eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📋جولان میده توی میدون داره فرمان میده با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جولان میده توی میدون داره فرمان میده پسر ابوتراب با شمشیرش دوباره به غائله پایان میده قدم میزنه توی میدون داره علم میزنه لشکر دشمن رو بهم میزنه سرنوشت جنگو رقم میزنه یل حیدر نسب، افتخار عرب، ای خدای ادب جان قمر رو زمین، یل اُم البنین، تویی شور آفرین جان " یاابالفضل یاابالفضل " @majmaozakerine پرچم داره توی دستاش عَلم و محکم داره میمنه تا میسره تو دستاشه میون معرکه ها سردمداره چقدر محشره وقت جنگش میگن خود حیدره یه سر و گردن از حریفش سره به تمام معنا یه جنگ آوره شیر نام آوره، یه تنه لشکره، از همه برتره جان امیر صف شکن، فاتح تن به تن، که شده عشق من جان " یاابالفضل یاابالفضل " عنوان داره خون حیدر تو رگاش جریان داره وقتی کشتی نجات حسین باشه میشه گفت عباس هم سکان داره چه باهیبته مثل باباش حیدر قَدَر قدرته ضربه ی شمشیرش چه پُر سرعته چی بگم در وصفش ته جرأته دست مشکل گشا، ساقی کربلا، به همه مقتدا جان بی‌حد و بی‌عدد، ذکرمه تا لحد، ابوفاضل مدد جان " یاابالفضل یاابالفضل " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
rasouli-roze_9.mp3
1.42M
|⇦•رفتی وبا رفتنت .. و توسل به حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی •✾• @majmaozakerine
|⇦•رفتی وبا رفتنت... و توسل به اباالفضل العباس سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر که اکبرِ من رفت بس که بلند است هِلهله به گمانم کوفه خبر دار شد که لشگرِ من رفت چِشمِ قشنگ تو سه شعبه ی مَسموم وای چه ها بر تو ای برادرِ من رفت خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت وای اباالفضل رفت، معجرِ من رفت رفتی با رفتن تو دستِ حرامی تا بغلِ گوشواره ی دخترِ من رفت طفل رَضیع مرا رباب کفن کرد فکر کنم دیده ی آب آورِ من رفت جانِ حسین، روی نیزه باش مراقب دیدی اگر که سمتِ حرمِ خواهر من رفت :علی اکبر لطیفیان دور اباالفضل ولی تَرپَتمه داغقیلمیشِ بدنی سن داغیلسان دا آخِر بیر قبر یِقان‌ ماخ بدنی ای منم ال توتانیم، اللرین، اللرد قالوب پیکرین هر تیکه اسی گور نجه هر یرده قالیب @majmaozakerine
شعر و آهنگ: اجرا: رسیدنش رو‌نسیم خبر رسونده به رود آب تا قبل از این این همه تشنه نبود الله اکبر میگه تا حرم آروم بگیره تا بدونن عباس زنده ست داره  سمت  فرات میره با دست عمو غرق آرامشه آب خشکی لب زخمیش، میشه خواهش آب قطره به قطره ی آب به قیمت خونشه آب سرمایه ی عزیز تر از جونشه الله اکبر زندگیشو کف دست میگیره با دل پر از امید سقا حالا سمت حرم میره دلشوره داره میره از قلب رباب تا خیمه داره کم کم،میرسه بوی آب پاشیده آب رو زمین جلوی پای عمو آب دلواپسه برا چشای عمو الله اکبر صدای عمو حبسه تو سینه با یه تن قطعه قطعه قامتش نقش زمینه مارو بی عمو کرده یک جرعه ی آب خیمه دیگه میبینه ماتم بی حساب
تو که می‌خواستی برا حرم سپر باشی باید از حال قلبم با خبر باشی ابالفضلی دلم قرصه اگر باشی میشه از داغ تو قدم کمون تنهام نذار داداش میون این همه زخم‌ زبون تنهام نذار داداش پاشو پشت و پناهم بلند شو تکیه گاهم حالا من چی بگم به دخترای چشم به راهم رو خاک افتادی و من زخماتو می‌بینم داری میری و من تنها و غمگینم ببین اشکامو پاک کردم با آستینم نمی‌ذارم که سمت تو بیان تا پیش تو باشم نمیدونم که برگردم حرم یا پیش تو باشم داری جون میدی کم کم دارم می‌میرم از غم میترسم برم‌و تنت بشه با نیزه درهم گرفتن از من امیدمو با نامردی حالا که دور خیمه ها نمیگردی چی به سر حرم میاد حساب کردی؟ حرومیا به فکر غارتن چشمت رو دور دیدن از الان دنبال جسارتن چشمت رو دور دیدن دلا شد بی قرار و برم تا خواهرا رو بگم جدا کنن گوشواره های دخترا رو
علیه السلام 🚩بند اول: پاشو اباالفضل، پاشو که جز تو سپاهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو که دیگه پناهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو که من تکیه گاهی ندارم پاشو اباالفضل، پاشو دوباره نگهدار علم رو پاشو اباالفضل، پاشو ببین حال و روز حرم رو پاشو اباالفضل، پاشو نسوزون دل دخترم رو کنارت، نمیتونم پاشم از جا نباشی، منم بیزارم از دنیا بلند شو، نگا کن، که افتادم از پا پاشو عباس من پاشو سردار لشکرم پاشو عباس من پاشو امید آخرم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من 🚩بند دوم: پاشو اباالفضل، که زور بازوی تو آبرومه پاشو اباالفضل، پاشو که دشمن دیگه پیش رومه پاشو اباالفضل، که خیمه ها بی تو کارش تمومه پاشو اباالفضل، از ماتمت قامت من خمیده پاشو اباالفضل، یک لحظه گریه امونم نمیده پاشو اباالفضل، پاشو که جونم به لبهام رسیده می بینی، فراق تو پیرم کرده می بینی، از این دنیا سیرم کرده می بینی، که داغت زمین گیرم کرده پاشو عباس من پاشو ای سایه ی سرم پاشو عباس من پاشو پاشو برادرم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من 🚩بند سوم: پاشو اباالفضل، پاشو ببین خواهرم بی قراره پاشو اباالفضل، توو خیمه واسه تو چشم انتظاره پاشو اباالفضل، که طفل شیرخوارم آروم نداره پاشو اباالفضل، میدونی که توو حرم قحط آبه پاشو اباالفضل، میدونی که توو دلم اضطرابه پاشو اباالفضل، میدونی بی تو غمم بی حسابه می بینم، که چشمات دریای خونه می بینی، به اشکام دشمن خندونه نباشی، تو این دشت، کی واسم میمونه پاشو عباس من پاشو ای یاس پرپرم پاشو عباس من پاشو ای تنها یاورم پاشو عباس من پاشو باهم بریم حرم پاشو عباس من شعر: ، ملودی: تهیه شده در
194.1K
نوحه شب نهم سکینه جان بیابنگرکه بابایت چه روآمد خمیده قامت وافتان وخیزان بی عمو آمد بگوبابامگرچون شدکه دستت برکمر داری پدرجانم چه پیش آمدکه اشک ازدیده می باری بگو بابای من علمدارت چه شد عموجانِ من آن سپهدارت چه شد عموجانم عمو عموجانم عمو سکینه جان دگرپشتم شکست ازداغ سردارم بگو بااهل خیمه برنمی گردد علمدارم عموجانِ غریبت را کنار علقمه کشتند تنِ بی دستِ سردارِ مرا درخونش آغشتند به فرق او زدندعمود آهنین کنار علقمه فتاده بر زمین عموجانم عمو عموجانم عمو دودستش شدقَلَم اَمّاعَلَم دردست بُبریده سرش ازگرز آهن پاره بودو تیربردیده اگرچه جسم عباسم به موج خون شناور بود ولی شرمندۀ اهل خیام و روی اصغر بود رسیده ازفراقِ اوجان برلبم که دیگرمیرود اسیری زینبم عموجانم عمو عموجانم عمو شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
235K
نوحه شب تاسوعا این که به سینه می زند کنار نهر علقمه حسین بی برادر است دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است این که به سینه میزند،کنارجسم پرپرش دست گرفته بر کمر، مقابل برادرش چه سان رودبه خیمه ها،خبردهدبه خواهرش این که خمیده قامتش به پیش دیده ی همه حسین بی برادر است فتاده مشک برزمین، بریده دست و پیکری به تیر زهرخورده ای، دریده چشم اطهری یاس بخون نشسته ای، برگ گل معطری نمود کام تشنه اش یزید را محاکمه حسین بی برادر است خبررسیدتاحرم،بگوچه شدبگوچه شد نه تشنه نیستیم ما،عموچه شدعمو چه شد همان که بودبهرما،همیشه آبرو چه شد به گوش اهل خیمه ها کسی که کرد زمزمه حسین بی برادر است کنار نهر علقمه، قیامتی به پا شده دودست ساقی حرم،زپیکرش جدا شده پر ازشمیم نَستَرن، هوای کربالا شده کسی که دید بعد او گرفته کار خاتمه حسین بی برادر است حسین راصدا زداز،سَریرِجانِ خسته اش به اونگاه کردبا،چشم بخون نشسته اش فدای شرحه شرحهٔ،دوبازوی شکسته اش دست گرفته بر کمر به پیش چشم فاطمه حسین بی برادر است حسین گر مدد کند، مدافع حرم شوم به عشق عمه زینبم،شبیه مادرم شوم نشان نماند ازتنم، عزیزومحترم شوم کسی که نیست دردلش زمرگ هیچ واهمه حسین بی برادر است شعر:زنده یادمحمد زمان گلدسته
237.2K
سینه زنی و زنجیرزنی حضرت اباالفضل(ع) ای یل دشت کربلا ابوفاضل مدد بودی تو کانون عطا ابوفاضل مدد با دل بشکسته ترا میکنم من صدا تا که دهی بهر مریض نسخه ایی یا دوا ای پسر ام بنین از تو خواهم شفا هر چه تو خواهی میدهد به یقین هم خدا فرمانده دشت بلا ابوفاضل مدد آمده ام بر در تو تا گداهی کنم به اشک دیده بلکه من دل ربایی کنم گدای درگهت شوم پادشاهی کنم حاشا در این سمت اگر بی حیایی کنم تو شاهی و منم گدا ابوفاضل مدد منصب سقایی حسین بر تو کرده عطا گفتا که فرمانده تویی داده دستت لوا گفتی که جان را بکنم بر برادر فدا در دم اخر تو حسین را نمودی صدا ای لقبت مشگل گشا ابوفاضل مدد آمده بالین تو با قامت خم حسین گفتا که خم شد کمرم با دو صد شوروشین سر بروی زانو گرفت ان شه عالمین گفتا نخواهد زندگی یا اخا این حسین قربانی دین خدا ابوفاضل مدد هر که گدایی تو کرد آبرو دار شده بر درت عنوانی گرفت تا به تو یار شده عشق تو شد تا به سرش جزء احرار شده صفاشده عاشق تو پس گرفتار شده ای که به هر دردی دوا ابوفاضل مدد
270.3K
سینه زنی حضرت اباالفضل(ع) فرمانده کل سپاه مسلمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس باشی سپهدار سپاه شاه دین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بر خیز و ای جان اخا بنما مرا یاری در این زمین پر بلا بنما علمداری افتاده ایی در خاک و خون با روی گلناری کی دیده اینگونه شهی را بی معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس در کربلا آب آور طفلان من بودی پشت و پناه و حافظی بر جان من بودی فرمانده و سر لشکر عطشان من بودی گشتی چرا تو غرقه خون نقش زمین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس پشت و پناهم بوده ایی اندر بر کافر دشمن هراس از تو نمود عباس نام آور از میمنه تا مِیْسَره شد تارو مار لشکر با تیغ حیدر میزدی بر قوم کین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس بانگ رسایت میرسید هر دم بگوش من میبرده صوت دل نشین از سر چو هوش من تکبیر تو از یک جهت این سو خروش من در کارزار مشرکین میکرد طنین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس رفتی ز داغ تو برادرجان شدم من پیر از این جهان و زندگانی گشته ام من سیر آخر زده تیغ عدو قلب حسین را تیر گشته صفاهم نوحه خوان بر تو معین عباس بر شه امین عباس _اهل یقین عباس
نوحه حضرت اباالفضل(ع) میر و سپهدار حرم،دلاورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل از چه کنی گریه به پیش نظرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل سرو بلند چمن آن دلاور بی قرین حماسه ساز معرکه یگانه و برترین گفتا ملک به هیبت و شجاعتت آفرین امیر و سقا به حرم آب آورم ابوالفضل برادرم ابوالفضل آمده ام دلاورا چه گشته پیشانی ات چه سان نموده غرق خون چهره ی نورانی ات چه گشته دستان علم گیر و توانایی ات چه شد که اینگونه تو را می نگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل لحظه ای برخیز و نما تو یاری ام برادر همت مردانه و غمگساری ام برادر خنده دون بود ز بی قراری ام برادر قامت تو به خاک و در برابرم برادر برادرم ابوالفضل برادرم پشت و پناه لشکرم بوده ای صاحب پرچم و علم دلاورم بوده ای ضیاء چشم زینب و اهل حرم بوده ای چه سان برم به خیمه سوز جگرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل بود دو بازوی جدا شرار جان حسین فرق شکسته ات کنون سوز نهان حسین میرود اکنون ز بدن تاب و توان حسین از غم تو شکسته پشت و کمرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل چگونه رو بر حرم و به سوی طفلان کنم رو به خیام غنچه های زرد و عطشان کنم بهر سکینه دخترم قضیه عنوان کنم چه گویم از داغ غمت به خواهرم ابوالفضل برادرم ابوالفضل الهی بر سرشک این دو گوهرنازنین کرم نما سینه زنان و ذاکر دل غمین عنایتی به کشور و به رهبر سرزمین کرامتی به شیعیان و جمله مسلمین برات جبار به نگاه مادرم ابوالفضل
198.5K
واحد شلاقی حضرت اباالفضل رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می‌خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم‌نم به خروش آیم و هِق‌هِق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب‌های تو لب‌های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل‌ها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» انگار که در علقمه غوغا شده آری خون‌بارترین واقعه برپا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله‌سالار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر ای قصۀ دست تو غم‌انگیز، برادر بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر برخیز! حسین آمده برخیز! برادر عباس‌ترین حیدر کرار نیامد «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
216.3K
‍ نوحه شب نهم محرم قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل قهرمان دشت بلا ، کیه پهلوان ابالفضل ۲ نام آنکه دارد بقا ، کیه مهربان ابالفضل۲ بر حسین توئی جسم و جان ، توئی جسم و جان ابالفضل۲ اسوهٔ جوانمردی و ، تو بر عاشقان ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل من به درگهت عمریه ، غلام توأم ابالفضل۲ مستم از می و گردش ، سبوی توأم ابالفضل۲ دلبرم تو باشی اسیر ،به خوی توأم ابالفضل۲ از اذل منم عاشقی ،به کوی تؤأم ابالفضل۲ قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل کربلا ز ایثار تو _عجب آبرو گرفته ۲ علقمه ز پیگار تو ، عجب رنگ و بو گرفته۲ ماه شب خجالت کشید ، که از نو رو گرفته ۲ تا صفا غلامت شده ، از تو خو گرفته قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شیر بیشهٔ کربلا ، تو باشی یا ابالفضل آنکه گشته دستش جدا ، تو‌ باشی یا ابالفضل زیر تیغ بگفت یا اخا ، تو باشی یا ابالفضل غرق و شد حسین در عزا ، توباشی یا ابالفضل قهرمان ابالفضل _جاودان ابالفضل شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
241.9K
نوحه شب نهم درعزای دست ساقی،قاصدکها پرگرفتند در کنار مَشک سقا،روضه ی اصغرگرفتند علقمه دریای غم شد،روضه ی دست و علم شد تازه داغ اکبرم شد۲ یاابوفاضل اباالفضل۳ ---- چشم اودریای تیره،ازسرش ریزد ستاره آبرویِ ساقیِ من،میچکدازمشک پاره دیده ی مستش گرفتن،ای خدا دستش گرفتن از حسین هَستش گرفتن۲ یاابوفاضل اباالفضل۲ ------ میرسد از،دشت و صحرا،ناله ی ادرک اخایت میرسد عِطرِ گل یاس ازکنارِ دست و پایت ای شکسته فرق و سینه،ای به چشمت تیرکینه میدهی بوی مدینه۲ یاابوفاضل اباالفضل۲
🏴بند اول: ای ساقی لشکر، ای میر و علمدار پاشو از نگاهم، درد و غم رو بردار از داغ تو دنیا، رو سرم شد آوار آه، قلبم مثل چشمات غرق خونه آه، حسین بی تو زنده نمیمونه آه، ببین بزم شادی تو میدونه دشمن شده خندون با اشک چشام، پاشو عباس الان فقط از تو، خودت رو میخوام، پاشو عباس دیگه نمونده هیچکی جز تو برام، پاشو عباس آه و واویلا، آه و واویلا ابوفاضل 🏴بند دوم: ای سقای خیمه، شد مشک تو پاره هر طفلی برای تو چشم انتظاره میگن که عموجون رفته آب بیاره آه، رباب چشم به راهِ مشکِ آبه آه، از تشنگی اصغر نمی خوابه آه، رقیه واسه ی تو بی تابه بشنو ببین تو گوشمه یه صدای محزونی پاشو ببین زهرا رسیده با چشم بارونی میگه فداتشم که چشای ماهت شده خونی آه و واویلا، آه و واویلا ابوفاضل 🏴بند سوم: ای غلطیده در خون، ای صد پاره پیکر وای پشتم شکسته، از داغت برادر صحرا پیش چشمام، شد غوغای محشر آه، چاره ای نیست واسه بردنِ تو آه، چه قده کم شده از تنِ تو آه، میکُشه زینبو دیدنه تو میذارمت اینجا با چشم ترم، علمدارم تو نیستی که میره رو نیزه سرم، علمدارم میرن حرومی ها به سمت حرم، علمدارم آه و واویلا، آه و واویلا ابوفاضل شعر: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن) سبک:
🏴بند اول: عباس، ای علوی تبار کوهِ، جنم و اقتدار خشم و، برق نگاهِ تو تیزه، شبیه ذوالفقار طوفان اباالفضل، مرد مردان اباالفضل ساقی لشکر، شیر میدان اباالفضل کرّار اباالفضل، سر و سردار اباالفضل خدای غیرت، ای علمدار حسین تا لحظه ی شهادت، وفاداره حسین تویی تنها سپاه و هواداره حسین یا اباالفضل یا مولا 🏴بند دوم: عباس، معنیِ مرحمت هستی، لایق منقبت ساقی، ای آخره مرام ایول، داری تو معرفت محشر اباالفضل، خوده حیدر اباالفضل فخر میفروشه، به تو مادر اباالفضل آقا اباالفضل، یل و سقا ابالفضل تو مه سیمایی و ملقب به قمر و حامیِ ظُعَیْنه ابوالقِربه قمر رجزخونی و تاج سره کعبه قمر یا اباالفضل یا مولا 🏴بند سوم: عباس، شاه و ارباب من شور و، مستیِ ناب من هر وقت، که زدمت صدا مولا، دادی جواب من جانم اباالفضل، ضربانم اباالفضل اسم تو میده، هیجانم اباالفضل یارم اباالفضل، کس و کارم اباالفضل به پای عشقت عمریه سینه زنم شده وقف عزای تو این جون و تنم تو آقامی و واست اویس قرنم یا اباالفضل یا مولا 😍 : یاحسین(طاها تحقیقی) : سعید همرنگ
