eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴بند اول: ای میدان دار کربلا، یا قاسم بن الحسن میوه ی قلب مجتبی، یا قاسم بن الحسن سرباز دین و ولایت، یا قاسم بن الحسن فدائیه ی خون خدا، یا قاسم بن الحسن رفتی تو، قلب دشمنا، آقا بی واهمه با یه سر بندِ سبز لبیک یا فاطمه ازرقو کشتی به نسلش، دادی تو خاتمه نوه ی یل خیبر پهلوون و دلاور وقتی که میری میدون به پا میکنی محشر یا قاسم بن الحسن 🏴بند دوم: یل حماسه آفرین، یا قاسم بن الحسن ماه نشسته بر زمین، یا قاسم بن الحسن پیش تو بهتر از عسل، یا قاسم بن الحسن شهادتِ تو راه دین، یا قاسم بن الحسن دلبر و آروم دل و، یاوره اربابی تو امید اهل حرم، حامی اصحابی میدرخشی مثل یه ماه، تو نور مهتابی نوجوون دلاور حریف صدتا لشکر چه قده شبیهی به جوونی های حیدر یا قاسم بن الحسن 🏴بند سوم: تو جنگجوی با وقاری، یا قاسم بن الحسن برا حسین افتخاری، یا قاسم بن الحسن ای پسر شیر جمل، یا قاسم بن الحسن از مجتبی یادگاری، یا قاسم بن الحسن خشم تو، مثل ذوالفقار، برّندس ضربه هاش وقتی تو، میدون میزنی، حریفت رو صداش دشمنت، ترس و واهمه، می باره از نگاش امیر با صلابت کوه شوکت و هیبت میجوشه توی رگ هات مردونگی و غیرت یا قاسم بن الحسن 🎵📝: (طاها تحقیقی)
🏴بند اول: شیره شکار حسن ای ذوالفقار حسن یاد آوره جمل و آیینه دارِ حسن یا قاسم بن الحسن، نوجوون بی بدل یا قاسم بن الحسن، خشم تو تیغِ اجل گفتی به خونِ خدا، شهادت و جنگیدن یا قاسم بن الحسن، برات احلی مِنْ عسل تو محشری و از همه سرا سری و بهترین و برتری و، قاسم تو گوهری و از تبار حیدری و یک تنه یه لشکری و، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🏴بند دوم: ای ضربان حسین آرام جان حسین حسن‌ کرب و بلا روح و روان حسین یا قاسم بن الحسن، داماد خون خدا یا قاسم بن الحسن، جنگاورِ کربلا قهرمان بی رقیب، هستی استاد فنون یا قاسم بن الحسن، مثل بابات مجتبی تو صف شکنی، آینه ی امام حسنی هر یَلو زمین میزنی، قاسم تو پهلوونی، وقتی که رجز میخونی قلب کفرو می سوزونی، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🏴بند سوم: یل نامی و قَدَر چه قده داری جگر ای بچه شیره حسن شاگرد رزم قمر یا قاسم بن الحسن، دلاوره با وقار یا قاسم بن الحسن، آیه آیه اقتدار توی میدون نبرد، وقتی غضب میکنی یا قاسم بن الحسن، میکنه دشمن فرار دم اجلی، اکبره یلِ جملی افتخار آل علی، قاسم میگم علنی، عشق معنویِ منی تو کریم و ذوالمننی، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🎵📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن)
🏴بند اول: زود اومدم اما از مرکبا دیر تر قاسم تو اکبرتر شدی من هم شدم پیرتر اونجا زمین گیر بودم و اینجا زمین گیر تر خون دلهاتو ریختی توی خودت عمو داغ باباتو ریختی توی خودت عمو اربا ارباتو ریختی توی خودت عمو شبیه قلب مجتبایی اومد سرت عجب بلایی از زیر پوست جدا جدایی 🏴بند دوم: چی شد تنت قاسم کو استخونات کو پهلو به مادر میزنی با زخمای پهلو شکسته نه باید بگم که خورد شده بازو حالا تو با مادر همدردی مثه بابات توی نوجوونی هم مردی مثه بابات سینه ات رو از روضه پر کردی مثه بابات چقد شدی شبیه بابات میریزه خون از کنج لبهات عمو فدای قدو بالات 🏴بند سوم: میگیرمت قاسم کم کم تو آغوشم زخمات نمیذاره بیای محکم تو آغوشم گرفتمت عمو مث جونم تو آغوشم باید که تورو خیلی آروم بلند کنم اهلی من عسل رو مثل موم بلند کنم با اینکه نا نداره زانوم بلند کنم ببخش که بوریا ندارم حتی دیگه عبا ندارم برای رفتن پا ندارم : احسان نوری : محمدرضا محمدی و احسان نوری ➖➖➖➖➖➖➖➖
