زمان:
حجم:
483.9K
#مرثیه_نذر_اربعین_زبانحال
#حضرت_زینب_س_با_برادر
🥀🕊🥀🕊🥀
😭😭💔💔🖤
#دکلمه بسیار زیبا ودلنشین
#بانوای_مداح_اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی
#محمد_اصفهانی🎤👌
🥀خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام
🥀من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام
🌴کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را
🌴گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام
🌹خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین
🌹قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام
🥀زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام
🥀شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام
🌴بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود
🌴سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام
🌹خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب
🌹 قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام
🥀ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر
🥀زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام
🌴خطبه خواندم، خطبه ی قراء و زهرا گونه ای
🌴اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام
🌹خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در
🌹باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام
🥀ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر
🥀آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام
🌴شاهِ بی غسل و کفن اینک برای شستشوت
🌴من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام!
#امان_از_دل_زینب😭💔🖤
#هستی_محرابی
#پیشنهاد_دانلود👆
🖤
🖤🏝
🖤🏝🖤
🖤🏝🖤🏝🖤🏝
🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴🖤
🖤🌴🖤🌴
🖤🌴🖤
🌴🖤
🖤
#
#💚
شب چهارم محرم
#روضه
#حضرت_حر_علیه_السلام
#باب_توبه_حر_بن_ریاحی
#بانوای🎧 ذاکروخادم گرانقدر خراسان رضوی
#جناب_کربلایی
#رضا_محمدی🎤👌
🌹🥀🌹🥀🌹
🥀دیشب صدایت میزدم ای حُر! کجایی؟
🥀تو حُر مایی، حُر مایی،حُر مایی
*ای خدا! میشه آقا به من و تو هم بگه: شما مال من هستید.
🥀تو بین دشمن بودی و من با تو بودم
🥀 هر لحظه از تو دل ربودم، دل ربودم
😭😭😭😭💔
حُر! آندم که گفتم مادرت گرید برایت
*نفرین کرد به ظاهر،" ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات بشینه و گریه کنه😭
دیدن حُر سرش رو انداخت پایین،عرق شرم پیشانیش رو گرفت...ببین نفرین حُر چه کرد به ظاهر با دلِ حُر*💔
🥀حُر! آندم که گفتم مادرت گرید برایت
🥀نفرین نکردم،بلکه می کردم دعایت
🥀آنجا که گفت:چشم مادر بر تو گرید
🥀می خواستم زهرای اطهر بر تو گرید
😭😭😭💚
*یه جایی امام دست گذاشت که حُر به هم بریزِ
حُر اون ماهیت خودش رو نشون بده،
ذات قشنگ خودش رو ، رو کنه
تا گفت: مادرت به عزات بشینه،سرش رو انداخت پایین،😔گفت:آقا! اگه هر کی غیر از شما اسم مادرمو آورده بود،زنده نمی موند
اما من چه کنم؟شما فرزندِ فاطمه اید...
اسم مادرت زهراست...💚
😭😭😭😭
حُر،حُر شد به خاطر ادبش،اگه دنبال عاقبت به خیری هستی،راهش همینه،احترام کرد به نام بی بیِ دو عالم.💚
🥀دانی که چون شد،دامن مارا گرفتی؟
🥀تو احترامِ نامِ زهرا را گرفتی
🥀می خواستم در این گلستان یاس باشی
🥀می خواستم همسنگرِ عباس باشی
🥀می خواستم زخم سرت را خود ببندم
🥀بر زخم های پیکرت چون گُل بخندم
🥀زهرا همان آغاز، هستت را گرفته
🥀با چادرِ خاکیش دستت را گرفته
😭😭😭😭
حُر دشمنِ به ظاهرالان مقابل امام ایستاده تا اسمِ مادرش رو آورد،احترام کرد،گفت:مادرت زهراست،من جرأت ندارم حرف بزنم....😭💚
سادات منو ببخشن😭😭
میخوام بگم: دشمن شنید اسمِ مادرِ امام رو احترام کرد،
ای نامرد مردمِ مدینه دید فاطمه پشتِ دَرِ،دید صدای فاطمه پشت در میاد
حُر به نام مادر امام احترام کرد
اما نانجیب نوشت تو نامه اش: معاویه! اومدم برگردم،یاد علی افتادم،چنان لگدی به در زدم،صدای شکستن استخوان هاشو شنیدم....😭😭😭
شب حُر باید بری پشت در و دیوار،باید بری سر سفره ی حضرت زهرا..💚😭
حُر برگشت،چه برگشتنی، گفت:آقا! من اولین نفری بودم که راه رو بستم،میخوام اولین نفری باشم که جونم رو برات فدا می کنم،لَه لَه میزد برا شهادت،رفت میدان،خودش رفت ...
نوشتن:پسرش هم رفت غلامش هم رفت،
حق رو اَدا کرد،وقتی افتاد رو زمین
حُر یه لحظه به خودش نهیب زد..گفت:حُر! منتظر حسین نباش😔حبیب باید منتظر حسین باشه،زهیر باید منتظر حسین باشه،تو همین که بهت اجازه داد جونت رو فدا کنی برات بسه،منتظر نباش😭😭😭
،نوشتن فرق حُر شکافته شده بودخون رو چشماش رو گرفته بود،💔😭
یه مرتبه دید یه دست مهربون سرش رو از رو خاک برداشت،خون رو از چشماش پاک کرد،چشمش رو باز کرد دید آقاش حسینِ...
💚😭😭😭
کیا آرزو دارن موقع جون دادن آقاشون رو ببینن؟
به همه آرزوش رسید،اصلاً جون دادن با حسین،🤲🤲
اصلاً درد یادش میره،زخم یادش میره همتون اهل روضه اید😭😭
آقا لحظه ای از کنار حُر بلند نشد تا حُر جون داد،بعد حُر رو گذاشت،خیلی از شهدای کربلا رو همین کارو کرد💔😭😭
نوشتن به دو دلیل می اومد بالا سر اصحاب و یارانش،دلیل اول این بود:عشقی که بین ارباب و بین اون اصحاب وجود داشت،حضرت می دونست اینا آرزوشونه اینا حسین رو ببینن،میشناخت یارانش رو،دلش نمی اومد کسی منتظر بشه💚💚💚
دلیل دوم خیلی سختِ گفتنش،میشناخت دشمن روخباثتِ دشمن رو خبر داشت میدونست دشمن برا قهرمان بازی،دشمن برا تضعیف روحیه،زنده زنده سرها رو از بدن جدا میکنه،لذا خودش رو میرسوند،سر یاراش رو بغل می گرفت،کسی جلو نیاد،میذاشت راحت جون بدن،چشماش رو می بست،نذاشت کسی رو زنده زنده سر ببرن😭😭💔💔
اما امان از اون لحظه ای که خودش افتاد رو خاک،هنوز داشت نفس می کشید، و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" حسین😭.....
دستت رو بیار بالا،"بالحسین..🤲🤲🤲
شب حُر و شبِ اصحابِ،الان وقت توبه است،توبه ی ما با حسین پذیرفتنی است، بالحسین الهی العفو.🤲🤲
😭😭😭😭
خیلی لحظه ی آخر، لحظه ی مهمیه،ان شاء الله دَم جون دادنمون کسی باشه سرمون رو برداره از رو خاک، 🤲سر همه رو بلند کردی رو دامن گرفتی یه نفر نبود سرت رو از رو خاک،برداره..😭نه یه نفر بود، اون یه نفر هم سه ساله بود،یه جوری سر رو از روی خاک خرابه برداشت،سر خاکی رو گذاشت تو بغلش،هی نگاه کرد دید لب ها پاره پاره است،با گوشه ی معجرش خونها رو پاک کرد،خاکارو پاک کرد،نگاش به رگ های بریده افتاد...حسین...😭😭😭😭
👇👇👇👇
اگه دلتون شکست برای همدیگه کنید
برای همه ملتمسین به دعا حاجت دارا _درد دارا_مریض دارا_گرفتارا_قرض دارا_جوون دارا__بی اولادها_مصیبت دیده هاوداشکسته ها
#دسته_جمع_حاجت_روا_باشید🤲
#اللهم عجل لولیک ا
زمزمه فاطمیه و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف💚💚
شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🖤
🕊🥀🕊🥀🕊🕊🕊
بند اول:
صاحب عزا سری بزن / به روضه های مادرت
که تسلیت بگیم به تو/ برا عزای مادرت
بیا که مادرت در انتظاره
امید اون به تیغ ذوالفقاره
یابن الحسن بیا که زخم سینه
به جز ظهورت مرهمی نداره
جواب:
بابن الحسن یابن الحسن کجایی
بیا که مادرت شده فدایی
😭💔
بند دوم:
مثل علی غریبی و/ کسی طرفدار نداری
یار علی فاطمه بود/یه دونه هم یار نداری
کاشکی یکی برای تو سپر شه
از غصه و غم تو خونجگر شه
کاش یه نفر فدایی پیدا کنی
تو راه تو شکسته بال وپرشه
😭💔
بند سوم:
بیا خودت روضه بخون / از ماجرای پشت در
آتیش بزن دومیو / با هیزمای پشت در
در پشت در فاطمه ناله ها زد*۱
با حالتی خسته تو رو صدا زد
بیا و بشکن دست نامردیو
که مادرو سیلیه بی هوا زد
😭💔
بند چهارم:
هزار و چارصد ساله که/ شبات با غم سحر شده
از مادرت فاطمه هم / دلت شکسته تر شده *۲
طناب و دست حیدرو می بینی
پهلو شکسته مادرو می بینی
به یاد زخم سینه خون میباری
هر دفعه که میخ درو می بینی
😭💔
مرتضی کربلایی
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤
بانوای
مداح اهل بیت ع🎧
#جناب_کربلایی
#محمدامیری🎤👌