eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾ •┈┈••✾•◈◈◈•✾••┈┈• 🏴 آجرکَ الله یاصاحبَ الزمان فی مصیبةِ جدِّکَ‌ الحسین‌ علیه‌السلام خون می‌چکد از ردِّ دیده‌ات... این ساعات جانکاه و سخت را خدمت مولایمان حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض مینمائیم. واز خداوند متعال، سلامتی و آرامش بر قلب داغدار مولایمان مسئلت می نمائیم. برای آرامش قلب داغدیده مولای غریب مان فراموش نکنیم. اَعْظَمَ اللّهُ اُجوُرَنا وَ اُجوُرَکُم بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وجَعَلنا وَ اِیّاکُم مِنَ الطّالبینَ بِثارِه مَعَ وَلیِّهِ الاِمامَ الْمَهدی مِن الِ مُحَّمَدٍ عَلَیهِمُ السَّلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪و حرف اول است مثل حرف اول ▪عاشورا یعنی قطرات اشكی كه امام حسین(ع) برای فردای اهل بیت خویش ریخت ▪عاشورا یعنی جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز ▪عاشورا یعنی ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند ▪عاشورا یعنی اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب سو سو میزد ▪عاشورا یعنی دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور ▪عاشورا یعنی پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها ▪عاشورا یعنی وداع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت ▪عاشورا یعنی فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃💔🍃====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم گذاشت پا به‌دهان رکاب باگریه حرم به بدرقه‌اش ریخت آب باگریه برای غربت ارباب در دل تاریخ نوشته‌اند هزاران کتاب باگریه میان روضه‌ی گودال، مادر ارباب به صورتش زده بااضطراب، باگریه هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟ که زخم‌های تنش شد جواب باگریه کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم به یاد ماه حرم آفتاب باگریه به یاد دست علی، دور دست اهل حرم چقدر خورده گره هر طناب باگریه چنان به پای سر او گریستند همه که شد به کوفه‌وشام انقلاب باگریه نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم گرفت از گل چشمش گلاب باگریه چه‌حکمتی‌ست دراین اشک روضه‌های‌حسین که شد تمام گناهان ثواب باگریه خداکند وسط روضه‌ها، برای فرج دعایمان بشود مستجاب باگریه...
می‌خوانم از مقتل این روضه‌ها گر بازتر گردد خطر دارد سخت است و می‌خوانم اینک تمام خیمه، قلبی شعله‌ور دارد یک مرد می‌باید این روضه‌های داغ را از خاک بردارد از اوّلِ این راه انگشترت را ساربان زیر نظر دارد گرمای این صحرا خیلی برای طفل شش ماهه ضرر دارد ذکر مصیبت شد دارد لهوفت ناله‌ها سر می‌دهد، من هم آنجا که می‌گویند افتاد روی خاک، عباس تو با پرچم آنجا که می‌گویند در علقمه شد قدت از بار مصیبت خم آنجا که می‌گویند مرگا به من، باید بمیرم پای این ماتم مرگا به من وقتی هی زینب تو معجرش را می‌کند محکم حتما خبرهایی‌ست اینجای مقتل‌ها زبان شعر هم لال است ای ذوالجناح آرام! باید بگویی خونِ که بر روی این یال است حتماً خبرهایی‌ست زینب میان خیمه خیلی ناخوش احوال است بیرون زد از خیمه اینجای روضه شمر دیگر بین گودال است دردش مرا هم کشت آنکس که انگشتر ربوده فکر خلخال است دارد خبر را اسب با نعل خونی می‌برد کوفه…چه خوشحال است! ✍
با عرض اجازه و معذرت از قطب عالم امکان حضرت بقيةالله الاعظم روحی فداه مرثیه شام غریبان و گودال تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد بوی سقیفه و در و دیوار می رسد از زخم های سوخته ی بی شماره ات حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو از کربلا به کوچه و بازار می رسد ای یادگار مادر پهلو شکسته ام من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام هستند قاتلان تو همخون دوّمی ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو از موی تو نشانه در انگشت شمر بود دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است یادش به خیر مادرمان شانه کرده است از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد از من زمان غارتمان سر شکسته اند از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند ناچار می شوم که رهایت کنم حسین فکری برای خیمه و غارت کنم حسین از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم آیا به خواهر تو اسیری روا بود؟ با لشکری که بد دهن و بی حیا بود ای وای من زمان خداحافظی شده ای پاره تن زمان خداحافظی شده
شمر آمد لب گودال و سرم تیر کشید دست بر حنجره‌ات زد...، جگرم تیر کشید روی تل بود که دیدم نفسم می‌گیرد روی تل بود که ناگه کمرم تیر کشید اولین ضربه که زد...، قلب من افتاد به خاک دومین ضربه، دودست قمرم تیر کشید در همان لحظه که او شاهرگت را می‌زد حنجر و شاهرگ و شاهپرم تیر کشید ناگهان از دل گودال سرت بالا رفت ناگهان‌تر همه‌ی دوروبرم تیر کشید ذوالجناح تو که برگشت چه غوغایی شد خیمه‌ها سوخت، دل اهل حرم تیر کشید دور هر خیمه که می‌سوخت دویدم اما نیزه‌ها خوردم و از نو کمرم تیر کشید خوب شد بچه‌ی شش‌ماهه‌ی خود را بردی پای گهواره ی او چشم ترم تیر کشید دختر کوچک تو سیلی سختی خورد و صورت نیلی‌اش از درد و ورم، تیر کشید مثل آن روز که مادر به روی خاک افتاد_ مقنعه، چادر و سنجاق سرم تیر کشید پهلوی مادرمان باز هم انگار شکست باز انگار که فرق پدرم تیر کشید اسب تا سینه‌ی آقا پسرت را له کرد آن طرف سینه‌ی آقا پسرم تیر کشید شش برادر همه بر روی زمین افتادند اینچنین سینه‌ی خیرالبشرم تیر کشید خوب شد همسفرم بودی و دیدی که چقدر نیزه‌ها خوردم و پای سفرم تیر کشید چه بگویم که کجای جگرم می سوزد‌ چه بگویم که کجای جگرم تیر کشید ✍
تا حسین ازجان گذشت و سوی قربانگاه رفت از زمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت چون قدم در وادی سرخ منا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین ذوالجناح او به خیمه سر به‌خاک غم نهاد ازفغان کودکان، لرزه به عرش حق فتاد چون که آتش ازغمش بر ماسوا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین مثل برق ازپیش چشمش می‌گذشت آن لحظه‌ها دست بر سر، داشت بر لب، ناله‌ی واغربتا داغ وقتی بر دل اهل ولا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین قاتل از یک سو دوید و زینب از یک سو دوید قاتل اوخنجر و زینب ز دل آهی کشید با هزاران زخم دم از ربنّا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین لحظه‌ای که با خدا، لبریز شور و حال بود اول معراجِ او از خاک آن گودال بود درهمان لحظه که پَر سوی خدا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین از زمین تا آسمان، گلبانگ واویلا رسید ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید چون که سر بر دامن خیرالنسا می‌زد حسین از حرم تا قتلگه، زینب صدا می‌زد حسین ✍
تنها شدی و هیچ کس دور و برت نیست جان سوزتر از بانگ هل من ناصرت نیست چشمی به خیمه داری و چشمی به میدان عباس و اکبر نه! که حتی اصغرت نیست از بس که تیر و نیزه و شمشیر خوردی یک جای سالم در تمام پیکرت نیست روی بلندی بانویی غرق تماشاست این بانوی آزاده آیا خواهرت نیست؟ آمد صدای ضربه‌هایی سخت و دیدند پیکر به روی خاک‌ها مانده، سرت نیست پیچیده آوای غریبی بین گودال آیا صدای ناله‌های مادرت نیست؟ پای حرامی‌ها به خیمه باز گشته این گوشواره‌ها مگر از دخترت نیست؟ راه سخن را بر«وفایی» گریه بسته دیگر مجال شرح زخم حنجرت نیست... ✍
ای روضه دار کرب و بلا یابن فاطمه روز دهم رسیده بیا یابن فاطمه ای آنکه کار تو شده هر صبح و هر غروب گریه برای خون خدا یابن فاطمه جمعه شده بیا که دوباره به یادتان گردیده بزم روضه بپا یابن فاطمه با یاد اشک های غریبانه ی شما برپا شده است مجلس ما یابن فاطمه وای از دمی که یک بدن پاره پاره را آقا گذاشت روی عبا یابن فاطمه وای از دمی که دست علمدار کربلا از تن جدا شده ز جفا یابن فاطمه اصغر به روی دست پدر بال بال زد رفت و رسید تا به خدا یابن فاطمه وای از دمی که شمر روی سینه پا گذاشت دیگر سیاه شد همه جا یابن فاطمه مادر رسید گوشه ی گودال و گریه کرد رأسش بریده شد ز قفا یابن فاطمه سر رفت سمت کوفه ولی پیکر حسین بر روی خاک مانده رها یابن فاطمه مهدی شریفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.همیشه بوسه نشان خوشیست،ایندفعه از اتفاق بدی میدهد خبر،بوسه از اتفاق بدی مثل ظهر،در گودال از اتفاق بدی مثل تیغ،سر بوسه از اتفاق بد خیزران،لب و دندان که داده اند بین تشت زهر،بوسه ببین که سنگ،بسوی تو میزنند نبی گرفته است مگر ز پیشانیت،بوسه?? به کربلاست که رویانده از لب شمشیر به شانه های ابالفضل، بال و پر ، بوسه به کربلاست که حتی در اوج جنگ و گریز گرفته است پدر، از لب پدر، بوسه ولدی علی… 😭😭 به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه ♥ به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه به کربلاست که تیغِ وضو گرفته به خون تمام جسم تورا غرق کرد در بوسه ♨️روایت میگه 1950 زخم،خورده بود حضرت سیدالشهدا تو روز عاشورا 😭😭😭 ♨️اما شیخ جعفر شوشتری میگه به تعداد آیه های قرآن ، بدن امام حسین زخم داشت خودت تجسم کن… 😭😭😭😭😭 🔸کربلا، به هرکسی که به این خاک پا گذاشته است 🔸میاورد به تبرک، از این سفر… بوسه 💢روضه بخونم دیگه... ها؟! بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 💢رفتی تو گودال،همه حرفایی که زد از گودال بود از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... مگه یادم میره،اون لحظه ی عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭😭😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 😭😭😭😭 مگه یادم میره مُردم سَرِ کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار 😭😭😭😭 مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب، خودت که بودی
4_5873230858017573279.mp3
7.89M
ایستادم به بلندی،بدنم لرزان شد زیر خروار نی و سنگ،تنت پنهان شد 😭😭 بس که مبهوت جمالِ احدیت بودی که در آوردن پیراهن تو، آسان شد چقدر نیزه فرو رفته به جسمت،گویی گودیه قتلگهت، تنگ تر از زندان شد 😭😭 🔹السلام علی من، نَحره منحور 🔹السلام علی من، صَدره مکسور عده ای میزنن با، نیزه از نزدیک عده ای تو رو با سنگ،میزنن از دور حمله تند،خنجر کُنْد، چه بلایی به سر رگات آورده زیر دشنه رفتی تشنه، پاشو که فاطمه آب برات آورده 🔸شب جمعس... پنجه بر پیرهنت زدن،ضربه پا به تنت زدن وقتی زهرا رو صدا زدی، نیزه رو، تو دهنت زدن 🔹🔸وای وای وای حسین.... السلام علیک ایهاالعطشان پیش چشمای لشکر،بین خون، غلطان کاش یه چادری داشتم،رو تو مینداختم تا نباشه تو آفتاب،پیکرت عریان بین گودال،رفتی از حال،توی پهلوت یه نفر نیزه فرو کرد بی مروت،از لحاجت با لگد هاش بدنت رو پشت و رو کرد 😭😭 با پاهاش روی تنت میگشت دست به دست،پیرهنت میگشت دسته ی رجاله ها،مدام دور تا دور بدنت میگشت 😭😭 وای... 👈اینجا پیراهن خونیه حسین،دست به دست میگشت 👈غروب عاشورا، زینب یه نگاه کرد به علقمه ❇️نگاهمه به علقمه،کجاست برادرم ❇️ببینه دست به دست داره،میگرده معجرم 😭😭😭😭 ... 😭😭😭😭😭 💠کعبه دلها بود،کرببلای حسین 💠مرغ دل ما زند،پر به هوای حسین 💠گر، به عزاخانه اش میروی آهسته رو 💠بال ملائک بود،فرش عزای حسین 💠خنده کنان میرود، روز جزا در بهشت 💠هرکه به دنیا کند،گریه برای حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده / *بخش اول صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده؟ هیچ‌کس این بدن خُرد تو را جمع نکرد بس که اعضاء ز اعضاء جدا افتاده دست بر شال کمربند گرفتی از چه؟ بر تنت جای سم اسب چرا افتاده؟ با گلوی تو چه کرده مگر شمر لعین بارها خنجرش انگار خطا افتاده *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋داره مادرت فاطمه میرسه / *بخش دوم صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نفس توی سینه به آخر رسید داره لحظه‌ی واهمه میرسه صدای بُنیَّ بُنیَّ میاد داره مادرت فاطمه میرسه غم رفتنت آتیشم میزنه برادر گلوتو نشونم نده گلایه نمیکردم اما داداش خودت میدونی که جدایی بده تو هیچ وقت اجازه ندادی داداش برنجونه هیچکی دلِ زینب‌و تو وقتی بری کی میتونه آخه حفاظت کنه محمل زینب‌و یه کابوسی دیدم که این آخرا داره ذهن من رو غمش میخوره دیدم افتادی گوشه‌ی قتلگاه سرت رو یکی از قفا میبره دیدم گرگا دارن تو رو میبَرن یکی هم به موی تو چنگ میزنه یکی سمت خیمه‌ت میاد و یکی برادر به جسم تو سنگ میزنه یکی اسبشو داره زین میکنه یکی با غضب سمت گودال رفت زمین و زمان تیره و تار شد به اینجا رسید مادر از حال رفت همه ترسم اینه که پیش رباب سرِ تو برادر به نیزه نره تو از اون طرف دلشوره داری و یه وقتی سنان سمت خیمه نره یه روضه واسه‌ت تا ابد میمونه به دست اونایی که خیلی بدن تنت له میشه ارباً اربا میشه آخه اسبا رو نعل تازه زدن مثل بچگی واسه راه رفتنم باید دستمو تو بگیری برم منی که اسیر تو بودم حسین کجا باید حالا اسیری برم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋خوشی به زینب دیگه حروم شد / *بخش سوم صوت* مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خوشی به زینب دیگه حروم شد کار حسینش دیگه تموم شد سرا به نیزه از سرِ نیزه‌ها میریزه خون تازه اسبا میان برای تشییع جنازه دخترا موندن و یه مشت چشای هرزه رو سرِ زینب آتیشه، وای وای وای وای تازه غمش شروع میشه، وای وای وای وای زینبه و شام بلا، وای وای وای وای محله‌ی یهودیا، وای وای وای وای خیمه‌ها سوخته ، چادرا سوخته دست و پاهای دخترا سوخته دلا شکسته بالای هر جنازه یک بچه نشسته این همه دختر یتیم، یه زن خسته اشکاشون‌و پاک میکنه با دست بسته یکی بالاسرِ باباش، وای وای وای وای یکی پیش نعش داداش، وای وای وای وای باباشو رو نیزه دیده، وای وای وای وای کتک نخورده جون میده، وای وای وای وای ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋روضه عصر عاشورا / *بخش چهارم صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثل امروز عصری، خیمه‌ها رو آتیش زدن؛ اون نانجیب صدا زد " مَن یَنتَدِبُ لِلحسین " ( کیا حاضرن سوار اسب بشن رو این بدنها با اسب بتازن؟ ) ده نفر دست بلند کردن. سوار اسب شدن، انقدر رو این بدن‌ها تاختند؛ وقتی اومدن پیش ابن زیاد، ده نفر اومدن گفتن ما جایزه میخوایم. اون نامرد پرسید شما کی هستین؟ گفتن ما یه کاری تو کربلا کردیم هیچ‌کس همچین کاری نکرده، باید خیلی به ما جایزه بدید. -چی کار کردید شماها؟ -اون‌موقعی که همه داشتن غارت میکردن، ما سوار اسب‌هامون شدیم، اینقدر رو بدن‌ها تاختیم، صدای شکستن استخوان‌ها رو میشنیدیم. (بریم درِ خونه حضرت زهرا) اون نامرد هم میگفت صدای نفس‌های فاطمه رو میشنیدم؛ میدونستم کی پشت دره، فلذا با بغضی که از علی داشتم، هرچی توان داشتم تو پاهام ریختم..... یازهرا.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5852609925460526197.mp3
17.32M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ 💔بیا خواهرم ک شب آخر اومد😭 من آماده میشم برای شهادت پس آماده باش تو، برای اسارت😭 روضه 😭تنم میخوره زخم هزارتا هزارتا میتونی ببوسی رگ حنجرم رو😭
بیا خواهرم که شب آخر اومد روزای باهم بودن ما سر اومد من آماده میشم برای شهادت پس آماده باش تو برای اسارت سرم رو میبُرَّن ، حرم رو میدزدن و گهواره‌ی اصغرم رو میدزدن هم انگشت و انگشترم رو میدزدن هم این پیرْهنِ مادرم رو میدزدن من و تیغ و نیزه، تو و دست و سیلی من و جسم خونی، تو و روی نیلی خدا خواسته من رو توی خون ببینه تو رو توو خرابه، توو زندون ببینه تنم میخوره زخم، هزار تا هزار تا جای بوسه واسه‌ت نمیذارن اینها میتونی ببوسی رگ حنجرم رو میتونی ببینی رو نیزه سرم رو فردا تنها میشی تو صحرا خواهر یاد بده به یتیما سیلی خوردن بگن یازهرا منم زینبی که غریبیتو دیدم توی نصف روز از زمونه بریدم تو میدونی داداش که من چی کشیدم یه جوری به دور حرم میدویدم تموم امیدم یهو ناامید شد که باد مخالف وزید و شدید شد تو گردوغبارا تنت ناپدید شد موهامو میبینی یه روزه سفید شد که دیدم به دورت عدو حلقه بسته یکیشون با چکمه رو سینه‌ت نشسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊 ◼️ ◾️ ▪️ ع 2 📕به حسین بن علی کشتهٔ قرآن صلوات 📕به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات 📕بالب تشنه به میدان شهادت می رفت 📕به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات 💠‌سلام‌الله‌ابدا‌ما‌بقیت‌وبقی‌الیل‌والنهار💠 🍂من همچو کبوتر به روی بام حسینم 🍂شب تا سحر آواره بین الحرمینم 🍂مجنون حسینم ، پابست ابالفضل2 🍂هم مست حسینم، هم مست ابالفضل 🍂شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم 🍂من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🍂من مُحرِمَم از اشک و جز این توشه ندارم 🍂من کعبه به جز مرقد شش گوشه ندارم ⬅️امروز بگو یا حسین که مرحمی باشی به دل داغدار مادرش زهرا. ... ⏪یه روز پیغمبر اومد خونهٔ خانم فاطمه زهرا.. دیدن بی‌بی داره گریه میکنه... فرمود دخترم ... زهرا جان... چرا گریه میکنی بابا... فرمود بابا..... فرزندی که در شکم دارم باهام حرف میزنه... پیغمبر فرمود زهرا جان اینکه ناراحتی نداره تو هم در شکم مادر بودی ...با مادر هم نوا بودی...(هم صحبت مادر بودی) صدا زد بابا آخه این بچه یه چیزایی میگه جگرمو خون کرده بابا.... (مگه چی میگه زهرا جان) بابا همش میگه انالغریب... اناالمظلوم.... اناالعطشان.... اناالعطشان... یعنی مادر من غریبم مادر... من مظلومم... من تشنه ام.... من شهیدم.... بابا اینا چیه میگه... جگرم رو آتش زده... پیغمبر فرمود: دخترم فرزندت پسره بابا... اونو غریبانه با لب تشنه.. بین دو نهر آب شهیدش میکنند... آی حاجت دارا...ناله دارا..آی غریب نوازا... یه وقت بی‌بی شروع کرد گریه کردن... صدا زد بابا یا رسول الله آیا وقتی حسینم شهید میشه، منه مادرش هستم یا نه؟؟؟... نه دخترم حسینت اون لحظه مادر نداره... بابا یا رسول الله آیا باباش علی هست یا نه؟؟؟ نه زهرا جان حسینت اون لحظه پدر هم نداره..... بابا یا رسول الله آیا برادرش حسن هست؟؟ (نه دخترم برادرش حسن هم نیست) آی حُسینیا ...آی گریه کنای امام حسین،، ، بی بی فرمود بابا یا رسول الله ... پس کی بر حسینم گریه میکنه ... حسینم گریه کن نداره.... پیغمبر فرمود دخترم غصه نخور... عده ای از خوبان امت من جمع میشن... مردان و زنان امت من جمع میشن برا حُسینت ناله میکنند.... زناشون مثل جوون از دست داده ها ، برا حسینت گریه میکنند،،، مجلس به مجلس میرن عزاداری میکنند... زهرا جان روز قیامت هم که میشه.. میای شفاعتشون میکنی.. ⬅️خب حالا امروز بگو خانم جان ... اگه اون روز غصه خوردی حسینت گریه کن نداره... امروز من بر حسینت گریه میکنم... که تسلای دل داغدارت باشم... ⚫️روز عاشوراست امروز.... 🔴کربلا غوغاست امروز .... امروز امام زمان عزاداره .... قربونت برم آقا جان.... امروز برا مصائب عمه اش زینب ناله میکنه.... امروز برا جد غریبش حسین گریه میکنه..... امروز برای دستهای بریده عباسش گریه می کنه.... قربون اون آقایی که فرمود... یا جدا روز و شب برات گریه می کنم.. اگه اشکای چشمم خشک بشه براتون خون گریه می کنم فرمود... لأَندُبَنَّک صَباحاً و مَساءً و لأَبکینَّ عَلَیک بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً. صبح و شب برات گریه میکنم برات شیون می کنم.... تو مصیبتت به جای اشک، خون گریه میکنم.... امروز بگو آقاجان سرت سلامت.... آجرک الله فی مصیبت جدک.... آقا قربون اون شال عزا به گردن انداختی...... قربون دل داغدارت برم آقا جان.... (روز عاشورا.... دلتو ببرم کربلا...و التماس دعا) عجب روضه جانسوزیه روضه وداع... سخت ترین حالات ابی عبدالله همین جاست... اومد کنارخیمه، با همه وداع کنه.... صدا زد کلثوم خداحافظ... سکینه خدا حافظ.... آخ زینبم خدا حافظ.... همه بیایید دورمو بگیرید... آخرین دیدار من باشماست... دیگه شمارو نمیبینم... همه دورشو گرفتن... ناله میزنند...گریه میکنند.. یکی میگه مارو تو لشکر دشمن به کی میسپاری.. یکی میگه مارو به مدینه برگردون... همه رو آروم کرد.. اما اونی که آروم نمیشه زینبه... زینب مگه مینونه دوری برادر رو تحمل کنه... زینب نمیتونه از برادر جدا بشه... 🔘گفت با زینب، به آوای حزین 🔘مهربان خواهر بیا حالم ببین 🔘زینبا روز جدایی آمده 🔘موسم عهد خدایی آمده 🔘دور از اهل حرم ای مُمتَهن 🔘خیزو بهرم آر کهنه پیروهن ⬅️تا نام پیراهن اومد دید خواهرش داره میلرزه.... زینبم چرا میلرزی.. الهی برادر داری خدا برات نگه داره... نبینی داغ برادروو... زینبم چرا میلرزی خواهر... ⏪صدا زد حسین جان..مادرم فاطمه وصیت کرده..هر وقت حسین پیراهن کهنه طلب کرد... بدون لحظات آخر عمر حسینه.. (دیگه حسینو نمیبینی) همچین که راهی میدان شد دید صدای ناله ای بلنده ... 🖤مهلا مهلا.... 🖤یا ابن الزهرا.... ادامه روضه👇👇
هدایت شده از روضه دفتری
✨ای یادگار مادرم ✨ای مهربان برادرم ✨آهسته رو آهسته رو 2 ✨ای جان من جانان من ✨مشکن دل سوزان من ✨آهسته رو آهسته رو 2 (هم ناله شو با زینب) ✨آهسته رو آهسته رو4 ✨بر خواهر زارت نگر ✨بر طفل بیمارت نگر (بگم و التماس دعا) ✨آخ کرده وصیت مادرم ✨در وقت میدان رفتنت ✨ بوسم گلو و حنجره ات 2 🍁ای پاره تن حسینم 🍁خونین بدن حسینم 🍁 آرام جان خواهر 🍁 ای تشنه لب حسینم2 ⬅️زینب گفت حسین جان.. وقتی حرکت کردی طرف میدان یاد وصیت مادرمون زهرا افتادم... میگن امام حسین تا تام مادررو شنید از اسب پیاده شد... زینبم مگه مادرم زهرا چه وصیتی کرده... ⬅️صدا زد حسین جان.. مادرم وصیت کرده ... روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ... دیگه یاور نداشت... به طرف میدان میره... (اوج) زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر... مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس 🔴 امان از دل زینب....3 🔴 چه خون شد دل زینب ⬅️اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد... چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر... الهی خواهری داغ برادر نبینه... به خدا سخته... الهی نبینی اونچه که زینب دید.. (فرود) ⏪ اومد کنار جنازه برادر... چه جنازه ای.. بی سر، عریان، قطعه قطعه.... چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین..... 💔ديدم غمت ای دلبر ای کاش نمی ديدم 💔تنهایی و بی ياور ای کاش نمی ديدم 💔دنبال تو تا گودال من آمدم و ديدم 💔بالای سرت مادر ای کاش نمی ديدم ✳️بابی انت و امی یا حسین... ✳️جان عالم به فدای لب عطشانت ✳️بلند بگو یا حسیـــــن... ♻️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ کانال روضه دفتری 👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6003802734308885351.mp3
4.47M
لطفا حقش ادا بشه 😭😭😭😭 ✅بنداول یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی شمر بالای سرت ایستاده یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تیغ آماده سرت آماده یَاابنَ اُمّی یِاابنَ اُمّی حرمله کاش نیاد بالا سرت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی تا سه شعبه نزنه به جگرت 😭 ته گودال رسیده پای من دست و پانزن جلو چشای من پاشو زینب و تا خیمه برسون قتلگاهت شده یه دریای خون ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب 😭 ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بنددوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی پاشو قلب خواهرت پر از غمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی خواهرت بین یه مشت نامحرمه یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی حرومی پنجه زده به روی موت یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی صدا خس خس میاد از زیرگلوت ردپای اسبامونده روتنت پیرمردا باعصا میزدنت جای سالمی نموند از بدنت دعوایی شده سرِ پیرُهنت 😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 🌹:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🌹 ✅بندسوم یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی بالب تشنه سرت رو بریدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی سرتو بروی نیزه کشیدن یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی زیر سم اسبا رفت پیکرتو یَاابنَ اُمّی یَاابنَ اُمّی ساربون دزدیده انگشترتو میشنوم صدایی که هی میگه آه رسیده مادرمون تو قتلگاه چه جسارتی شده به پیکرت داره میخنده عدو به خواهرت 😭😭😭😭 ای بی حبیب شاه غریب شَیبِ الخَضیب خَدِّالتَّریب ذبیح العطشان(3)قتیل العریان 💠💠5⃣2⃣1⃣💠 🎼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا