نوحه روز یازدهم
بوی سیبی پیچیده، میان صحرا
یا بُنیَّ میخواند، برایت زهرا
آه، شکسته سینه چرا
شدی مسلوب الردا
میان مقتل رها
تن تو نیزه پوشیده، بجای کهنه پیراهن
رگ بریده ات مانده، برای من
حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین
داغم آمد روی داغ، کجایی عباس
خورده ام بی تو شلاق، کجایی عباس
آه، می آید مرکب سوار
کُنَد معجر را شکار
علیکُنَّ بالفرار
چه آمده سر زینب، رسیده جان من بر لب
ببین نشسته می خوانم نماز شب
حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین
مشکل افتاده کارم، کجایی عباس
همسفر با اغیارم، کجایی عباس
آه، کجا هستی ای دلیر
رکاب من را بگیر
شده ناموست اسیر
سلسله بند جانم شد، حرمله ساربانم شد
طعنه دلیل این قد کمانم شد
حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین، پناه زینب حسین
موضوع: #روز_یازدهم
سبک: #بیرق_عشقت_بالا
شاعر: #روح_الله_اسماعیلی
#دودمه
#شب_دوم_محرم_۱۴۰۱
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فریاد یا محمدا، زینب رسید به کربلا
اینهمه راه دویدم ز پِیِ دلدارم
به امیدی که در این دشت برادر دارم
تو دعا کن کنارِ بدنت جان بدهم
فکر همراهیِ با شمر دهد آزارم
یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد
با چه از روی زمین جسم تو را بردارم؟
خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند
من که از راهیِ بازار شدن بیزارم
1M
#زمینه
#شب_دوم_محرم
#سرزمین_کربلا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
زمین کرب و بلا این روزا آروم نداره
داره از اسمونا بارون ماتم میباره
میزبان شد و نمی دونه چکاری بکنه
پسر فاطمه رو چی جوری یاری بکنه
.......
قافله ی خون خدا
رسیده به دشت بلا
روضه آسمون شده
زینب رسید به کربلا
واویلتا واویلتا
.......
بند2⃣
میکشه از سینه آه غریب و شاه عالمین
میگه زینب زیره لب فدات بشم داداش حسین
میدونه کوفیا از باباش علی کینه دارن
میدونه میخوان سر حسین بلایی بیارن
.......
میگه داداش تو رو خدا
ببر ما رو از کربلا
میترسم از اون روزیکه
بشی تو از خواهر جدا
واویلتا واویلتا
.........
بند3⃣
زینبم ای کوه صبر دنیا مثالش همینه
وعدگاه من و حق توی همین سرزمینه
میرسه اون روزیکه منو تو گودال میبینی
میرسه لحظه ایی که تنم رو پامال میبینی
.......
اشاره میکنم نیا
برگرد برو تو رو خدا
ساعتی بعد میبینی تو
سرم رو روی نیزه ها
واویلتا واویلتا
💠💠💠💠💠💠
به قلم :
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
430.3K
#زمینه_شور
#شب_دوم_محرم
#رسیده_کارون_به_منزل
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
رسیده کارون به منزل
دختر حیدر توی محمل
ابی عبدالله روی مرکب
میکشه آهی از ته دل
....
میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا
رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما
پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم
گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا
.....
کوچه ی،محارم ها
تا خیمه ،شده بپا
برا تو ،ناموس حیدر
رسیدیم ،ما به مقصد
نگاهت ،آتیشم زد
تو هستی ،عشق برادر
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اینجا کجاست دیگه برادر
دل نگرونه دل خواهر
میاد از هر گوشه ی این خاک
ناله های غریب مادر
....
عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین
تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین
تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله
مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین
....
تو هستی، تکیه گاهم
نباشی ، بی پناهم
ای همه ،صبر و قرارم
برگردیم ،به مدینه
خواهرت ،شد حزینه
حسین جان ،دلشوره دارم
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
چرا این قد تو بی قراری
زینب نکن گریه و زاری
اینجا تازه اول راهه
مصیبتها پیشه رو داری
.....
اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون
یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون
غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه
انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون
....
خواب تو ،میشه تعبیر
بین ما ،اینه تقدیر
خواهرم ،میری اسارت
دور تو ،خیل اغیار
میری به ،کوچه بازار
میبینی ،همش جسارت
امون از این غریبی
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
356K
#زمینه
#ورودیه
#این_همه_شهر_کجا_آوردی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
این همه شهر کجا آوردی ما رو
باباجون
بوی غم و جدایی میاد از این
بیابون
.....
اینا کی ان با نیزه ها اومدن استقبال
چرا نیومدن بپرسن از شما احوال
اعوذ بالله من الکربلا که گفتی
دیدم که عمه زینبم رفته دیگه از حال
.....
بیا بریم از اینجا
که هواش دلگیره
اگه نریم از غصه
عمه جون میمیره
بابا حسین بیا بریم مدینه
اینا دارن از آل حیدر کینه
🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸
بند2⃣
دلشوره افتاد به دلم برگردیم
بابایی
ازین میترسم بی افته بین ما
جدایی
.....
انگاری که نقشه هایی رو توی سر دارن
با خودشون نیزه و شمشیر و تبر دارن
میترسم از اینکه کنن به ماها جسارت
وقت غروب لحظه ایی که بیان برا غارت
.....
تا دیر نشد برگردیم
که دلم بیتابه
غصم برا علیه
اصغر ربابه
بابا حسین بیا بریم مدینه
اینجا میبرن سرتو ازکینه
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین
ساکن این خاک بوده مدتی عرش برین
هفت پرده خَرق شد از سجده بر این آستان
بارگاه قدس بر این خاک میساید جبین
کعبه مشغول طواف خیمه گاه اقدسش
با نوای "ادخلوها بسلام آمنین"
فخر بفروشد زمین کربلا بر آسمان
چون که با خون حسین بن علی گشته عجین
نام هایش غاضِریه، عَقر یا کرببلا
هر کدام از نامها با مقتلی گشته قرین
آیه های قدر میآیند با هم کربلا
کاروان آیههای نور قرآن مبین
یک به یک حوریهها مستوره و بین حجاب
پردهدار محمل آنها یل ام البنین
شد مطاف نُه فلک قنداقه شش ماههاش
حاجی گهواره ی او آسمان هفتمین
آمده زهرای مرضیه به استقبالشان
پیشواز کاروان آمد امیرالمومنین
پای بگذارد به روی خاک چون ناموس دهر
بال بگشاید به زیر پای او روح الامین
خیمه زد غم در دل زینب به هنگام نزول
آسمانها نیز از اندوه او اندوهگین
گفت بانو این زمین بوی جدایی میدهد
میرسد بر گوش جان از این زمین آهی حزین
مریم و آسیه و هاجر عزادارت شدند
نوحه خوانی میکند زهرا برایت این چنین
گیسوانت را به دست باد دادی عاقبت
حنجرت را دادهای بر خنجر شمر لعین
خاک بر رخساره "خدّ التریب" من نشست
آه ای "شَیبُ الخَضیبم" آه "مقطوع الوَتین"
آه از وقتی که دست سفلگان افتاده بود
خیمه و عمامه و انگشتری شاه دین
"یا غیاث المستغیثینِ" لب تو چکمه خورد
نیزه ها خوردی به وقت گفتن "هل من معین"
خاک بر سر ریخته کرببلا وقتی شنید
رو بگیرد زینب پردهنشین با آستین
#محسن_حنیفی
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
عباس آمده است و علی اکبر آمده است
وقتی رباب هست علی اصغر آمده است
جمعند خانواده زهرا کنار هم
اینجا برادری است که با خواهر آمده است
یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار
یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است
صفین دیده اند که با دیدن حسین
آه از نهاد این همه لشکر برآمده است
اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت
ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است
حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است!
با بچه های فاطمه آب آور آمده است
گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست
رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است
زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت
اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است
شاید به شام می رسد این ره که هر زنی
در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است
#محسن_ناصحی