🔊 سبک:زمینه زبانحال آقا مسلم بن عقیل(علیه السلام)
⭕ متن:من که شدم محاصره...
🎤 مداح:کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
#شب_اول_محرم
من، که شدم محاصره
میسوزم به خاطره
اونی که قراره کربلا بره
نکنه سرش رو نیزهها بره
برگرد، تورو جان علمدار
چه کنه بی تو زینب، وسط بازار
اینا میکُشن تورو، به سمت قتلگاه نرو
که به غارت میبرن، حتی لباس کهنه رو
واویلا، میا به کوفه آقا...
با، لب تشنه پر زدم
یا حسینه اشهدم
میبینه یه شب تو کوفه مادرت
که توی تنور خولیه سرت
مسلم، روی دارالعماره
داره میسوزه یاد، طفل شیرخواره
چه بلاها که قراره، سر خواهرت بیاد
کاروان اسرا و، مجلس ابن زیاد
واویلا، میا به کوفه آقا...
آه، چی بگم از امشبم
نگران زینبم
که میبینه داغ تو به زودیا
میره تو محلهٔ یهودیا
وای از، غم طفل سه ساله
گریهها و سواله، زن غساله
تو خرابه میبینه زخم پیشونی تورو
مثه زینب میبوسه رگای خونی تورو
#شب_اول_محرم
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#محمد_حسین_حدادیان
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📋روضه شب دهم محرم 99
⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_دهم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم
عصر فردا ته گودال تو را می بینم
آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم
شانه بر مو بزنی, آینه دارت باشم
چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری!
از من خسته به والله! زمین گیر تری!
مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد
من اگر پیر شدم, پیری تو پیرم کرد
عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن
ته گودال به چشم تر من رحمی کن
من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم
تکیه بر نیزه ی غربت بزنی, می میرم
آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم
از دهان نیزه ای بیرون بکشی, می میرم
سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد
زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد
پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟
نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم
بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم
خنجری کُند به پشت سر تو می بینم
بین گودال و حرم, عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟
چادرم هست, ولی همسفرم شک دارم
تا دم عصر بماند به سرم, شک دارم
رسیده شب آخرت حسین
میاد ناله ی مادرت حسین
الهی برای سرت حسین
خواهر بمیره
ببین غصه ها رو تو چشم من
الهی که زینب بشه کفن
دیگه حرف رفتن بهم نزن
خواهر بمیره
بشین تو روبروم
بهتر ببینمت
پیشم بمون که من
بیشتر ببینمت
خواب بدی دیدم که حرمتت شکست
و الشمر جالس با چکمه ام نشست
هی کند میبره لشکر کلافه شه
فک کن ثنان که هست خولی اضافه شه
اون نیزه میزنه
اون تیغ میکشه
ای وای دخترش هی جیغ میکشه
میری توی گودال به زور حسین
سرت میره کنج تنور حسین
چقدر باشه زینب صبور حسین برات بمیرم
مثل مادرت میخوری لگد
هرکی هرچی داشت تو رو میزد
شدن اسب ها از رو تنت رد برات بمیرم
ریختن به دور تو
ارازل و اوباش
بمیرم برات غارت شدی داداش
یکی گرفته بود انگشتر تورو
یکی گرفته بود موی سر تو رو
کار تو شد تموم شد نوبت حرم
نترس محکمه گره معجرم
نانجیبا دارن چیکار میکنن
بچه ها دارن فرار میکنن
ندارم به دوری علاقه من
تو میری و میمونه داغ من
میان شمر و خولی سراغ من
نگو روزی من اسارته
نگو دشمنت فکر غارت
نگو قسمت من جسارته بیچاره زینب
دلت میاد داداش من بکشم عذاب
حرمله دستممو ببنده با طناب
یا که ببیننت یا که ببینمت
به خون شدی خضاب
یا ببرنمون به مجلس شراب
حالا که میروی بیچاره قلب من
بعد یه عمر داداش سخته جدا شدن
دیدن ارباب به نیزه تکیه داد
یا مسلم بن عقیل هانی حبیب
صدا زد یا مسل بن عقیل ،یا هانی بن عروه ،
یا حبیب بن مظاهر ... یکی یکی رو صدا زد جواب نیومد
صدا زد چتون شده مگه شما نبودید که مثل پروانه دور
حسین میچرخیدین الان داره حسین صداتون
میزنه چرا جوابشو نمیدین
اگه خوابیدید بلند شین چرا؟
میخوان بعد من خیمه هارو آتیش بزنن
میخوان دست زینبمو ببندن...
