eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ازفرس آقابه زمین خورده است عزیز زهرابه زمین خورده است   سلسله جنبان فلک راببین ازفرس افتادبه روی زمین زهره به زین قامت گل چاک کرد ؟دلبر ما را ز چه در خاک کرد؟ زهره به زین قامت آن شاه سوخت ؟درغم او مشتری و، ماه سوخت حضرت باقر ز جهان شسته دست گوشه ای ازحجره به ناله نشست وای ز گیسوی پریشان شده وای به زهره زینِ پنهان شده قدرتورامدینه نشناخته قافیه را مثل حنا باخته چند قدم رفت و زمین گیر شد دگر ز زندگانیش سیر شد در وسط کوچه به لب جان رسید لرزه به آن زانوی سلطان رسید وای درآن کوچه چه بی تاب شد ازاثره زهرتنش آب شد ازاثره زهر ، ور افتاده بود به کوچه ها از کمر افتاده بود درپی اندیشه محراب ها  چفت شد و بسته شد از باب ها غصه وغمها دل او را گرفت زهره به زین، حاصل او را گرفت دو دیده اش، ز گریه لبریز شد ای پسرم گفت لبش خود به خود آمده بالین سرش نوگلش تاکه بگویدبره او از دلش دربره او وای که ماه آمده؟ بردره اوشمس .گواه آمده آن جگر مرد جگر دار .اوست آن پسر دلبر عیّار.اوست لب چوکند تر.زسره جام او گریه کند بر غم فرجام او جسم پدر رابه دو دستان خود غسل دهدبه چشم گریان خود ازغم این درد چه حالی شده؟ بهره دل من این سوالی شده خیره به چشمان تو ای جان کنم یاده سره نیزه سواران کنم باز گریزی بزنم برحسین یادحسین کنم به صدشور وشین یاده سره به نیزه هانشسته به یاده نعل وسینه ی شکسته ✅
بسم الله الرحمن الرحیم ‍_عمری گدای حضرت باقر شدن خوش است خاره سرای حضرت باقر شدن خوش است مارا به پادشاهی عالم چه حاجت است وقتی گدای حضرت باقر شدن خوش است همواره سرنوشت مرا او رقم زده مستی برای حضرت باقرشدن خوش است آل صعود و داعش و وهابیت بدان ما را فدای حضرت باقر شدن خوش است (مجنون)بدان که مردن ومرگ ازبرای تو در روضه های حضرت باقر شدن خوش است ✅
بسم الله الرحمن الرحیم برای کشتن تو زهر بی هوا آمد تمام حادثه درپای کوچه ها آمد جفای زین بنگر اینچنین بازهر کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود واشک غربت تو روی گونه ها آمد چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی درون خانه به زاری شبی صدا آمد به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا برای داغ عظیمت دل منا آمد به تشیع تن توآمده اگرقاتل فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد.. ✅
بسم الله الرحمن الرحیم از ازل معتکف کوی امام باقرم من اسیرخم ابروی امام باقرم درپی جلوه ی دنیانرود این دل من من خریدار گل روی امام باقرم گل رخان رابه سرای دل عاشق ره نیست عاشق آن رخ دلجوی امام باقرم برلبانم همه جا زمزمه جزنامش نیست ازازل سینه زن کوی امام باقرم تا ابدگریه کنت هستم ای باقرالعلوم شكرگویم که ثناگوی امام باقرم لب(مجنون )همه جا زمزمه ی یادش بود سرخوش ومست ازآن بوی امام باقرم ✅
بسم الله الرحمن الرحیم برای کشتن تو زهر بی هوا آمد تمام حادثه درپای کوچه ها آمد جفای زین بنگر اینچنین بازهر کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود واشک غربت تو روی گونه ها آمد چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی درون خانه به زاری شبی صدا آمد به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا برای داغ عظیمت دل منا آمد به تشیع تن توآمده اگرقاتل فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد.. ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم من گدایی ازگدایان سرای باقرم همچو مرغی پرشکسته درهوای باقرم عالمی دیوانه میگردد به دورخانه اش من گدایم سائلم عبدسرای باقرم ابن سجادی و عالم شد اسیرخانه ات من هوادار غم وشور ونوای باقرم خرج عشقِ تو نمایم زندگی وعمرخود من گرفتاره گرفتاری بپای باقرم گرچه(مجنون) کمتراز ذره به درگاه شماست سرخوشم زیراغلام بینوای باقرم 📕 ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم رخت عزا رابه تنم کرده ای شال غمت راکفنم کرده ای عشق توباقر چه ها کرده است عالم عزای توبپا کرده است مراغمت بسته به زنجیرکرد مرا ازاین سفره نمک گیر کرد فقط به این اشگ وعزا دلخوشم حضرت باقر ع به شما دلخوشم چشم من از داغ تونمناک گشت دامن آلوده ی من پاک گشت به روی زین زهری. ای باوقار لمس شده پیکرت ای شهریار نفس نفس مزن ز زهر جفا فتاده ای چراتو درکوچه ها بعده سه روز .جان توسپردی غریب. صحن بقیع خاک شدی بی حبیب ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم به زهرکینه کسی بی قرار وتنهابود ز زهر زین چقدر دل فکار وتنها بود به زهرکینه تمام جوارحش میسوخت کسی حزینه وبی غمگسار تنهابود به زهرکینه جگر پاره گشته حضرت عشق امام شیعه درآن گیر ودار تنهابود به زهرکینه گل من ز دست وپا افتاد غریب وخسته وچشم انتظارتنهابود زسوز زهرجفا پیکرش چه میسوزد به کوچه ها چقدربی قرار وتنهابود به یادعمه وآن خیمه ی بدون عمود به فکربودو درآن گیر ودارتنهابود طناب ودخترکان و واسیری زینب برای این همه چشم انتظار وتنهابود ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم زهرجفاتمام تنت پاره پاره کرد سمی کشنده آن بدنت پاره پاره کرد زهری به زین اسب توآغشته کرده اند زهرجفا تن وبدنت پاره پاره کرد ازحنجرت امیدسخن گفتنی نبود هرتارصوتی سخنت پاره پاره کرد یک کوه درد بر سروجانت نشسته است شعله تمامی چمنت پاره پاره کرد ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ازهمان زهر به زین بال وپرم درهم ریخت درمدینه بین کوچه جگرم درهم ریخت ازعطش دم نزدم گرچه تنم آب شده ازهمان زهرشرربار سرم درهم ریخت پسری کو که بیاید. سر بالین پدر صادق آمدبه سر من پسرم درهم ریخت پنجمین اخترعشقم.باقرم .عشق نبی زین همه درد وبلا چشم ترم درهم ریخت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم زین زهرآلوده آیا دیده ای پیرمردی راتوتنها دیده ای زین اسبت راعدو زهری نمود زهرکینه باعث مرگ توبود زین زهرآلوده در دست هشام شدمهیا بهر قتل آن امام زین زهرآلوده گشته قاتلت زهر زین آتش زده بر حاصلت زین زهر آلوده برجسمت نشست عضوعضوپیکرت ازهم گسست زین زهرآلوده پایت رابرید ازسرهرتاولش خون میچکید زین زهرآلوده پیرت کرده است زین جهان گویاکه سیرت کرده است بی سبب جانت گرفته دشمنت دیدصادق. آن. کبودی تنت شدکبود از زهره کینه پیکرت میکنی هردم تویاده مادرت باقره آل محمد الامان گیرد این مجنون زکوی تونشان ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم کشته ی آن زین زهرآلوده آقاگشته ای بهر رفتن زین دیار آقامهیاگشته ای توکه عمری در. ره احقاق حق کوشیده ای بین یارانت چقد مولاتوتنهاگشته ای دیدمت درکوچه ها نقش زمین گردیده ای راه رفتن نیست درپایت مهیاگشته ای زین اسب وپای دلبر .گشته مثل یک دگر وای من باقربه کوچه ازچه تنهاگشته ای تاهشام آن والی شهرمدینه بدنمود دیدم آقا ازجفاتنهای تنهاگشته ای لمس گردیده دوپایت ازفشار زهر زین آمدی زهرجفامونس به غمهاگشته ای امر کردی تابرایت درمنا گریه کنند لیک خسته ازهمه نامردمی ها گشته ای گفت (مجنون )بوده باقر ع .بین عاشوراییان آب میبینی ولی .لب تشنه مولا گشته ای ✅ @majnon1396