eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسین ستوده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی قرارم بی قرار روزایی که نیستی کنارم بی‌قرارم مگه دلخوشیم به جز شما دارم .. غم میباره تو نگاهت کسی نیست چشم به راهت .. اگرم میزنیم آقا جون ما صدات واسه دلتنگی نبوده بمیرم برات.. به فرق خونی حیدر و پهلوی زهرا به اشک زینب و دستای حضرت سقا.. به اشکای سه ساله قسم بیا بیا آقا «بعلی بعلی بعلی عجل لولیک الفرج» تو شب قدر آقا جون یه دست بکش به چشمای خیس و تو شب قدر بیا و برام یه کربیلا بنویس و تو شب قدر .. اینه کل خواهشم دیگه اونی بشم که آقا تو میخواهی تا فدای تو شم یک شبم قدمت رو بذار آقا جون رو چشمم .. دوباره این شبا اشک میریزی غریبونه دوباره توکوچه آقا جون رد خونه.. دوباره زینب امن یجیب داره میخونه «بعلی بعلی بعلی عجل لولیک الفرج » وصیت آخرمه عباسم بیا بشین جون تو و زینب من نذار بشه زار و غمین .. میترسم عباسم از اشکای غربت زینب تا به الآن هیچکسی ندیده قامت زینب... به کوچه گردیم انداختی حسین برام عجب روزی ساختی حسین …!! قرارمون نبود زینبت آواره بشه قرارمون نبود چادرت …!! سرپیری دم دروازه گرفتارشدم سرپیری هدف ساز و دف و تار شدم .. سرپیری هیچ عزیزی نشد اینقدر .. آقای کربلا کاری کن که خواهرت برگرده کربلا .. آقای کربلا کاری کن که نوکرت برگرده کربلا .. اصلا می‌شنوی صدامو اصلا میبینی گریه هامو بیا دونه به دونه بشمارم غمامو .. بیا یکم بشین کنارم پناه دل بی‌قرارم توزندگیم به جز تو هیچ کیو ندارم .. آقای کربلا کاری کن که نوکرت برگرده کربلا» یکی اینجا دلش تنگه اونجا رو نمی‌دونم .. قبلا منو دوست داشتی حالا رو نمی‌دونم.. داره از طرفم فطروس توی کربلا میگرده.. کی الان جای من آقا ضریحت رو بغل کرده .. «آقای کربلا کاری کن که نوکرت برگرده کربلا » @majmazakerinee
اشعار امام زمان(عج) - پیشواز محرم فقط ز نرگس چشمت نگاه می خواهم به قدر یک ، دو ، سه لحظه پناه می خواهم شبیه برکه ی کوچک که دور افتاده است برای قاب دلم عکس ماه می خواهم میان راه وصالت همیشه سر گردان شب چهلم عهد است ، راه می خواهم! صدای ماه محرم به گوشها خورده است ز دست های تو شال سیاه می خواهم دم محرم و آقا کمی دعایم کن... دعای خیر و کمی سوز و آه می خواهم از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم پيشتر از آن ظهورت را دمادم خواستم هر زمان هم رخصت سينه زدن مي خواستم پشت بندش ديده اي از اشک زمزم خواستم خواستم در اين عزاداري بساطي جور را تا که خرج تو شوم رزقي فراهم خواستم صبح گريه مي کني تا شب، و شب تا صبح را گريه کردن را شبيه تو دمادم خواستم ديده اي خندان نخواهد ديد لب هاي مرا شاد بودن را هم از شکرانه غم خواستم تا عزاداران جدت را بگريانم ز تو روضه و شعر و گريز و نوحه و دم خواستم چون شهيدان در رکاب تو شهادت را ولي روي دامان تو در خط مقدم خواستم تو عزاداري و در اين روزها غرق غمي از سر شرمندگي بوده اگر کم خواستم تا که امضاي تو زينت بخش طومارم شود غير اشک و گريه از تو کربلا هم خواستم محمد بياباني
غصه وغم ،اشک وماتم رابه من دادی حسین- غصه وغم ،اشک وماتم رابه من دادی حسین بهترین های دوعالم را به من دادی حسین یازده ماه است کارم را معطل کرده ام خوب شد ماه محرم را به من دادی حسین هرزمان دم میدهم یعنی زتو دم میزنم نیستم عیسی ولی دم را به من دادی حسین خانه زاد کربلایم خانه ات اباد باد خانه ام آباد شد غم را به من دادی حسین پیش ختم الانبیا و پیش ختم الاوصیا همنشینی دوخاتم را به من دادی حسین من محرم تامحرم فطرس این خانه ام بال من افتاد بالم را به من دادی حسین من حسینیه شدم رخت سیاهم پرچمت ای به قربانت که پرچم را به من دادی حسین کار باباران ندارم گریه هایم رانگیر بهتراز باران زمزم را به من دادی حسین ریزه خواران محرم سفره دارعالمند سفره های چند حاتم را به من دادی حسین من کنار سفره های روضه ات ادم شدم توبه مقبول آدم را به من دادی حسین سررسید از حکایات من ودلبر من تا چه آید وسط دشت بلا برسرمن این زمینی است که فرمود مادر من کربلا جای تو و جای حسین دخترمن من قسم خوردم از شوق تو پرپر بزنم اگرامروز کنار نفس یارم هست همچنان کوه بدنبال علمدارم هست لشکر هاشمیان در پی هرکارم هست لطفشان درهمه خوابم بیدارم هست ترسم اوقات خوشم تار شود تو نباشی به خدا کار دلم زارشود اگر امروز رکابم شده زانوی قمر روی اکبرشده ماه شب من تا به سحر سینه قاسم تو گشته برایم چوسپر نیست دورروبرم از چشم پراز فتنه خبر ماه نیمه نشده خسته و دلگیر شوم هم صدای غم و هم ناله زنجیر شوم چند روزی نشده شام دلم تار شود غصه عالم و آدم به سرم بار شود اکبرت در نظر نیزه گرفتار شود تیرهم مدعی چشم علمدار شود پای من را زسرکوی تو دلبر ببرند ماه نیمه نشده از بدنت سرببرند
مناجات شب ششم .مسجد.شریفی.m4a
زمان: حجم: 8.89M
ای پادشاه انس وجان برگرد آقا.. به نام خدا ~~~~~~~~~~~ ای پادشــاه انس و جان ، برگرد آقا آرام جـان عاشقــان ، بـرگــرد آقا تاکی بسوزم در فراقت، طاقتم نیست از این جــدایی الامـان ، برگــرد آقا تا کی بگردم کو به کو در جستجویت تا کی بمــانی بی نشــان ؟ برگـرد آقا ای یار مظلــومان عــالم ، یابن زهـرا آه ای امیـــد بی کسـان ، برگرد آقا با استـغــاثـه نــام تو وِردِ زبــانــم نامت شــده آرام جــان برگـــرد آقا امشب بیــا از محفــل ما هم گــذر کن ای شمــع جمــع این جهــان برگرد آقا آقا بریز از جام قاسم ، جرعه جرعه شهد عــسل در جـانمان ، برگرد آقا ~~~~~~~~~~ رقیه سعیدی (کیمیا)
اشعار امام زمان(عج) - پیشواز محرم فقط ز نرگس چشمت نگاه می خواهم به قدر یک ، دو ، سه لحظه پناه می خواهم شبیه برکه ی کوچک که دور افتاده است برای قاب دلم عکس ماه می خواهم میان راه وصالت همیشه سر گردان شب چهلم عهد است ، راه می خواهم! صدای ماه محرم به گوشها خورده است ز دست های تو شال سیاه می خواهم دم محرم و آقا کمی دعایم کن... دعای خیر و کمی سوز و آه می خواهم از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم پيشتر از آن ظهورت را دمادم خواستم هر زمان هم رخصت سينه زدن مي خواستم پشت بندش ديده اي از اشک زمزم خواستم خواستم در اين عزاداري بساطي جور را تا که خرج تو شوم رزقي فراهم خواستم صبح گريه مي کني تا شب، و شب تا صبح را گريه کردن را شبيه تو دمادم خواستم ديده اي خندان نخواهد ديد لب هاي مرا شاد بودن را هم از شکرانه غم خواستم تا عزاداران جدت را بگريانم ز تو روضه و شعر و گريز و نوحه و دم خواستم چون شهيدان در رکاب تو شهادت را ولي روي دامان تو در خط مقدم خواستم تو عزاداري و در اين روزها غرق غمي از سر شرمندگي بوده اگر کم خواستم تا که امضاي تو زينت بخش طومارم شود غير اشک و گريه از تو کربلا هم خواستم محمد بياباني
مناجات و گریز به روضه حضرت علی اصغر علیه السلام تا گناه آمد زمینم زد، دلم را غم گرفت مادری از راه آمد، دست من را هم گرفت روزگاری چشم هایم زمزمی از اشک بود از دو چشمم اشک را، این معصیت کم کم گرفت توبه ام توبه نشد، اما تو راهم داده ای بین خوبان خدا، چشم تو من را هم گرفت مطمئنم آدم از گریه به جایی می رسد اشک ارثی بود که ذریه ی آدم گرفت من به شوق دیدن روی تو ای حسن تمام مرگ را در لحظه ی مردن بغل خواهم گرفت دست شستم از همه دنیا و دل بستم به تو دست عباس آمد و روی سرم پرچم گرفت گم نخواهد کرد راه بندگی را هر کسی یک نخ از پرچم سیاه روضه را محکم گرفت مطمئنا مادرت زهرا دعایش می کند هر کسی اسم تو را یک بار حتی دم گرفت عاقبت یک روز از داغ تو من جان میدم چند خط از مقتلت را خواندم و قلبم گرفت ناگهان تیر آمد و زیر گلو را ناز کرد ناله از عرش خدا آمد، دل عالم گرفت... وحید محمدی اسفند ۱۴۰۳ @sabkeshermoharam
۱۴۰۳ 🎤 @majmazakerinee 〰〰〰〰〰〰〰 تمام عالم این شب‌ها پریشان أباالفضل است دلم تنگِ نشستن زیرِ ایوانِ أباالفضل است مسیرِ قرب می‌خواهی، برو از شارع‌ُالعبّاس صراطِ‌مستقیمِ حق، خیابانِ أباالفضل است شفاعت‌ کارِ زهرا باشد اما در صف محشر به دست حضرت مرضیه، دستانِ أباالفضل است به او اُمّ‌البنین درسِ ادب آموخته، آری ادب ریزِه‌خور حُسنِ نمایان أباالفضل است صدو سی‌ و سه بار از دل بخوان باب‌الحوائج را تمامِ روزیِ عالم از احسان أباالفضل است نمی‌دانم چه دینی دارد اصلاً ارمنیِ شهر همیشه روز تاسوعا، مسلمانِ أباالفضل است به‌جز این خانه نشناسیم، همه مدیونِ عبّاسیم هرآن کس سینه‌زن گشته‌‌است مهمان أباالفضل است نه تنها ذکرِ خاکی‌ها، سخن از عبدِ صالح شد میان عرشیان، صحبت از ایمان أباالفضل است فدایِ بچه‌های فاطمه بودن، مرامِ اوست کفیل زینب است و حرمتش جانِ أباالفضل است رقیّه دارد آرامش، سر دوشِ أبوفاضل دمِ لالایی‌اش ترتیلِ قرآن أباالفضل است نشد تنها گذارد لحظه‌ای حتی حسینش را فدایی‌اش شدن همواره پیمان أباالفضل است ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️