اومد با همه خداحافظی کنه اومد تو
خیمه ی امام سجاد به زحمت تکیه داده
صدا زد بابا کجاست برادرم علی اکبر
؟ قُتِل این عمی العباس؟ قُتِل
یه وقت صدا زد عمه شمشیر منو بیار
زیر بغلمو بگیر بلند شم می بینی
حجت خدا یاور نداره بزار منم برم جونشو براش بدم
همه جای روضه عجیبه دل بده
اومد تو خیمه ی زنا با زنا خداحافظی کنه دید
زنا چادر به کمر بستن یه جوری فقط چشما معلومه
یکی شمشیر شکسته دستشه یکی چوب نیزه یکی...
آقا فرمود چتونه؟ آقا صدای استغاثه تون رو شنیدیم
گه ما مردیم آقا بزارین ما بریم
همه رو آروم کرد راوی میگه دیدم ابی عبدالله
امام کعبه هست همه باید طواف کنن
فقط آقا دید گوشه خیمه سکینه نشسته
بابا تسلیم مرگ شدی؟
دختر چگونه تسلیم مرگ نشم یاری نمونده
گفت بابا مارو ببر مدینه
#
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
سبک:زمینه سوزناک آقا قاسم بن الحسن(علیه سلام)
متن:داغ علی اکبرم...
مداح:حاج #سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_ششم_محرم
داغ علی اکبرم، تو قلب من تازه شد
غرق به خون دیدمت، داغ حسن تازه شد
قاسمم...
دیدم تورو دوره کردن و، از مرکب انداختن
دیدن زره نداری، به پیکرت تاختن
کبوتر مهاجرم، امانت برادرم
یه کم دیگه دووم بیار، پاشو با هم بریم حرم
ای شاخه شمشادم، شیر بنیهاشم
به حال من رحمی، یابن الحسن قاسم
یابن الحسن قاسم
رفتی که جنگیدنو، نشون میدون بدی
کی فکر میکرد اینجوری، رو دست من جون بدی
قاسمم...
وقتی تنت پاره پاره شد، هنوز نفس داشتی
اشکای داغ منو، به خونت آغشتی
یهجور منو صدا زدی
یهجوری دستوپا زدی
آتیش به سینهٔ منو
به قلب خیمهها زدی
افتادی و عالم، یاد حسن افتاد
نقش هزاران هلال، رو این بدن افتاد
ای شاخه شمشادم، شیر بنیهاشم
به حال من رحمی، یابن الحسن قاسم
یابن الحسن قاسم
#شب_ششم_محرم
#کربلایی_سید_مجید_بنی_فاطمه
#زمینه
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حاج محمدرضا بذری1_1126161181.mp3
زمان:
حجم:
5.41M
📋گفتی بگو غماتو من گفتم
⬛️زمینه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_سوم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
گفتی بگو غماتو من گفتم
درد دلم رو با تو من گفتم
گفتن نداره موهای سوخته
هرچی بوده و براتو من گفتم
بابا خدا بد نده نگفتی که چی سرت اومده
بابا خدا بد نده کی با خیزرون به لبهات زده
بابا بمیرم برات
کنج خرابه چشمامو بستم
دیگه منو ببر خیلی خستم
اونقد که دیگه میدونم حتی
مییفته عروسک از دستم
بابا کبوده تنم برا گریه نفس نفس میزنم
بابا نگاه کن منم سرت رو بذار روی دامنم
بابا خدا بد نده نگفتی که چی سرت اومده
بابا خدا بد نده کی با خیزرون به لبهات زده
بابا بمیرم برات
خیلی غم تو این دختر خورده
دیدی که شدم امروز سر خورده
اون مجلس حروم آشوبم کرد
خیلی به منو عمم بر خورده
بابا عمومو میخوام اذیت شدم تو بازار شام
بابا بریده صدام رد سنگ و چوب روی دست و پام
بابا چی شد اون نگات خرابه نشین شدن بچه هات
بابا غمت توی چشات منو میکشه بمیرم برات
بابا بمیرم برات
شاعر: #محمد_اسداللهی
#
#شب_سوم_محرم_
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#حاج_محمد_رضا_بذری
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📋جان فدای عزای محترمش
⬛️روضه/ حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_سوم_محرم_99
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها
السلام علیک یا ابا عبدالله
جان فدای عزای محترمش
چه شکوهیست در بساط غمش
قَبرُهُ مَن قُلوُبُ مَن والا
آمدی روضه ،آمدی حَرمش
هر چه از دوست میرسد نیکوست
پس چه فرقی است در زیاد و کمش
دل اگر مَحرَم حسین نشد
بی تعارف ز سینه میکَنمَش
ای دَمش گرم زنده کَرده مرا
بعد هر روضه چای تازه دمش
دسته ها این همه علم دارند
کوری چشم منکر علمش
بُرده ما را به زیردِین حسین
با همین لطفهای پشت همش
ساربان هم به آرزوش رسید
همه ماتند مات این کرمش
اربعین از نجف به کرببلا
پر فیض است در قدم قدمش
ای به قربان خادم عَربو
ای به قربان زائر عَجمش
بهرحاجت همیشه زینب را
به ابوالفضل میدهم قسمش
علم افتاد با المدارش
مانده تنها حسین و قد خمش
آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم
خندید بی حساب حلالش نمیکنم
چشمم که گرم شد سپرش خورد بر سرم
فریاد زد نخواب! حلالش نمیکنم
از موی سر گرفت مرا و بلند کرد
میبرد با شتاب حلالش نمیکنم
حتی به اسب لعنتیش خوب آب داد
بر ما نداد آب حلالش نمیکنم
خیلی مرا کنار رباب و سرت زده
جان تو و رباب حلالش نمیکنم
او زیر سایه از وسط ظهر تا غروب
من زیر آفتاب! حلالش نمیکنم
مارا خرابه ای دم بازار شام برد
ای خانه اش خراب!حلالش نمیکنم
درسفره غریبی ما نان خشک بود
برسفره اش کباب حلالش نمیکنم
حرف کنیز آمد و ترسید خواهرم
شد حرف انتخاب حلالش نمیکنم
هرجور بود بی ادبی کرد با سرت
با چوب و با شراب حلالش نمیکنم
بمیرم برات بابا
که تشنه لب اومدی
روزام خوب نمیبینم
گذاشتی شب اومدی
بمیرم چقدر شکسته شدی
چقد زخمی گونت شبیه منه
چقد صورتت بهم ریخته و
اینا آثار از نیزه افتادنه
شاید خرابه جای خوبی نباشه اما
اینجا که بهتر از اون کنج تنوره بابا
ببین سوخته معجرم
شکسته گل سرم
تو زجر و حلال نکن
منم از شمر نمیگذرم
یه جوری منو زدن بی هوا
چنان زد که چشمام دیگه تار میدید
تا گفتم نزن سرم داد زدو
هولم داد و موهامو بابا بد کشید
خیلی دلم گرفته فکری به حال من کن
ای بی کفن بمونو دخترتو کفن کن
لباسای تنم پاره توی موهام پر خاره
کتک خوردم همش گفتم یتیمی دردسر داره
دارم میمیرم از سر درد
چه دادی زد سرم نامرد
توی دستاش هرچی بود
به سمت صورتم پرت کرد
چه صورتی چه گونه ای
نه عزتی نه خونه ای
تنم کبود دلم شکست
زخم منو کسی نبست
چشام بارونی مثل تو پیشونی خونی مثل تو
خرابه جایی خوبی نیست واسه مهمونی مثل تو
خرابه بالشتش از خشته
به خاک تیره آغشته
توی خیلی خاکی اما واسه دخترت زشته
شاید هنوز گرسنه ای شاید هنوز تشنه ای
هرشب سرت دست یکی انگشترت دست یکی
نه واسم بال و پر مونده نه مویی روی سر مونده
ببین بعد از چهل منزل چی از ما چند نفر مونده
برامون ننگه این کارا
بریم تو بزم می خوارا
غرور عمه جونم رو شکوندن توی بازارا
چی شده این لب و دهن تنت کجاست ای بی کفن
گریه کنم از غربتت من له ترم یا صورتت
داداش علی یکم نوازشم کن
با دیدنم غم میگیری میدونم
داداش علی چادر نمازم کجاست
میخوام مثل عمه نماز بخونم
داداش علی پاهام یکم ببخشید
اگه بگم باز دلت آشوب میشه
دل نگرون نشه فقط چندتا خار
داداش زخمامو اگه بوس کنی خوب میشه
داداش علی تنهامو بی حوصله
خواهرامم یه گوشه ای افتادن
میشه باهم بریم دم خرابه
شاید بخاطر تو بازیم دادن
سه سالمه دست به دیوار میگیرم
سه سالمه ولی قدم خم شده
یه چی میگم عمه جون نفهمه
داداش علی خیلی گرسنم شده
اگه بابام اومد و من نبودم
بهش بگو دلم براش پر میزد
بهش بگو دیگه این رسمش نبود
باید یه شب به دخترش سر میزد
بهش نگو که معجرم سوخته
بهش نگو گوشوارمو کشیدن
بهش نگو نبودی هی کتک خورد
بهش نگو چادرمو کشیدن
ولی داداش اگه عمو رو دیدی
بگو که خیلی غصه خورد و نبودی
چشم تو دور دیدن و مارو زدن
جات خالی بود محله ی یهودی
یه چیزی رو بابا خودش میدونه
با گریه توی بزم می نگاه کرد
وقتی یکی سکینه رو نشون داد
خودش برای خواهرم دعا کرد
#
#حاج_محمد_رضا_بذری
#
#شب_سوم_محرم_
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حاج مهدی رسولی1659276010016.mp3
زمان:
حجم:
7.98M
سبک:زمینه#شب_ششتم_محرم
مداح:حاج_مهدی_رسولی
متن:میون این هلهله ها کیه صدام میزنه
_________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
میون این هلهله ها کیه صدام میزنه
دست نوازش کیه روی موهای منه
آره صدای مهربون پدره
صدا صدای گریه های مادره
روی خاک انگاری با چشمای تار
بابامو میبینم توو گرد و غبار
آره درست میبینه چشمام اومدی
دیدی که زیر سم اسبام اومدی
بابا بغلم کن، جون زهرا بغلم کن
بابا تو این شلوغیا کشیده شد موی من
شبیه مادرم شدم شکسته پهلوی من
زره نداشتم و شکسته بدنم
دیدن یتیمم همه بیشتر زدنم
وقتی که افتادم زیر دست و پا
آهسته اسمتو میزدم صدا
بالا نمیاد دیگه کم کم نفسم
شکسته سینمو شکسته قفسم
بابا بغلم کن، جون زهرا بغلم کن
میشه حالا که اومدی دلم رو راضی کنی
منو بغل کنی یه کم یتیم نوازی کنی
حس میکنم بغضتو بالای سرم
گریه نکن بابا کنار پیکرم
قاسمت آماده س ای بابا سلام
پیش تو جون دادن شیرینه برام
رو زانوی عمو حسینم سرمه
دلیل دلواپسی من حرمه
بابا بغلم کن، جون زهرا بغلم کن
__________________________________
#محرم
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_مهدی_رسولی
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
سبک:زمینه سوزناک آقا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و آقا علی اکبر(علیه السلام)
متن:ببین داره میخنده...
مداح:کربلایی #محمد_حسین_حدادیان
#شب_هشتم_محرم
🔴 با حال مناسب گوش کنید.
ببین داره میخنده، به اشکم لشکر کوفه
جوونم روی دستم، مُقَطَعٌ بِا لسُیوفه
خمیده خمیده، رسیدم به تو
شکستم شکستم، دمِ جسم تو
عزیزم عزیزم، شبیه تنت
بریده بریده، میگم اسمتو
دونه دونه زخماتو بستم
حالا یاد اون لحظه هستم
انگار که قنداقت رو دادن به دستم
لالا لالا، علی اکبر من
ارباً اربا علی اکبر من
علی رو خاک صحرا، یاد ابوتراب کردم
محاسن سفیدمو با، خونِ سرت خضاب کردم
تا دیدم که نیزه، به پهلوت زدن
صدا زدم کجایی ای مادرم
بمیرم برای، دل خواهرت
بمیرم برای، دل خواهرم
زخمِ پهلوی تو یه رازه
شد داغ فاطمیه تازه
اِنّا لله شد وقت تشییع جنازه
لالا لالا، علی اکبر من
ارباً اربا، علی اکبر من
مؤذن حرم بمیرم، لَختهٔ خونِ رو لبه تو
برای تسلیت به بابات، رسیده عمه زینب تو
همه اهل خیمه، شدن روضهخون
عصای دستم شد، دیگه غرق خون
اگه تو آغوشم، بگیرم تورو
میریزه تنت مثل برگ خزون
پاشو از جا ای کوه غیرت
بی معجر میمونه رقیهت
ناموس آل الله کجا و اسارت
لالا لالا، علی اکبر من
ارباً اربا، علی اکبر من
#شب_هشتم_محرم
#کربلایی_محمد_حسین_حدادیان
#زمینه
#
#
🔴
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
حاج محمودکریمی1_1666636498.mp3
زمان:
حجم:
4.52M
سبک:شور#عاشورا
مداح:حاج_محمود_کریمی
متن:دلم به یاد حرم تا کربلا راهی
_________________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
دلم به یاد حرم تا کربلا راهی
میخونه تو قتلگاه زیارت ناحیه
فرقه بالسیوف فرقه بالرماح
جدم و میزدن گوشه قتلگاه
وای حسین، وای حسین
زمان خون گریه هات درست دم مغرب
روضه بر گشتن یه اسب بی صاحب
فرقه بالسنان فرقه بالحجر
جدم و میزدن بی کس و بی سپر
با پرچم انتقام فاطمه العجل
مرور میشه روضه ها دوباره از روی تل
فرقه بالسهام فرقه بالعصا
جدم و میزدن کوفیا بی هوا ،شامیا بی هوا
________________________________
#محرم
#عاشورا
#مرگ_بر_آمریکا
#انتقام_سخت
#حاج_محمود_کریمی
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
رفتی و دست مهربانت رفت ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#
h
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بسم الله الرحمن الرحیم
«السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا خیر خلق الله،السلام علیک یا محمدبن عبدالله»
رفتی و دست مهربانت رفت در خاک
رفتی و از داغت عزادارند افلاک
با خویش بردی آن نگاهِ مهربان را
آن رحمتِ جاری و پاک و بیکران را
رفتی ولی بویِ تو را دارد مدینه
ابری شده از غصّه می بارد مدینه
یک عمر در راهِ خدا سختی کشیدی
رفتی ولی از امتت خیری ندیدی
قرآن صدایت می زند برگرد احمد
آیاتِ رحمن غرقِ ذکرِ یا محمد
برگرد آیاتِ خدا بی تو غریبند
آیات نور و انّما بی تو غریبند
غارِ حرا دلتنگِ شبهایِ تو مانده
در حسرتِ یک بوسه از پایِ تو مانده
رفتی ولی در قلبهایِ دشمن و دوست
آن چهره و لبخندِ زیبایِ تو مانده
هر چند نشنیدند یک عده صدایت
در آسمانِ شهر آوایِ تو مانده
بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه
مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده
*امشب فقط زهرای تو یتیم نشد.. تمام عالم یتیم شدند.. ما هم مثل ایتام آمدیم درِ خانه ت..*
بر رویِ پیشانیِ ایتامِ مدینه
مثل همیشه جایِ لبهایِ تو مانده
نور علی نورِ دلِ غمگینِ زهرا
در ظلمتِ این قوم، زهرایِ تو مانده
رفتی برایش ناله مانده.. درد مانده
رفتی علی در بینِ صد نامرد مانده
*امشب زهرای اطهر چه حالی داره..؟! ماه صفر تمام شد.. از الان باید رزق فاطمیه رو بگیری ..*
آقا تو رفتی بیت الأحزان را ندیدی
سینه زدن بر خاکِ سوزان را ندیدی
رفتی ندیدی ناله های دخترت را
*آتش شعله می کشید .. والنارُ تَصعُر .. هی بین در و دیوار صدا میزد:"یا رسول الله! ما یُفعَلُ بِابنَتِک.." بیا بیین با دخترت چه می کنند ؟*
رفتی ندیدی ناله های دخترت را
خون گریه ها و ربنای دخترت را
*یا رسول الله نبودی ببینی بچه هاشو جمع کرد.. عزیزای دل مادر میخواد دعا کنه.. دستای کوچیکشون رو بلند کردند.. یه وقت دعا کرد «اللهم عجل وفاتی سریعا ..»*
رفتی ندیدی بعدِ تو حرمت شکستند
دستانِ حیدر را میان کوچه بستند
رفتی سفارشهایِ تو روی زمین ماند
بعد از تو زهرا و امیرالمومنین ماند
*لحظه هایِ آخر پیغمبر شروع کرد به گریه کردن گفتند:آقا چرا گریه می کنید؟فرمود: «کَاَنّی بِفاطِمَه..» انگار دارم دخترم فاطمه رو میبینم.. از دست امت چه ها می کشه..*
بعد از علی تنها و بی یاور حسن شد
خونین جگر، خونین دهن، خونین کفن شد
رفتی ندیدی ماجرای کربلا را
رفتی ندیدی پیکرِ در بوریا را
در کربلا اجرِ رسالت اینچنین بود
جسمِ حسینت پاره پاره بر زمین بود
بی اعتنا از گریه زینب گذشتند
از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند
بی اعتنا از گریه زینب گذشتند
از رویِ جسمش با سُمّ مرکب گذشتند
اینجا میان روضه ها زینب قدم زد
آتش به جانِ شعرهایِ محتشم زد
این کشتۀ افتاذۀ بی سر حسین است
*یا رسول الله زینب با تو حرف می زد:
"یا رسول الله! صلّی عَلی مَلیکُ السماء...هذا حُسَینٌ بِالعَراء..."
حسیین..*
این کشتۀ افتاذۀ بی سر حسین است
این که نمانده از تنش پیکر، حسین است
این که سپاهی ریخته رویِ تن او
این شاهِ بی سردار و بی لشکر، حسین است
این خیمه ای که گیسوی حورش طناب است
حالا اسیرِ شعله ها و آفتاب است
*لحظۀ آخر امام حسین با گوشۀ چشم به خیمه ها نگاه میکرد .. آروم صدا میزد: من هنوز زنده ام ..*
این پیکری که زینتِ دوش نبی بود
*"یومٌ عَلی صدرِالمصطفی...و یوم علی وجه الثَّری..."
این پیکری که زینتِ دوش نبی بود
حالا تمامِ پیکرش شد خاک آلود
شاعر : مجتبی شکریان همدانی
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
📋 بر خاک میکشند تو را این حرامیان
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسن_عسکری (ع)
ویژه #شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
مداحی های کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مابین بچههای علی فرق نیست که
ترس یزیدیان همه "اصل ولایت" است
بر خاک میکشند تو را این حرامیان
این بیحیا شدن همهاش از لجاجت است
سیلی که میزنند به دیوار میخوری
محکم لگد زدن به تو از روی نفرت است
بس کن نزن، زمین و زمان میخورد به هم
نفرین کند که لرزه به ارکان خلقت است
رحمت بس است، رو کن از آن هیبت خودت...
نه...، صبر در قبیلهی حیدر وراثت است
ذکر لبم شده همه شب "یابن العسکری"
میآید آنکه در پس اسرار غیبت است
از یُمن توست "سامره" شد "سُرّ مَن رَءآه"
سرداب سامرای تو "باب الاجابت" است
انگار غربت تو به پایان نمیرسد
سوغات سامرای تو تربت نه، غربت است
*شاعر : #محمد_کاظمی_نیا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#
🔴
📋 #روضه_امام_حسن_عسکری (ع)
#متن_روضه / *بخش دوم صوت*
ویژه #شهادت_امام_حسن_عسکری (ع)
مداحی های کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا امام عسکری (ع) خادمش رو صدا زد ظرف آبی براش ببره. ظرف آب رو که دست آقا داد٬ دراثر مریضی اینقدر این دستها داره میلرزه ظرف آب رها شد افتاد رو زمین.
صدا زد آی خادم٬ برو پسرم مهدی رو خبرش کن بیاد.
(همینجا یه نکته بگم تا آخر روضه با این یه نکته گریه کنید.)
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد؛ یه مادری هم من میشناسم پسرش مهدی رو صدا زد...
تا بین در و دیوار قرار گرفت، صدا زد مهدی جان بیا به مادرت کمک کن.....
امام زمان من و تو اومد کنار پدرش. ظرف آبی رو برداشت با دستهای مبارکش برد نزدیک دهان امامحسن؛ اینقدر امام حسن نحیف شده دیگه دندونها داره بهم میخوره میلرزه.
تا ظرف آب رو آورد جلو، امام حسن شروع کرد گریه کردن...
فرمود بابا چرا گریه میکنی؟ گفت براتو دارم گریه میکنم. خیلی غریبی؛ بعد از من بیابونگرد میشی، بعد از من صحراگرد میشی، بعد از من خیلی بیکس میشی...
اما شاید گریهی امام حسن مال اینه؛
شاید وقتی ظرف آب رو جلوش آوردن یاد لبهای خشک آقااباعبدالله (ع) افتاد. یاد اون لحظهای که راوی میگه دیدم لبهای حسین خشکیدهست.
ظرف آب رو برداشتم برای حسین آب ببرم؛ تا اومدم تو گودال دیدم اون نانجیب داره بالا میاد.
ظرف آب رو ازم گرفت؛ برا کی داری آب میبری؟
-مگه نمیبینی حسین فاطمه تشنهست؟
گفت نمیخواد آب ببری٬ الان خودم سیرابش کردم....
اما دیدم بدنش داره میلرزه؛ پرسیدم چرا بدنت داره میلرزه؟
صدا زد آخه اون لحظهای که نشستم رو سینهی حسین٬ دیدم یه صدایی داره میاد؛ یکی هی داره میگه بُنَیَّ...
غریب مادر حسین...
بهترین کفنها رو آوردن.
جعفر کذاب میخواست به این بدن نماز بخونه. اما یهدفعه دیدن از دور داره یه بچه چهار ساله میاد جلو؛ برید کنار من باید به این بدن نماز بخونم.
آقا اومد جلو، جعفر کذاب رو کنار زد؛ فرمود عمو من باید به این بدن نماز بخونم. ایستاد جلو نماز میت رو خوند...
(یعنی میشه ماهم بمیریم آقا بیاد نمازمون رو بخونه٬ العفو العفو بگه....)
امام رو باید امام خاک کنه. نمیتونه غیر امام امام رو غسل بده٬ کفن کنه٬ خاک کنه.
آقا صاحب الزمان امام رو کفن کرد داخل قبر گذاشت....
اما قربون دلت برم یا امام سجاد...
راوی میگه دیدم امام سجاد تو قبره اما از قبر بیرون نمیاد. سر به این بدن گذاشته داره هایهای گریه میکنه؛ یا امام سجاد چرا از قبر بیرون نمیاید؟
فرمود آخه هر میتی رو خاک میکنن طرف راست صورتش رو روی خاک میذارن، اما من هرچی نگاه میکنم بابام سر به بدن نداره....
حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
@babolharam 8akharesafar2_sangin.mp3
زمان:
حجم:
5.44M
#احمد احمد
#واحد
#کربلایی_ترکاشوند
#
🔴حاج مهدی سلحشور
یا حبیب من لا حبیب له
و الرزقنی شفاعه الحسین فی الجنه
مگه خدایی خدا عوض شد
که ما محبتامون با غرض شد
حقیقتا جا داره واسه غبطه
رفاقتم،رفاقتای جبهه
این طرف خط احمد کاظمی و
اون طرف شط مهدی باکریه
میگه برادر ،بیا که جا نمونی
حق رفیقو، میده این آخریه
احمد احمد ،مهدی اینجا خود بهشته آخر سرنوشته
دنیا نده بازی دلتو ،مولا برات شهادتو نوشته
یا حبیب من لا حبیب له
و الرزقنی شفاعه الحسین فی الجنه
محبت امام حسین ،جوشنه
ریشه ی ظلم رو از زمین میکنه
حالا که دشمن از تو کینه داره
نوکری کردنت ،هزینه داره
این طرف خط جوون هیئتی و
اون طرف خط شهدامون که زنده آن
میگن اگه تو ،مسیر کربلایی
بدون که شاید راه آبم ببندن
سینا سینا ،عباس بابا صدامو داری
تو سختی و دشواری از آسمون سنگم بارید
سلاحتو روی زمین نزاری
احمد احمد ،مهدی اینجا خود بهشته آخر سرنوشته
دنیا نده بازی دلتو ،مولا برات شهادتو نوشته
یا حبیب من لا حبیب له
و الرزقنی شفاعه الحسین فی الجنه
#واحد
#کربلایی_ترکاشوند
#
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین