eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح سیدالشهدا.mp3
4.23M
.حاج آرمین غلامی دوم محرم/۱۴۰۳ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دلم گرفته امشب جانم رسیده بر لب این دل غم گرفته افتاده یاد زینب ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب ای مادر مصائب هردم به شور و شینم با اشک و ناله و آه یاد تو و حسینم ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب بمیرم از برایت در کربلا چه دیدی تو در وداع آخر رنج و محن کشیدی ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب غلطان بخون شناور دیدی تو اکبرش را در دست شه بریده حنجر اصغرش را ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب بودی ز روز اول تمام هست عباس دیدی کنار علقم بریده دست عباس ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب دیدی که شمر ملعون خنجر زکین کشیده سر برادرت را از پشت سر بریده ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب کس همچو تو ندیده جسم بخون تپیده غلطان بخون برادر بر نی سر بریده ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب امان زمردم شام خون شددلت ز دشنام دشمن ز راه کینه سنگ میزد از لب بام ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب دیدی کنار سجاد در کنج یک خرابه رقیه شد چو زهرا غسل و کفن شبانه ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب رفتی ز دار دنیا راحت شدی ز غمها از این جهان فانی رفتی بسوی زهرا ▪️منم گدای زینب جانم فدای زینب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شوراسارت.mp3
1.36M
اشعاراسارت غلامی_مجنون ..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷 🔷🔷🔷🔷🔷 سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن اسارت رودکوفه، مردی غریب به هشتادوچندین زن بی حبیب یه زینب که باور نداره هنوز هنوزداره می خونه ام یجیب سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن واویلا ازاین غم کبابه ،دلم واویلا که بی صبر وتابه ،دلم واویلا شدکه کوفه بی توحسین واویلا که خونه خرابه دلم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 واویلا که من بی حسین بی کسم واویلاکه تا اوج غم می رسم واویلا که بی جونم و بی رمق واویلا به اشک حسینی قسم واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین.. 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 شب آخری گفتی تو گوش من میبینی منو،اخرش بیکفن سرم رو،توکوفه،میبینی شبی به دروازه کوفه،سری بی بدن میبینی تو،عصر عطش کربلا میبینی که غوغا میشه قتلگاه میبینی که زینب داره ازروتل میبینی که سر می‌ره رو نیزها سرت رابرادرکجا می برن به شام وبه کوفه چرامیبرن کجا میبرندوکجا میبرن 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 ✍ غلامی_مجنون دوم محرم/۱۴۰۳/ آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم شاملو/کرمانشاه شنبه۴مرداد👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اسارت۲.mp3
2.71M
◾️ ▪️ اسارت .حاج آرمین غلامی دوم ۱۴۰۳ ➖➖➖➖➖➖➖ یک قافله سر روی سنان است زینب نگران است یک سر سرِ عباسِ جوان است زینب نگران است یک سر سرِ سالارِ جنان است زینب نگران است سرها همه خشکیده دهان است زینب نگران است این قافله هفتاد و دو سر دارد با رأس پدر ، رأس پسر دارد زینب شده محوِ همة سرها کی از دلِ بشکسته خبر دارد؟ در زیرِ نیِ سرورِ دین مانده گلبانگ أخا أخا أخا خوانده یارب برس این لحظه به فریادش سر را به ستون خیمه کوبانده ◾️یک قافله سر روی سنان است ▪️زینب نگران است با رأس ابالفضل جوان گوید با سوز دل و اشک روان گوید سقا به فدای لب خشک تو جایِ همة تشنه لبان گوید درپیش رخش مانده سری خندان آثار شعف روی لب و دندان قاسم گلِ زیبای حسن بر نی با خون سرش دیده حنابندان ◾️یک قافله سر روی سنان است ▪️زینب نگران است دوزد به دو چشمان پسرهایش تا اوج فلک می رسد آوایش با عون و محمد دو جوانمرگش گویدغمِ پنهانیِ سیمایش با مادرش این گونه سخن دارد شرح غمِ دورانِ کهن دارد از روز عطش ، دورة بی یاری از ماتم هفتاد و دو تن دارد ◾️یک قافله سر روی سنان است ▪️زینب نگران است خاتون دو عالم شده بی یاور هر لحظة او بوده عذاب آور دیده به سرِ نیزه سرِ یاران اما نکند بارِ عزا باور با تک تکشان دیده به غم دوزد یا گوید و یا نالد و یا سوزد ای سروری از نی شدگان برگو تا سوزِ دلِ شیعه برافروزد ◾️یک قافله سر روی سنان است ▪️زینب نگران است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اسارت۳.mp3
1.16M
کوفه_مجلس ابن مرجانه_ .حاج آرمین غلامی ازغم دوست دگر،پاره جگر ریخته است ازفراقش‌ ،به بره کوفه ؛ گهر ریخته است کوفه ومجلس مرجانه،وزندان بلا یک نظر نیست که هر گوشه نظر ریخته است مردم کوفه ،نی،دف وسره چنگ زدند تنی این سو، بدنی سوی دگر ریخته است همه سرها به سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد و قامت همه سروست چنین افتاده وای بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است کوفیان چیدن آن روی عبا را دیدند اشک داغ است که از خون بصر ریخته است آه  ِزینب طرفی، خنده ی خولی طرفی سوختم بس که در این کوفه شرر ریخته است .آرمین غلامی_مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اسارت۵.mp3
1.39M
🏴 اشعار اسارت =======================   دهه دوم محرم۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی کوفه و چشم انتظاران فراوان گرد سر زینب بی تاب بود آنروز ،میهمان گرد سر سهم کوفه هفت روزی بود،آنهم دیدورفت روی نیزه از ترک زخمی نمایان گرد سر رفت سمت نیزه دار  اما تنش تاروکبود برسرنیزه سرت شدنیزه باران گرد سر خم شدی تاسنگ بر رویت نیاید،لیک خورد شد پناه زینبت، ردی شتابان گرد سر سنگ کوفی آمد و در جا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان گرد سر روی نیزه راس عباس است، می افتند اگر کاش راس تونیفتدبازگریان گرد سر کم‌کم از قد رشیدت در مسیرم ریخت ریخت دیده ام این ضربه‌های سخت پایان گرد سر درمسیری ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان گرد سر خورد با صورت زمین  پهلویی از سر ،وای من خورد پیش مادری با دست لرزان گرد سر سنگهایی دور می‌گشتند و هی می‌آمدند لشگری از چند صد قاری قرآن گرد سر سرتکان می‌خورد  جمعیت به هرسو خیره بود کوفیان که سنگ عریان داشت او، جان گرد سر خواهرت با روسری پاره می‌آیدحسین مادری بی شیر هم  طفلی به دامان گرد سر دیده ام کنج خرابه دست بر موی زینب است با خودش می‌گفت ای جانم، حسین  جان گرد سر 🔸 شاعر: غلامی_مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه اسارت۶.mp3
1.63M
دوم ‌محرم .حاج آرمین غلامی دهه دوم_۱۴۰۳ در غم قتل حسین ناله به سر، بود به نی خواهرش را ز غم کوفه خبر بود به نی کاروان اسرا آمده درکوفه ی غم بوسه ها بر رخ چشم پسر بود به نی زینب آمدبه اسارت به میان کوفه قوتش از آب رخ و خون جگر بود به نی آسمان خم شد ه ،ازداغ مصیبات زنی سری از خاک چو بر سینه و سر بود به نی چشمهای توحسین،ازسرنیزه دیدم که دعا را ره ترتیب اثر بود به نی قامت صبر نشد خم چو کمان گشت قدم آه عبرت به قضا و به قدر بود به نی دیدمت برسرنیزه،تو ز،نی افتادی پی دیدار سرت شور دگر بود به نی راس خونین حسین را سرنیزه زده اند ماه را در وسط شهر مقر بود به نی چکندهمسفرخولی و،شمراست وسنان درس شرمندگی آنجا به بشر بود به نی به اسارت همه هشتادزن است ودختر هان که جان از غم هجران دگر بود به نی ➖➖➖➖➖➖➖ _غلامی _مجنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا