#دلتنگي
#ايام_فاطميه
#حاج_قاسم_سليماني
يا رب الفاطمه(سلام الله عليها)
آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت
مور ِدوران چاره اي بهرش بجز كُشتن نداشت
كشته اي كه از تمام زندگان زنده تَر است
آن قَدَر آقاست كه آقايي اش گفتن نداشت
كُشتَنش، اما چو اربابش نشد نور خموش
ظلمت دنيا بجز او طالعي روشن نداشت
با علي عهد رفاقت بسته بود و پاش ماند
چشم ديدار جمالش را دمي دشمن نداشت
دست دادن منع شد تا اين كه دستش شد جدا
اهل شادي بعد از او كاري بجز شيون نداشت
خون دل خورد و به ظالم هاي دين فهماند كه
حق يك مظلوم بي ياور دگر خوردن نداشت
نانجيبي كه ز داغ هجر او خوشحال بود
كينه خيلي داشت اما عاطفه اصلا نداشت
مثل زهرا در ميان شعله غافلگير شد
مثل زهرا سوخت و بر پيكرش جوشن نداشت
مثل زهرا بي هوا كل تنش مجروح شد
مثل زهرا جاي سالم يك سر سوزن نداشت
وارث زخم هزار و نهصد و پنجاه شد
آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت
#حاج_قاسم_سليماني
#ادبيات_مقاومت
#انتقام_سخت
#دلتنگي
#ايام_فاطميه
#حاج_قاسم_سليماني
يا رب الفاطمه(سلام الله عليها)
آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت
مور ِدوران چاره اي بهرش بجز كُشتن نداشت
كشته اي كه از تمام زندگان زنده تَر است
آن قَدَر آقاست كه آقايي اش گفتن نداشت
كُشتَنش، اما چو اربابش نشد نور خموش
ظلمت دنيا بجز او طالعي روشن نداشت
با علي عهد رفاقت بسته بود و پاش ماند
چشم ديدار جمالش را دمي دشمن نداشت
دست دادن منع شد تا اين كه دستش شد جدا
اهل شادي بعد از او كاري بجز شيون نداشت
خون دل خورد و به ظالم هاي دين فهماند كه
حق يك مظلوم بي ياور دگر خوردن نداشت
نانجيبي كه ز داغ هجر او خوشحال بود
كينه خيلي داشت اما عاطفه اصلا نداشت
مثل زهرا در ميان شعله غافلگير شد
مثل زهرا سوخت و بر پيكرش جوشن نداشت
مثل زهرا بي هوا كل تنش مجروح شد
مثل زهرا جاي سالم يك سر سوزن نداشت
وارث زخم هزار و نهصد و پنجاه شد
آن سليماني كه دردي جز غم ميهن نداشت
#حاج_قاسم_سليماني
#ادبيات_مقاومت
#انتقام_سخت