با حسین آرومم بی حسین آشوبم
عمریه از عشقش به سینه میکوبم
زندگی بی حسین از مردن بدتر میشه
بین بهشتم وقتی چشمام براش تر میشه
عاشق توی سرش جز وصل دلبرش هوایی نداره
دنیا بی کربلا اسه ما نوکرا صفایی نداره
یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله
****
نوکریش عزته کربلاش جنته
دستی که سینه زد در حال بیعته
کبودی رو سینم مدال افتخاره
روشن میشه چشم من تو روضه تا میباره
هرکی تو هیئته تحت عنایته نگاه حسینه
چشمی که میشه تر بین هر روضه در پناه حسینه
یا ثارالله یا ثارالله یا ثارالله
****
رو سر من سایه داری ای همسایه
دعوت کن تا بیام اربعین مشایه
میریزه گناهامو هر قدم تو این جاده
خوشبختی تا دعوت شی کرب و بلا پیاده
هر روز و هر شبه بین هر موکبه پر از عشق و احساس
مکتوبه زائرت اسمش تو دفترت با دستای عباس
یا ابالفضل یا ابالفضل یا ابالفضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(قاسم دل منو نسوزون
باشه برو ولی عمو جون) ۲
خیلی مراقب باش عزیزم
زره نپوشیدی میترسم
با سنگ و تیر میان سراغت
از روی اسب میفتی محکم
میفتی زیر دست و پاشون
له میشه پیکرت عمو جون
(برگ و برات میپاشه از هم) ۲
میری عمو جون با اشک چشمم
پشت سر تو من آب میریزیم
کاشکی میشد یه زره بپوشی
که ارباً اربا نشی عزیزم
عزیز من برو خدا به همرات
فدای ذوق توی چشمات
چشم انتظارته نگاه بابات
عمو حسین عمو حسین...
زانو زدم کنار جسمت
یکی دوتا صد پاره جسمت
میبینمت تو کل میدون
هم قد من شدی عموجون
تو هیئتم آخه چجوری
بردارمت از این بیابون
پیکرتو میبرم اما
پاهات میکشه به روی خاکا
(موندم عمو حیرون و گریون) ۲
قربون اسمت، من پیش جسمت
زانوم میلرزه با سر میفتم
(پهلوت شکسته بازوت شکسته
اینجا میون مادر میفتم) ۲
بالا سرت رسیدم اما دیر شد
پاشو بریم که مادر تو پیر شد
مثل بابات تن تو غرق تیر شد
عمو حسین عمو حسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
وصلی الله علی الحسن
بنازم شیر جمل حسن
جلو چشمای اباالحسن
رجز میخونه انا الحسن
چه صف شکن اومد
علی ایستاده بودو فقط حسن اومد
آره واسه معرکه بهم زدن اومد
آقام حسن اومد
آقام حسن اومد
اوضاع بهم خورد /وقتی پرچم و بالا میاورد
۱۰۰ تا ۱۰۰ تا اومدن ولی بازم حسن بُرد
الله اکبر
یه انا الحسن که گفت عدو قبل از زدن مُرد
حسن مولا حسن آقا
دلیر نام آوره حسن
علم بالا میبَره حسن
توی کوچه حضرت کریم
توی میدون حیدره حسن
میگن بنی هاشم
یه امام حسن تو کربلا میشه لازم
واسه اینه جلوه ی حسن میشه قاسم
حسن میشه قاسم
حسن میشه قاسم
دست خدا زد / زد و شیر خدارو صدا زد
پسرای ازرق و پسر مجتبی زد
الله اکبر
به تلافی کوچه دو سه تا بی هوا زد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(خاکم خاک حَرَمِت، ای قربون کَرَمِت)۲
من خیلی دوست دارَمِت
می خوام آقا اینو فقط، فاصله نگیرم اَزَت
با تو دینم رو ساختم، عشقو با تو شناختم
من اطاعت کنم از، هر کسی جز تو باختم
به تو قسم، میدَم تو رو، بگو بِمیر، نگو برو
یا اَبا عَبدِالله...
(الگوی حق طَلَبی، آقای تشنه لَبی)۲
اصلاحِ دین نَبی، همهی کلامِ تو بود
(هَدَفِ قیامِ تو بود)۲
واسه امرِ به معروف، اون همه غُصه خوردی
واسه احیای این دین، سَر به نیزه سِپردی
تو راهِ تو، با عِزَتیم، ما ملتِ، شهادتیم
یا اَبا عَبدِالله...
