eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. برای دسترسی به روضه و نوحه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید . . . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
امام علیه السلام فرمود: سخت ترین های ما در بود... حضرت برای نعمان بن منذر مدائنی توضیح داد: . در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را و ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و نوک نیزه بر ما می زدند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند، در حالی که و می زدند و شادی می کردند. . سرهای را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم علیه السلام را در مقابل عمه هایم و علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم، علیه السلام و سر پسر عمویم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم و علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای قرار میگرفت. از بالای بام ها و آب بر سر ما می ریختند. وقتی آتش به ام افتاد چون دستهایم را به بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. . از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: ای مردم! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. . ما را از پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی و عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما کنید. ای نعمان، تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.. ما را به ها بردند و خواستند ما را به جای و بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت. ما را در مکانی منزل دادند، که سقف نداشت، روزها از و شبها از و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم. 📚رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا صفحه ۴۱۱ سوگنامه آل محمد صفحه ۴۰۸ ناسخ التواريخ صفحه ۳۰۴ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨ @majmaozakerine
؛🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○ ؛🖤⚪️🖤 •°•○ ؛⚪️🖤 ؛⚪️ .⚪️•﷽•🖤 🌙🖤 🕋 همه با کاسه ی آمده بودند امشب غیر ع که با کاسه ی آمده بود😔😭 ⚪️ ⚪️🖤 🖤⚪️🖤 •°•○ 🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 جــان... جـانِ تـو و جـانِ ...😭 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
246.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪و حرف اول است مثل حرف اول ▪عاشورا یعنی قطرات اشكی كه امام حسین(ع) برای فردای اهل بیت خویش ریخت ▪عاشورا یعنی جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز ▪عاشورا یعنی ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند ▪عاشورا یعنی اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب سو سو میزد ▪عاشورا یعنی دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور ▪عاشورا یعنی پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها ▪عاشورا یعنی وداع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت ▪عاشورا یعنی فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃💔🍃====
؛🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○ ؛🖤⚪️🖤 •°•○ ؛⚪️🖤 ؛⚪️ .⚪️•﷽•🖤 🌙🖤 🕋 همه با کاسه ی آمده بودند امشب غیر ع که با کاسه ی آمده بود😔😭 ⚪️ ⚪️🖤 🖤⚪️🖤 •°•○ 🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 جــان... جـانِ تـو و جـانِ ...😭 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
قدم اگر خمید، فدای سرحسین جانم به لب رسید، فدای سرحسین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید، فدای سرحسین یک چند وقتیست در این شهر هیچ کس لبخند من ندید، فدای سرحسین هر جمله ی بشیر مرا پیر کرده است مویم شده سفید، فدای سرحسین گلچین چهار تا گل گلخانه ی مرا چه وحشیانه چید، فدای سرحسین هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها اشکم به رخ چکید، فدای سرحسین هر شب به یاد تشنگی کودک رباب خواب از سرم پرید، فدای سرحسین پاسبان حرم شد به جای من دستش اگر برید، فدای سرحسین گویند جا شده به مزار محقری آن قامت رشید، فدای سرحسین : یک عمر گریه کردی و گفتی فقط حسین ای مادر بهشت تو را غصه ها شکست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت ، ، سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴 .
اغیثینی آب زلال چشمه ها پاکی ذاتش را از فیض ناب ابر باران بر زمین دارد ( ع) معیار ادب گشته است زیرا که او تربیت از مادرش (س) دارد خود را کنیز بچه های (س) می خواند اندازه ی  این رزق را تنها خدا داند از دامنش عباس (ع) تا معراج بالا رفت تا لحظه ای که فاطمه (س) او را پسر خوانَد باید الفبای ادب آموخت از درسش هر حرف او درس است درس است از الف تا یاء از نام نیکِ  فاطمه (س) او دست می شوید تا با صدایی نشکند قلب بنی الزهراء او گفت با مولا  که این بنت کلابی ها نامش اگر باشد کنیزت هم رضا دارد ام البنین نامیده ای من را که می بالم چون زوجه ات این کُنیه را از (ع) دارد هرچند رفت از خانه زهرا (س) تا ابد اما بر اهل خانه جلوه ی  بی خاتمه دارد آقا! کنیزت را به آوایی صدایش کن بیت شما مولا فقط یک فاطمه (س) دارد آقا حسینت را چو جانم دوست می دارم من از خبرهای رسول الله (ص) خبر دارم از بهر یاریِ حسینت (ع) روز عاشورا ام البنینم دلخوشم چندین پسر دارم در باغ، هر گل گر بروید باز کافی نیست گلزار، عطر بوته ای از یاس می خواهد همراه قاسم، با علی اکبر، علی اصغر  (ع) آقا حسینم لشکرش عباس (ع) می خواهد ایام، طی شد روزها بعد از یکی دیگر یک یک گذشت و ماه خونینِ محرم شد بر کاروان لاله های گلشن حیدر (ع) بگذشت عاشورا زمین لبریزِ ماتم شد بعد از خزانِ کربلا، بعد از گذر از شام (س) رسید و کوله باری از مصیبت ها با  کاروانی که ز  سیمایش هویدا بود داغ عزیزان، خون دل ها، درد غربت ها وای از غم آن روز،  از  احوال امّی که با روضه هایش از غم اولاد، دُر می سفت ام البنینِ بی بنین بودن به جای خود اما به قبرستان به اشک و آه و غم می گفت: من در کنار صورت قبر پسرهایم هر صبح و شب بهر حسینم اشک می ریزم از غصه ی قدّی که در پیش ابالفضلم خم گشت، بر صبر  حسینم اشک می ریزم هرچند می گویند عباسِ جوانمردم پایان رسیده در کنار علقمه کارش اما دمادم از غم این غصه می سوزم از زینب (س) و بزم شراب و روز بازارش ----------------- در بین ابیاتم اگرچه جای گفتن نیست هرچند ناچیزم مرا دور سرت گردان این نام شاعر جای خود اما بیا مولا من خانه زادم پس مرا هم قنبرت گردان 1403/09/24 شهادت خانم (س)  تسلیت
؛🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○ ؛🖤⚪️🖤 •°•○ ؛⚪️🖤 ؛⚪️ .⚪️•﷽•🖤 🌙🖤 🕋 همه با کاسه ی آمده بودند امشب غیر ع که با کاسه ی آمده بود😔😭 ⚪️ ⚪️🖤 🖤⚪️🖤 •°•○ 🖤⚪️🖤⚪️🖤⚪️•°•○
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯🥀 .🥀•﷽•🖤 🌙🖤 🏴انا لله و انا الیه راجعون حیدر به دیدار زهرایش شتافت🏴 جــان... جـانِ تـو و جـانِ ...😭 🥀 🏴 🙏 ⬛️🥀🕯🥀🕯🥀🕯 ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دل هاست خدا میداند علت غیبت او هست گناهِ من و تو خونجگر، از گُنه ماست خدا می داند بر عطا و کرَمش جن و مَلک محتاجند از دَمش زنده مسیحاست خدا می داند خاکِ زیر قدمش سُرمه چشمِ مَلک است خیمه اش جَنَّتُ الاعلاست خدا می داند از همه بیشتر آنکس که بوَد منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا می داند هر کجا روضه ی « عباس » بخوانی بی شک یوسفِ فاطمه آنجاست خدا می داند گر نخیزی تو زِ جا کار ِحسین سخت تر است نگران حَرَمَم ، آبرویم در خطر است قامتِ خم شده را هر که ببیند ، گوید : بی علَمدار شده دستِ حسین بر کمر است داغ اکبر ، رمَق از زانوی من بُرد ولی بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است علقمه ، پُر شده از عطر ِ گل ِ یاس ، بگو مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است ؟ اصغر از هِلهِله کردن بدنش میلرزد گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است تنت سرده ، حرمله نامرده با تو چیکار کرده ؟ ببین زمین گیرم زِ غُصّه ها پیرم پاشو اباالفضل دشمن شادم ، برس به فریادم از نفَس افتادم چه وقت رفتن بود که پَر کشیدی زود پاشو اباالفضل تیر توو چشمات بُریده شد دستات ... حسییین ، وای ی ی ی ..