#امام_سجادعلیه_السلام
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر و تشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
قاسم نعمتی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
پیرمرد بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
*چه کردن با این آقا .. فرمود: «یَا لَیْتَنِی لَمْ تَلِدْنِی أُمِّی» .. کاش مادر منو به دنیا نمی آورد .. قربونه قبرِ بی چراغت ..*
سر سفره به غذا تا نظرش میافتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش میافتاد
*حال و هوات اربعینیِ .. ان شالله دیگه راهِ حرم باز بشه .. بریم تو موکبا اونجا روضه بخونیم و ناله بزنیم ..*
شیرخواره بغل تازه عروسی میدید
یادِ لالایِ ربابُ پسرش می افتاد
گله می کرد زِ چشم بدِ بازاریها
سر بازار همین که گذرش می افتاد
*محملِ عمۀ ما را چقدر هول دادن
به خدا از سر بازار بدم می آید ..*
گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت زِحال
به دلش روضۀ ذبحِ پدرش می افتاد
این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ گودال فقط سینه زد و گفت حسین
یادِ روزی که زِخیمه نگران زد بیرون
با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون
از تنِ شاه لباسِ عربی را بردن
نیزه از هر طرف پیکرِ او زد بیرون
چادرِ فاطمه را هم به خدا خونی کرد
خونِ آن حنجرِ خشکیده چنان زد بیرون
دورِ ناموسِ خدا حلقۀ نامحرم بود
خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود
آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود
هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود
وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود
گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
دستِ تو رو بستن بینِ بیابونا
چقدر کتک خوردی از نامسلمونا
بعدِ چهل سالم هنوز زمین گیری
از خنجرِ کهنه، چقدر تو دلگیری
آخه تو دیدی گوشواره ها رو
چه جوری غارت بردن ..
یادت می افته که خواهراتُ
چه جور اسارت بردن ..
از آهِ تو اینها، اصلاً نترسیدن
جلو چشم مردم آتیش سرت ریختن
چقدر تو رو آزرد بند و طناب آقا
کشوندنت بینِ بزم شراب آقا
چه ناسزاها شنیدی آخه
میدنِ بازار ای وای ..
سختِ ببینی تو عمه هاتُ
میون انظار ای وای ..
مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت
مگه یادم میزه ناموسِ حیدر و جسارت
مگه یادم میره دروازۀ شام و اسارت
ای حسین .....
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5855186884363293778.mp3
979.3K
#امام_سجاد_زمینه
چهل ساله که دلخونم
چهل ساله پریشونم
نگام به آب که می افته
برا تو روضه میخونم
گریه میکنم ... که لب تشنه بریدن سرِ تو
گریه میکنم ... آب ندادن به علی اصغر تو
وای حسین
......
مثه عموم حسن دشمن
من و یه روزه پیرم کرد
اون از مغیره می نالید
من از حرملهی نامرد
کی یادم میره ... با شعبه نخل آرزومو زد
کی یادم میره ... پدر و برادر و عمومو زد
وای حسین
......
چهل ساله سیاپوشم
نرفت بار غم از دوشم
مصیبتای شهر شام
مگه میشه فراموشم
گریه میکنم ... دور محمل ما ازدحام شد
گریه میکنم ... عمه ام با شمر همکلام شد
وای حسین
#امام_سجاد_زمینه
امام حسین هنگام وداع با امام سجاد فرمودند:
«يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»
سی ساله گریه میکنم برای بابا
إِنَّ أَبي بِکربلا ماتَ غَريبا
قَتَلوهُ عطشانا ؛ طَرَحوهُ عریانا
در پیش چشمانم ؛ سَحَقوهُ عُدوانا
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
.......
سی ساله سقا ببینم گریم میگیره
آب خوش از گلوی من پایین نمیره
کی میره از یادم ؛ بین دو نهر آب
بابای عطشانم ؛ با نیزه شد سیراب
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
....
سی ساله ناله میزنم هر روز و هر شب
یادِ اسیری و گرفتاری زینب
این روضه آتش بر ؛ جان و دلم میزد
نامحرمی سیلی ؛ بر مَحرمم میزد
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
........
سی ساله بازاره مدینه رو میبینم
بازارِ شام یادم میاد میسوزه سینهم
خیلی اذیت شد ؛ عمه سرِ بازار
دورش میرقصیدند ؛ تا آخر بازار
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
4_5855214140225755860.mp3
649.6K
#امام_سجاد_زمزمه
به کی بگم من
دیدم که عمه بیقراره
چشم از بابام بر نمیداره
داره بابام و می شماره
به کی بگم من
من گل پرپر گشته دیدم
من عمه سرگشته دیدم
من پیکر برگشته دیدم
به کی بگم من
دیدم که سقای دلاور
شده به اندازه اصغر
ندیدم از او من کوچکتر
به کی بگم من
دلاور و از پا فکندند
سرش رو رو نیزه میبندن
دارن میبندن و میخندن
شب شده بود و
بابای من پیدا نمی شد
گره ز کارش وا نمی شد
شمر از رو سینه پا نمی شد
پیش از سه ساعت
تنهایی بابام و دیدن
خنجر به حنجرش کشیدن
سر بابام و بد بریدن
بر سر بازار
روز من و سیاه کردن
سینه غرق آه کردن
ناموسم و نگاه کردن
وای از رقیه
تو ازدهام میزدن او رو
تو شهر شام میزدن او رو
به وقت شام میزدن او رو
#سیدمحسن_حسینی
4_5854697575919129449.mp3
736.1K
#امام_سجاد_نوحه
امشب اگر دل ما، غمدیدگان غمین است
در سوک ودرعزای، سیدساجدین است
مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
خون گریه کن دل من،ازسوز غربت او
که سرنهد امام، باقر به تربت او
مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
گذشت عمر پاکش، به گریه وناله
کسی که داشت در دل، هفتاد داغ لاله
مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
آن کس که بعد بابا، امیر قافله بود
برگردن وبه پایش،آثار سلسله بود
مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
رفت آن که داده بوسه، برحنجر بریده
کسی که دیده برنی، هجده سربریده
مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا
مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
#سیدهاشم_وفایی
4_5852962340412070299.mp3
1.12M
#امام_سجاد_زمینه
سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه
آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه
تاب و تبش گریه بود
روز و شبش گریه بود
وسعت صحن چشاش
هر وجبش گریه بود
آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد
هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد
ای، غریب آقام آقام آقام
داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده
داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده
غصه ی زخم زبون
زخم لب و خیزرون
کشته آقا رو غمِ
انگشتر و ساربون
تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد
بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد
ای، غریب آقام آقام آقام
#وحید_محمدی
4_5855082353449243966.mp3
402.1K
#امام_سجاد_نوحه
منم که در کربلا رفته همه هست من
شبیهِ دست علی بسته شده دست من
وای حسین وای حسین وای حسین
به چشم خود دیده ام عمه سرگشته را
به چشم خود دیده ام پیکر برگشته را
وای حسین وای حسین وای حسین
یوسف زهرا شده جدا جدا وای من
یکی یکی چیده شد تو بوریا وای من
وای حسین وای حسین وای حسین
دیدم علمدار من از همه کوچکتره
ساقی و سالار ما قد علی اصغره
وای حسین وای حسین وای حسین
عمه و شام خراب که میشود باورش
عمه و بزم شراب که میشود باورش
وای حسین وای حسین وای حسین
چها که من دیدم از سه ساله نازنین
بسکه لگد خورده او خورده با صورت زمین
وای حسین وای حسین وای حسین
#سیدمحسن_حسینی
4_5953788072075202777.mp3
2.7M
#امام_سجاد_زمینه
بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله
مثل روز اول-فکرم توو گوداله
خدا می دونه که خوب یادمه
شده بود دور گودال همهمه
برا این بود دیدم توو بوریا
چند تا عضو از تن بابام کمه
گریونم هرشب با یاد تنش
می میرم با داغ پیرهنش…
یادمه ازارُ-بچه های زارُ
رد شدن از بین_کوچه و بازارُ
رد زخم وکبودی یادمه
ازدحام ورودی یادمه
گریه های رقیه داخلِ
کوچه های یهودی یادمه
ردِّ شلاقا بود روی تنش
عمم هی فریاد می زد نزنش
غارت گهواره-گوش بی گوشواره
کار معجر می کرد-استینای پاره
دور دستا طنابو یادمه
اره بزم شرابو یادمه
وقتی که خیزرون بالا می رفت
گریه های ربابو یادمه
نامحرم پیش چشم خواهرش
می زد رو لبها با چوب ترش
#علی_زمانیان
السلام علیک یاعلی ابن الحسین یازین العابدین..