🏴بند اول: صاحب علم پاشو پشت و پناه من قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من تا جسم تو کم شد دیگه کم‌ شد سپاه من چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن پاشو ببین با چشم گریون همه تو خیمه ها هراسون گره زدن به معجراشون 🏴بند دوم: دست بریدت رو دیدم سر راهم پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم دشمنا میخندن به اشک چشای من میسوزه علقمه از سوز صدای من دیگه نمونده راه چاره برای من تو رو تو خاک و خون که دیدم خدا میدونه چی کشیدم کنار پیکرت خمیدم 🏴بند سوم: ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست عزیز برادرم بلند شو امید خواهرم بلند شو تموم لشکرم بلند شو : حسین نوری : محمدرضا محمدی و احسان نوری ➖➖➖➖➖➖
(سبک ثابت ده شب) بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب) صاحب عزای محرم‌ها، سرت سلامت سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت برای خون گریه کردن‌هات، بمیرم آقا (سرت سلامت ۲) توو این شبهای پریشونی، آقا جانم توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم کجا داری نوحه می‌خونی، آقا جانم یوسف تنهای زهرا یه سر بیا امشب اینجا قدم بذار رو چشم ما بند2⃣ خون از چشام داره میباره پاشو ابالفضل اهل حرم بی علمداره پاشو ابالفضل دشمن واسه غارت خیمه حیا نداره (پاشو ابالفضل ۲) زینب تو خیمه پریشونه پاشو داداش چشم رباب غرق بارونه پاشو داداش رقیه از غصه دلخونه پاشو داداش بالا سرت مُردم مُردم زخم زبون خوردم مردم هی اسمتو بردم مردم بند3⃣ دلشوره توی حرم افتاد پاشو ابالفضل افتادی و خواهرم افتاد پاشو ابالفضل تا از روی مرکب افتادی لشکرم افتاد (پاشو ابالفضل ۲) میبینی حال خرابم رو پاشو داداش نگاه پر اضطرابم رو پاشو داداش چرا نمیدی جوابم رو پاشو داداش دارم میمیرم از این غم نموند واسه زینب محرم آب شد تنت از این ماتم شعر: سبک: شعر بند ثابت امام زمانی:
🔶 🔶 🔶 سلام ای به خون خفته ماه حسین سلام ای فدایی راه حسین پناه حسین تکیه گاه حسین سپاه حسین سلام ای تشنه سلام ای سقا سلام ای آقای شب تاسوعا ای فارس العرب ای فاطمی نسب سردار با ادب 🔶سقای تشنه لب به میدان جنگی اگر شر ز شیر ولی بین سجاده ای سر به زیر تو عباسی الحق نداری نظیر امیر دلیر شکوه نامت زمان را لرزاند قدم های تو آسمان را لرزاند نگاهت یعنی فرار لشکر دو ابرویت آقا مثال حیدر چه قد و قامتی وه چه نجابتی الحق قیامتی 🔶سقای تشنه لب مزن پیش چشمان من دست و پا دوباره صدایم بزن یا اخا غمت می کشد قبل قاتل مرا مرو با وفا پس از تو دیگر شدم بی یاور شدم بی آب اور شدم بی لشکر ببین می خندد به غم های من به سوی خیمه هاست نگاه لشکر بند دلم گسست عباس من غمت پشت مرا شکست 🔶سقای تشنه لب