✨💫✨💫✨💫 💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫 💫✨💫 ✨💫 💫 برای: سبک: متن: به قلم: (منتظر) مشهد 💫✨💫✨💫✨💫 بند۱  سینه زن ها رو کنید امشب که آقا، قاسمه" کربلای سینه زن های حسن با قاسمه" یادمون باشه اگه روزی بقیع رو ساختیم" ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسمه" میخونم ... ای حُسن خونه ی حسن یا قاسم" میخونم ... تویی مشکل گشای من یا قاسم" میخونم ... ابنِ اِبنِ ابو الحسن یا قاسم" ششمین شبه ماه محرم اومده محزونیم امشب و از غم های قاسم بن حسن میخونیم ///وای از این غمت، یا قاسم/// 💫✨💫✨💫✨💫 بند ۲ اذن جنگم بده تا جلب رضای تو کنم" خودمو لایق دیدار خدای تو کنم" پدرم وقتی که بود بهم وصیت کرده جون ناقابلمو من به فدای تو گنم" میدونم ... ملاحظه میکنی تو واسه ی من میدونم ... امانتم دست تو از بابام حسن میدونم ... عاقبت کار و تو جنگ تن به تن مرگ شیرین تره از عسل تو نگاه من، باور کن این وصیت بابامه، داداشت حسن، باور کن ///وای از این غمت، یا قاسم/// 💫✨💫✨💫✨💫 ✦•━━━━━━✦❖✦━━━━━‌‌‎‎‎‎‌•✦
🌾 🌾 🌾 غم چشم من السلام علیک غریب وطن السلام علیک امامم حسن السلام علیک حسن یا حسن سلامم بر تو، عزیز حیدر سلام ای سرداری که شد بی لشکر ای فاتح جمل نامت شد از ازل اهلا من العسل 🌾لبیک یا حسن (حالا از ازبان قاسم بشنوید؛ نجمه اومد دید قاسمش یه گوشه نشسته زانو بغل گرفته... گفت چه خبره؛) در این خیمه بی تاب و درمانده ام    حدیث غمت را عمو خوانده ام علی اکبرت رفته من مانده ام عمو ای عمو، عمو ای عمو عمو شمیری بده در چنگم شبیه سردار جمل می جنگم رسیده وقته فرار لشکر منم فرزند امیر خیبر    ای فاتح جمل نامت شد از ازل اهلا من العسل 🌾لبیک یا حسن (حالا جواب عمو رو بشنو،این عمو به برادرزاده چی میگه) عزیز برادر عمو را ببین مرا می کشد دیدنت اینچنین نکش پای خود را بروی زمین آخ، عمو ای عمو سرو دست تو چرا گلگون است بروی لبهای تو عسل یا خون است تو را باید برد برای نجمه رسیده موسم عزای نجمه بیچاره مادرت افتاده پیکرت آمد چه بر سرت 🌾لبیک یا حسین
🏴بند اول: ای میدان دار کربلا، یا قاسم بن الحسن میوه ی قلب مجتبی، یا قاسم بن الحسن سرباز دین و ولایت، یا قاسم بن الحسن فدائیه ی خون خدا، یا قاسم بن الحسن رفتی تو، قلب دشمنا، آقا بی واهمه با یه سر بندِ سبز لبیک یا فاطمه ازرقو کشتی به نسلش، دادی تو خاتمه نوه ی یل خیبر پهلوون و دلاور وقتی که میری میدون به پا میکنی محشر یا قاسم بن الحسن 🏴بند دوم: یل حماسه آفرین، یا قاسم بن الحسن ماه نشسته بر زمین، یا قاسم بن الحسن پیش تو بهتر از عسل، یا قاسم بن الحسن شهادتِ تو راه دین، یا قاسم بن الحسن دلبر و آروم دل و، یاوره اربابی تو امید اهل حرم، حامی اصحابی میدرخشی مثل یه ماه، تو نور مهتابی نوجوون دلاور حریف صدتا لشکر چه قده شبیهی به جوونی های حیدر یا قاسم بن الحسن 🏴بند سوم: تو جنگجوی با وقاری، یا قاسم بن الحسن برا حسین افتخاری، یا قاسم بن الحسن ای پسر شیر جمل، یا قاسم بن الحسن از مجتبی یادگاری، یا قاسم بن الحسن خشم تو، مثل ذوالفقار، برّندس ضربه هاش وقتی تو، میدون میزنی، حریفت رو صداش دشمنت، ترس و واهمه، می باره از نگاش امیر با صلابت کوه شوکت و هیبت میجوشه توی رگ هات مردونگی و غیرت یا قاسم بن الحسن 🎵📝: (طاها تحقیقی)
🏴بند اول: شیره شکار حسن ای ذوالفقار حسن یاد آوره جمل و آیینه دارِ حسن یا قاسم بن الحسن، نوجوون بی بدل یا قاسم بن الحسن، خشم تو تیغِ اجل گفتی به خونِ خدا، شهادت و جنگیدن یا قاسم بن الحسن، برات احلی مِنْ عسل تو محشری و از همه سرا سری و بهترین و برتری و، قاسم تو گوهری و از تبار حیدری و یک تنه یه لشکری و، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🏴بند دوم: ای ضربان حسین آرام جان حسین حسن‌ کرب و بلا روح و روان حسین یا قاسم بن الحسن، داماد خون خدا یا قاسم بن الحسن، جنگاورِ کربلا قهرمان بی رقیب، هستی استاد فنون یا قاسم بن الحسن، مثل بابات مجتبی تو صف شکنی، آینه ی امام حسنی هر یَلو زمین میزنی، قاسم تو پهلوونی، وقتی که رجز میخونی قلب کفرو می سوزونی، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🏴بند سوم: یل نامی و قَدَر چه قده داری جگر ای بچه شیره حسن شاگرد رزم قمر یا قاسم بن الحسن، دلاوره با وقار یا قاسم بن الحسن، آیه آیه اقتدار توی میدون نبرد، وقتی غضب میکنی یا قاسم بن الحسن، میکنه دشمن فرار دم اجلی، اکبره یلِ جملی افتخار آل علی، قاسم میگم علنی، عشق معنویِ منی تو کریم و ذوالمننی، قاسم یا قاسم مدد یا قاسم 🎵📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن)
✨💫✨💫✨💫 💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫 💫✨💫 ✨💫 💫 برای: سبک: متن: به قلم: (منتظر) مشهد 💫✨💫✨💫✨💫 بند۱  سینه زن ها رو کنید امشب که آقا، قاسمه" کربلای سینه زن های حسن با قاسمه" یادمون باشه اگه روزی بقیع رو ساختیم" ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسمه" میخونم ... ای حُسن خونه ی حسن یا قاسم" میخونم ... تویی مشکل گشای من یا قاسم" میخونم ... ابنِ اِبنِ ابو الحسن یا قاسم" ششمین شبه ماه محرم اومده محزونیم امشب و از غم های قاسم بن حسن میخونیم ///وای از این غمت، یا قاسم/// 💫✨💫✨💫✨💫 بند ۲ اذن جنگم بده تا جلب رضای تو کنم" خودمو لایق دیدار خدای تو کنم" پدرم وقتی که بود بهم وصیت کرده جون ناقابلمو من به فدای تو گنم" میدونم ... ملاحظه میکنی تو واسه ی من میدونم ... امانتم دست تو از بابام حسن میدونم ... عاقبت کار و تو جنگ تن به تن مرگ شیرین تره از عسل تو نگاه من، باور کن این وصیت بابامه، داداشت حسن، باور کن ///وای از این غمت، یا قاسم/// 💫✨💫✨💫✨💫 ✦•━━━━━━✦❖✦━━━━━‌‌‎‎‎‎‌•✦
محرم برایت دست-خطی با دلِ مضطر فرستاده به عشقت مجتبی(ع) قربانیِ دیگر فرستاده نگاهت کرد؛ «لا یومَ کیومَک» خواند در بستر برایت غصه خورد و اشکِ چشم تر فرستاده کشیدی آه و خواندی متن بازوبند قاسم(ع) را حسن(ع) عشقِ خودش را مثل یک مادر فرستاده در آغوشش گرفتی، عاشقانه گریه می کردید یتیمش را برادر با همه باور فرستاده روانه کرده قاسم(ع) را به یاری تو! در واقع- -به قلب دشمنانت نیزه و خنجر فرستاده رجزهای لب قاسم(ع) تداعی کرده صفين را برایت هدیه ای با خصلتِ حیدر فرستاده عجب فرماندهی کرده به یاریِ سپاه تو چه سربازِ به نام و یاوری محشر فرستاده «أنا ابن المجتبی» گفت و گمانم دشمنت میگفت حسین(ع) اینبار جای یک نفر؛ لشکر فرستاده برای ازرق شامی(لع) گمانم شمر(لع) هر لحظه برای کشتنش یک نيزهٔ بهتر فرستاده زمین خورد و تمام دشت را طعم عسل برداشت برایش آب کوثر شخص ِ پیغمبر(ص) فرستاده!
مناجات شب ششم .مسجد.شریفی.m4a
زمان: حجم: 8.89M
ای پادشاه انس وجان برگرد آقا.. به نام خدا ~~~~~~~~~~~ ای پادشــاه انس و جان ، برگرد آقا آرام جـان عاشقــان ، بـرگــرد آقا تاکی بسوزم در فراقت، طاقتم نیست از این جــدایی الامـان ، برگــرد آقا تا کی بگردم کو به کو در جستجویت تا کی بمــانی بی نشــان ؟ برگـرد آقا ای یار مظلــومان عــالم ، یابن زهـرا آه ای امیـــد بی کسـان ، برگرد آقا با استـغــاثـه نــام تو وِردِ زبــانــم نامت شــده آرام جــان برگـــرد آقا امشب بیــا از محفــل ما هم گــذر کن ای شمــع جمــع این جهــان برگرد آقا آقا بریز از جام قاسم ، جرعه جرعه شهد عــسل در جـانمان ، برگرد آقا ~~~~~~~~~~ رقیه سعیدی (کیمیا)
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام چشم هایت حدیث مهجوری مثل زهرا تو سرِّ مستوری آیه در آیه نور علی نوری از پلیدی هر آینه دوری تو و یک کهکشان فداکاری سیزده ساله میر و سرداری چون پدر صورتت تماشایی ست چهره ات آفتاب زهرایی ست دل بخشنده ی تو دریایی ست شهره ات تا همیشه آقایی ست وقت احسان شبیه بارانی چون پدر عزت کریمانی بین سرها سری به تنهایی تو خودت لشکری به تنهایی حیدر دیگری به تنهایی شمس روشنگری به تنهایی برندار از رخت نقاب آقا می شود شمس در عذاب آقا می روی کاش که زمین نخوری مثل کوچه تو هم کمین نخوری سنگ بر صفحه ی جبین نخوری زیر سم ستور چین نخوری مادرت بین خیمه خون جگر است نازکی تن تو درد سر است کوچه وا شد برای کشتن تو چند تا نیزه رفته در تن تو؟ رد تیغ است دور گردن تو شده گرد و غبار جوشن تو شده جانت اسیر مرکب ها تن تو مانده زیر مرکب ها ناگهان رفت تیغ ها بالا برد یک نیزه ای تو را بالا رفت از پهلوی تو تا بالا پیکرت رفت بی هوا بالا خوب مهمان شدی عزیز من تیر باران شدی عزیز من کوفه در تو مدینه را می دید هر که زد ضربه ای به تو خندید تن بی جوشنت ز هم پاشید بدنت روی نیزه ها چرخید چه سبک گشته پیکرت حالا قد کشیدی ز نعل مرکب ها واشده بند بند پیکر تو می چکد خون ز پای تا سر تو شده تکثیر جسم پرپر تو چه شکافی ست روی حنجر تو نازنینم ببین مرا کشتی پا نکش بر زمین مرا کشتی
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش حسن کردی