🔶نصیحتِ خوب، نصیحتِ بد!🔶
🔸چقدر خوب است که همیشه انسان اگر می خواهد به کسی تذکّر بدهد، در جای خلوت بگوید، نه در یک مکان عمومی!
🔺امیرالمؤمنین علیه السّلام دارند که: «النُصحُ بَینَ المَلَإ تَقریعٌ؛ [نصیحت کردن در ملأ عام کوبیدنِ شخص است!]🔻
🔸انسان اگر در ملإ عام نصیحت کند، کوبیدن شخص است!» اگر انسان میخواهد نصیحت بکند، اصلاً جلوی کسی نصیحت نکند، بلکه در خلوت و خفاء بهتر است!
📝. آیة اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.
📚. #آموزه_های_معرفت، ص 37.
#سلوک #نصیحت #ادب
@maktabe_vahy
🔘..🔘..🔘..🔘
🔘. امام تواضع نمی کند❗️
🔷امام حسن علیه السلام از خیابان های مدینه رد می شوند و چند فقیر که در حال غذا خوردن هستند، حضرت را دعوت می کنند. ایشان از مرکب پیاده می شود و با آنها هم غذا می گردند.
🔹حضرت نمی خواهند تواضع کنند یا به آنها فخر بفروشند یا مثلا فردا در روزنامه بگویند که فلانی آمده با فقرا نشسته و بعد هم در تلویزیون نشان بدهند! نه امام حسن علیه السلام اهل این حرفا نیست. مردم بگویند یا نگویند؛ کسی ببیند یا نبیند! فرقی نمی کند!
وقتی امام به این فقرا نگاه می کند، می بیند اینها با یک صفایی ایشان را دعوت به این طعام می کنند. حضرت در اینجا خود را با آن جمعیت واحد می بیند. بنابراین با آنها همراه می شوند.
🔹امام تواضع نمی کند! در ذهن امام خطور نمی کند که "من امام هستم؛ من حجت خدا بر همۀ خلق هستم حالا تواضع می کنم و ببینید الان با چهار تا رفیق دارم غذا می خورم!" شاید این در مخیّله ما بیاید اما تا روز قیامت در فکر امام نخواهد آمد.
🔶. چون قلب امام قلب اللَه شده است و خدا هم که فقیر و غنی برایش فرقی نمی کند لذا برای امام هم فرقی نمی کند. این اختلاف طبقاتی بین ما باعث می شود که در رفتار و اعمال ما اختلاف پیش بیاید. اما برای امام اختلاف طبقاتی مطرح نیست. غنی غنایش را از کجا آورده؟ آن فقیر که ندارد مگر گناهی کرده؟
🔸قلب امام می شود مصدر تفکر و بصیرت و بینش نسبت به عالم وجود. در اینجا احساس وحدت حاکم می شود. من یک بنده خدا هستم اینها هم بندگان خدا هستند. نشستند غذا می خورند. حضرت هم به نحوی می نشیند با آنها غذا می خورد که آنها احساس نکنند که حضرت خودش را به تکلّف انداخته و با حالت ثقل و سنگینی، با آنها هم غذا شده است.
🎙. آیة اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.
🔊. #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی، سنه 1428، جلسه 2.
#ولایت #وحدت #تواضع
@maktabe_vahy
🔘.🔘.🔘.🔘.
🔘8 صفر وفات جناب سلمان رضوان اللَه علیه🔘
♦️داستان اسلام آوردن جناب سلمان نمونه ای از هدایت باطنی است♦️
🔸سلمان می گوید: من فرزند دهقانی در شیراز بودم. روزی با پدرم از کنار صومعه ای می گذشتیم. مردی که در صومعه بود ندا داد: «اشهد ان لا اله الا اللَه و اشهد انّ عیسی روح اللَه و اشهد انّ محمّدا حبیب اللَه.» ناگهان محبّت آن حضرت در گوشت و پوست من داخل شد.
🔸وقتی به خانه برگشتیم کتابی را دیدم که از سقف آویزان است. از مادرم پرسیدم این کتاب چیست؟ گفت: به آن نزدیک نشو که پدرت تو را می کُشد. وقتی شب شد مخفیانه رفتم و آن کتاب را برداشتم دیدم که در آن نوشته شده است :
«بسم اللَه الرحمن الرحیم
این عهدی است از خداوند به آدم که از صُلب او پیامبری خلق خواهد کرد که به مکارم اخلاق امر کرده و از عبادت بتها نهی می نماید. ای «روزبه»! به نزد وصیّ عیسی برو و ایمان بیاور و مجوسیّت را رها کن.»
🔸وقتی نامه را خواندم فریادی زدم و غش کردم. پدر و مادرم مرا گرفتند و به چاه عمیقی انداختند و از آب و غذا منع کردند و گفتند: یا به مجوسیّت برمیگردی یا تو را می کُشیم.
🔸وقتی کار بر من سخت شد از خداوند خواستم به حق محمّد و وصیّش مرا نجات دهد.
ناگهان شخصی با لباس سفید بر من وارد شد و گفت: «برخیز ای روزبه!» و دست مرا گرفت و به صومعه برد.
وقتی به صومعه رسیدم گفتم: «اشهد ان لا اله الا اللَه و اشهد انّ عیسی روح اللَه و اشهد انّ محمّدا حبیب اللَه.» صاحب دیْر گفت بالا بیا ای روزبه.
🔸جناب سلمان سه راهب مسیحی را خدمت کرد. تا اینکه روزی راهب سوم به او گفت: من به زودی از دنیا می روم. سلمان عرض کرد: مرا به که می سپاری؟ گفت : کسی را نمی شناسم که تو را به او بسپارم اما ولادت محمّد نزدیک است. وقتی نزدشان رسیدی سلام مرا به ایشان برسان. سلمان با تحمّل مشقّات بسیار پس از مدتی طولانی بالاخره توفیق ملاقات با حضرت را پیدا می کند.
🔸او غلام زنی شده بود و در باغ آن زن برایش کار می کرد که می بیند هفت نفر که ابری بر آنها سایه انداخته است وارد باغ می شوند. آن هفت نفر رسول خدا صلی اللَه علیه و آله و سلم و امیرالمومنین علیه السلام و ابوذر و مقداد و عقیل و حمزه و زید بودند.
🔸سلمان می گوید: برای آن حضرت ظرف خرمایی بردم و عرض کردم: این صدقه است. حضرت به همراهانشان فرمودند: «بخورید!» اما خودشان و امیرالمومنین به آن دست نزدند. گفتم: این نشانه ای از نبوّت است. (که حضرت از صدقه تناول نفرمودند.)
ظرف دیگری از خرما آوردم و عرض کردم : این هدیه است. حضرت دست خود را دراز کرده و به اصحاب فرمودند: بسم اللَه بخورید. با خود گفتم: این سه نشانه از نبوت. بعد پشت سر آن حضرت رفتم. حضرت رو به من کرده و فرمودند: «ای روزبه! می خواهی مُهرِ نبوّت را ببینی؟» حضرت بین دو کتف خود را به من نشان دادند و من مُهرِ نبوّت را دیدم. خود را به پایشان انداختم و شروع به بوسیدن کردم.
🔸رسول خدا صلی اللَه علیه و آله و سلم مرا خرید و آزاد نمود و نام مرا سلمان گذاشت.
📚.مناقب ابن شهراشوب، ج 1، ص 40.(با تلخیص)
#سلوک #هدایت #سلمان #داستان
@maktabe_vahy
🔘.🔘.🔘.🔘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠. سوء ظن به خداوند چگونه اتفاق می افتد؟
📼. آیة اللَه حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی
🎞.#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی، سنه 1435،جلسه 11، دقیقه 50:15.
#عرفان #توحید #حسن_ظن
@maktabe_vahy
🔘9 صفر وفات علامه طهرانی قدّس سرّه🔘
♦️عرفان علّامه طهرانى با وسعتى به پهناىِ نفوس بشريت♦️
🔹بارها مى فرمودند:
آن خانوادۀ يهودى كه در بين خود "با محبّت و اُنس و اُلفت" زندگى مى كنند، به خداوند نزديكترند از يك خانوادۀ شيعۀ اميرالمؤمنين عليه السّلام كه در "حال نِقار و كدورت" بسر مى برند.
🔹آن پرستار مسيحى كه در بيمارستان براى خاطر خدا "خدمت به بیمار را به نحو أحسَن با روى خوش" انجام می دهد، حقّاً و واقعاً شيعۀ اميرالمؤمنين عليه السّلام است، و آن پرستار شيعه كه "با بیمار به خشونت و درشتى" برخورد می نمايد و قلب آنها را مى شكند، از مذهب و آيينِ اميرالمؤمنين عليه السّلام به دور است.
🔹مى فرمودند:
هر كس "قدمى در مسير رضاى الهى" بردارد، در آن لحظه "سالك" است؛ و هر سالكى كه با اعمالِ خلافِ خود، موجب سَخَط رحمان و خشنودىِ شيطان گردد، دشمن خدا و راه خدا محسوب مى شود.
📚مهرفروزان ص 176 و 177
#علامه_طهرانی #هدایت_باطنی #سالک
@maktabe_vahy
🔘.🔘.🔘.🔘
🔘9صفر، شهادت جناب عمّار رضوان اللَه علیه🔘
🔶عمّار با حق است و حق با عمّار است🔶
🔸عمّار ياسر از بزرگان اصحاب رسول اللَه و اميرالمؤمنين عليهما الصّلاة و السّلام بود. و از كُبار فقها و زهّاد، و اهل بصيرت و ولايت بود. و ضميرى روشن، و قلبى تابناك، و فكرى عميق، و انديشه اى استوار، و روشى متين، و حزمى صحيح و راستين داشت.
🔸رسول خدا صلّى اللَه عليه و آله و سلّم درباره او فرمود:
🔺عمّار با حق است، و حق با عمّار است هرجا كه عمّار بوده باشد. عمّار پوست نازك در ميان چشم و بينى من است (كه با پاره شدن آن پوست چشم نابينا مى گردد) عمّار را گروه ستمگر مى كشند.🔻
🔸در معركه صفّين، عمّار بن ياسر به نزد حضرت آمد تا اذن میدان بگیرد و حضرت اجازه نمی دادند تا برای بار سوم آمد. اميرالمؤمنين عليه السّلام گريست...
اميرالمؤمنين عليه السّلام از قاطر خود پياده شد و عمّار را در آغوش مهر خود فشرد، و با او وداع كرد. و پس از آن گفت: اى عمّار! خداوند از طرف خودش و از طرف پيغمبرت، ترا جزاى خير دهد! خوب برادرى بودى! و خوب رفيق و همنشينى بودى! و سپس گريه كرد، و عمّار هم گريه كرد. و آنگاه به ميدان رفت.»
🔸عمّار در آن حال نود و چهار سال داشت. پس از مبارزه و جنگى كه بين او و دشمن درگرفت، بالاخره عمّار بروى زمين افتاد. خود اميرالمؤمنين عليه السّلام در ميان كشتگان عمّار را يافت. در كنار او نشست، سرش را بر زانو نهاد و گريست. اين ابيات را در سوگ او انشاد كرد:
🔺ألا أيّها الموت الّذى ليس تاركى
أرحنى فقد أفنيت كلّ خليلى.
هان اى مرگى كه به سوى من خواهى آمد! اينك بيا مرا راحت كن! تو كه هر كدام از دوستان مرا به فنا دادى!
🔺أراك بصيرا بالّذين أحبّهم
كأنّك تمضى نحوهم بدليلى.
من ترا چنان مى يابم كه به كسانى كه دوستشان دارم اطّلاع دارى! گويا تو به سراغ يكايك آنها با دلالت و راهنمائى من مى روى!»
🔸و در روايت است كه حضرت فرمود: 🔻إنّا للّهِ و إنّا إلَيهِ راجِعونَ. إنّ امرأ لَم يَدخُل عليه مصيبةٌ مِن قَتلِ عمّار فما هو فى الإسلام مِن شَىء.🔺
«کسی كه از كشته شدن عمّار مصيبت زده نباشد، از اسلام هيچ بهره اى ندارد.»
📝. علاّمه طهرانی رضوان اللَه علیه.
📚.نور ملکوت قرآن، ج 3، گزیده ص 332 الی 337.
#سلوک #حق_مداری #عمار
@maktabe_vahy 🔘.🔘.🔘.🔘
🔷مادیگرایی در وجود همه انسانها است🔷
🔹اگر خداوند بفرماید که اگر گناه کنی یک ساعت بعد در همین دنیا عقوبت گناهت را می دهم؛ دزدی بکنی مثلا کلیه ات از کار می افتد؛ دروغ بگویی روده ات از کار می افتد؛ یعنی خداوند برای هر گناه یک عقوبت دنیایی در نظر بگیرد آن وقت در این دنیا چند نفر مرتکب گناه میشوند؟فکر می کنم 2 نفر هم پیدا نشوند که خلاف کنند!
🔹این دلیل بر آن است که ما جسم را مورد ملاحظه قرار می دهیم نه روحمان را. می دانیم ضربه به روحمان وارد می شود ولی با آن کاری نداریم.
🎙. آیة اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.
🔊. #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی، سنه 1437، جلسه 7 .
#عرفان #توحید #عبودیت
@maktabe_vahy
🔘..🔘..🔘..🔘
🔷و از رفیقان ره استمداد همت می کنم🔷
🔹در مقابل اولیاء خدا افرادی هستند که گرچه دَم از خدا و سیر و سلوک می زنند، ولی مجالسشان مملو از مسائل متعفّن کودکانه و ابلهانه و حرف و نقل های عامیانه است؛ نه سخنی از توحید و نه حرفی از نور و بهجت و انبساط و رشد و رُقاء وجود دارد.
🔹انسان وظیفه دارد که در انتخاب رفیق سلوکی خود کسی را انتخاب کند که این گونه اشکالات در او نباشد، و وقتی که رفیقش را در این مسائل غوطه ور می بیند به او تذکر دهد که دستور ما بر پرهیز از این گونه مطالب است.
🔺آخر انسان تا کی میخواهد ذهن و فکر و قلب خود را با این حرفونقلهای بیهوده ملوَّث و آلوده کند؟!
🔹البته این نکته به افرادی اختصاص دارد که می خواهند مطلب را بگیرند و جلو بروند و اما عدۀ زیادی که نسبت به این مسائل بی باک اند و آن چنان توجهی ندارند، طرف خطاب نیستند؛ لذا بنده از عدم ترتیب اثر آنها چندان ناراحت نمی شوم که تکلیف ما تذکر دادن است.
📝. آیة اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.
📚. #سیره_صالحان (دردست نشر)، ص 30.
#سلوک #مراقبه #رفیق
@maktabe_vahy
🔘..🔘..🔘..🔘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️. تا چه اندازه باید به فکر گذشته ها باشیم؟
📼. آیة اللَه حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی
🎞.#شرح_حدیث_عنوان_بصری، جلسه 205، دقیقه 25:32.
#سلوک #اخلاق #مراقبه
@maktabe_vahy