عباس آب آوَرِ تو
اکبر با اصغرِ تو
رگهای حَنجَرِتو
(دادی توی راهِ خدا
و ندادی تَن به جفا)۲
نَهیِ از مُنکَرِ تو، قیمتِ خونِ تو داد
کارِ تو واسهی ما، جای شَک باقی نَذاشت
به پای دین، بِمونَمو، میدَم بَرا، تو جونَمو
یا اَبا عَبدِالله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
عشق تو کرده به همه سرایت
کمتر شنیده شده این روایت
قالَ النَبیِ المُصطَفَ المُعتَمَ
(حسنُ منی و اَنَا من حسن)۲
کریم حسن، زندگیم حسن...
(کُلِ سالو میگیم حسین)۲
امشبو میگیم حسن
(پِیَمبَر حسنیِ، حیدر حسنیِ)۲
حَسَنیَّن همه فاطمه بیشتر حسنیِ
اباالفضل و علی تا محشر حسنیِ
اینو من مطمئنم علی اکبر حسنیِ
حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم جانم...
(اگه یه روزی بقیع از طلا شه
حرمِ تو شبیه کربلا شه)۲
حَک میشه روی اِیوونِت این سخن
حسنُ مِنی و اَنا مِن حسن
(امام حسن، اسلام حسن)۲
کافیه اَزَم جون بِخوای
میگم روی چشمام حسن
رقیه حسنیِ، قاسم حسنیِ
به خدا عقیلهی بنیهاشم حسنیِ
(مجنون حسنیِ، لیلا حسنیِ)۲
یه دوشنبه شب میریم ایشالا حسنیِ
حسن مولا...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(خاکم خاک حَرَمِت، ای قربون کَرَمِت)۲
من خیلی دوست دارَمِت
می خوام آقا اینو فقط، فاصله نگیرم اَزَت
با تو دینم رو ساختم، عشقو با تو شناختم
من اطاعت کنم از، هر کسی جز تو باختم
به تو قسم، میدَم تو رو، بگو بِمیر، نگو برو
یا اَبا عَبدِالله...
(الگوی حق طَلَبی، آقای تشنه لَبی)۲
اصلاحِ دین نَبی، همهی کلامِ تو بود
(هَدَفِ قیامِ تو بود)۲
واسه امرِ به معروف، اون همه غُصه خوردی
واسه احیای این دین، سَر به نیزه سِپردی
تو راهِ تو، با عِزَتیم، ما ملتِ، شهادتیم
یا اَبا عَبدِالله...
عباس آب آوَرِ تو
اکبر با اصغرِ تو
رگهای حَنجَرِتو
(دادی توی راهِ خدا
و ندادی تَن به جفا)۲
نَهیِ از مُنکَرِ تو، قیمتِ خونِ تو داد
کارِ تو واسهی ما، جای شَک باقی نَذاشت
به پای دین، بِمونَمو، میدَم بَرا، تو جونَمو
یا اَبا عَبدِالله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️محرم نزدیکه
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣
توجه📣
فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا😍
#شور
#سرود
#مدح
اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
شادوسر افراز باشید🌺
بزن روگل ها واردکانال مولودی شو😍
💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐🍃
💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃
💐🍃
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
هشتک نام کانال حذف نشود
صبحِ محشربہ جوابِ سخنِ لَم یَزَلے
بےتأمل زِسویدا،بِڪِشم صوِِٺ جلے
بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علے
اَنَامِن زمره ے عشّاقِ حسینِ بنِ علے
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی
┅─═इई 🌱🌸🌱ईइ═─┅
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمــانم❤️
#سلام_پدر_مهربانم
#میلادحضرت_فاطمه_معصومه_علیهاسلام❤️
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
آقا سلام ، موسم جشن است و زمزمه
افتاده در زمین و زمان شور و همهمـه
از عـرش کبـریا ز مُنــادی نـــدا رسید
فرخنــده باد بر همــه میــلاد فاطــمه
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ادامه مطالب شب های محرم حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️ شب چهارم
ادامه مطالب شب های محرم
حاج امیر عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️
شب پنجم
همهی فخر من این است بدانند همه
من مسلمان شده عشق حسین و حسنم
(آقاجانم...)
من اسیر کَرَمِ گل پسر فاطمهام
حسنیم بنویسید به روی کفنم
(اون حرفایی که باهاش مانوسید زمزمه کنیم ، ان شاءالله یه ذره دلمون آماده بشه من دو سه جمله براتون روضه بخونم...)
کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه س ولی حرم نداره
(من باید مقدمه بگم برا روضهام ، شب عبدالله ابن الحسنِ ، شب عاشورا آخه وقتی ابی عبدالله پشت خیمه ها داره شمشیرشُ تیز میکنه ، این شعرها رو میخونه...
یا دَهر اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ
کَم لَکَ بِالاِشراقِ و الاصیلِ
تا الی آخر...
تا زینب شنید حرف جدایی از دنیاست ، چُنان سیلی به صورتش زد ، از هوش رفت ابی عبدالله اومد خواهر رو در آغوش گرفت ، زینب جان ، جانِ من دیگه خودتو اینجوری نزن ، این بچه ها وقتی صبح عاشورا عمه رو دیدن ، دیدن همهی صورت وَرَم کرده ، من کار دارم امشب تو روضه ها ، میخوام با تو گام به گام و قدم قدم بریم جلو...
تا عبدالله عمه رو دید ، با زبون حال ، گفت عمه من طاقت ندارم ناموسمو صورتشو کبود ببینم ، عمه اون کسی که طاقت داشت بابای منه ، نانجیب تو کوچه فاطمه رو پیدا کرد ، سند فدک رو گرفت ، چنان با سیلی به صورت فاطمه زد...
در وسط کوچه تو را میزدن
فاطمه...
کاش به جای تو مرا میزدن
خب مادر رو تو کوچه زدن فقط؟ نه نه ، آخ...
وای من و وای من و وای من
خیلی منو ببخش...آخ...
میخ درو سینهی زهرای من
عمه اونی که طاقت داشت بابامه ، من طاقت ندارم عمه ، من هی این شبا میخوام یه ذره مراعات کنم ، حال تو رو میبینم اما اصن انگار همهی دلتون آتیش عشقه امام حسینه ، همه اومدید برا غریبی آقاتون ناله بزنید ، خب من روضهی عبدالله رو اینجوری شروع کنم...
او میدویدو من میدویدم
آی عمه ببین عموم رو دوره کردن ، عمه بذار برم عموم غریبه ، یا صاحب الزمان، انقده قاتل دور ابی عبدالله رو گرفته بود ، یکی با نیزه میزد ، یکی با شمشیر میزد ، گفتم اصن انگار قتل حسین برا اینا تفریح شده بود هی میزدن برمیگشتن ، انقده قاتل دور حسین رو گرفته بودن ، ابن کعب ملعون اومد بالا سر ابی عبدالله یه ضربه به فرق مبارک حسین ، هان هان روضه میخوای گوش کنی امشب یا نه...
زود راحتش کنید
رو تنش پا نذارید
کمتر اذیتش کنید...
اگه میخواید عموی منو بکشید زودتر راحتش کنید ، یه بی احترامی کردن تو گودال بگم؟...آخ...
پیراهنشو نه
میدونید کیه میخوای
هتک حرمتش کنید...
آخه نانجیبا این پسر پیغمبره ، نه نه باز بذار از گودال برات بگم ، آخه همهی روضهی امشب روضهی گوداله...آخ...
دقیق تر زدن
من میخونم نالهاش هم با تو...آخ...
نیزه رو تو بدنت عمیق تر زدن...
آخ ابن کعب ملعون یه ضربه به فرق مبارک زد ابی عبدالله یه دستاری یه پارچه زردی به سر مبارک بست ، آخ من میخوام به شما بگم بابا اگه دست از ساعد ضربه بخوره مچ دست دیگه کار نمیکنه ، اگه از بازو ضربه بخوره دیگه آرنجم کار نمیکنه اما اگه ترقوه بشکنه سینه ، شانه دیگه رمق نداره ، گردن میفته...
ابن کعب ملعون یه ضربه به ترقوه مبارک ابی عبدالله ، این رگ گردن معلوم شد ، من میخونم تو هم باید نالهاش رو بزنی ، آخ ابن کعب ملعون اومد رگ گردنو دید ، شمشیرو بالا برد ، عمه ببین عموم غریب شده بذار برم ، دستشو از تو دست عمه جدا کرد ، اومد تو گودال ، زنازاده میخوای عموی منو بکشی ، تا شمشیرو پایین آورد دستشو مقابل شمشیر سپر قرار داد ، من نمیدونم همهی روضهی بچه های امام حسن میرسه به مدینه ، آخ ابی عبدالله یادِ دست شکستهی مدینه افتاد ، آخ قُنفُذ چرا دست زهرا رو جدا نمیکنی ، آخ چنان با غلاف شمشیر به بازوی مادر زد...
حسین...
ابی عبدالله دیگه یه دستش از رمق افتاده بود یه دستشم این بچه رو بغل گرفت ، این نانجیبا دیگه انقده پر رو شده بودن آخ اومدن نزدیک حسین ، بعضیا میگن کاکل این بچه رو توو بغل حسین گرفتن همون توو بغل عمو سر این بچه رو برید...
آااااای...)
✍محمد صادقی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین