194.1K
نوحه شب نهم
سکینه جان بیابنگرکه بابایت چه روآمد
خمیده قامت وافتان وخیزان بی عمو آمد
بگوبابامگرچون شدکه دستت برکمر داری
پدرجانم چه پیش آمدکه اشک ازدیده می باری
بگو بابای من علمدارت چه شد
عموجانِ من آن سپهدارت چه شد
عموجانم عمو عموجانم عمو
سکینه جان دگرپشتم شکست ازداغ سردارم
بگو بااهل خیمه برنمی گردد علمدارم
عموجانِ غریبت را کنار علقمه کشتند
تنِ بی دستِ سردارِ مرا درخونش آغشتند
به فرق او زدندعمود آهنین
کنار علقمه فتاده بر زمین
عموجانم عمو عموجانم عمو
دودستش شدقَلَم اَمّاعَلَم دردست بُبریده
سرش ازگرز آهن پاره بودو تیربردیده
اگرچه جسم عباسم به موج خون شناور بود
ولی شرمندۀ اهل خیام و روی اصغر بود
رسیده ازفراقِ اوجان برلبم
که دیگرمیرود اسیری زینبم
عموجانم عمو عموجانم عمو
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#سنتی
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
235K
نوحه شب تاسوعا
این که به سینه می زند
کنار نهر علقمه
حسین بی برادر است
دست گرفته بر کمر
به پیش چشم فاطمه
حسین بی برادر است
این که به سینه میزند،کنارجسم پرپرش
دست گرفته بر کمر، مقابل برادرش
چه سان رودبه خیمه ها،خبردهدبه خواهرش
این که خمیده قامتش
به پیش دیده ی همه
حسین بی برادر است
فتاده مشک برزمین، بریده دست و پیکری
به تیر زهرخورده ای، دریده چشم اطهری
یاس بخون نشسته ای، برگ گل معطری
نمود کام تشنه اش
یزید را محاکمه
حسین بی برادر است
خبررسیدتاحرم،بگوچه شدبگوچه شد
نه تشنه نیستیم ما،عموچه شدعمو چه شد
همان که بودبهرما،همیشه آبرو چه شد
به گوش اهل خیمه ها
کسی که کرد زمزمه
حسین بی برادر است
کنار نهر علقمه، قیامتی به پا شده
دودست ساقی حرم،زپیکرش جدا شده
پر ازشمیم نَستَرن، هوای کربالا شده
کسی که دید بعد او
گرفته کار خاتمه
حسین بی برادر است
حسین راصدا زداز،سَریرِجانِ خسته اش
به اونگاه کردبا،چشم بخون نشسته اش
فدای شرحه شرحهٔ،دوبازوی شکسته اش
دست گرفته بر کمر
به پیش چشم فاطمه
حسین بی برادر است
حسین گر مدد کند، مدافع حرم شوم
به عشق عمه زینبم،شبیه مادرم شوم
نشان نماند ازتنم، عزیزومحترم شوم
کسی که نیست دردلش
زمرگ هیچ واهمه
حسین بی برادر است
شعر:زنده یادمحمد زمان گلدسته
#سنتی
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
237.2K
سینه زنی و زنجیرزنی حضرت اباالفضل(ع)
ای یل دشت کربلا ابوفاضل مدد
بودی تو کانون عطا ابوفاضل مدد
با دل بشکسته ترا میکنم من صدا
تا که دهی بهر مریض نسخه ایی یا دوا
ای پسر ام بنین از تو خواهم شفا
هر چه تو خواهی میدهد به یقین هم خدا
فرمانده دشت بلا ابوفاضل مدد
آمده ام بر در تو تا گداهی کنم
به اشک دیده بلکه من دل ربایی کنم
گدای درگهت شوم پادشاهی کنم
حاشا در این سمت اگر بی حیایی کنم
تو شاهی و منم گدا ابوفاضل مدد
منصب سقایی حسین بر تو کرده عطا
گفتا که فرمانده تویی داده دستت لوا
گفتی که جان را بکنم بر برادر فدا
در دم اخر تو حسین را نمودی صدا
ای لقبت مشگل گشا ابوفاضل مدد
آمده بالین تو با قامت خم حسین
گفتا که خم شد کمرم با دو صد شوروشین
سر بروی زانو گرفت ان شه عالمین
گفتا نخواهد زندگی یا اخا این حسین
قربانی دین خدا ابوفاضل مدد
هر که گدایی تو کرد آبرو دار شده
بر درت عنوانی گرفت تا به تو یار شده
عشق تو شد تا به سرش جزء احرار شده
صفاشده عاشق تو پس گرفتار شده
ای که به هر دردی دوا ابوفاضل مدد
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
270.3K
سینه زنی حضرت اباالفضل(ع)
فرمانده کل سپاه مسلمین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
باشی سپهدار سپاه شاه دین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
بر خیز و ای جان اخا بنما مرا یاری
در این زمین پر بلا بنما علمداری
افتاده ایی در خاک و خون با روی گلناری
کی دیده اینگونه شهی را بی معین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
در کربلا آب آور طفلان من بودی
پشت و پناه و حافظی بر جان من بودی
فرمانده و سر لشکر عطشان من بودی
گشتی چرا تو غرقه خون نقش زمین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
پشت و پناهم بوده ایی اندر بر کافر
دشمن هراس از تو نمود عباس نام آور
از میمنه تا مِیْسَره شد تارو مار لشکر
با تیغ حیدر میزدی بر قوم کین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
بانگ رسایت میرسید هر دم بگوش من
میبرده صوت دل نشین از سر چو هوش من
تکبیر تو از یک جهت این سو خروش من
در کارزار مشرکین میکرد طنین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
رفتی ز داغ تو برادرجان شدم من پیر
از این جهان و زندگانی گشته ام من سیر
آخر زده تیغ عدو قلب حسین را تیر
گشته صفاهم نوحه خوان بر تو معین عباس
بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
نوحه حضرت اباالفضل(ع)
میر و سپهدار حرم،دلاورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل
از چه کنی گریه به پیش نظرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل
سرو بلند چمن آن دلاور بی قرین حماسه ساز معرکه یگانه و برترین
گفتا ملک به هیبت و شجاعتت آفرین امیر و سقا به حرم آب آورم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
آمده ام دلاورا چه گشته پیشانی ات چه سان نموده غرق خون چهره ی نورانی ات
چه گشته دستان علم گیر و توانایی ات چه شد که اینگونه تو را می نگرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
لحظه ای برخیز و نما تو یاری ام برادر همت مردانه و غمگساری ام برادر
خنده دون بود ز بی قراری ام برادر قامت تو به خاک و در برابرم برادر
برادرم ابوالفضل
برادرم پشت و پناه لشکرم بوده ای صاحب پرچم و علم دلاورم بوده ای
ضیاء چشم زینب و اهل حرم بوده ای چه سان برم به خیمه سوز جگرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
بود دو بازوی جدا شرار جان حسین فرق شکسته ات کنون سوز نهان حسین
میرود اکنون ز بدن تاب و توان حسین از غم تو شکسته پشت و کمرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
چگونه رو بر حرم و به سوی طفلان کنم رو به خیام غنچه های زرد و عطشان کنم
بهر سکینه دخترم قضیه عنوان کنم چه گویم از داغ غمت به خواهرم ابوالفضل
برادرم ابوالفضل
الهی بر سرشک این دو گوهرنازنین کرم نما سینه زنان و ذاکر دل غمین
عنایتی به کشور و به رهبر سرزمین کرامتی به شیعیان و جمله مسلمین
برات جبار به نگاه مادرم ابوالفضل
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
198.5K
واحد شلاقی حضرت اباالفضل
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نمنم به خروش آیم و هِقهِق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لبهای تو لبهای فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دلها همه مست رجز گاه به گاهت
هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه برپا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافلهسالار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر
ای قصۀ دست تو غمانگیز، برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر
برخیز! حسین آمده برخیز! برادر
عباسترین حیدر کرار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
216.3K
نوحه شب نهم محرم
قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل
قهرمان دشت بلا ، کیه پهلوان ابالفضل ۲
نام آنکه دارد بقا ، کیه مهربان ابالفضل۲
بر حسین توئی جسم و جان ، توئی جسم و جان ابالفضل۲
اسوهٔ جوانمردی و ، تو بر عاشقان ابالفضل۲
قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل
من به درگهت عمریه ، غلام توأم ابالفضل۲
مستم از می و گردش ، سبوی توأم ابالفضل۲
دلبرم تو باشی اسیر ،به خوی توأم ابالفضل۲
از اذل منم عاشقی ،به کوی تؤأم ابالفضل۲
قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل
کربلا ز ایثار تو _عجب آبرو گرفته ۲
علقمه ز پیگار تو ، عجب رنگ و بو گرفته۲
ماه شب خجالت کشید ، که از نو رو گرفته ۲
تا صفا غلامت شده ، از تو خو گرفته
قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل
شیر بیشهٔ کربلا ، تو باشی یا ابالفضل
آنکه گشته دستش جدا ، تو باشی یا ابالفضل
زیر تیغ بگفت یا اخا ، تو باشی یا ابالفضل
غرق و شد حسین در عزا ، توباشی یا ابالفضل
قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_
241.9K
نوحه شب نهم
درعزای دست ساقی،قاصدکها پرگرفتند
در کنار مَشک سقا،روضه ی اصغرگرفتند
علقمه دریای غم شد،روضه ی دست و علم شد
تازه داغ اکبرم شد۲
یاابوفاضل اباالفضل۳
----
چشم اودریای تیره،ازسرش ریزد ستاره
آبرویِ ساقیِ من،میچکدازمشک پاره
دیده ی مستش گرفتن،ای خدا دستش گرفتن
از حسین هَستش گرفتن۲
یاابوفاضل اباالفضل۲
------
میرسد از،دشت و صحرا،ناله ی ادرک اخایت
میرسد عِطرِ گل یاس ازکنارِ دست و پایت
ای شکسته فرق و سینه،ای به چشمت تیرکینه
میدهی بوی مدینه۲
یاابوفاضل اباالفضل۲
#شب_نهم
#حضرت_اباالفضل_ع_