🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
#خون_برف_از_چشم_من #فاطمه_عمادالاسلامی #شهید_محمود_کاوه 🌷 #همسرانه 💌 (قسمت چهارم) 🔹... در را بس
#خون_برف_از_چشم_من
#فاطمه_عمادالاسلامی
#شهید_محمود_کاوه 🌷
#همسرانه 💌 (قسمت پنجم)
🔹... همیشه آرزوم بود با یک سید ازدواج کنم. شاکی بودم از این که محمود سید نبود و من عروس حضرت فاطمه(س) نشده بودم. تا این که خوابی دیدم که دلم را روشن کرد. خواب دیدم دارند جهیزیه مرا می برند به خانه امام و من خیلی خوشحالم که دارد این اتفاق می افتد. حتی یادم است یکی گفت : «چرا این جا؟» و یکی جواب داد : «جهیزیه عروس امام است دیگر» و من بیدار شدم و خوشحال و سعی کردم دیگر هرگز به این چیزها فکر نکنم. البته محمود هم کسی نبود که نشناسم. از دو سال قبل از خواستگاری می شناختمش. حتی از طرف سپاه و به عنوان مددکار و برای سرکشی به خانواده اش، خانه شان هم رفته بودم. کارم این بود که بروم به خانواده رزمنده ها و شهدا سر بزنم، بگویم و بشنوم، ازشان دلجویی کنم و نگذارم احساس دلواپسی کنند. همان جا بود که شنیدم محمود کم می آید خانه سر می زند. مادرش گفت «کاش کم می آمد. اصلاً نمی آید.» خواهر بزرگش گفت «ننه ام هفت هشت ماه یک بار آمدن را می گذارد پای حساب اصلاً نیامدن» مادرش گفت «دروغ میگویم، بگو دروغ می گویی. نمی آید دیگر» پرسیدم «تلفن هم نمی کنند؟» مادرش گفت «چه حرف هایی میزنی خانم جان» خواهرش گفت «اصلاً» گفتم «پس از کجا می فهمید سالم است؟» مادرش گفت «گاهی دوستی، کسی می آید خبر می دهد می گوید سلام رساند.» گفتم «همین؟» خواهرش گفت «همین هم برای محمود یعنی خیلی» خواهرش یک مدت خیلی کوتاه با ما کار میکرد. زیاد توی خانهشان احساس غریبی نمی کردم.
📝 ادامه دارد...
📚 #رد_خون_روی_برف
#صلوات_هدیه_کنیم_به_ارواح_پاک_شهدا
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
#خون_برف_از_چشم_من #فاطمه_عمادالاسلامی #شهید_محمود_کاوه 🌷 #همسرانه 💌 (قسمت پنجم) 🔹... همیشه آرز
#خون_برف_از_چشم_من
#فاطمه_عمادالاسلامی
#شهید_محمود_کاوه 🌷
#همسرانه 💌 (قسمت ششم)
🔹... محمود گفت «می توانید؟»
هیچ وقت نشد زهرا را به اسم صدا بزند. یا زیاد بغلش کند. یا بردارد جایی ببرد بگرداندش. آن بار حتی بچه نرفت بغلش. ازش ترسید رفت بغل صاحبخانه. محمود گفت «مگر لولو خور خوره دیده ای باباجان؟» زهرا آمد بغل من، دستش را انداخت گردنم، برگشت ناآشنا خیره شد به محمود. صاحبخانه گفت «نترس عموجان، به خدا این آقاهه باباته!» سرم به حرف زدن با زن ها گرم شد بعد از شام. داشت دیر می شد، رفتم به صاحبخانه گفتم «بی زحمت محمود را صدا کنید برویم خانه» صاحبخانه گفت «مگر به شما نگفت؟» گفتم «چی را؟» گفت «رفت» گفتم «کجا؟» گفت «بابا این دیگر چه بشری است» گفتم «طوری شده؟» گفت «فکر کردم به شما گفته که دارد این طور سریع می رود» گفتم «جان به لب شدم، بگویید دیگر» گفت «از منطقه جنگی تماس گرفتند گفتند زود باید بیاید.» شرمنده گفت «فکر کردم به شما گفته» گفتم «دیگر عادت کرده ام» گفت «نیامد لااقل از پدر و مادرش خداحافظی کند» گفتم «آنها هم عادت کردهاند.» گفت «میخواهید برسانمتان؟» گفتم «این راه هم عادت کرده فقط من و زهرا را با هم ببیند»
🔸گفتند آن شب توی هواپیمایی که قرار بوده محمود را ببرد مهمات بوده و خلبان نمیخواسته محمود را ببرد. با این بهانه که «هوا را ببین خودت. نمیشود پرواز کرد.» گفتند «محمود کلتش را در می آورد می گذارد پشت گردن خلبان میگوید «حالا چی؟ باز هم هوا خراب است؟» خلبان می گوید «باید کنترل کنم ببینم» محمود می گوید «زودتر، این کلتم خیلی زود حوصله اش سر میرود.»
