eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹 برای محرم درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه...... داری روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d 📣📣📣📣📣
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین گاه راست هدف سنگ بلابود حسین سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین 📝شعر .آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
فایل صوتی 👆 📖 🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام ⚫️ هیئت احرار الحسین علیه السلام 🔻 * شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با سلام و آرزوی قبولی عزاداریها وقتی روز عاشورا مجری برنامه با چشمانی اشک آلود سوال کرد در تمام مسیر مدینه تا شام کدام صحنه برای شما جانسوز تر است ، ناخودآگاه یاد تصویر تنهایی و آغاز اسارت بی بی دو عالم حضرت زینب سلام الله علیها افتادم و در کنار آن مطلبی را عرض کردم. خواهش میکنم این دو دقیقه را با دل و جان و حال و هوایی عاشورایی ببینید و برای هرکسی که احساس می کنید ممکن است با دیدن آن به احترام علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها کمی به فکر فرو رود ارسال کنید . ارادتمند شما قاسم نعمتی
نوحه مشترک و کاربردی شب سوم و هفتم امام حسین(ع) -(شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب) شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین... شاعر:
. دیدگانم گریه کرده هفت روز داغ تو با من چه کرده هفت روز ! هفت روزِ آه تاثیریّ من ترجمانی گشته از پیریّ من از تبسم غنچه ی لب بسته شد تا تو رفتی دست زینب بسته شد بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز ! نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟ تو به نیزه خواهرت محمل نشین هفت روزِ هر چه آمد بر سرم ای فدای تو عزیزم ، دلبرم هفت روزِ بی تو پرپر میزنم گاهی از محمل به تو سر میزنم نیست آیا مِهر دیرین با مَنت هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !! هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟  روی نیزه !  بر طبق یا در تنور ؟ هفت روزی شد به گردون پر زدی با سرت بر عرش داور سر زدی هفت روزِ بوریا بر پیکری بی عبا عمامه ، بی انگشتری آسمان با ابر خونین هفت روز کربلا را کرده آذین هفت روز هفت روزِ خاک را دادی بها کربلا با تو شده کرب و بلا محسن غلامحسینی ..✍