eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
278 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
762 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۲۸ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران ...خاطرۀ دیگرم مر
۲۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران 🔹علی پاجانی: برای گرامیداشت شهادت شیعیان و زائران حریم عشق و عرفان در فاجعۀ منا، تصمیم گرفتم فیلمی برای شهدای منا بسازم. مشغول ساخت فیلم شدم. بعد از چند ماه تلاش، در پایان کار متوجه شدم صدایی که روی صحنه‌‌های فیلم گذاشتم، بسیار ضعیف است. برای رفع نقص صدا باید کاری می‌کردم؛ اما این کار هم چندمیلیون خرج اضافه داشت و هم برایم دشوار بود. چند روزی ناراحت بودم و توی این فکر بودم که چه‌کار کنم. به شهید عباس دانشگر ارادت ویژه‌ای داشتم و برایش مستند «تا افق حلب» را ساخته بودم. به ذهنم خطور کرد از روح شهید کمک بگیرم و از او بخواهم دستم را بگیرد. مدتی گذشت. یک استودیوی رایگان در اختیارم قرار گرفت و توانستم ضعف فیلم را برطرف کنم. ...
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هم اکنون اذان ظهر نماز اول وقت در جوار مزارمطهرشهیدعباس
گرهی به کارم افتاده بود. به شهید عباس متوسل شدم و از او خواستم که اگر به مصلحت من است، گره گشایی کند و مشکلم را حل کند. گاه‌گاه به نیت او نماز مستحبی و قرآن می خواندم. یک شب در عالم رویا دیدم که در بین الحرمین هستم. ناگهان هوا تاریک شد. به اطراف نگاه کردم، اما کسی را ندیدم. ترس در وجودم رخنه کرده بود. در تاریکی هر طور که بود خودم را به حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) رساندم. دیدم دارند درِ حرم را می بندند. ناگهان کسی از داخل حرم صدا زد که دست نگه دارید! در را نبندید!. دستی از حرم بیرون آمد و دست مرا گرفت و به داخل حرم برد. سرم را که بلند کردم، دیدم عباس دانشگر است. از شدت عشق و علاقه ای که به هم داشتیم یکدیگر را در آغوش گرفتیم. در حین احوالپرسی ناگهان از خواب بیدار شدم. با دیدن این خواب امیدوار شدم که مشکلم حل می شود و همین طور هم شد. 👤به نقل از ↓ ″عباس رحمانیان-همرزم شهید″ 📚برگرفته از ↓ ″کتاب تاثیر نگاه شهید″
{اَلسَّلامُ عَلیٰ مَنْ جَعَلَ اللّٰهُ الشِّفاءَ فی تُرْبَتِه} سلام بر آن كسی كه خداوند شفا‌ را در خاک قبر او قرار داد..! ❤️‍🩹🖐🏻
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست بے شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند..!
'و سیقضی الله اَمرا کُنت تَحسبُه مُستَجیلا' ❮و‌خُدا‌چیزی‌رو‌مُمکن‌‌میکنه‌که‌شما‌ اونو‌غِیر‌مُمکن‌میدونستین🤍🌿✨❯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«💚ـ🕊» بسم‌رب‌الحسن‹ع›|❁ فقط‌نه‌دست‌زمین‌دور‌مانده‌از‌حرمت نسـیم‌هم‌نرسـیده‌به‌در‌ک‌پرچـم‌تو... 💚¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
اگرمردم‌می‌دانستند‌کہ‌چہ‌فضیلتی‌در زیارت‌مرقد‌امام‌حسین‌علیه‌السلام‌است از‌شوقِ‌زیارت‌می‌مردند.. +امام‌باقر‌(ع)
طرف‌میگه‌‌روضه‌آدمو‌افسرده‌ میکنه! در‌جوابش‌میگم: میگن‌روضه‌دل‌مردگیه‌.. میگن‌گریه‌افسردگیه.. نمیدونن‌خبر‌ندارن.. حسین‌آغازِ‌زندگیه(:♥️
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۲۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران 🔹علی پاجانی: برا
۳۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش اول محبت شهید به همکاران محمدابراهیم رحمت‌اللهی : دلخوری کوچکی بین من و همسرم پیش آمد. همان لحظه همسرم گفت من از دست شما پیش دوست و هم‌رزمت، شهید عباس دانشگر، شکایت می‌‌کنم. حرفش را جدی نگرفتم. دو-سه شب بعد، عباس را در خواب دیدم. هرچه صدایش کردم، بهم بی‌‌محلی کرد. سرش پایین انداخته بود و مثل همیشه خندان نبود. همان لحظه بیدار شدم. گفتم: خدایا، چرا عباس به من بی‌‌اعتنایی کرد؟ هرچه فکر کردم، چیزی به ذهنم نیامد. فردای آن روز، یک لحظه به فکر دلخوری با همسرم افتادم. با خودم گفتم: نکنه راستی‌راستی همسرم پیش عباس شاکی شده! به همسرم گفتم: «شما حرفی به شهید زدید؟» گفت: «بله.» متوجه شدم آن بی‌‌توجهی از طرف شکوۀ ایشان است. همان لحظه از همسرم عذرخواهی کردم. ...