن نشد با بوریا نرفت سرش رو نیزه ها غریب کوفه مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
خیمه به خیمه روضه به روضه دنبال تو می گردم ای منجی عالم با قلب بی تاب از داغ ارباب بیا بخون روضه در این ماه محرّم لَیْتَ شِعْری أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى' ای صاحب این روضه ها هستی کجای نینوا بیا امامم لَیْتَ شِعْری أیْنَ مُعِزُّالاولیا امید شاه سرجدا منتقم کربوبلا بیا امامم مهدی، أبانا العجل(3)بحقّ مسلم..... یا یابن الحسن،آقا بیا(3)بحقّ مسلم.... ➖➖➖➖➖➖ سرداری اما صحرانشینی بی لشکری آقا مث غریب کوفه همون غریب که تنهای تنها می گشت به دنبال وفا،کوچه به کوچه بین کوفه او بود و قلب مضطرش مرهم نداشت چشم ترش یک پیرزن شد یاورش وای از غریبی بین کوفه دیگه خریداری نداشت انیس و غمخواری نداشت یار وفاداری نداشت وای از غریبی مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم... ➖➖➖➖➖➖ سفیر ارباب شد از غریبی به جرم یاری حسین، غرق جراحت شد نیمه جونو زخمی و خسته شد قسمتش اسارت و فیض شهادت بین غربت از بغض آل مرتضی شد روی بام سرش جدا تنش تو کوچه شد رها غریب کوفه شکرحق که نرفت به زیر دست و پا کفن نشد با بوریا نرفت سرش رو نیزه ها غریب کوفه مهدی أبانا العجل(3)به حقّ مسلم... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
قابل اجرا:روضه،واحد،زمینه،شور،زنجیرزنی سربند مهدوی بازم رسیده ماه غم، بیا غریب زهرا تنها امید ما بیا از بین کوه و صحرا صاحب عزا روضه بخون ، در بزم ماتم ما آقا فدای................ شال سیاهت بدل به خون شده بازم اشک نگاهت کاش که بشه دل... روشن با نورت امضا بشه تو روضه ها اذن ظهورت خدای مهدی     به حقّ مهدی          سامون بده حسینو با                                ظهور مهدی😭 ➖➖➖➖➖ کوفه میا که از وفا ، یه عمره بی نصیبه کوچه به کوچه بی کسی،مسلم تو غریبه هر کی برای ریختن ِ ، خون ِ تو ناشکیبه درشهر کوفه............مردم چه پستند نامه نوشته اند ولی،پیمان شکستند به روی بام ِ...............................دارالاماره ببین چشام برات حسین،چه خون میباره میا حسین جان........به شهرکوفه ➖➖➖➖➖➖ اینجا همه فکر سر ِ، قاسم و اکبر تو حرمله باسه شعبه ها،کمین ِ اصغرتو درد اسارت می کنه بیچاره خواهرتو میا که اینجا..........چه ظالمونه جواب ناله رو میدن، با تازیونه به روی بام ِ...............................دارالاماره ببین چشام برات حسین،چه خون میباره میا حسین جان.........به شهرکوفه ➖➖➖➖➖➖ دارم می میرم و به دل، غم عزیز زهراست این همه کوفی پلید ،ولی حسین چه تنهاست چند روز دیگه بدنش ،به زیر سمّ اسباست بدن پاره ش ..........کفن نداره چرا دیگه سری روی ،بدن نداره به روی بام ِ................................دارالاماره ببین چشام برات حسین،چه خون میباره میا حسین جان........به شهرکوفه 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)