#حدیثظهور
#انقلاباسلامیایراندراحادیث
امام باقر ع:
« ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف نزد پیامبر خدا (ص) آمدند و در پیشگاه و آستانه درِ خانه پیامبر خدا (ص) نشستند پیامبر بر آنان وارد شد و کنارشان نشست بند نعلین کفش پیامبر پاره شد پس آنرا به علی بن ابیطالب رساند که اصلاح کند؛ سپس گفت: همانا از طرف راست خدا یا از طرف راست عرش خدا قومی از ما( قوما منا=میتونه اشاره به حدیث دیگری از پیامبر باشه که میفرماید السلمان منا اهل البیت: سلمان از ماست) بر میخیزند که بر منبرهایی از نور قرار دارند، چهرههایشان از نور و لباسهایشان نیز از نور است، صورتهایشان بر چشم نگاه کنندگان غیر خودشان پرده میاندازد (نور صورتشان، چشم بینندگان را خیره میکند). ابوبکر گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر سکوت کرد؛ زبیر گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر ساکت ماند؛ عبدالرحمن گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر سخن نگفت؛ سپس علی (ع) گفت: ای رسول خدا آنان چه کسانیاند؟ پیامبر فرمود: آنان قومیاند که بدون نسبتهای خانوادگی و اموال و منافع مالی به وسیله #روحالله به یکدیگر محبت میورزند و دوست هم میگردند، آنان شیعه تو هستند و تو امام آنها هستی ای علی».
علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۱۰، ص۴۶
#حدیثظهور
#انقلاباسلامیایراندراحادیث
در کتاب بحار الانوار جلد 57 صفحه 216 حدیث 37 آمده است که:
امام کاظم (علیه السلام) مى فرماید: #مردىازقم, مردم را به سوى حق دعوت مى کند با او مردمى گرد مىآیند که همچون قطعات آهن سخت و مستحکم هستند آنان را بادهاى تند و طوفانهاى سخت نمى لغزاند, از جنگ سست نمى شوند و نمى هراسند و بر خداى متعال توکل مى کنند و سرانجام از آن پرهیزکاران است.