باید تو را حسینِ مکرّر بخوانَمت
یا که علیِ اکبر دیگر بخوانمت
هم صاحبِ صحیفه ای و هم نَواده اش
پس حق بِده مرا، که پیمبر بخوانمت
در مدح تو بس است همین که تو را زِ جان
سر لوحه ی رقیّه و اصغر بخوانمت
قرآنِ ناطقی و تو را آیه آیه از..
..قدر و ضحی و فاطر و کوثر بخوانمت
در عشق، اقتدایِ تو بر فاطمه است پس..
با اذنِ مادر، عاشقِ مادر بخوانمت
عطرِ تو عطر باغِ بهشتی ست، نِی عجب
اصلاً زِ جنسِ سيبِ مُعطر بخوانمت
مست از میِ حسینیِ تو، اهلِ عالمَند
مستم نِما که در پیِ ساغر بخوانمت
وقتی که بُرده ای دلِ اربابِ شهر را
حق است اینکه حضرتِ دلبر بخوانمت
دنیا به وقتِ سجده ی تو میکند قیام
والامقامی و شَه و سرور بخوانمت
سجاده ی تو بویِ خداوند می دهد
سجادی و به سجده ی آخر بخوانمت
از خطبه خوانی تو قیامت به پا شده
اینگونه من قیامتِ اکبر بخوانمت
گفتی أنا علی..و علی وار دَم زدی
تا که علیِ دوم و حیدر بخوانمت
اَخلاق نیکِ توست، ابوحمزه ساخته
خَلقاً تو را معلمِ برتر بخوانمت
از کودکی دلَت به غم و غُصّه مُبتلاست
از کودکی به غُصّه برابر بخوانمت
در کربلا غمت دو برابر شد ای غریب
که سوگوارِ کُشته ی بی سر بخوانمت
همپایِ زینبی و به گودالِ قتلگاه
از راویانِ بوسه به حنجر بخوانمت
در شام و کوفه هم غُل و زنجیر بوده ای،
آری تو را اَسیرِ مُکدّر بخوانمت
آمد مدینه زهر، توانِ تو را گرفت
تا عاقبت تو را گلِ پرپر بخوانمت
سنگِ مزار هم که نداری، شهیدِ عشق
کُنجِ بقیع با دلِ مُضطر بخوانمت
لطفی نِما به"ملتمس"خاکِ کویِ خویش
تا مدحِ نو سروده به محضر بخوانمت
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#امام_سجاد_ع_مدح_مرثیه
السلام علیک یا سید الساجدین..
چهل سال درد و عذاب و اَلم
چهل سال گریه پس از گریه ای
نبودی تو از غُصه یک آن جدا
نه؛در آفِتاب و، نه؛ در سایه ای
چهل سال خونِ جگر خورده ای
تو با خاطراتی که جز غم نبود
بِیادِ غمِ دشتِ کرب و بلا
به سینه بِجُز داغ و ماتم نبود
چهل سال عمر کمی نیست که..
..چهل سال اندوه و اندوه بود
غمِ تلخِ در سینه ی خسته ات
فراتر از این کوه و آن کوه بود
چهل سال چون یاس پژمُرده ای
پریشانِ داغ ِ عزيزان خود
تو ای روضه دارِ امامِ غریب
چه کردی چهل سال با جان خود؟
چهل سال وقف عزا بوده ای
حسینیه بود است چشمان تو
گهی کربلا و گهی در بقیع..
..کجایی شده چشم گریان تو؟
چهل سال بی تابی و بی کسی
بدونِ برادر ، بدون ِ پدر
فقط مانده از کربلا يادگار
برای تو در سینه آه و شرر
چهل سال راوی کرب و بلا
چهل سال با قِصه ها مَحرمی
به یک سال و نیمش تو با زينبی
پس از آن تو بی یاور و همدمی
چهل سال گر آب نوشیده ای
دلَت بی شکیبِ لبِ اصغر است
بِیادِ گلو و دلِ مادرش
میانِ دلِ مضطرت محشر است
چهل سال گر دیده ای صحنه ی
یکی ذبحِ حیوان به دست کسی
بِیادِ ذبیحِ به دور از وطن
زِ دل کرده ای ناله ی غم بَسی
چهل سال آثار زنجیر بود
به پیکر، زِ وقت اسیریِ تو
رهايت نكرده غمِ ماجرا..
..تو را لحظه مرگ و پیریِ تو
چهل سال داغی به دل داشتی
که داغِ تو اَفزود زهرِ هشام
ولی نَه، چهلِ سال پیشْ داغِ يار
تورا کُشتِ از کربلا تا به شام
به داغ و غمِ اين چهلِ سالِ ات
مرا کُن به داغ و غمِ خود عجین
که باشد نوایِ مَنِ "ملتمس"
فِداكَ دَمی سید الساجدین
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#امام_سجاد_ع_مرثیه
481K
#زمینه_شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
بند اول
با یاد شهیدی که شده فدا می سوزم
با روضه ی قتلگاه و نیزه ها می سوزم
از غروب سال شصت و یک با اشک چشمام
چل ساله با روضه های کربلا می سوزم۲
یادم نمی ره لحظه ی آخر
بوسه به زیر گلوی تشنه
رگهایی که از قفا جدا شد
از راس پدر به تیغ و دشنه۲
من ماندم و بی تاب۲
می سوزم از این غم که نخورده جرعه ای آب۲
بابای غریبم
بند دوم
از زهر هشام است که افتاده ام از نا
بی جان شده جسمم , که افتاده از آ (ه)
در ظاهر اگر زهر مرا کرده زمین گیر
در دل غم باباست که افتاده ام از پا ۲
یادم نمی ره لحظه ی آخر
اهل حرم و آتش و غارت
دستایی که از طناب و زنجیر
بسته می شد از غم اسارت۲
من ماندم و بی تاب۲
وای از سکینه , رقیه وو زینب و رباب۲
بابای غریبم
بند سوم
این لحظه ی آخر که دگر کار تمام است
کارم به شهیدان حرم عرض سلام است
تنها غمی که تا به قیامت شود همراه
با من بخدا روضه ی دروازه ی شام است۲
یادم نمی ره بزم شرابُ
یا ضربه ی خیزران به یک سر
هم ناله شدند رباب و زینب
با حیدر و زهرا وو پیمبر۲
من ماندم و بی تاب۲
از خون لب پدر محاسن شده خضاب۲
بابای غریبم
یاسر محمدی
🎤کربلایی مسلم نوشین باد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اللهم عجل لولیک الفرج (254).mp3
1.05M
اللهم عجل لولیک الفرج
#شهادت_امام_سجاد
اجرای سبک سه ضرب و واحد و شور
#بیست_وپنجم_محرم
#شهادت_حضرت_سجاد_علیه_السلام
#سه_ضرب_مهدوی
#واحدسنتی_شور...
بیا آقا رسیده باز
عزای حضرت سجاد
بیا پیش مزار او
بقیع را کن دگر آباد
تمام عمر او بگذشت
شبیه تو با اشک و آه
تو را در روضه ها خوانده
بیا ای آخرین خونخواه
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
➖➖➖➖➖
دگر راحت شد از ماتم
که او سی سال عزادار است
به یاد عصر عاشورا
اسیر درد بسیار است
همیشه روبه روی اوست
تنی افتاده در صحرا
جلوی چشم عمّه رفت
سرش بر روی نیزه ها
تنش رفته جلو زینب
به زیر پای ده مرکب
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب.....
➖➖➖➖➖
کنار گودی مقتل
امام ما شده گریان
به سمت شام و کوفه رفت
به روی ناقه ی عریان
نرفت از خاطرش هرگز
جسارتهای اهل شام
با خاکستر، سر او سوخت
شکسته شد سر ایتام
جلوی زینب و سجّاد
سری از روی نی افتاد
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
➖➖➖➖➖➖
عدو برده نوامیسش
میان کوچه و بازار
جواب ناله ی او شد
اهانت، طعنه و آزار
امان از مجلس باده
امان از چشم دریایش
عدو با خیزران میزد
به روی لعل بابایش
گریبان چاک؛ شده زینب
همین که دیده خون ِلب
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_سجاد_نوحه
غریب بن غریب بن غرببم
روضه خوان داغ خدالتریبم
غم فراق خورده ام ، رنج و عذاب دیده ام
زاده بوتراب را ، روی تراب دیده ام
واویلا علی الحسین....
اگر چه کشته زهر جفایم
من شهید گودال کربلایم
هزار زخم و یک تن ، ندیده بودم دیدم
یوسف بی پیراهن ، ندیده بودم دیدم
واویلا علی الحسین....
لاله شکسته ز ساقه دیدم
دختر فتاده ز ناقه دیدم
اگر چه داغ روی داغ ، به دل گذاشت حرمله
در این چهل منزل کاش ، زجر نداشت قافله
واویلا علی الحسین....
مادر ز غم آواره که دیده
به نیزه سر شیرخواره که دیده
رباب روی ناقه و ، به روی نی سر گلش
قاتل جان او شده ، نیزه بی تعادلش
واویلا علی الحسین....
" یا لیت امی لم تلدنی " من
شاهدم بود شام چه کرده با من
آیه نور و بوی ، شراب خیلی سخت است
به روی ناقه حفظ ، حجاب خیلی سخت است
واویلا علی الحسین
#علی_سلطانی
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضه هایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود:
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضه خوانش گاه ظرفی آب شد
گاه گاهی روضه خوان قصاب شد
ماجرای آب آبش کرده بود
غصه ی ارباب آبش کرده بود
مادری بی تاب آبش کرده بود
دختری بی خواب آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه می خواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بی حال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمه ی شمشیرها یادش نرفت
سنگ ها و تیرها یادش نرفت
هم به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامی ها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راه زن ها را گرفت
عمه را با دست بسته می زدند
با همان نیزه شکسته می زدند
بچه ها را دسته دسته می زدند
می شدند آنقدر خسته... می زدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
اوجوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام پشتش را شکست
غصه های شام پشتش را شکست
کوچه های شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام پیرش کرده بود
سنگ روی بام پیرش کرده بود
طعنه و دشنام پیرش کرده بود
بی هوا عمامه اش آتش گرفت
مثل زهرا جامه اش آتش گرفت
درد و رنج و غصه ی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایه ی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
#وحید_محمدی
#شعر_شهادت_حضرت_امام_سجاد_ع
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
شهادت امام سجاد(ع)
سینه زنی درسبک, ای منیم نازنین نگاریم
گل آنا فاطمه هرایه /
غملی قلبیم گلور نوایه/
ورخبر دادیمه یتوشسون/
بیر آنا شاه کربلایه/
سسلیرم یوخدی دادیمه بیرنفریم/
گل آنا یاندی پاره پاره جگریم
هرایه گل هرایه گل/
زهریلن ایلیوبله مسموم/
ظلمیدن قلبیم اولدی مغموم/
عمرمون زهر کین زوالون/
ایلیوب بو مکاندا محتوم/
تشنه لب شاه کربلا تک/
منده اوللام شهید مظلوم/
قلبیمون طاقتینی محنتلر آلوب/
گل آنا گوزلریم منیم یولدا قالوب/
هرایه گل هرایه گل,,,,,,
من غم کربلانی گوردوم/
چوخلی ظلم وجفانی گوردوم/
کربلانون مصیبتیندن/
شامیده چوخ بلانی گوردوم/
کوفه وشام پربلاده/
چوخلی غم ماجرانی گوردوم/
قیرخ ایندی حسینه دل داغلامیشام/
هر گجه گوندوز ایوده من آغلامیشام/
هرایه گل هرایه گل,,,,,,
من کیمی غصه غم چکن یوخ/
بیر نفر دردیمی بولن یوخ/
گورموشم مقتل اوسته عریان/
بیر بدن کی اونا کفن یوخ/
کل عالمده بو حسین تک /
تشنه مظلوم جان ورن یوخ/
کوفیان ظلمی سربه سر باشلادیلار/
جان ورنده جنازه سون داشلادیلار./
هرایه گل هرایه گل
چوخلی گل کربلاده سولدی/
قلبیمه دردو غصه دولدی/
سن بولورسن آنا اوچولده /
جان ورنده حسین نه اولدی/
قتلگاهه گدنده قیزلار /
خیمده ساچلارینی یولدی/
عمه مون قلبینی غم وغصه یاریب/
قتلگاهه گیدنده زلفی آغاریب/
هرایه گل هرایه گل
جان ورنده سنین حسینون/
سرور عالمین حسینون/
قانلی قودالیده یخیلدی/
خسته ودلغمین حسینون/
قتلگاهه سنی چاغیردی/
تشنه لب مه جبین حسینون/
سسلدی گل بو پیکریم قاندی نه نه/
تشنه لیقدان دوداقلاریم یاندی نه نه
هرایه گل هرایه گل
باشی اوسته خمیده قامت/
سن گلوب ایلدون عنایت/
سایوی باشی اوسته سالدون/
قانلی قودالیده اوساعت/
سسلدین دور اویان حسینیم/
یاتما توپراقلار اوسته راحت/
گل منیده بابام کیمی یادیوه سال, /
جان ورنده منیم آنا گویلیمی آل/
هرایه گل هرایه گل
,✍(خوش نوازمرندی),
#محرم1402
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
992.6K
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦
📌ناب ترین کانال ترکی
زیر نظر گروه مجمع الذاکرین
🎤کربلایی سعید سلطانی
@turki_nohemajma
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین