(1)در بازار کوفہ پیرزنی پشت بام بود
بہ نیزہ دار راس مطھر امام حسین ع درخواست کرد بیا جلوتر یہ مرتبہ دیدند سنگ بزرگی برداشت چنان زد بہ راس مطھر ابی عبداللہ ع
😭😭😭😭😭😭😭
السلام علیک یا اباعبداله
این قــــــــاری کاروان کوفہ است
امـروز کــــــہ در میان کوفہ است
مــــــــــــردم نکنــــــــید سنگ باران
این تشنہ و میھمان کوفہ است
این جـــــان رسول عالمین است
این راس بریدہ ی حسین است
این تشنہ لبی کہ بی قرین است
فــــــــرزند امـــــیر المؤمنین است
این راس بریــــــــدہ روی نیـــــــــزہ
وللہ امــــــــام سومیـــــــــــن است
در روز جـــــــــزا کہ خـــــــار و زارید
امیــد شــــــــــفاعت از کـــــہ دارید
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب
#شورمقتلی
#شهادت_امام_سجاد (علیه السلام)
#جانسوز
#جدید
اروم نمیگیره چشای بی قرارم
به کی بگم چه داغی توی سینه دارم؟
غیرت حیدر تو رگام میجوشه اما
دارن زنا رو میزنن سپر ندارم
میزنن
گوشوار دخترارو میبرن
میبینم که زنا بی معجرن
اما جایی ندارن برن
وای دلم
جلو چشمام میسوزه حرم
دنیا میچرخه دور سرم
میسوزه چادر خواهرم
هی میگردن ، دورِ زنها
بچه ها پخشن تو صحرا
پیش چشمام وحشیونه
عمه میخورد تازیونه
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
بند دوم
میگم عَلَیکُنَّ بِلفرارُ اما
دلم داره میشه پاره پاره پاره
عمه سپر میشه برای همه اما
سیلی و سنگش میزنن سپر نداره
خاکیه
چادرش پاره پاره شده
توی صحرا اواره شده
بعد بابا بیچاره شده
خیمه سوخت
پرده ای نیست زنا تو چِشَن
پیش من چادرا رو میکِشَن
نگرانِ بچه هام گم بشَن
تو دعاهام ، میگم اینو
حتی دشمن ، هم نبینه
که زنا بی ، پرده باشن
اونچه من دیدم نبینه
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
بند سوم
میسوزم و میبارم و میمیرم اروم
عبای سوختمو رو سر میگیرم اروم
شرمنده از نگاه عمه هامم ای وای
میسوزم و میبارم و میمیرم اروم
دیدم اون
سری که روی نی شد بُلند
دور نیزه بگو و بخند
دلمو اشکای عمه کَند
رو تنش
چیزی جز نیزه پیدا نبود
دست و انگشتر و پا نبود
واسه بوسیدنش جا نبود
جسم بابا ، روی خاکا
قطعه قطعه ، اربن اربا
عمه میخورد تازیونه
وقتی میگفت ، واحسینا
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
#خادم_زینب
#شورمقتلی
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#شب_دوازدهم_محرم
#امام_سجاد_زمینه
#زمینه
تشنه لب کربلا/ یا ابتا یاحسین
کشته سر نیزه ها /یا ابتا یاحسین
گریه کنم روز و شب / بهر تو ای سر جدا
نرفته از خاطرم / مصیبت کربلا
یا ابتا یاحسین /یا ابتا یاحسین
.......
خیمه که آتش گرفت / کار حرم زار شد
بر تن تبدار من / عمه پرستار شد
دامن دردانه ها /در حرم آتش گرفت
رقیه میزد صدا / معجرم آتش گرفت
یا ابتا یاحسین یا ابتا یاحسین
.....
سخت تر از کربلا/ مصیبت شام بود
که جای ناموس ما / در ملا عام بود
کوی یهودی نشین / وای من و وای من
ز نیزه نقش زمین / شد سر بابای من
یا ابتا یاحسین یا ابتا یاحسین
.....
#عبدالحسین
#اسارت_زمینه
نظر به حال من بی پناه کن/حسین جان۲
از روی نیزه خواهر و نگاه کن/حسین جان۲
شده پر از حرامیا
دور و برم حسین من
بیا ببین قاتل توست
همسفرم حسین من
وای حسین....
(حسین من...)
نیستی ببینی خون بر دلم شد/حسین جان۲
حرمله نزدیک به محملم شد/حسین جان۲
داره آتیشم میزنه
نگاه نامحرم حسین
اونکه بریده سرتو
داد کشید سرم حسین
وای حسین
چشماتو رو نیزه ببند برادر /حسین جان۲
نبینی سنگ میزنن به خواهر/حسین جان۲
هرچی که سنگ میزنن
کاش بخوره به خواهرت
ولی یدونه سنگ هم
نیاد به نزدیک سرت
وای حسین...
خیره شده رقیه دختر تو /حسین جان۲
رو نیزه ها به زخم حنجر تو/حسین جان۲
فدای رگهای گلوت
فدای چشمای ترت
تا دلش آروم بگیره
نگاه کن به دخترت
وای حسین...
#عبدالزهرا
.
بسم رب الحسین
یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت
بر پیکر مطهر خود پیرهن نداشت
یابن الشبیب خنجر او کند بوده است
لحن کلام شمر لعین تند بوده است
جدم به زیر لب که مناجات مینمود
تسبیحوحمد قاضیالحاجات مینمود ...
قاتل بدید و خشم وجودش زیاد شد
راهی به سوی قتلگهش با عناد شد
پنداشت شکوهها ز غم بیامان کند
نفرین و لعنتی به همه دشمنان کند
با خود بگفت خاتمه بر لعن او دهم
سرنیزه ام فشار به راه گلو دهم
اذکارِ بر لب شه لب تشنه را شکست
او مست بود و حرمت جد مرا شکست
بعد از حسین نوبت اهل خیام شد
خیره بسوی خیمه نگاه امام شد
پای حرامیان به حرم تا که باز شد
دستی بسوی گوش رقیه دراز شد
یابن الشبیب عمه ما را کتک زدند
آتش دوباره بر دل باغ فدک زدند
ناموس کبریا به بلایا اسیر شد
از چشم هیز حرمله یکباره پیر شد
#یابن_الشبیب روضه جدّم نشد تمام
آه از ورود دختر زهرا به شهر شام
پیش خدا کسی به حَدِ ما عزیز نیست
از آل مصطفی زنی اصلا کنیز نیست
#یابن_شبیب
علیرضا شاد | ۱۴۰۲/۰۵/۰۵✍
.
مناجات #امام_حسین در گودال قتلگاه 👇
«اَللّهُمَّ! مُتَعالِىَ الْمَكانِ، عَظيمَ الْجَبَرُوتِ، شَديدَ الِْمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَريضُ الْكِبْرِياءِ، قادِرٌ عَلى ما تَشاءُ، قَريبُ الرَّحْمَةِ، صادِقُ الْوَعْدِ، سابِغُ النِّعْمَةِ، حَسَنُ الْبَلاءِ، قَريبٌ إِذا دُعيتَ، مُحيطٌ بِما خَلَقْتَ، قابِلُ التَّوْبَةِ لِمَنْ تابَ إِلَيْكَ، قادِرٌ عَلى ما أَرَدْتَ، وَ مُدْرِكٌ ما طَلَبْتَ، وَ شَكُورٌ إِذا شُكِرْتَ، وَ ذَكُورٌ إِذا ذُكِرْتَ، أَدْعُوكَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَيْكَ فَقيراً، وَ أَفْزَعُ إِلَيْكَ خائِفاً، وَ أَبْكي إِلَيْكَ مَكْرُوباً، وَ اَسْتَعينُ بِكَ ضَعيفاً، وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ كافِياً، أُحْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا، فَإِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا، وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نِبَيِّكَ، وَ وَلَدُ حَبيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ، اَلَّذي اصْطَفَيْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْيِكَ، فَاجْعَلْ لَنا مِنْ أَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ».
(خدايا! اى بلند جايگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند [در كيفر و انتقام]! بى نياز از مخلوقات! صاحب كبريايى گسترده! بر هر چه خواهى قادرى! رحمتت نزديك! پيمانت درست! داراى نعمت سرشار! بلايت نيكو!
هر گاه تو را بخوانند نزديكى! بر آفريده ها احاطه دارى! توبه پذير توبه كنندگانى! بر هر چه اراده كنى توانايى! و به هر چه بخوانى مى رسى! چون سپاست گويند سپاسگزارى! و چون يادت كنند يادشان مى كنى! حاجتمندانه تو را مى خوانم و نيازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه مى برم و با حال حزن به درگاه تو مى گريم و ناتوانمندانه از تو يارى مى طلبم تنها بر تو توكّل مى كنم، ميان ما و اين قوم حكم فرما!
اينان به ما نيرنگ زدند، ما را تنها گذارده، بى وفايى كردند و به كشتن ما برخاستند.. ما خاندان پيامبر و فرزندان حبيب تو محمّد بن عبدالله(صلى الله عليه وآله) هستيم، همو كه او را به پيامبرى برگزيدى و بر وحى ات امين ساختى. پس در كار ما گشايش و برون رفتى قرار ده، به مهربانيت اى مهربانترين مهربانان!).
و آنگاه افزود: «صَبْراً عَلى قَضائِكَ يا رَبِّ لا إِلهَ سِواكَ، يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، مالِىَ رَبٌّ سِواكَ، وَ لا مَعْبُودٌ غَيْرُكَ، صَبْراً عَلى حُكْمِكَ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ، يا دائِماً لا نَفادَ لَهُ، يا مُحْيِىَ الْمَوْتى، يا قائِماً عَلى كُلِّ نَفْس بِما كَسَبَتْ، اُحْكُمْ بَيْني وَ بَيْنَهُمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْحاكِمينَ»؛ (پروردگارا! بر قضا و قدرت شكيبايى مىورزم، معبودى جز تو نيست، اى فريادرس دادخواهان! پروردگارى جز تو و معبودى غير از تو براى من نيست. بر حكم تو صبر مى كنم اى فريادرس كسى كه فرياد رسى ندارد! اى هميشه اى كه پايان ناپذير است! اى زنده كننده مردگان! اى برپا دارنده هر كس با آنچه كه به دست آورده! ميان ما و اينان داورى كن كه تو بهترين داورانى!). (1)
📚(1). مقتل الحسين مقرّم، ص 282 - 283.
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین