eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ســـراپا دردم و، جــان کنـدن دائـم شـده کارم نهادم چشــــم بر در، تا اجـل آیــد به دیـــدارم به وقــت راه رفتـــن آنچــــنان لرزد قــدمهایم که دستــی بر سـرِ زانوسـت، دستی به دیوارم برو ای عُـمر از دستم که من با مـرگ، مأنوسـم بیا ای مـــرگ، یاری کن که من از عُمــر، بیزارم طرفــدار علـی بـودم که بــین آن هـــمه دشمن نشـــد جــز شعـله آتـش در آنجا کس طرفدارم گهی در خانه، گــه بیــن در و دیوار، گه کوچـه خـــدا داند چه آمـد بر ســرم! کشــتند صدبارم گرفتم دامن مولای خـــود در چــنگ و میگفتم بزن قنفـذ که من دسـت از امامـم برنمــی دارم دلم برشوهرم می سوخت چون قنفذمرامی زد نگاه غـــــربـت او بیشــــــتر می داد آزارم نگفتـم راز خـــود با هیچـکس، امـا خـــدا داند نمی آید به هـم از درد، یک شب چشــم بیدارم منـــم تنهــای تنــــها و تویـی تنـــهاترین یـارم مـــرو مگـــذار تنــهایـم کـه من تـنها تو را دارم تو هـم جــان علی هـم حافظ جــان علی بودی چگـــونه پیکـــرت را در درون خــاک بگـــذارم منم مشکل گشــای خلقت و دســت خـدا زهـرا! ببین بی توچه مشکل هاکه افتاده است درکارم هـــمه غــم هـای عـالم بیـن ما تقســیم شد آری کـه تو از درد می نالی و مـن از غصّـــه بیدارم دو چشـم بســته و قدِّ خـم و ضـعف تنت گوید که امشب می روی ازدسـتم ای مظلومه بیمارم بزن چـادر کـــنار از رخ که هنـگام جـــدایی شد مپوشـان روی خـود را از من ای شمع شب تارم بنالـــید ای تمـام چـــاه ها ای نخـل ها بـر من که زهــرای مــرا کشتـند پیش چشـم خـونبـارم دو دسـت بســته از خــانه مرا بردند در مـسجد عـــدو نگـذاشــت یارم را ز روی خـــاک بردارم بگو بغـض گلو را پیــش چشــمم بشـکـند زینب سکوت سیـنه سـوزش داده بیش از گـریه آزارم حاج غلامرضا سازگار
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ســـراپا دردم و، جــان کنـدن دائـم شـده کارم نهادم چشــــم بر در، تا اجـل آیــد به دیـــدارم به وقــت راه رفتـــن آنچــــنان لرزد قــدمهایم که دستــی بر سـرِ زانوسـت، دستی به دیوارم برو ای عُـمر از دستم که من با مـرگ، مأنوسـم بیا ای مـــرگ، یاری کن که من از عُمــر، بیزارم طرفــدار علـی بـودم که بــین آن هـــمه دشمن نشـــد جــز شعـله آتـش در آنجا کس طرفدارم گهی در خانه، گــه بیــن در و دیوار، گه کوچـه خـــدا داند چه آمـد بر ســرم! کشــتند صدبارم گرفتم دامن مولای خـــود در چــنگ و میگفتم بزن قنفـذ که من دسـت از امامـم برنمــی دارم دلم برشوهرم می سوخت چون قنفذمرامی زد نگاه غـــــربـت او بیشــــــتر می داد آزارم نگفتـم راز خـــود با هیچـکس، امـا خـــدا داند نمی آید به هـم از درد، یک شب چشــم بیدارم منـــم تنهــای تنــــها و تویـی تنـــهاترین یـارم مـــرو مگـــذار تنــهایـم کـه من تـنها تو را دارم تو هـم جــان علی هـم حافظ جــان علی بودی چگـــونه پیکـــرت را در درون خــاک بگـــذارم منم مشکل گشــای خلقت و دســت خـدا زهـرا! ببین بی توچه مشکل هاکه افتاده است درکارم هـــمه غــم هـای عـالم بیـن ما تقســیم شد آری کـه تو از درد می نالی و مـن از غصّـــه بیدارم دو چشـم بســته و قدِّ خـم و ضـعف تنت گوید که امشب می روی ازدسـتم ای مظلومه بیمارم بزن چـادر کـــنار از رخ که هنـگام جـــدایی شد مپوشـان روی خـود را از من ای شمع شب تارم بنالـــید ای تمـام چـــاه ها ای نخـل ها بـر من که زهــرای مــرا کشتـند پیش چشـم خـونبـارم دو دسـت بســته از خــانه مرا بردند در مـسجد عـــدو نگـذاشــت یارم را ز روی خـــاک بردارم بگو بغـض گلو را پیــش چشــمم بشـکـند زینب سکوت سیـنه سـوزش داده بیش از گـریه آزارم حاج غلامرضا سازگار