🔹خطاب به خدا گفتم : «لایقم ندانستی عروس فاطمه ات بشوم؟»
محمود گفت «می توانید؟»
📝 ادامه دارد...
📚 #رد_خون_روی_برف
#صلوات_هدیه_کنیم_به_ارواح_پاک_شهدا
💚💚💚💚💚💚💚💚💚
🍃🌼بیبی مریم، زن مشروطهخواه🌸🍃
《به بهانه پخش سریال تلویزیونی
*بانوی سردار* از شبهای گذشته در شبکه سه و شبکه استانی چهارمحال وبختیاری》
بیبیمریم بختیاری، خواهر سردار اسعد بختیاری، [مادر علیمردانخان بختیاری و همسر علیقلیخان چهارلنگ] از زنان مبارز عصر مشروطیت است که در سال ۱۲۵۱ هـ. ش در سرزمین بختیاری بهدنیا آمد.
🍃🌼وی که در بختیاری به «بیبیمریم» و سردار مریم معروف بود به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشینخان بود، عدهای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطهخواهان میپرداخت.
🍃🌸او از زنان تحصیلکرده و روشنفکر عصر خود بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچچیز دریغ نورزید. سردار بیبیمریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری جهت فتح تهران محسوب میشد.
🍃🌼 وی طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده میکرد و بهعنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بوده است. سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله سردار اسعد به تهران، پشتبام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی کرد و با عدهای سوار بختیاری، از پشتسر با قزاقها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت بهطوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
🍃🌼🌸🍃سردار مریم بختیاری در هنگامه جنگ جهانی اول سلاح بر دوش به همراه بختیاریها با انگلیسیها نبرد میکند و در سختترین شرایط به آزادیخواهان مشهور ایرانزمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه میدهد. در جریان جنگجهانی اول با وجود آنکه برخی از انگلیسیها حمایت میکردند، به مخالفت با انگلیسیها پرداخت و با عدهای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدان را گرفت و با آنان نبرد کرد.
🍃🌼 او پارهای از خوانین بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسیها صدماتی وارد ساخت بهطوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند وکلیه اموال و املاک او را دراصفهان مصادره کردند.
🍃🌸رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سراسر میهن پیچید و منزل او مامن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد. در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن ۵۸ نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت.
🍃🌼 به پاس حمایتهای سرسختانه بیبیمریم از فن کاردف و نجات جان آلمانیهای مقیم ایران، ویلهلم امپراتور آلمان کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. بیبیمریم بختیاری تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان نائل آید.
🍃🌼🌸🍃همچنین برخی رجال سیاسی و آزادیخواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملکالشعرا بهار، وحید دستگردی و... که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین بهویژه انگلیسیها بودند به خانه بیبیمریم پناه آوردند. پروفسور گارثویت مینویسد: «این پیرزن برجسته روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری بهویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد.»
🍃🌼 جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسیها طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ همچنان ادامه یافت. در این هنگام دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای ۱۲۹۹ پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.
🍃🌸دکتر مصدق تا پایان عمر همواره از این بزرگواری و شجاعت بیبیمریم بختیاری به نیکی یاد میکرد.
🍃🌼 سرانجام سردار مریم بختیاری سه سال پس از تیرباران فرزند برومندش علیمردانخان بختیاری که به دستور رضاشاه صورت گرفت، در سال ۱۳۱۶ هـ. ش در اصفهان زندگی را بدرود گفت و در تختپولاد به خاک سپرده شد.
وهب بی اختیار نوعروسش را برداشت و در پی کاروان اباعبدالله عاشقانه شد.
بی آنکه از آئین حسین علیه السلام سوالی در ذهن داشته باشد از ایشان خواسته بود راه مسلمان شدن را نشانشان دهد
تازه داماد کربلایی شده بود و از جام احلی من العسل؛ سرشار!
نوعروسِ کربلایی با کاروانِ عشق بهترین ماه عسل را تجربه میکرد
و حسین علیه السلام چون گوشه چشمی به ایشان انداخته بود هر لحظه از عشق به هم ققنوسشان میسوخت و باز هم بال در میاورد برای سوختن دوباره
کاروان امام حسین علیه السلام برای رفتن به قربانگاه کربلا؛ مانند کشتی نوح بود که هیچ چیزی را جا نگذاشت الا آنانکه سرنوشت محتومشان هلاکت بود
از هر قشری و مسلکی که لازم بود سوار بر سفینه شوند امام حسین همراهی کرده بود
وهب در این سفر کوتاه تا کربلا دریایی از معارف شد در کنار اقیانوسهای بیکران!
روز عاشورا وهب عزم نبرد کرد...
ادامه داره...
🌹🌹🌹
✅✅✅✅✅
*⛔نگاهی نو به معنای عاشورا و تاسوعا پس از گذشت 1379 سال از واقعه کربلا در سال 61 هجری*
*چرا روز شهادت امام حسین (ع) و یاران اش را عاشورا گفته اند؟*
*اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشته اند که چون عشر وعاشر از یک ریشه اند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند را روز نهم ماه محرم گفته اند. اما این معنای به دلایل زیر اشتباه است:*
*⭕1- آیا واژه عاشورا را برای دهم ماه ها دیگر نیز به کار می رود؟ مثلا آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟*
*⭕2- آیا اگر امام حسین مثلا در یازدهم محرم شهید می شد آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض می شد و عاشورا واژه دیگری داشت.*
*⭕3- آیا اعراب قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا گفته می شده است. در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد.*
*⭕4- در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعده ای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثنا پذیر نیستند به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش می شوند: اول –ثانی- ثالث- رابع …… و یا اولا –ثانیا- ثالثا- رابعا و… چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعده پذیر باشند. یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ نمود مثل تاسوعا –عاشورا – ثامونا – سابوعا- . اما می بینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمی کنند.*
*لذا نمی توانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند. و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند.*
*اما تفسیر و معنای ما از عاشورا و تاسوعا:*
*عشر به کسر عین و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت می باشد .خداوند می فرماید.*
*و عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ(نساء19) - با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید. عشیر یعنی همدم و رفیق*
*وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ( حج13 ) چه بد دوستی انتخاب کرده اند و چه بد معاشر و رفیقی است.*
*العاشور از ریشه عشر به کسی گفته می شود که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان می شود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه می کنند. و عاشوراء مبالغه است از میل به معاشرت. یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام به شدت بالا می رود.*
*با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار می گیرد و معنی نهم را از دست می دهد.*
*اتسع به فتح الف یعنی* *گروههای 9 نفره شدند . اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد- گشاد شد- فراخ گردید.*
*اتساع یعنی گسترده شدن گشاد شدن*
*بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین ؛ یعنی رگ ها گشاد شدند و ظرفیتشان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد.*
*و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایحاد کرد. و تاسوعا این معنی را پیدا می کند: روزی که ظرفیت بالا می رود و در سینه ها فراخی ایجاد می شود و به جای تنگی , وسعت می یابد.*
*⬅ این دو نام از ابداعات امام سجاد(ع) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبراکرم(ص) از عاشورا گفته شده است اکثرا جعلیات بنی امیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین(ع) است. اما در مورد تاسوعا تقریبا نداریم که قبلا از امام سجاد(ع) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد. و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است.*
*برگرفته از کتاب:
از عاشورا تا اربعین
استاد عبدالله مستحسن*
5378050_-212205.mp3
3.82M
🚩 نقش بانوان در کربلا
🎙 گفتاری از دکتر رجبی دوانی درباره زنان عاشورا
1⃣ بخش اول: فصل امتحان
💐 بانوان حاضر در کربلا حاضرند رنج سفر را به جان بخرند و امام زمان خود را رها نکنند. ولی میبینیم این بصیرت را برخی از خود خاندان بنیهاشم ندارند. محمد حنفیه به عنوان فرزند امیرالمومنین علیهالسلام و برادر امام حسن و امام حسین علیهمالسلام، عبداللهبنجعفر به عنوان پسر عموی امام و همسر حضرت زینب سلامالله، عمر که یکی از فرزندان امیرالمومنین علیهالسلام، عباس پسر عموی پیغمبر صلیالله علیه و آله و امیرالمومنین علیهالسلام است که حاضر به همراهی نشدند. اینها امام را دوست دارند، دلسوزی برای امام دارند، ولی مانند این بانوان، بصیر و ولایتمدار نیستند که امام را همراهی کنند. لذا از این جهت، این بانوان -که چه بسا خیلی از آنها برای ما شناختهشده هم نیستند- در اوج قرار دارند به سبب اینکه از زندگی خود دست برداشتهاند.
✅ رفتار خاص علامه با دخترهایش:
علامه با وجود حجم زياد كارهايش، هيچ وقت از خانواده خود غافل نميشد. هميشه در برنامه روزانهاش ساعتي را به خانوادهاش اختصاص ميداد و آن را بهترين اوقاتش ميدانست و ميگفت: «اين ساعت تمام ناراحتيهايم را برطرف ميكند.» علامه در خانه هم مثل بقيه جاها هرگز عصباني نميشد و اعضاي خانوادهاش صداي بلند حرف زدنش را نشنيده بودند. دخترها را تحفههاي ارزنده و نعمتهاي خداوندي ميدانست و ميگفت:
«اينها امانت خدا هستند هر چه به اينها بيشتر احترام بگذاريم، خدا و پيغمبر خوشحالتر ميشوند.» حتي نام آنها را هم با پسوند سادات صدا ميزد و با آنها با احترام و محبت بيشتري رفتار ميكرد تا در زندگي آيندهشان همسران خوب و بانشاط و مادران شايسته و لايقي باشند. وقتي دخترهايش به خانه بخت رفتند، هر هفته به انتظار ديدنشان مينشست خودش از آنها پذيرايي ميكرد و حتي نميگذاشت آنها برايش چاي بياورند. ميگفت: «نه! شما مهمان هستيد و سيد، من نبايد به شما دستور بدهم.
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃
#سیاستهای_مردانه
#آقایون_بدانند
💠پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
💠هر مردی که با زبانش زن را بیازارد پروردگار نه، انفاقش در راه خدا را می پذیرد، نه نماز مستحبی اش را،
💠 نه نیکیاش را تا زنش را خرسند کند و اگر آن مرد روزها روزه بگیرد و شبها [برای نماز مستحبی] به پا خیزد، بردهها آزاد کند باز هم نخستین کسی خواهد بود که وارد جهنم میشود.
💠بهترین شما کسی است که برای زنان خود بهترین شوهر باشند و من از همه شما به خانواده ام بهترم.
📚مسند ج 4، ص454
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ➖➖
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 #سیاستهای_مردانه #آقایون_بدانند 💠پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماین
این حدیث خیلی زیباست
حتما خانمهای کانال قبول دارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 جشن #کشف_حجاب رضاخانی جلوی چشم روحانی!!! .
♦️خطبه تکان دهنده آیت الله علم الهدی راجع به کشف حجاب بدتر از زمان رضاخان در حضور رییس جمهور
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام
آدینه روزت مبارک
خواهرجان
عرض ادب وارادت
دراین ایام ولیالی محرم بادلی اندوهگین وقلبی فشرده ازمصایب #حسین ( ع )وآل #حسین (ع) ویاران #حسین(ع)زیستن ونظارگربودن سخت است.
آنکه آزادمرد باشد.قرارندارد.
چه رسدبه مایی که مدعی راه #حسینیم..
کاش دراین زمان.یزید زمانه را بشناسیم وبراو سخت بتازیم.کاش ظالم را نشان کنیم وبراو تیرهاحواله کنیم.
کاش ازدنیای دون کمی فاصله بگیریم وراهمان را با#حسین_ابن_علی(ع) تطبیق دهیم..
آری
خواهرم.هم دین وهم فکروهم کیش هستیم.
بدانیم واگاه باشیم
تنهاراه رسیدن به خدا.مبارزه باجهل وظلم ونفاق هست واین کارممکن نمیشود.مگر بااتحادوبرادری ودینداری تحت لوای اسلام ناب محمدی.ص وبه زعامت سیدعلی خامنه ای...
ازخداوند.رحمان ورحیم وقهار طلب میکنم برایمان تا اراده ودرک این مهم را نصیبمان گرداند..
اگر.شهیدنشویم
میمیریم
پس.شهادت را برایت ازخداخواستارم..
شهادت مرگی تاجرانه است که خداوند خریدار ان است وطرف معامله خداست..
باخدا اگرمعامله کنیم.بی غل وغش است
خاص است
خالص است
مباح است
هم فال است هم تماشا
هم زیارت است هم تجارت
امیدوارم نصیمان شود اینگونه که خدا خریداراست.
دعاگویت هستم.
التماس دعا
یاحق🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سکانس دیدنی سریال "بانوی سردار" و کنایه به وطنفروشان مرتبط با استعمار
🔹به مصلحت ساعتی عمّامه سر میذاری و حلال میکنی؛ بعد از سر برمیداری و غارت میکنی؟!
🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝🌷
@ravanshenasi20
شكسپيرميگه:
اگه يه روزي فرزندي داشته باشم، بيشتر از هر اسباب بازي ديگه اي براش بادكنك ميخرم.
بازي با بادكنك خيلي چيزها رو به بچه ياد ميده....
بهش ياد ميده كه بايد بزرگ باشه اما سبك،تا بتونه بالاتر بره.
بهش ياد ميده كه چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه،حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن
پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه
ومهم تر ازهمه بهش ياد ميده كه وقتي چيزي رو دوست داره، نبايد اونقدر بهش نزديك بشه وبهش فشار بياره كه راه نفس كشيدنش رو ببنده، چون ممكنه براي هميشه از دستش بده .
و اینکه وقتی یه نفر و خیلی
واسه خودت بزرگ کنی در اخر میترکه و تو صورت خودت میخوره.
🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷
زن ها مثل گوشی موبایلند!
یک روز با باتری پر به زندگی شما می آیند. رنگی و شاداب، برایتان حرف می زنند، طنازی می کنند، هرکجا هر احتیاجی داشته باشید، به میزان توانایی شان برایتان کم نمی گذارند و تا آخرین نفس ها همه جوره کنارتان هستند.
این زن همیشه مقاوم، از یک جایی به بعد با رفتار و نهایتا با کلام، آلارم می دهد که به اندازه ی قبل انرژی ندارم.
می بینی که به شادابی قبل نیست و رنگ هایش کمرنگ شده.
با این حال باز هم در لحظات مهم کنارت است.
هی این کلافگی ها و بی رنگی هایش به تو هشدار می دهد که شارژش در حال تمام شدن است و تو هی باور نمی کنی.
بالاخره یک شب می خوابی و صبح روز بعد میبینی زن همیشه شاداب زندگی ات، ساکت و خاموش شده.
زن ها مثل گوشی موبایلند...
باید آن ها را با یک "دوستت دارم"، یک "دلم برایت تنگ شده"، یک "میخواهم همیشه کنارت باشم"، یک "امروز زیباتر شده ای"، یک بوسه، یک آغوش و یک محبت ِ مداوم شارژ کرد. حتی پیش از آن که شارژشان به مرز هشدار برسد.
یازده درصد...شارژ لطفا!
🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝🌷
💖ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎﺭﺑﺎﺭﺍ ﺩﯼ ﺁﻧﺠﻠﺲ، ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠﺐ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﺪ:
✨ﺍﻭﻝ ﺩﻟﻢ ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﺑﯿﺮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﻭﻡ!
✨ﺑﻌﺪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﻣُﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﻭﻡ!
✨ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﻮﻡ!
✨ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﻢ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﺷﻮﻡ!
✨ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﺷﻮﻡ!
✨ﻭ ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽﻣﯿﺮﻡ، ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ:
«ﺍﺻﻼ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ...!»
🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝🌷💝🌷
سلام
شب #عاشوراست
و
کربلا غرق
ماتم
💝عموعباس
عمودخیمه #ال_الله
بی دست شد
بی سرشد
بی جان شد
تا
جان جهان بماند..
#حسین(علیه السلام)
#جان_جهان_است.
ایام تاسوعا وعاشورا
بر شما تسلیت
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