#حضرت_زینب_علیها_السلام
#شب_جمعه
◼️ ویژه شب جمعه، شب زیارتی سیدالشهدا علیه السلام
◼️ زینب جان !
وقتی که دیدی حسینم تنها شده و دیگر یاری برایش نمانده ، به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...
در روز های آخر عمر شریف صدیقه کبری علیها السلام بود، که اسماء می گوید:
فاطمه زهرا سلام الله علیها مرا طلبید و بعضی از وصایا را به من سفارش نمود. سپس رو به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام کرد و فرمود :
يا قرتا عيني،إن أمكما مريضة،اذهبا إلى روضة جدكما و ادعوا لها. و قبّلتهما و بكت
▪️ای نور دو دیده ام! مادرتان بیمار است؛ بر سر مزار جدّتان روید و برای او دعا کنید.
سپس آن دو را بوسید و گریه کرد.
فنظرت إلى الحسين عليه السّلام نظر حسرى و تأوّهت
▪️واز روی حسرت نگاهی به امام حسین علیه السلام انداخت و آهی کشید.
ثم ودّعت زينب و أم كلثوم و قالت لزينب:لما صار أخيك الحسين عليه السّلام في كربلاء وحيدا فريدا،قبّلي حلقومه نيابة عني.
▪️سپس با زینب کبری و ام کلثوم علیهما السلام وداع کرد و به زینب کبری علیها السلام فرمود :
وقتی که دیدی برادرت حسین علیه السلام در کربلا تنها مانده و یار و یاوری ندارد؛ پس در آن موقع به نیابت از من زیر گلویش را ببوس.
📚 لوامع الانوار ص٩٩
#مقتل
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین