بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_کبری علیهالسلام
#مثنوی
🔹مجنون کرمانشاهی
به هوای تو،به لب نغمه یارب شده است
بیجهت نیست که دل، مست توزینب شده است
وه چه گویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
زینب است و صفتش ، جلوه مخصوصِ خداست
وجنات وحرکات و سکناتش مولا
مادرش خدیجه بودهست مگر یا زهرا؟
زینب است، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
ازقدومش چقدر فاطمه مهمان دارد
قمروشمس شداز دیدن رویش سرمست
بلبلان ازقدمش قدح گرفتن به دست
روی رخساره زاعجاز، قمر میگردد
تا به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
زینب آمدبه جهان جلوۀ کوثر آمد
سرّ لولاک، از اول گل حیدر آمد
آمدوعطر حضورش به هوا پیجیده است
نفس پنج تن آل عبا پیچیده است
ذاتش آیینه در آیینه چو حیدرگشته
زینب است،از شب معراجِ خودش برگشته...
با نقاب آمدنش پیش همه دیدنی است
به اباالفضل که همچوفاطمه دیدنی است
کیست زینب دخترسروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم مجنون این شهر نوشت:
« دخترشاه جهان کیست به غیر اززینب
که به مژگان شکند خنده به هرواژه ی لب
خاک پایش که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر، منه آزاده
کربلا ازقدم نام شمانام گرفت
تشنه گان معرفت ازمی توجام گرفت
أشهدُ أنّ... به این زن، ولی باید گفت
دراذان نام تورا،بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش دیدن داشت
وه گل باغ محمّد شدنش دیدن داشت
سحر آوردجهان عطر و، شمیم صلوات
میوزد بر سر این خانه نسیم صلوات
رحمت واسعه ای ، تشنۀ الطافِ تو دشت
دشت از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیست زینب، که چوزهرا شده از کل جهات
باز هم بر گل رخساره ی زینب صلوات
خالقت وه،به تنت جامۀ احسان دیدهست
مادری بودن تو بر چه کسی پوشیدهست؟...
میشود صیدغمت جلوه میدان زینب
باز شد برغمت آغوش بیابان زینب
دیدی آنگونه که شد دشت پر از هرسخنت
کربلا رنگ گرفت از نفس پیرهنت
ذات تو گرچه خلاصه شدۀ پنج تن است
زیبا دشت پر از عطر حسین و حسن است
بیشتر ریخت بهم ،حال دلت قاسم بود
کشت یکباره تورا داغ بنیهاشم بود
منه (مجنون)همه شب باغم تو صبح کنم
نام توزینب کبرا(س)شده حک روی تنم
📝 #آرمین_غلامی_(مجنون)
✅ #تاریخ سروده-شنبه13-آذر1400-کرمانشاه
📜 #متن
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦ویژگیهای خاص #حضرت_زینب_کبری سلاماللهعلیها
#ویژه سالروز ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
📍بنا بر نقلی پنجم جمادیالاول سالروز ولادت خجسته بزرگ بانوی اسلام وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. در سال پنجم هجرت، آن وجود مقدس از تنها زوج معصوم عالمِ خلقت به دنیا آمد و مقامی بس رفیع دارد.
📍نام آن حضرت بنا بر برخی از اقوال مانند نام مقدس برادران عظیم الشأنش از آسمان آمد و به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وحی شد که آن حضرت را زینب بنامند.
📍وجود مقدس حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارای ویژگی های خاصی است، از جمله می توان گفت تنها شخصیتی است که هفت معصوم را درک کرده اند. یعنی وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، امیرمومنان علیه السلام، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، امام حسن علیهالسلام، امام حسین علیه السلام، امام سجاد سلام الله علیه و دوره کودکی امام باقر علیه السلام را و از محضر شش معصوم کسب فیض و معرفت کرده است.
📍حضرت زینب سلام الله علیها به خوبی در دامان مادر عظیم الشأنش وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها سرور بانوان دو عالم پرورش یافت و از آن حضرت درس بزرگ ولایت و ولایت مداری و دفاع از ولایت را آموخت.
📍موقع شهادت مادر، حضرت زینب علیهاالسلام پنج سال بیشتر ندارد، اما چنان از نظر معرفت و فهم و کمال در اوج است که راوی حدیث و خطبه مهم فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است و ابن عباس و دیگران، خطبه فدکیه را از وجود مقدس حضرت زینب علیهاالسلام روایت کرده اند.
🔸آن حضرت به عنوان پیام رسان واقعه کربلا و تداوم بخش راه امام حسین علیهالسلام شناخته می شود. به جرأت می توان گفت حضرت زینب علیهاالسلام اگر نبود و اگر اقدامات کوبنده حضرت زینب سلاماللهعلیها وجود نداشت، واقعه کربلا در حادثه روز عاشورا محو و دفن می شد و انعکاسی در سطح تاریخ و سرنوشت ملت ها پیدا نمیکرد. از این حیث حضرت زینب علیهاالسلام نقشی بسیار مهم در ارتباط با سعادت و هدایت جامعه اسلامی ایفاکردند