نوحه اسارت۳.mp3
1.16M
#نوحه کوفه_مجلس ابن مرجانه_
#اشعار_اسارت
#محرم۱۴۰۳
#ماه_محرم
#مداح.حاج آرمین غلامی
ازغم دوست دگر،پاره جگر ریخته است
ازفراقش ،به بره کوفه ؛ گهر ریخته است
کوفه ومجلس مرجانه،وزندان بلا
یک نظر نیست که هر گوشه نظر ریخته است
مردم کوفه ،نی،دف وسره چنگ زدند
تنی این سو، بدنی سوی دگر ریخته است
همه سرها به سنان، قسمت دیگر سر تیر
چند قسم دگرش روی سپر ریخته است
قد و قامت همه سروست چنین افتاده
وای بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است
کوفیان چیدن آن روی عبا را دیدند
اشک داغ است که از خون بصر ریخته است
آه ِزینب طرفی، خنده ی خولی طرفی
سوختم بس که در این کوفه شرر ریخته است
#شاعر.آرمین غلامی_مجنون
نوحه اسارت۵.mp3
1.39M
🏴 اشعار اسارت #سربریده
=======================
#حضرت_عباس
#نوحه دهه دوم محرم۱۴۰۳
#مداح.حاج آرمین غلامی
کوفه و چشم انتظاران فراوان گرد سر
زینب بی تاب بود آنروز ،میهمان گرد سر
سهم کوفه هفت روزی بود،آنهم دیدورفت
روی نیزه از ترک زخمی نمایان گرد سر
رفت سمت نیزه دار اما تنش تاروکبود
برسرنیزه سرت شدنیزه باران گرد سر
خم شدی تاسنگ بر رویت نیاید،لیک خورد
شد پناه زینبت، ردی شتابان گرد سر
سنگ کوفی آمد و در جا سه جایش را شکست
حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان گرد سر
روی نیزه راس عباس است، می افتند اگر
کاش راس تونیفتدبازگریان گرد سر
کمکم از قد رشیدت در مسیرم ریخت ریخت
دیده ام این ضربههای سخت پایان گرد سر
درمسیری ناگهان اُفتاد با صورت زمین
بین صدها درد ، این دردی سه چندان گرد سر
خورد با صورت زمین پهلویی از سر ،وای من
خورد پیش مادری با دست لرزان گرد سر
سنگهایی دور میگشتند و هی میآمدند
لشگری از چند صد قاری قرآن گرد سر
سرتکان میخورد جمعیت به هرسو خیره بود
کوفیان که سنگ عریان داشت او، جان گرد سر
خواهرت با روسری پاره میآیدحسین
مادری بی شیر هم طفلی به دامان گرد سر
دیده ام کنج خرابه دست بر موی زینب است
با خودش میگفت ای جانم، حسین جان گرد سر
🔸 شاعر:
#آرمین غلامی_مجنون
نوحه اسارت۶.mp3
1.63M
#اشعارسربریده_دهه دوم محرم
#مداح.حاج آرمین غلامی
#محرم دهه دوم_۱۴۰۳
در غم قتل حسین ناله به سر، بود به نی
خواهرش را ز غم کوفه خبر بود به نی
کاروان اسرا آمده درکوفه ی غم
بوسه ها بر رخ چشم پسر بود به نی
زینب آمدبه اسارت به میان کوفه
قوتش از آب رخ و خون جگر بود به نی
آسمان خم شد ه ،ازداغ مصیبات زنی
سری از خاک چو بر سینه و سر بود به نی
چشمهای توحسین،ازسرنیزه دیدم
که دعا را ره ترتیب اثر بود به نی
قامت صبر نشد خم چو کمان گشت قدم
آه عبرت به قضا و به قدر بود به نی
دیدمت برسرنیزه،تو ز،نی افتادی
پی دیدار سرت شور دگر بود به نی
راس خونین حسین را سرنیزه زده اند
ماه را در وسط شهر مقر بود به نی
چکندهمسفرخولی و،شمراست وسنان
درس شرمندگی آنجا به بشر بود به نی
به اسارت همه هشتادزن است ودختر
هان که جان از غم هجران دگر بود به نی
➖➖➖➖➖➖➖
#شاعر_آرمین _غلامی _مجنون
نوحه اسارت۷.mp3
1.71M
❣﷽❣
♨️#اسارت
#سبک : همه جا کربلا.
❤️اسارت _حضرت زینب❤️
#شعر_آرمین غلامی_مجنون.
بر اسیرکوفه،بر سر و سینه زن
آمده به کوفه آن سر بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از سرای کوفه، میرسد این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
کاروان چنین، میکند زمزمه
ساقی افتاده است، تشنه درعلقمه
گرده او از جنان ،حضرت فاطمه
گرده زهراچنین،برلبش این پیام
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
از سرای کوفه ، میرسد این پیام
کشته شدکربلا، سبط خیرالانام
این ندا میرسد ازسر بریده
زینب خسته دل السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
سوی شام وکوفه ،دلشکسته برند
زینب غریبت ،زاروخسته برند
نازنین دلبرا، صبر وکن در زمین
سوی شام وکوفه،دست بسته برند
یاحسین،یاحسین،،،،
من زیارت تو ،آمدم نبودی
کوفه دراسارت،زاروکبودی
تن من برای،توبه کوفه آمد
شام و کوفه دل از،جانم ربودی
یاحسین،یاحسین،،،،
ای خدا حاجت عمه را کن روا
اشک و آهی بده، بر همین نوحه ها
سوی شام وکوفه،راهی کربلا
بر سر ما بود، روز و شب این کلام
زینب خسته دل، السلام السلام
♨️یاحسین یاحسین
#شعر/آرمین غلامی-مجنون
#متن اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_نوحه
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
نوحه اسارت۸.mp3
1.59M
❣﷽❣
⏺ #سینه_زنی #اسارت #شام
⏺ #شبانگاهان
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه دوم محرم۱۴۰۳
زروی نیزه برادرجان،یک نظر براین بی پناهی کن
ز روی نیزه توبرحال، خواهر غمدیده نگاهی کن/
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
شده اینجااز حرامی پر
میروم سوی شامیان دیگر
بیا بنگر قاتلت باشد
همسفربامن ،باسرخنجر
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
__
الهی هرگزنباشی ببینی ،برادرخون بر دل من شد
برای آزارمن خولی ،حمله ورسوی محمل من شد
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
داره آتیش میزنه برمن
اون نگاه نامحرم ،اینجاها
بریده اونکه سرعباس
داد کشیده سرم ،گوشه صحرا
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
بیاازنیزه برادرجان،لحظه ای چشماتو روهم بگذار
نبینی سنگ جفا دارن،میزنن بر رویم دراین بازار
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
تموم سنگا برادرجان
کاشکی میخوردش،برمنه خواهر
یدونه از سنگای مردم
کاش نیاد نزدیک تو واون سر
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
شده خیره دخترت اینجا سوی تو شاید لیندا یکبار
که بر رو نیزه ها دیده، زخم حنجر تو،ای گل دادار
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
فدای رگهای حنجره ات
جانفدای چشمان گشته ترت
گرفته آروم و ازناقه
یک نگاهی کرده بسوی سرت
⏺میرودتاشام بلازینب
میشود جان کاروان برلب
الامان ،ازشام۲,
(#شاعر_آرمین _غلامی_مجنون)
#دهه دوم محرم۱۴۰۳
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣🤞🤞
⚫️#روضه_اسارت
🔘#روضه_حضرت_زینب_س
▪️#دفتری_زینب_س 2
انتهای صبر در اصل ابتدای زینب است
چشم زهرا و علی وقف عزای زینب است
گریه بر او هست گریه بر حسین و بر حسن
مبدا گریه در عالم غصه های زینب است
در غدیر کربلا زینب امامت میکند
جلوه "مَن کُنتُ مولا" در ولای زینب است
پنج تن دلداده ی اویند پس با این حساب
اصلا این اهل کسا اهل کسای زینب است
حق شفا را داده در تربت که این خاک شریف..
کیمیای عشق شد چون زیر پای زینب است
کربلا را زینب از غربت برون اورده است
پرچم سرخ حسینی در هوای زینب است
نور خاک چادرش کافر مسلمان میکند
عزت اسلام از یاربنای زینب است
شام را با جمله "اِلّا جَمیلا "خاک کرد
ابتلای انبیا جمعا بلای زینب است
دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها..
مردن ما کمترین درک عزای زینب است
⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری...
ایامی که بیبی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه...
وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت..
💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم
💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم
💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست
کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند...
با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند...
💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود
💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود
⬅️بیبی رو وارد شهر کوفه کردند....
خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه...
(چه خاطراتی)
مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری...
خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد..
(خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه)
💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود
💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود
💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود
⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن...
هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت...
هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید...
اینجا خونه باباش علی بوده...
این شهر بوی باباش علی میده...
این شهر بوی برادرشو میده....
این شهر بوی حسین میده...
همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است...
⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده....
اسیرو بی کس و تنها...
دستای بیبی رو بستن....
از بالا بام خاکستر میریزن...
سنگ میزنن...
💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست
♻️بگمو التماس دعا
♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا
⬅️یه وقت بیبی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر...
دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن...
زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت..
آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه......
امان امان امان
💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست
💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم
💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم
💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم
⬅️اینجا یه زبان حالی داره....
یه نگاه کرد به سر بریده عباس...
صدا زد عباسم داداش....
دادلش پاشو حال زینبو ببین...
ای غیرت الله ..
پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری....
زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید...
حالا ما بین نامحرماست...
⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره...
امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید...
نور چراغو کم کنید...
کسی قد و قامت زینبم رو نبینه....
داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم...
ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس....
🖤کوفه چه غوغایی شده
🖤زینب تماشایی شده
هرچقدر ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن......
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