🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#سبک_زمینه_واحد_سنگین
🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جان مسلم شد فدای جان تو
در غریبی من شدم قربان تو
ای شهنشاه غریبان السلام
ای پرستار یتیمان السلام
ای حسین از کوفه کن قطع نظر
زین سفر ای شاه خوبان درگذر
گر بیایی کوفه بی یاور شوی
بی برادر بی علی اکبر شوی
گر بیایی کوفه مهمانت کنند
همچو مسلم سنگبارانت کنند
یا حبیبی یا حبیبی یا حسین
گر بیایی کوفه ای فخر بشر
میشود از کین سکینه در به در
گر بیایی کوفه ای شاه جهان
میشوی چون من اسیر کوفیان
گر بیایی کوفه از فخر زمان
میشود زینب اسیر کوفیان
گریه گر خواهی کنی با صد فغان
گریه کن بر مسلم بی خانمان
یا حبیبی یا حبیبی یا حسین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
Shahadat Hazrat Moslem 1390 Mirdamad [Mohjat_Net].mp3
1.81M
🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلم میخونه برای آقا
شده توی شهر کوفه غوغا
حسین کوفه میا
اگه بیای رحم نمیکنن به گریه ی رباب
میزنن تموم بچه هاتو – توی خواب وای وای
مسلم تو نداره چاره غصه ی بچه هاتو داره
کوفه میا وفا نداره
کوفه میا عزیز زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
توی کوچه ها چه بی پناهم
شده مونس من اشک و آهم
غمت تو نگاهم
اگه بیای قلب خواهر تو رو میسوزونن
روی خاکا دختر تو رو میکشونن وای وای
از بالای دارالاماره چشام برات ابر بهاره
کوفه میا وفا نداره
کوفه میا حسین زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلم برای تو روضه خونه
چشام برا تو یه کاسه خونه
دلم پریشونه
اگه بیای دخترت اسیر سلسله میشه
تو بیابونا پاهاش پر آبله میشه وای وای
غصه های یه مشک پاره داغی روی دلت میزاره
کوفه نیا وفا نداره
کوفه میا حسین زهرا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#مرثیه
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#مرثیه
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی
جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی
کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد
دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی
غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته
شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی
دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند
آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی
بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته
رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی
شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها
از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی
آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند
غوغای محشر می شود برپا، نیایی
دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید
ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی
تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت
با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی
آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند
با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی
شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟
او کودک است، با کودک نوپا، نیایی
گرچه امان نامه برایش داده امّا
دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی
حالا که میآیی نیاور دخترت را
حق همان دردانه ی بابا، نیایی
یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم
ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی
یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید
با دستِ بسته زینب کبری، نیایی
بالای دار و با زبان بی زبانی
شد التماس مسلمت یارا، نیایی
🏴#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
🏴#عرفه
🏴#سبک_شور_زمینه
🏴#زمزمه
✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آرزو داشتم، عرفه تو کربلا باشم، که نشد
آرزو داشتم، خادمِ صحن و سرا باشم، که نشد
آرزو داشتم، پایین پاتون فدا باشم، که نشد
چِقَدر نشد نشد کنم بیا یه کم محل بذار
شهادت آرزوم شده روی لبم عسل بذار
سلطان کربلا، میدونم دستمو میگیری
من رو تا نینوا، میبری حتی توی پیری
آقای با وفا ، تو اَنیسِ دل فقیری
مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بار گناهام، نمیذاره تا که تو صحنِ، تو بیام
دوری و دوستی، درد سریِ برا من که، مبتلام
میدونی آقا، قَبلِ محرم زيارت از، تو میخوام
داره مُحرمت مياد يه فکری کن به حال من
به حَجِ ناتموم شُدَت رَختِ فراقْ اَزم بِکَن
کاشکی منم دعا، عرفَم رو حرم می خوندم
واسه یه لحظه ام، خودمو پیشت می کِشوندم
دستم رو بر ضریحْ، با مددِ عباس می رسوندم
مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نامه نوشتم، كه بیایی تو ولی آقا، نیایی
آقا ببین که، سفیر تو تنها شد اینجا، نیایی
کوفه سرِ جنگ، داره با فرزندانِ زهرا، نیایی
خودم دیدم که حرمله سه شعبه آماده میکرد
پسر عمو با اصغرت سمت مدینه بر بِگرد
اينجا جلو چشات، میبُرن از گلهای تو سَر
اینجا تو قتلگاه، میشی ای آقا پاره پیکر
اینجا اسیر میشه، بین نامحرما یه خواهر
واویلا حسین، یا ذبیحاً بالقفا حسین(۴)