بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
امشب تمام هستی مادر رسیده است
این زندگی به چشمه کوثر رسیده است
اذن ورود ما بده ،درخانه ات حسین
چون از بهشت هدیه فراتر رسیده است
مارا اسیره اصغرخودکرده ای رباب
بااصغره تو،زندگی از سر رسیده است
آمدولادت علی اصغر ،گل رباب
امشب تمام هست پیمبر رسیده است
عبداله است نام قشنگ گل رباب
رزق سفر ز خاک همین در رسیده است
بی اصغره تو، پست ترین خلایقیم
با نام اوست رتبه برتر رسیده است
امشب به یاده اصغر تو تحت قبه ایم
حاجات ما همیشه مکرر رسیده است
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
برای من ،رخت عالیجناب است
گل باغ حسین، رویت گلاب است
ندارد این جهان نور وضیایی
جمالت برفلک چون آفتاب است
رخ زیبای تو، یک آسمان نور
سره گهواره ات یک انقلاب است
به قربان دو چشم نازنینت
که روی دست مادر خواب خواب است
مراکشتی توباتیر محبت
عروجت بر فراز دوش باب است
به شیر مادرش سوگند اصغر
نفسهای تواز اسلام ناب است
مرامست علی اصغر نمودند
مرادیوانه ی دلبرنمودند
شب شادی شب دلبر رسیده
به دریای ولا، گوهر رسید
برای خانه ی ارباب عالم
سپهر عشق چون اختر رسیده
رسداز لعل لبهای ملائک
که میلاد علی اصغر رسیده
بگو میلاد مسعود برادر
به سجّاد و علیاکبر رسیده
رقیه باسکینه خنده میکرد
که فرزندی براین مادر رسیده
طلوع اختران بادامبارک
که میلاد مه برتر رسیده
ذبیح کوچک مولا رسیده
شفیع محشرکبری رسیده
سپهر اختران را اختری تو
علی عشق و وفارا گوهر ی تو
نهال آرزوهای ربابی
تو ای شهزاده زیبادلبری تو
حسین ابن علی چشم تو روشن
علی اصغرتوچیزدیگر ی تو
مبارک برحسین وبر رباب است
که هستی تو، علیِّ اصغر ی تو
بده مژده که آمد شیر خواره
به باغ آرزوها نوبری تو
رسیده آخرین گل بین این باغ
که تقدیمی ز حیّ داوری تو
زمین شد لاله باران ازقدومت
رسدفصل بهاران ازقدومت
حسین از مقدم گل با خبرشد
علی بر شمس دین قرص قمر شد
رسیده بچه شیری، شیرخواره
ز شیران جهانی، شیرتر شد
عروس فاطمه آورده طفلی
که نخل مرتضایی پر ثمر شد
رسیده یوسف مصر مدینه
حسین ابن علی صاحب پسر شد
علیه اصغرآمد مژده مژده
به حق او، رایت فتح و ظفر شد
حسین بوسد سفیدی گلویش
که اومعنی ایثار پدر شد
دو چشم خودگشاید بهر مادر
نگاهش خیره بر دوش پدر شد
شودمادر به قربان جلالت
ملک محو تو ومات کمالت
بقربان رخ نورانی تو
فدای ابروان چون هلالت
صدای حق بود روی لبانت
علی شد جلوه گر ،اندر جمالت
تویی شور و تویی عشق وتویی حال
حسین گردیده محو شور و حالت
سره دوش حسین معواگرفتی
شده سیرالی الله نقش بالت
تویی شیر ه نر شیرولایت
فدای رزم میدان قتالت
حسین دلخوش براین هنگامۀ توست
گلو ی نازکت،خون نامۀ توست
همه گردون عالم محو رویت
تو بشکفتی و عالم مست بویت
به لعل آن لب خاموشت اصغر
هزاران قصه در سرّ مگویت
ز صبحی که رسیدی عشق آمد
بود عشق شهادت آرزویت
تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام
سرافراز است از خون گلویت
اگرچه طفلی اما پیر عشقی
مرابنماشبی، زوّار کویت
رباب ازبهررویت خنده میزد
نشسته مادرت درروبرویت
عروج خویش دیدی در یم خون
به معراج خدا رفتی تو گلگون
زدی خنده تو ازصبح ولادت
توراباشدبه سر شور شهادت
علی کوچکی وازسرآغاز
شهادت نیست بهرت جز سعادت
اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی
دهی برعالمی درس شهادت
نخوانم کودک شیریت هرگز
که بر پیران تویی پیر سیادت
بزن مهر قبولی دلم را
که دارم هرکجا عرض ارادت
بگریم یا بخندم برتوامشب
که دانم هر دو را امشب عبادت
به دل مهر تورا دارم من ایدوست
بگریم یابخندم هر دو نیکوست
لب ناشسته از آب است وهم شیر
گلویت شدسپراز بهرآن تیر
گمانم آیه های ناب. قرآن
به خون حنجر توگشته تفسیر
تب و تاب نگاهت رادیده بابا
به خاموشی لبت گشته جهانگیر
شدی از شیرخواری محو دلبر
تو شستی دل ز آب و دست از تیر
دم مرگ است وخندیدی به پیکان
به ناگه زدملک آوای تکبیر
به ناگه گشته ای پیروز میدان
به خون حنجرت گشتی تو تطهیر
زتیره حرمله گردید خاموش
که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
برای من ،رخت عالیجناب است
گل باغ حسین، رویت گلاب است
ندارد این جهان نور وضیایی
جمالت برفلک چون آفتاب است
رخ زیبای تو، یک آسمان نور
سره گهواره ات یک انقلاب است
به قربان دو چشم نازنینت
که روی دست مادر خواب خواب است
مراکشتی توباتیر محبت
عروجت بر فراز دوش باب است
به شیر مادرش سوگند اصغر
نفسهای تواز اسلام ناب است
مرامست علی اصغر نمودند
مرادیوانه ی دلبرنمودند
شب شادی شب دلبر رسیده
به دریای ولا، گوهر رسید
برای خانه ی ارباب عالم
سپهر عشق چون اختر رسیده
رسداز لعل لبهای ملائک
که میلاد علی اصغر رسیده
بگو میلاد مسعود برادر
به سجّاد و علیاکبر رسیده
رقیه باسکینه خنده میکرد
که فرزندی براین مادر رسیده
طلوع اختران بادامبارک
که میلاد مه برتر رسیده
ذبیح کوچک مولا رسیده
شفیع محشرکبری رسیده
سپهر اختران را اختری تو
علی عشق و وفارا گوهر ی تو
نهال آرزوهای ربابی
تو ای شهزاده زیبادلبری تو
حسین ابن علی چشم تو روشن
علی اصغرتوچیزدیگر ی تو
مبارک برحسین وبر رباب است
که هستی تو، علیِّ اصغر ی تو
بده مژده که آمد شیر خواره
به باغ آرزوها نوبری تو
رسیده آخرین گل بین این باغ
که تقدیمی ز حیّ داوری تو
زمین شد لاله باران ازقدومت
رسدفصل بهاران ازقدومت
حسین از مقدم گل با خبرشد
علی بر شمس دین قرص قمر شد
رسیده بچه شیری، شیرخواره
ز شیران جهانی، شیرتر شد
عروس فاطمه آورده طفلی
که نخل مرتضایی پر ثمر شد
رسیده یوسف مصر مدینه
حسین ابن علی صاحب پسر شد
علیه اصغرآمد مژده مژده
به حق او، رایت فتح و ظفر شد
حسین بوسد سفیدی گلویش
که اومعنی ایثار پدر شد
دو چشم خودگشاید بهر مادر
نگاهش خیره بر دوش پدر شد
شودمادر به قربان جلالت
ملک محو تو ومات کمالت
بقربان رخ نورانی تو
فدای ابروان چون هلالت
صدای حق بود روی لبانت
علی شد جلوه گر ،اندر جمالت
تویی شور و تویی عشق وتویی حال
حسین گردیده محو شور و حالت
سره دوش حسین معواگرفتی
شده سیرالی الله نقش بالت
تویی شیر ه نر شیرولایت
فدای رزم میدان قتالت
حسین دلخوش براین هنگامۀ توست
گلو ی نازکت،خون نامۀ توست
همه گردون عالم محو رویت
تو بشکفتی و عالم مست بویت
به لعل آن لب خاموشت اصغر
هزاران قصه در سرّ مگویت
ز صبحی که رسیدی عشق آمد
بود عشق شهادت آرزویت
تو آن شش ماهه ی شیری که اسلام
سرافراز است از خون گلویت
اگرچه طفلی اما پیر عشقی
مرابنماشبی، زوّار کویت
رباب ازبهررویت خنده میزد
نشسته مادرت درروبرویت
عروج خویش دیدی در یم خون
به معراج خدا رفتی تو گلگون
زدی خنده تو ازصبح ولادت
توراباشدبه سر شور شهادت
علی کوچکی وازسرآغاز
شهادت نیست بهرت جز سعادت
اگرچه شیرخواره،شیر ه حقی
دهی برعالمی درس شهادت
نخوانم کودک شیریت هرگز
که بر پیران تویی پیر سیادت
بزن مهر قبولی دلم را
که دارم هرکجا عرض ارادت
بگریم یا بخندم برتوامشب
که دانم هر دو را امشب عبادت
به دل مهر تورا دارم من ایدوست
بگریم یابخندم هر دو نیکوست
لب ناشسته از آب است وهم شیر
گلویت شدسپراز بهرآن تیر
گمانم آیه های ناب. قرآن
به خون حنجر توگشته تفسیر
تب و تاب نگاهت رادیده بابا
به خاموشی لبت گشته جهانگیر
شدی از شیرخواری محو دلبر
تو شستی دل ز آب و دست از تیر
دم مرگ است وخندیدی به پیکان
به ناگه زدملک آوای تکبیر
به ناگه گشته ای پیروز میدان
به خون حنجرت گشتی تو تطهیر
زتیره حرمله گردید خاموش
که(مجنون)رفته در این روضه ازهوش
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
آمده شهزاده اصغر در دهم ماه رجب
نام اوعبداله وبهرش علی اصغر لقب
کیست او شهزادگی برجلوه ا ش شد منتخب
شد به یمن مقدمش ازنام جدش منتجب
مژده آن باب المراد کوی جانان آمده
برحسین سوّم علی ، آن ماه تابان آمده
درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده
شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده
درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده
برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده
میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب
آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب
بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست
آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست
نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست
معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست
وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست
او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست
شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید
گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید
بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید
بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید
آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر
تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر
خلقت اصغر ببین باشد ز انواری نکو
میدهدشش ماهه برکل جهانی آبرو
شیعیان حاجت رواگردیده اند از جود او
کربلا ودیدن قبرش مراشد آرزو
سرمه ی چشمان عشّاق است خاک کاظمین
شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین
کیست الحق اوست باب حاجت اهل دعا
کیست آقازاده ی شهر نبی مصطفی
یک نگاه او شود بر درد بی درمان دوا
باولای اوشود مقبول طاعات خدا
برعلی اصغرخوشم هستم غلام خانه زاد
عشق این شهزاده را درسینه وقلبم نهاد
شیرخوار و جان سپردن ،وای از حال رباب
راس توبر نیزه دیدن ، وای از حال رباب
بین دریاتشنه مردن، وای از حال رباب
بین این گهواره ماندن،وای از حال رباب
کشته ازتیرسه شعبه طفل من اصغر شده
سایه بان ِ پیکرش، چشم تر مادرشده
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
امشب تمام هستی مادر رسیده است
این زندگی به چشمه کوثر رسیده است
اذن ورود ما بده ،درخانه ات حسین
چون از بهشت هدیه فراتر رسیده است
مارا اسیره اصغرخودکرده ای رباب
بااصغره تو،زندگی از سر رسیده است
آمدولادت علی اصغر ،گل رباب
امشب تمام هست پیمبر رسیده است
عبداله است نام قشنگ گل رباب
رزق سفر ز خاک همین در رسیده است
بی اصغره تو، پست ترین خلایقیم
با نام اوست رتبه برتر رسیده است
امشب به یاده اصغر تو تحت قبه ایم
حاجات ما همیشه مکرر رسیده است
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
#شاهزاده
#طفلالرضیع
کیست او شهزادگی برجلوه ا ش شد منتخب
آمده شهزاده اصغر در دهم ماه رجب
نام اوعبداله وبهرش علی اصغر لقب
شد به یمن مقدمش ازنام جدش منتجب
مژده آن باب المراد کوی جانان آمده
برحسین سوّم علی ، آن ماه تابان آمده
درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده
شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده
درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده
برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده
میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب
آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب
بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست
آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست
نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست
معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست
وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست
او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست
شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید
گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید
بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید
بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید
آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر
تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر
خلقت اصغر ببین باشد ز انواری نکو
میدهدشش ماهه برکل جهانی آبرو
شیعیان حاجت رواگردیده اند از جود او
کربلا ودیدن قبرش مراشد آرزو
سرمه ی چشمان عشّاق است خاک کاظمین
شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین
کیست الحق اوست باب حاجت اهل دعا
کیست آقازاده ی شهر نبی مصطفی
یک نگاه او شود بر درد بی درمان دوا
باولای اوشود مقبول طاعات خدا
برعلی اصغرخوشم هستم غلام خانه زاد
عشق این شهزاده را درسینه وقلبم نهاد
شیرخوار و جان سپردن ،وای از حال رباب
راس توبر نیزه دیدن ، وای از حال رباب
بین دریاتشنه مردن، وای از حال رباب
بین این گهواره ماندن،وای از حال رباب
کشته ازتیرسه شعبه طفل من اصغر شده
سایه بان ِ پیکرش، چشم تر مادرشده
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#متن مدح ولادت حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده
شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده
درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده
برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده
میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب
آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب
بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست
آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست
نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست
معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست
وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست
او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست
شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید
گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید
بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید
بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید
آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر
تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر
شش ماهه ابی عبدالله باب الحوائجه....
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
مسجدنظام العلما/چهارشنبه۱۲/بهمن۱۴۰۱
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_
#شاهزاده
#طفلالرضیع
کیست او شهزادگی برجلوه ا ش شد منتخب
آمده شهزاده اصغر در دهم ماه رجب
نام اوعبداله وبهرش علی اصغر لقب
شد به یمن مقدمش ازنام جدش منتجب
مژده آن باب المراد کوی جانان آمده
برحسین سوّم علی ، آن ماه تابان آمده
درشب دلواپسی،یک ماه کامل آمده
شمس عالمتاب بر دل های سائل آمده
درمیان بحر ِ غمها،اصل ساحل آمده
برحسین، حیدرجَنَم ، زهرا شمایل آمده
میرسدبرگوش جان آوا و، لبخند رباب
آسمان روشن شده،با ماه دلبند رباب
بر رباب وبرحسینش بهتر از این عید نیست
آمده اصغر بدنیا بهر اوتردید نیست
نور او بنگرنباشد جلوه ی خورشید نیست
معرفت بر نام اصغر کمتر از توحید نیست
وصف اصغرکردنت شرحی به اوصاف خداست
او علی ابن الحسین،دردانه ی خون خداست
شیرخواری همچو شیر از نسل بی همتارسید
گوهری نیکوگهر از پهنه ی دریارسید
بر در باب الحسینی، جنة المأوا رسید
بهر نسل شیعه امشب باب حاجت هارسید
آمده امشب بدنیا ،شیرخواری بس دلیر
تاکند در روز عاشورا امیری همچو شیر
خلقت اصغر ببین باشد ز انواری نکو
میدهدشش ماهه برکل جهانی آبرو
شیعیان حاجت رواگردیده اند از جود او
کربلا ودیدن قبرش مراشد آرزو
سرمه ی چشمان عشّاق است خاک کاظمین
شد ضریح باصفایش بر همه نور دو عین
کیست الحق اوست باب حاجت اهل دعا
کیست آقازاده ی شهر نبی مصطفی
یک نگاه او شود بر درد بی درمان دوا
باولای اوشود مقبول طاعات خدا
برعلی اصغرخوشم هستم غلام خانه زاد
عشق این شهزاده را درسینه وقلبم نهاد
شیرخوار و جان سپردن ،وای از حال رباب
راس توبر نیزه دیدن ، وای از حال رباب
بین دریاتشنه مردن، وای از حال رباب
بین این گهواره ماندن،وای از حال رباب
کشته ازتیرسه شعبه طفل من اصغر شده
سایه بان ِ پیکرش، چشم تر مادرشده
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❃﷽❃
#متن روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده
سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده
نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی
نمیره ازیادش،اون پیکره خونی
ربابه مظلومه (۴)
رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش
حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش
بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه
گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه
ربابه مظلومه (۴)
سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی امشب ! به غربت همسر
ربابه مظلومه (۴)
کناره قبرتو، مونده به اشک وآه
به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه
پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره
رباب داره بارون،ازدیده میبــاره
ربابه مظلومه (۴)
مصیبتی داره، برای یک همسر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر
دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر
ربابه مظلومه (۴)
رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب دلخسته ، خیلی پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
ربابه مظلومه (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی
چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی
رباب دلخسته،کربلایی شد
دارم میرم زینب،فصل جدایی شد
ربابه مظلومه (۴)
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
حسینیه کرم/یکشنبه۸/بهمن۱۴۰۲
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحيم🤞🤞
-متن روضه وفات حضرت رباب(س)
#همسرامام حسین(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
حوروقلمان وملک گرم پناهت یارباب
عشق بازی حسین اندر نگاهت یارباب
عفّت وحجب وحیا درسایه سارلطف توست
پرچم اسلام از چادر سیاهت یارباب
عزت و آزادگی مدیون صبرت بوده است
عفّت حُجب و حیا مدیون راهت یارباب
روضه ای برپا شده هرجا بنامت تا ابد
عالمی محتاج تسبیح و گواهت یارباب
بهره منداست از همان صوت حزینت عالمی
هرکجا اسباب گریه سوز و آهت یارباب
سوختی ازدوری طفل صغیر وکوچکت
عرش اعلای خداشد پایگاهت یارباب
گشته ویران کاخ ظلم شامیان با همّتت
بود ه پیرو ملتّی پیش سپاهت یارباب
باد آن دستی بریده بست دستان تورا
این اسارت رفتنت شددلبخواهت یارباب
آن گلوی پاره ی اصغرتورا آواره کرد
خاک قبر اصغرت شدسجده گاهت یارباب
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#متن مدح ولادت حضرت_علی_اصغر_
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
🤞🤞 نوحه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
بسم الله الرحمن الرحيم🤞🤞
-متن روضه وفات حضرت رباب(س)
#همسرامام حسین(ع)
#مداح..حاج آرمین غلامی
حوروقلمان وملک گرم پناهت یارباب
عشق بازی حسین اندر نگاهت یارباب
عفّت وحجب وحیا درسایه سارلطف توست
پرچم اسلام از چادر سیاهت یارباب
عزت و آزادگی مدیون صبرت بوده است
عفّت حُجب و حیا مدیون راهت یارباب
روضه ای برپا شده هرجا بنامت تا ابد
عالمی محتاج تسبیح و گواهت یارباب
بهره منداست از همان صوت حزینت عالمی
هرکجا اسباب گریه سوز و آهت یارباب
سوختی ازدوری طفل صغیر وکوچکت
عرش اعلای خداشد پایگاهت یارباب
گشته ویران کاخ ظلم شامیان با همّتت
بود ه پیرو ملتّی پیش سپاهت یارباب
باد آن دستی بریده بست دستان تورا
این اسارت رفتنت شددلبخواهت یارباب
آن گلوی پاره ی اصغرتورا آواره کرد
خاک قبر اصغرت شدسجده گاهت یارباب
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#متن مدح ولادت حضرت_علی_اصغر_
اگه گرفتاری مشکل داری ناله بزن
((یا باب الحوائج... یا علی اصغر))
بخدا با دستای کوچولوش گره های بزرگی رو باز میکنه...
امروز بند قنداقه علی اصغرو بگیر...
آقا زاده ای که باب الحوائجه...
حالا هر حاجتی داری بسم الله...
((یا باب الحوائج یا علی اصغر))
(همه ناله بزنند)
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
🤞🤞 نوحه حضرت رباب
#یکشنبه۸/بهمن
#کرمانشاه
#،حسینیه کرم
مداح.حاج آرمین غلامی👇👇
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
❃﷽❃
#متن روضه رباب/ حضرت_علی_اصغر_
#بامداحی حاج آرمین غلامی
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
ربابه دلخسته ، چشاش براه مونده
سه ساله با غصه ،تواشک و آه مونده
نمــونــده از جونش، خدادیگه جونی
نمیره ازیادش،اون پیکره خونی
ربابه مظلومه (۴)
رفته دیگه یارب، خنده از این لبهاش
حسیـــن تورفتی و !ربابه وغمهاش
بی تو حسین دنیـــاش،مث یه زندونه
گــواه تنهـــاییش، چشمـــای گریونه
ربابه مظلومه (۴)
سه سال ک موندم ، بیــــای دَمِ آخـــر
سر بزنی امشب ! به غربت همسر
ربابه مظلومه (۴)
کناره قبرتو، مونده به اشک وآه
به وقت جــون دادن،میگه بیا ای شاه
پیـــرهن خـــونینت ،ارتو نشـــون داره
رباب داره بارون،ازدیده میبــاره
ربابه مظلومه (۴)
مصیبتی داره، برای یک همسر
ببینه تو گـــودال ، یه پیـــکر بی سر
رباب وگودال و ، پیکـــرتو بی سر
دیده سرخنجر ،،پاره کی حنجر
ربابه مظلومه (۴)
رباب وتنهایی، غـــروب عاشورا
خیمه هامی سوختن از آتیش اعدا
رباب دلخسته ، خیلی پریشونه
بیاد شـــش ماهــه لالایی میخونه
ربابه مظلومه (۴)
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
⬅️میگفت مسافر بودم از شهری به شهر دیگه میرفتم، وسط جاده، وسط راه ، ماشینم خراب شد، با زن و بچه کوچیکم موندم گوشه خیابون...
از ماشین پیاده شدم هر چی دستمو بلند میکردم، بهم اعتنا نمیکردند ماشینا رد میشدند، خدا چه کنم گرماست سوز عطشه،، خدا چه کنم نگام کنند...
میگه یه وقت خانمم صدا زد آی مرد، بیا قنداقه بچمو رو دست بگیر....
(آ گرفتی میخوام چی بگم)....
گفت قنداقه بچمو رو دست گرفتم اومدم وسط خیابون،،،،
میگه یه مرتبه دیدم یکی یکی ماشینها نگه داشتند....ایستادند
آقا چیه..
آقا مشکلت چیه...
آقا چیزی شده...
.....میگه همونجا قنداقه رو بغل گرفتم...
شروع کردم گریه کردن...
هی گقتم حسین حسین حسین....
مگه حسین قنداقه رو دستش نبود کربلا.....
چه کردند با دل ابی عبدالله...
چه کردند با جگر گوشه ابی عبدالله....
امان از دل حسین...3
یا حسین3...
یه لحظه دلتو ببرم کربلا و التماس دعا...آی حاجت دارا، آی گرفتارا، آی جوون دارا،،
⬅️خدا لعنت کنه حرمله رو ..
وقتی مختار قاتلان شهدای کربلا رو گرفت، حرمله رو هم گرفت...
صدا زد حرمله تو که اینقدر سنگدل هستی، اینقدر بیرحم هستی، شد تو کربلا دلت بسوزه...
◀️گفت بله امیر یه جا تو کربلا خیلی دلم سوخت....
(کدوم لحظه بود ای نانجیب)...
گفت اون لحظه ای دیدم حسین قنداقه علی اصغر رو زیر عبا گرفت داره از میدان بر میگرده...
یه قدم سمت خیمه بر میداره ....
دو قدم برمیگرده...
خدا چه کنه حسین..
مادرش رباب چشم انتظاره...
جواب مادر چشم انتظارو چی بده..
زخمــایی که دیدم، تو کربلا خوردی
چطور ی ،ای بانو، دووم تو آوردی
رباب دلخسته،کربلایی شد
دارم میرم زینب،فصل جدایی شد
ربابه مظلومه (۴)
✅ #بامداحی حاج آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
حسینیه کرم/یکشنبه۸/بهمن۱۴۰۲
#_ویژه_ذاکرین وسخنرانان
#برای_دیگران_بفرستید