eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با حال مناسب و معنوی مشاهده کنید •• 💔 امشب بهترین یار و یاورش را از دست داد💔🕊 . وای از میخ در ... وای بر آن چهل تن ... وای از ماجرای کوچه ...🥺🥀 . ± ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود حیدر داشت میسوخت🔥
‍ روضه....... فاطمیه 🔴➖➖➖➖➖➖➖🍀 روضه شهادت حضرت زهرا (س) - فرصت نداد مادر زینب عقب رود - محمود کریمی خدانکنه آدم گرفتار بشه ، نتونه هیچ کاری کنه، زن جسه اش ظریف تر و ضعیف تره، اگه بین آتیش و دود جایی رم نبینه، دود وقتی بلند بشه آدم چشماشو می بنده، چشم میسوزه دیگه، وقتی چشم ها بسته می شه، دیگه نمی بینه کی در می آد می خوره بهش، چشما بسته بود، فرصت نداد مادر زینب عقب رود مهلت نداد تا که در بسته وا شود زینب صدای فضه به دادم برس شنید می خواست مادر از در و آتش رها شود اما دو دست بسته ی بابا که دید ماند باور نداشت مادرش این بار پا شود یک باردار بی کس و شهری ز ناکسان برخواست تا که کوچه ی غم کربلا شود محکم گره به چادر خود زد خمیده رود تا مانع کشیدن شیر خدا شود دستش به دست فاتح خیبر رسید حیف کار مغیره بود که از او جدا شود آرام پشت یار غریبش به گریه گفت آقا چه غم که محسنم اینجا فدا شود شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند قسمت نبود دست تو از بند وا شود یه طرف آتیش دل ،  یه طرف آتیش هیزم یه طرف گریه ی ما،  یه طرف خنده ی مردم خدا نیاره داغ ببینی، یه عده بهت بخندن در آتیش گرفته،  روی گل پرپر اُفتاد بوسه های سرخ آتیش ، رو چادر مادر اُفتاد همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند همه ایستاده بودند کنار ذوالجناح، یه وقت دیدند از تو گرد و خاک یه عده دارند با آتیش می دوند، زینب بچه ها رو فراری داد، گفت: برید تو بیابونا، برید، آتیش از خیمه ها بلند شد، حالا بگرد زیر یکی از این خیمه ها رقیه رو پیدا کن، .. ☘ @majmaozakerine 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
11291639_622.mp3
8.65M
در کنار بسترت مینالم ای یار مردم از ناله هات وقتی که گفتی خدا نگهدار میمیرم از این درد و غم تو زندگی یه بار ازت من رو خجالت دادی و چیزی ازم نخواستی نشو رفیق نیمه راه جون علی تو جون بخواه جونمو هدیه کردمو رومو زمین گذاشتی باغبون با رفتنت میسوزه این باغ من یل خیبرم ولی نمیشم حریف این داغ از روزی که کنج حیاط تابوتتو ساختم برات کنار اون گهواره ای که مال محسنت بود زینب ازم ناراحته دل خودم قیامته ای مهربون ای با وفا چه وقت رفتنت بود فاطمه جان فاطمه جان کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسطوری °🕊 ـ⊰فاطـ✿ـمـہ جآن⊱ـ رفتہ رفتہ،کارمن،داردب خواهش •❥می‌ڪشداݪتماست میڪنݥ •❥چیزےنمیخواهم بمان{🥀} ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍••• اسم‌قشنگ‌فاطمہ‌یڪ‌اسم‌اعظم‌است ℘ایام‌فاطمیہ‌شبیہ‌محرم‌است🥀 🖤 ✰
یه کمی حرف بزن حرف رفتن نزن حرف رفتن نزن پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی بین این همه سلام بی جواب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره میبارم مثل آسمون برات میکشی منو با اشک بی صدات سرتو بگیر بالا جون علی بمیرم برات دانلود مداحی یکمی حرف بزن علی نمیره مهدی رسولی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی فاطمه جان بین این همه سلام بی جواب کلمینی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره رنگ صورتت شده سرخ و کبود از علی دل بریدی اما زود خانوم رفیق نیمه راه شدی قرار این نبود یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی @majmaozakerine
. این تن که غسل میدهم اینجا، تن من است جان داده است، لحظه ی جان دادن من است بی جوشن است گرچه ،ولی جوشن من است پیر زنی که رفته ز دنیا ، زن من است باحوصله بدون تماس است شستنش اسما ببین ز روی لباس است شستنش تا میرسم به زخم سرش میخورم زمین دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین همراه جسم مختصرش میخورم زمین از داغ حالت کمرش میخورم زمین لاغرشدست حال تنش فرق کرده است ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است با اضطراب دست به زانوش میکشم گاهی بروی گونه و ابروش میکشم با چشم بسته دست به پهلوش میکشم من هرچه میکشم سر بازوش میکشم یک ضربه غلاف غرور مرا شکست یک ضربه بود بازویش از چندجا شکست از داغ یاس من دل هرخار گریه کرد تاخورد بر زمین در و دیوار گریه کرد زد زیرگریه آتش و مسمار گریه کرد یکبار نه دوبار نه صدبار گریه کرد خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت گرچه شکسته بود ولیکن بدن که داشت گرچه شبانه فرصت تشییع تن که داشت زهرای من غریب شد اما کفن که داشت حتی اگر نبود کفن پیرهن که داشت داغ دل شکسته من این سخن شده برعکس مادری پسرش بی کفن شده «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .....____________________________/ .
. این تن که غسل میدهم اینجا، تن من است جان داده است، لحظه ی جان دادن من است بی جوشن است گرچه ،ولی جوشن من است پیر زنی که رفته ز دنیا ، زن من است باحوصله بدون تماس است شستنش اسما ببین ز روی لباس است شستنش تا میرسم به زخم سرش میخورم زمین دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین همراه جسم مختصرش میخورم زمین از داغ حالت کمرش میخورم زمین لاغرشدست حال تنش فرق کرده است ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است با اضطراب دست به زانوش میکشم گاهی بروی گونه و ابروش میکشم با چشم بسته دست به پهلوش میکشم من هرچه میکشم سر بازوش میکشم یک ضربه غلاف غرور مرا شکست یک ضربه بود بازویش از چندجا شکست از داغ یاس من دل هرخار گریه کرد تاخورد بر زمین در و دیوار گریه کرد زد زیرگریه آتش و مسمار گریه کرد یکبار نه دوبار نه صدبار گریه کرد خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت گرچه شکسته بود ولیکن بدن که داشت گرچه شبانه فرصت تشییع تن که داشت زهرای من غریب شد اما کفن که داشت حتی اگر نبود کفن پیرهن که داشت داغ دل شکسته من این سخن شده برعکس مادری پسرش بی کفن شده «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .....____________________________/ .
‍ . الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۳۴ سوره نساء مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته . در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیرالبشر از چه جای حیدر آمد پشت در؟ دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیشمرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علی است در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره هر چه میخواهی بزن این در کاشانه، این پهلوی من  این غلاف تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید؟  بازوی مشکل گشا را بسته اید؟ هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید هر چه زان مظلوم گردانید رو هر چه ماند استخوانش در گلو من امیرالمومنین می خوانمش پیشوای مسلمین می دانمش گر شود پرپر ز جور قاتلم غنچه نشکفته در باغ دلم گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با دود و آتش روبرو یا رود مسمار در قلبم فرو گر شوم در لحظهء سقط جنین  از جفای دشمنان نقش زمین گر رسد در پشت در جان بر لبم افتم از پا پیش چشم زینبم هر چه آید پیش، زهرا با علیست اول و آخر کلامش یا علیست فاطمه (س) ما را هدایت می کند  رهبری سوی ولایت می کند دید دشمن فاطمه (س) جان علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جان مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش کینه دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آئینه داشت... وای من! شد در حریم کبریا آیه ای از سورهء کوثر جدا 🎤