هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6026303002820739639.mp3
2.24M
🍂 #حاج_نادر_جوادی
▪️قبرین داشینا گویدی اوزین😭
▫️ #روضه فوق #جانسوز #ترکی
▪️ #احساسی #سوزناک #ماندگار
▫️پیشنهاد ویژه
▪️التماس دعا😔
▫️ایام #فاطمیه
@majmaozakerine
nohenab-علی-اکبری-من-ام-البنیم.mp3
6.16M
🍂 #حاج_علی_اکبری_اهری
▪️من ام البنیم
▫️ #روضه فوق العاده #سوزناک
▪️ #بینظیر #ماندگار #جانسوز
▫️ویژه وفات #ام_البنین
#ترکی
4_5836974127084209535.mp3
6.17M
#اجرک_الله_یا_بقیت_الله
#اجرک_الله_یا_بفیت_الله (اقا شرمندم)
بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم
〰〰〰
هرچی که میگردم جسم تو پیدا نمیشه
میخوام بشینم بالاسرت اما نمیشه
میخوام که جمِت کنم تو بوریا نمیشه
بیرون بکشم از بین نیزه ها نمیشه
تکه های جسمت پخشه تو صحرا نمیشه
مهل المهلا
یابن الزهرا
زینب تنهاست
تو این صحرا
دور تو نی و تیر
دور من حرومی
نمیشناسم تنت رو
خودت بگو کدومی
ای داداش
بند دوم
دیگه رو تنت حتی قد یه نیزه جا نیست
چندتا وصله از جسمت کمه سرت چرا نیست؟
هرچی چی گشتم انگشت بریدت هیچ کجا نیست
حتی توی گودال بین تیر و نیزه ها نیست
بعد از تو دیگه هیشکی مراقب زنا نیست
مهل المهلا
یابن الزهرا
غارت غارت
شد معجرها
تو کفن نداری
پیرُهن نداری
چی اومده سرتو
بمیره خواهر تو
ای داداش
بند سوم
عمامت الان روی سرِ یه ساربونه
انگشتر و انگشتت تو دست این و اونه
خولی سرِتو گذاشته تو تنور خونه
پیراهن پارتم که سهم دیگرونه
با مرکب دویدن رو تنِ تو حشیونه
مهل المهلا
یابن الزهرا
تو تنها و
زینب تنها
دلم رو میسوزونی
با این رگای خونی
این تن بی سرِ تو
بوسیده خواهرِ تو
ای داداش
#خادم_زینب
#شام_غریبان
#زمینه_روضه_ای
#جانسوز
#اجرک_الله_یا_بقیت_الله
#جانسوز
#زمینه_روضه_ای
#شب_هفتم_محرم
خیمه خلوت شده بیقراری
مثل من تو هم آروم نداری
میدونم میسوزه زخم لبهات
کاش یلحظه چش رو هم بزاری
گریه نکن ، خیمه خیمه رفتم
آبی نبود دست خالی برگشتم
زخم لبات ، داره بدتر میشه
داغه چقد ، نفسات آتیشه
داره میزنه بالا ، شعله های نهفته
میسوزه سینه ی من از حرفای نگفته
چون پوست صورتت از تشنگی خشکه خشکه
وقتی نازت میکنم، یکی یکی میافته
لالا گل خزونم ، لالا آروم جونم
شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم
بند دوم
نه طاقت میارم گریه هاتو
نه میتونم برات کاریکنم
کاش یلحظه میخوابیدی مادر
شاید تشنگیت کمتر شه گلم
گریه نکن ، دیگه آب آور نیست
میبینی دل تو دل مادر نیست
تشنه تر از توعه بابا اصغر
آروم بگیر تو رو جون مادر
میسپارمت به بابا ، شاید که آبت بدن
دلنگرون اینم ، با تیر جوابت بدن
دلهره دارم اما ، راهی برام نمونده
کبودی چشم تو ، جگرمو سوزونده
لالا گل خزونم لالا آروم جونم
شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم
بند سوم
سه شعبه اوردن واسه سرت
چقدره مگه قُطرِ حنجرت
دو شعبش اضافیه واسه تو
با یه شعبش میکنن پرپرت
گریه نکن ، دردتو پنهون کن
شرمنده ی تو نشه بابایی
دورم ازت اما هرجا باشم
شب که میشه میخونم لالایی
میگن که حنجر تو ، دوخته به قلب بابات
میگن که خون گلوت ، پاشیده روی چشمات
میگن دم آخری ، خندیدی پر کشیدی
خدارو شکر سر بابارو ، رو نی ندیدی
لالا گل خزونم لالا آروم جونم
شبا خوابم نمیره ، تا لالایی نخونم
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#شب_هفتم_محرم
#زمینه_بسیار_زیبا
میری از پیشم آروم آروم
نگامو به راهت میدوزم
بالبخند دور میشی ولی من
دارم از رفتنت میسوزم
جوونی ، سخته رفتن تو
گلم سخته دل کندنه تو
نرو ای آرامش بابا
برام سخته جون دادن تو
یکاری کنید نیمه جونم
داره میره میدون جوونم
بده گریه پشت مسافر
نمیاد دیگه من میدونم
نگات میکنم سیر نمیشم
چقد تو نگاهم قشنگی
رجز میگی الله و اکبر
چقد شکل حیدر میجنگی
حرم بی بهاره ، حرم بیقراره ، غمم بعد اکبر تمومى نداره
دل مضطر من ، بذار خون بباره ، خدا اکبرم رو ، برسون دوباره
واویلا واویلا ، علی بن زهرا
بند دوم
به دندون گرفتم گلم رو
بزرگش کردم اکبرم رو
عصای دستم رو گرفتن
گرفتن خورشید حرم رو
فقط یه پدر ، خوب میفهمه
چه سخته داغ لاله دیدن
گلم رو تشنه زیر پاشون
لگد کردن یاسم رو چیدن
چشام سو نداره بگیره
یکی دست بی جون من رو
برسونه من رو به اکبر
بیارم گل بی کفن رو
رمق نیست تو پاهام که پاشم
نذارید از اکبر جدا شم
بذارید که اشک چشامو
رو زخمای جسمش بپاشم
گرفتن گلم رو ، سوزوندن دلم رو ، چه جوری بیارم ، حرم اکبرم رو
تنش اربن اربا ، رو خارای صحرا ، حسین غریبو ، کمک کن خدایا
واویلا واویلا ، علی بن زهرا
بند سوم
دیدم من داغ کوچه هارو
رو جسم زار و اربن اربات
تداعی شد برام مدینه
با زخمی که افتاد رو چشمات
رو سینت زخمه مثل مادر
شکسته استخون پهلوت
کبوده چشم تو گل من
شکسته مثل زهرا بازوت
دارن هلهله میکنن تا
دلم بیشتر از این بسوزه
نمیدونن این زخم کهنه
رو قلب حزینم هنوزه
رو دوش بابا جا نمیشی
عزیزم چرا پا نمیشی
یه حرفی بزن ای جوونم
توهم حرف بابا نمیشی
عبارو بیارید ، علیمو ببینید ، قطعات جسمش ، رو آروم بچینید
نذارید گل من ، رو خاکا بمونه ، نذارید چیزی از ، تنش جا بمونه
واویلا واویلا ، علی بن زهرا
#خادم_زینب
#زمینه
#شب_هشتم_محرم
#جانسوز
#پیشنهاد_دانلود
#پست_ویژه
#شورمقتلی
#شهادت_امام_سجاد (علیه السلام)
#جانسوز
#جدید
اروم نمیگیره چشای بی قرارم
به کی بگم چه داغی توی سینه دارم؟
غیرت حیدر تو رگام میجوشه اما
دارن زنا رو میزنن سپر ندارم
میزنن
گوشوار دخترارو میبرن
میبینم که زنا بی معجرن
اما جایی ندارن برن
وای دلم
جلو چشمام میسوزه حرم
دنیا میچرخه دور سرم
میسوزه چادر خواهرم
هی میگردن ، دورِ زنها
بچه ها پخشن تو صحرا
پیش چشمام وحشیونه
عمه میخورد تازیونه
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
بند دوم
میگم عَلَیکُنَّ بِلفرارُ اما
دلم داره میشه پاره پاره پاره
عمه سپر میشه برای همه اما
سیلی و سنگش میزنن سپر نداره
خاکیه
چادرش پاره پاره شده
توی صحرا اواره شده
بعد بابا بیچاره شده
خیمه سوخت
پرده ای نیست زنا تو چِشَن
پیش من چادرا رو میکِشَن
نگرانِ بچه هام گم بشَن
تو دعاهام ، میگم اینو
حتی دشمن ، هم نبینه
که زنا بی ، پرده باشن
اونچه من دیدم نبینه
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
بند سوم
میسوزم و میبارم و میمیرم اروم
عبای سوختمو رو سر میگیرم اروم
شرمنده از نگاه عمه هامم ای وای
میسوزم و میبارم و میمیرم اروم
دیدم اون
سری که روی نی شد بُلند
دور نیزه بگو و بخند
دلمو اشکای عمه کَند
رو تنش
چیزی جز نیزه پیدا نبود
دست و انگشتر و پا نبود
واسه بوسیدنش جا نبود
جسم بابا ، روی خاکا
قطعه قطعه ، اربن اربا
عمه میخورد تازیونه
وقتی میگفت ، واحسینا
واویلا حسین واویلا حسین واویلا
#خادم_زینب
#شورمقتلی
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#شب_دوازدهم_محرم
وای وای وای مادر
شبه و کوچه ها تاریکه
نیمه شب موقع رفتن نیست
یکی بیدار کنه مادر رو
حالا که وقت خوابیدن نیست
همیشه نیمه شب برای
علی خدا خدا میکردی
دستت بسختی بالا میرفت
ولی بازم دعا میکردی
سجادتو وا کردم
تسبیحتو آوردم
چشماتو وا کن مادر
نذر شفاتو کردم
بند دوم
نکنه با من امشب قهری
که جوابم نمیدی مادر
لااقل چشماتو وا کن که
یکم آروم بگیره حیدر
نمیدونم چی دیده بابا
که سر رو دیوارا میزاره
وقتی که آب میریزه اسما
رو زخم تو بابا میباره
از این به بعد کارای
خونه همه با زینب
فقط چشاتو وا کن
نمونه تنها زینب
بند سوم
پاشو واسه وداع آخر
دارم از ماتمت میمیرم
مادرم مرده وقت گریه
آستینارو دهن میگیرم
چشاتو وا کن بار آخر
ببین غریب کوچه هارو
پاشو یجوری ساکتش کن
خودت غریب کربلا رو
دارم میبینم از دور
بارون نیزه ها رو
دویدنای شمرو
آشوب قتلگا رو
ته گودال چقد آشوبه
قلب اون قاتل چقدر سنگه
جایی خنجر رو میکشه اون که
جا برا دستو پا زدن تنگه
#خادم_زینب
#شورمقتلی
#جانسوز
#پیشنهاد_ویژه
#فاطمیه
#شور_مقتلی_فاطمیه_روضه_سنگین
#آجرک_الله_یا_بقیت_الله
السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده
#جانسوز
#جدید
دیگه تمومه
داره میشکنه بغضی که تو گلومه
واسه (برای) تو مردن علی ارزومه
دیگه تمومه
دیگه تمومه
چشمام نمیبینه کی روبرومه؟
فضه بگو حیدرِ من کدومه؟
دیگه تمومه
چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست
به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟
کنارم بشین ، دمِ اخری
باید بعدِ من ، کنی مادری
بتو میسپارم ، من اَیتامَمو
علی رو غریب ، نزاری بری
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند دوم
تنگه نفسهام
چقد جابجا داره میبینه چشمام
افتاده لکنت دیگه توی حرفام
تنگه نفسهام
تنگه نفسهام
پشت دره حیدر از دردِ پاهام
حتی نمیشه بلند شم من از جام
تنگه نفسهام
گفتم به زینب همه چیزو اما
چشمت به زینب باشه حتما اسماء
دلش نازکه ، اخه دختره
نزار حوصلش ، یه وقت سر بره
حواست باشه ، یه وقت داد نزن
سرِ دختری که بی مادره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند سوم
بارون میباره
داره کربلا رو به یادم میاره
یکی سنگ اورده یکی نیزه داره
بارون میباره
بارون میباره
میبینم حسینم سپاهی نداره
کسی نیست برا اصغرش اب بیاره
بارون میباره
زینب داره بینِ خارا میگرده
دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده
یدفعه پیِ ، تنِ بی سره
یدفعه پیِ ، یه انگشتره
یکی نیست کمک ، کنه زینبو
نزاره گلم ، اسیری بره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه
وای وای وای مادر
شبه و کوچه ها تاریکه
نیمه شب موقع رفتن نیست
یکی بیدار کنه مادر رو
حالا که وقت خوابیدن نیست
همیشه نیمه شب برای
علی خدا خدا میکردی
دستت بسختی بالا میرفت
ولی بازم دعا میکردی
سجادتو وا کردم
تسبیحتو آوردم
چشماتو وا کن مادر
نذر شفاتو کردم
بند دوم
نکنه با من امشب قهری
که جوابم نمیدی مادر
لااقل چشماتو وا کن که
یکم آروم بگیره حیدر
نمیدونم چی دیده بابا
که سر رو دیوارا میزاره
وقتی که آب میریزه اسما
رو زخم تو بابا میباره
از این به بعد کارای
خونه همه با زینب
فقط چشاتو وا کن
نمونه تنها زینب
بند سوم
پاشو واسه وداع آخر
دارم از ماتمت میمیرم
مادرم مرده وقت گریه
آستینارو دهن میگیرم
چشاتو وا کن بار آخر
ببین غریب کوچه هارو
پاشو یجوری ساکتش کن
خودت غریب کربلا رو
دارم میبینم از دور
بارون نیزه ها رو
دویدنای شمرو
آشوب قتلگا رو
ته گودال چقد آشوبه
قلب اون قاتل چقدر سنگه
جایی خنجر رو میکشه اون که
جا برا دستو پا زدن تنگه
#خادم_زینب
#شورمقتلی
#جانسوز
#پیشنهاد_ویژه
#فاطمیه
#شور_مقتلی_فاطمیه_روضه_سنگین
#جانسوز
#جدید
دیگه تمومه
داره میشکنه بغضی که تو گلومه
واسه (برای) تو مردن علی ارزومه
دیگه تمومه
دیگه تمومه
چشمام نمیبینه کی روبرومه؟
فضه بگو حیدرِ من کدومه؟
دیگه تمومه
چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست
به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟
کنارم بشین ، دمِ اخری
باید بعدِ من ، کنی مادری
بتو میسپارم ، من اَیتامَمو
علی رو غریب ، نزاری بری
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند دوم
تنگه نفسهام
چقد جابجا داره میبینه چشمام
افتاده لکنت دیگه توی حرفام
تنگه نفسهام
تنگه نفسهام
پشت دره حیدر از دردِ پاهام
حتی نمیشه بلند شم من از جام
تنگه نفسهام
گفتم به زینب همه چیزو اما
چشمت به زینب باشه حتما اسماء
دلش نازکه ، اخه دختره
نزار حوصلش ، یه وقت سر بره
حواست باشه ، یه وقت داد نزن
سرِ دختری که بی مادره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
بند سوم
بارون میباره
داره کربلا رو به یادم میاره
یکی سنگ اورده یکی نیزه داره
بارون میباره
بارون میباره
میبینم حسینم سپاهی نداره
کسی نیست برا اصغرش اب بیاره
بارون میباره
زینب داره بینِ خارا میگرده
دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده
یدفعه پیِ ، تنِ بی سره
یدفعه پیِ ، یه انگشتره
یکی نیست کمک ، کنه زینبو
نزاره گلم ، اسیری بره
یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#فاطمیه
#زمینه_روضه_ای_فاطمیه
4_5771606219487709857.opus
251.6K
#جانسوز
#پیشنهاد_دانلود
یک سال و نیم از اون ، روزا گذشت اما
یک لحظه هم قلبم ، آروم نشد مولا
یادم نرفت داداش ، یک لحظه هم حتی
که چی به روز من ، اومد تو اون صحرا
یادم نمیره اون ، آشوب گودالو
یادم نمیره اون ، جسم لگد مالو
یک لحظه از پیش ، چشمام نمیره اون
پیراهن پاره ، اون چشمای پر خون
یه سال و نیمه زینب
هرجوری میشد سر کرد
یه سال و نیمه چشمام
به راهه داداش برگرد
بند دوم
باور نمیکردم ، بیتو یروز حتی
طاقت بیارم من ، یک سال و نیم اما
من بیتو سر کردم ، کنده دلم از جا
وقتش شده دیگه ، پیشت بیام حالا
حس میکنم هرشب ، قاتل تو گوداله
حس میکنم پای ، جسم تو جنجاله
میبینم اون نامرد ، خنجر تو دستاشه
وقتی میخواد پاشه ، یک سر تو دستاشه
نمیره از یادم اون
خاطره های بد رو
وقتی که قاتل با سر
بین زنا اومد رو
بند سوم
داداش نمیپرسی ، از این کبودیها؟
رو جسم من مونده ، اتیش اون صحرا
رحمی به حالم کن ، من رو ببر حالا
روی دلم مونده ، داغ کبوترها
وقتش شده دیگه ، راحت شم از دنیا
از خاطره هایی ، که دارم از صحرا
وقتش شده داداش ، بیای به دنبالم
یک سال و نیمه تو ، روضه ی گودالم
بگو بیاد دنبالم
کفیلم امشب داداش
هیچوقت نمیذاشت تنها
بمونه زینب داداش
#خادم_زینب
#زمینه
#شهادت_حضرت_زینب (سلام الله علیها)
#جبل_الصبر
#نیمه_رجب
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
701.3K
با اشک با حال خوبی قلم خورد
#هشتم_ربیع_الاول
#شهادت_حضرت_عسکری_علیه_السلام13
#جانسوز
#مهدوی
#وداع_با_عزاداری
بیا ای امام غریبم
بخون آخرین روضه هارو
اجازه بده دربیاریم
لباس سیاه عزا رو
ببخش که نشد حق روضه ادا
نمردیم ما از داغ کربوبلا
گذشت روضه ی کوچه و زنده ایم
پیش مادرت خیلی شرمنده ایم
کم ِ ما قبول کن
بزرگی کن آقا
بگو که رسیده
به امضای زهرا
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖➖
تموم شد عزاداری امّا
هنوز تو بیابان نشینی
بمیرم برات غرق دردی
تو که از همه بهترینی
چرا هستی ای جان زهرا غریب
هزار ساله میخونی: اَمَّن یُجیب
نداره غم تو تمومی چرا
چرا هستی از شیعیانت جدا
نشد که واسه ما
تو روضه بخونی
بگو دیگه تا کی؟
تو صحرا میمونی
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖➖
بمیرم برا قلب زارت
تو از بچگی بودی مظلوم
دیدی که بابات تو جوونی
شد از کینه بدجوری مسموم
چه سمّی بهش داده بود دشمنش
که انداخته بود لرزه ها بر تنش
بابات روز خوش توی عمرش نداش
روی دامنت آخرش سر گذاش
اگرچه بابای
تو غرق محن شد
هزار مرتبه شکر
که غسل و کفن شد
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖
دوباره سخن از کفن شد
دلم با تو رفت پیش گودال
کنار تن بی سری که
جلو خواهرش گشته پامال
به غارت چرا رفته پیراهنش
نداره چرا جای سالم تنش
جدا شد سرش روبه رو مادرش
یکی برده انگشت و انگشترش
رها شد تو آفتاب
تنش بین صحرا
سرش رفته تا شام
رو نیزه ی اعدا
عجل الله تعالی فرجک...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)