eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابا عبدالله ها دلت میخواست امشب کجا بودی لبیک یا حسین..... امام صادق علیه السلام در زیارت ابی عبدالله فرمود: لَبَّيْكَ یا دَاعِيَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتَغاثَتِک وَ لِسانِی عِنْدَ اسْتِنْصٰارِک حسین جان ای دعوت کننده ی به سوی خدا اگه نبودم عاشورا، با این جسم و بدنم، با این زبانم به تو لبیک بگم... فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمٍعِی وَ بَصَرِی اما با قلبم ، با چشمم ، با گوشم لبیک میگم دعوت تو رو با چشمام برات گریه میکنم با گوش هام مرثیه هات رو میشنوم خونه ی قلبم هم که خونه ی محبتِ توست حالا بگو لبیک یا حسین.... لبیک یا حسین.... آماده اید بریم کربلا یا نه آخ بمیرم قافله ای که چهل منزل ، از کربلا تا شام بر شتران بی جهاز با دست بسته ی به ریسمان خسته و گرسنه و تشنه به شام بلا رسیده بود چند روزِ که از شام بلا خارج شدند امانتی هایی رو که به غارت برده بودند رو پس گرفتند عمامه ی پیغمبر رو پس گرفت زینب پیراهن مادرش فاطمه رو پس گرفت مقنعه ی زهرا رو زین العابدین پس گرفت عَلَمِ عباس رو پس گرفت گهواره ی علی اصغر رو پس گرفت گوشواره هایی که ربوده شده بود رو پس گرفت آی حسین..... از همه جانسوز تر اینه سرهای بریده رو پس گرفتند دارند برمیگردند کربلا آی روزگار یه بار دیگه خاطرات زینب ورق خورد دفعه ی اولی که کربلا اومده بود چجوری آوردنش با چه عزت و احترامی پیاده اش کردند قافله ای که قمر بنی هاشم داشت علی اکبر داشت قاسم و عون و جعفر داشت خودِ حسین بالا سرِ زینبه اما قافله ای که داره بر میگرده از این بنی هاشم ، فقط سرهای بریده شون رو داره زینب میاره آخ چه گذشت ان شاء الله یه اربعین با پای پیاده بری کربلا پاهات تاول بزنه خسته بشی تازه نمیگذارند به خدا اونقدر عزت و احترامت می کنند همینکه رسیدی به بین الحرمین خستگی چندروزه از بدنت در می ره تا چشمت به گنبد عباس می افته تا چشمت به گنبد ابی عبدالله می افته اصلا انگار نه انگار که چند روز توی راه بودی این قافله هم رسید کربلا سکینه ی بنت الحسین ، عمه جانش رو خبر کرد عمه جان گویا داریم به کربلا نزدیک میشیم هنوز به قبرها نرسیده مثل برگ درخت پاییز از روی مرکب ها خودشون رو به زمین انداختند ▪️هریکی سوی مزاری میدوید ▪️هریکی قبری در آغوش میکشید آخ بمیرم اوج مصیبت اربعین اینه گزارشات زینب کبری بمونه گزارش های سکینه کنار علقمه بمونه گزارش های رباب که دنبال قبر علی اصغرش می گشت بمونه همه ی اوج مصیبت اینه یه بارِ دیگه این قبرها گشاده شد سرهای بریده به بدن ها ملحق شد آخ نمیدونم سکینه بدن عموجانش رو دید یا نه بدن بابا رو که دیده بود اما بدن علی اکبر رو ندیده بود بدن عموجانش عباس رو ندیده بود حسین وای..... تموم شدها اربعین نخواهی فریاد بزنی کِی میخواهی فریاد بزنی حسین.... خاطره ها رو یادآوری کرد داداش ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود معمولا خاطرات خودش توی یاد آدم می مونه اما زینب از چهار سالگی خوشی ندیده همه ی خوشیش حسین بود که اونم توی کربلا دسته جمعی کشتنش حالا داره یادآوری می کنه مادرا امشب زیر بغل این خانم رو بگیرند از کربلا که میرفت رشیده میرفت اما حالا که برگشته خمیده آمده ▪️یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود ▪️هرکه می گفت حسین،پاسخ او سیلی بود حسین ..... ====================
این چهل روزه که پریشونم از غمت داداش ببین که خیلی داغونم از لحظه ی جانسوز آخر ، یادم میاد که زار و مضطر وقتی سرت رو میبُریدن یکی میگفت غریب مادر همه موهام داداش سپیده ، قامت من دیگه خمیده هر کسی رسید میزد ماهارو یکی لگد یکی کشیده ... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای عزیز خواهر ... سر تو رو نِی ، تن تو رو خاک ما میرفتیم پا برهنه به روی خاشاک بسته بودن دستای مارو ، میکشیدن گوشواره هارو می افتادیم به روی خاکا تا میزدن هِی بچه هارو شد بدنم پُر از نشونه ، از ضرب چوب و تازیونه دار و ندار خیمه هارو میبُرد عدو چه وحشیانه ... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای عزیز خواهر ... باورت میشه صد دفعه مُردم هر دفعه که با رقیت به زمین خوردم یادم میاد اون اضطرابو ، یادم میاد بزم شرابو وقتی که چوب زدن به لبهات یادم میاد اشک ربابو هنوز دلم در اضطرابه ، یادش برام خیلی عذابه شرمندتم اگر برادر رقیه جا موند تو خرابه ... برات بمیرم ای برادر ، برادر ای غریب مادر ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. زبانحال زینب س با امام حسین ع وای وای در دشت کربلا زینب... اومد از شام بلا سر مزار شاه دین، اَبر بهاره... غمی نشسته رو دلش، که دوا نداره خواهری که جوون اومد، روزی به کربلا موی سفید و قدِّ خَم، داره ز گریه ها بعد شهادت حسین، ز جگر کباب شده مثال شمع روشنی، قطره قطره آب شده زانوی دختر علی، دیگه محکم نمیشه یه ذرّه از غم حسین، تو دلش کم نمیشه وای وای در دشت کربلا زینب... اومد از شام بلا حسین حسین تشنه لب، نازنین برادرم حسین حسین سر جدا، یادگار مادرم الهی زینب بمیره، از داغ ماتمت الهی خاکم بکنن، در زیر پرچمت شمر لعین رو سینه ات،ضربه از قفا میزد غلط نگم خنجرش و، به رگ خدا میزد بعد تو زندگی من، دیگه رو به راه نشد ناله و گریه مرهمه، غم قتلگاه نشد وای وای در دشت کربلا زینب... اومد از شام بلا رسیده اربعین تو ای ذبح سر جدا نو شده داغ ماتمت ای شاه کربلا سبط نبی مصطفی ای نور دیده ام با قد و قامت کمان کربلا رسیده ام شعله ی سوزان غمت در دل بپا شده بر سر خاک قبر تو روز عزا شده تا به قیامت خدا داغ تو بر دلم... این غم جانگدازی که زود میشه قاتلم وای وای در دشت کربلا زینب... اومد از شام بلا شاعر (دلسوخته)✍
1.39M
وای وای در دشت کربلا زینب... اومد از شام بلا
اربعین آید دوباره محشری بر پا شود جاده ها تا کربلا دریای انسانها شود سیل جمعیت پیاده رهسپار کربلاست خستگی در نزد این عشاق بی معنا شود عشق ثارا...نیرو را دوچندان می کند صحنه های عشق در طول سفر برپا شود هر کسی سبقت بگیرد خدمت زائر کند تا ازین ره بین اصحاب حسینی جاشود این همایش در تمام دهر باشد بی نظیر با شکوه وهیبتش خصم علی رسوا شود کربلا باشد صفا ومروه درگاه علی(ع) ساعی در بین آنها نوکری والا شود گرد زیر پای زائر توتیای چشم کن با غباری این چنینی کور هم بینا شود کاش گردد قسمت هر شیعه این فیض عظیم تا که توشه از برای عالم عقبی شود شاعر : اسماعیل تقوایی
پیاده روی اربعین میل دارد مرغ دل هرلحظه سوی اربعین شهرها گیرد دوباره رنگ وبوی اربعین هرکه را بینی به شوق شاه مظلومان حسین می کند پای پیاده قصد کوی اربعین ازنجف تا کربلا دریای انسانی شود جمله مستانی که مستند از سبوی اربعین مردم دنیا همه حیران این شور عظیم گرم باشد بین آنها گفتگوی اربعین هرکه را بینی شود خدمتگزار زایرین تا که گیرد آبرو از آبروی اربعین درمسیر راهپیمایی بسوی کربلا هرچه بینی هست اوصاف نکوی اربعین ای خدا حق حسین بن علی بنما روا حاجت هرکس که دارد آرزوی اربعین شاعر : اسماعیل تقوایی
211.3K
خیز وبنگر ای برادر...بر مزارت حال خواهر زبنب تو رنج سفر پیر نموده درد فراق توزجان سیر نموده جان منی جان منی ای حسین جان۲ شد چهل روز درد هجران..دیگر آمدبر لبم جان کرببلا قبر تو افتاد گذارم کاش سر از خاک تو من بر ندارم جان منی جان منی... پیکرت بی سر به خاک است...قطعه قطعه چاک وچاک است بهر وصال تنت آورده ام سر مرغ دل من به هوایت زند پر جان منی جان منی.... بر مزار شیر خواره...آمده مادر دوباره خیز علی اصغر وخور شیر دوباره قلب من از دوری تو گشته پاره جان منی جان منی... شاعر : اسماعیل تقوایی سبک:موسم گل..سالارعقیلی شاعر : اسماعیل تقوایی
515K
سبک (می گذرد کاروان..شهرام ناظری) آمده ام پیش تو از سوی شام بلا طول سفر بوده ام برغم تو مبتلا خاک مزارت شها چشم مرا توتیا بعد چهل روز وشب آمده ام کربلا ای شه سرجدا یاحسین در ره حق فدا یا حسین خیز وببین زینب تو زار وحزین در غم تو، بوده همی، چله نشین ای شه سرجدا یاحسین در ره حق فدا یا حسین ___ آمده یک کاروان خسته وزاری کنان قلب همه پر زدرد چشم همه خونفشان ختم اسارت شده وقت زیارت شده از سفر ی پر بلا گاه شکایت شده هرکه بینی سر یک مزار ، گریه ها می کند زار زار مادری بر، روی قبر، شیر خواری سینه پر شیر،می کند افغان وزاری می گوید ای علی اصغرم شیر آوردم. گل پرپرم ای شه سرجدا یاحسین در ره حق فدا یاحسین ____- شرم کنم یا اخا بابت دردانه ات گشته شهیده به شام دلبر جانانه ات زینب خود را ببخش گشته فدا دخترت هست از اینرو خجل خواهر غم پرورت بهر مردن من کن دعا ای زینت دوش مصطفی ای شه سرجدا یاحسین در ره حق فدا یاحسین شاعر : اسماعیل تقوایی
300.3K
نوحه اربعین شهادت امام حسین(ع) آمدم کربلا ای برادر/خیز وبنگر تو بر حال خواهر بعد چل روز،زارونالان قد خمیده،دیده گریان ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان،ای حسین جان۲ __________________ چون تو در کربلا آرمیدی/رفتن خواهرت را ندیدی خیمه هایت،گشته غارت سهم زینب،شد اسارت ای حسین جان.... _____________________ رفته ام کوفه و بعد آن شام/طعنه بشنیدم از قوم بدنام برسر نی،شد سر تو من فدای پیکر تو ای حسین جان... _____________________ من زروی تو شرمنده هستم/رفته در شام رقیه زدستم جسم پاکش،مانده در شام در دل خاک،خفته آرام ای حسین جان.... شعر :اسماعیل تقوایی