eitaa logo
مکروبه !
2.1هزار دنبال‌کننده
274 عکس
24 ویدیو
1 فایل
میان لشکری از گرگ‌های درنده؛ مظلومِ مقتدریم! جان می‌دهیم اما خاک هرگز!" #زهرا_سادات #ابناء‌الحیدر آرامش: @Rakiz_1 _انتشار مطالب آزاد🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
این کتاب را امانت گرفتم. فقط به خاطر حسِ خوب کبوترِ روی جلد. مصمم، بال تکان می‌داد. رو به یک دایره‌ با منحنی‌ها و قوس‌های دورانی که پیچ و تاب برگ‌های ریزِ شاخه‌ی زیتون را در آغوش گرفته بودند. می‌دانستم که قرار است با جنگ مواجه شوم. با روایت‌های هفت بانوی سوری از محاصره یک شهر. اما نمی‌دانستم قرار است در چنین شرایطی بخوانمش. امشب، بعد از خواندن اخبار ناگواری که از سوریه منتشر شد دوباره آمدم و به جلد نگاه کردم. این بار اما نگاهِ زنی رو به آسمان میخکوبم کرد. زنی که بچه‌هایش را درآغوش گرفته و به پرنده‌ی صلح می‌نگرد... 🕊| خرده نوشته‌ها از باغ‌‌های معلق _برای دعا کنیم💔
🖤لطف کنید و برای مادربزرگم فاتحه قرائت کنید😭😭
شاید امروز بی‌تاب‌ترین آدم‌ رویِ زمین پدر بزرگم بود.
پدر بزرگی که همیشه مظهر اقتدار بود. امروز شونه‌های مردونه‌ش خم‌ بود و از همیشه نحیف‌تر و شکسته‌تر. مثل یک بچه‌ی بی مادر ساعت‌ها زار زد. بدون خجالت. بدون ترس‌. اون‌قدر بلند بلند گریه می‌کرد که دلم می‌خواست اونجا نباشم و این اشک‌های درشتی که گم می‌شن میون چین‌ و چروک دور چشم‌‌هاش رو نبینم. از دست دادن همسفر، همراه، همسر، رفیق سخته. سخت...
آخ از شبِ غمباری که صدایِ بغض‌دار علی قلب زمین رو به آتیش کشید: یا فَاطِمَةُ کَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ. فاطمه با من سخن بگو من علی ام...
اماه، یا فاطمه ای شفیعه‌ی محشر، تو لحظه‌ایی که از تاریکی قبر وحشت‌زده و حیرانیم دست‌گیرمون باش.
منت بذارید بر من و امشب برا مادربزرگم نماز لیله‌الدفن بخونید؛ خدیجه فرزند قربان*
عمرِ گهواره به بوسیدنِ محسن نرسید...
به مادربزرگم فکر می‌کنم و نا خودآگاه لبخند می‌شینه رو لبم. وقتی خوش خنده‌ترین و مهربون‌ترین آدم دنیا بود. آخرین تصویرش برای من اون جسم کفن پوش سرد و بی‌جونِ وسط اتاق نیست. مگه می‌شه یادم بره عاشق رنگ سفید بود؟ چارقدای سفیدی رو که پشت گردنش گره می‌بست؟ اون موهای نارنجی حنا ریخته‌‌ی خوشگلی که از گوشه‌ی چارقد می‌زد بیرون؟ اون خنده‌هایی که لپ‌هاش رو سرخ می‌کرد؟ تصویر صبورِ بدن رنجورش یادم نمی‌ره. تو اوج بیماری. تو اوج اختلال حواس. تو اوج زمین‌گیر شدنش هم فقط یه جمله ورد زبونش بود: شکرِ خدا
از اینکه ننجونم شدی ممنونم. از اینکه اومده بودی به این دنیا و شدی مادرِ مادرم ممنونم. از اینکه بهمون عشق دادی، از این‌که مهر اهل‌ بیت رو بهمون هدیه دادی ممنونم... الان دیگه نمی‌تونم گریه نکنم....