در مکتب شهادت
در محضر شهدا
راه شهید ، عمل شهید
شهید مدافع حرم بابک نوری
دفترچه خاطرات سوریه
شب شد منطقه خیلی خطرناک واطرافمون #داعش بود و #آزادسازی هنوز انجام نشده بود
حسین نظری لوح پستی نوشت ساعت پست من هم 2- 3 شب بود، پست قبل منم #بابک بود، من خوابم برد بیدارشدم دیدم #نماز_صبحه
به بابک گفتم چرا منو #بیدار نکردی پست بدم؟ گفت #لزومی نداشت بیدار بشی من خودم جای شماهم پست دادم، گفتم آخه این چه کاری بود
گفت من خودم داشتم با #خدای خودم درد دل میکردم و راز و نیاز میکردم و حرف میزدم و زمان هم گذشت با این که حواسمم به اطراف بود،
بنده خدا بابک نوری از #خودگذشتگی نشون داد و تو اون هوای #سرد حمص و بوکمال که هواش وحشتناک سرد بود منو #شرمنده خودش کرد...
راوی همرزم شهید نوری
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
روح امام و شهدا بویژه شهید بابک نوری شاد به برکت صلوات
❤️ ️عشقند شهدای مدافع حرم ❤️
❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
یاد یاران📝
🍁 بالاترین مــ🏅ـــدال #تقوا میرسد به
#شهید_مهدی_رضایی_مجد😍 بهترین #فوتبالیست تیم ملی🇮🇷
.
🍂 کسی که یک قدم تا #صعود و #جهانی شدنش فاصله نبود، اما توپ و دروازه را وِل کرد و #تانک و #تفنگ در دست گرفت.
.
🍁 ای شهید! تو #پرسپولیس را رها کردی و شدی اهل کربلایِ ۵
.
🍂 تو آنقدر خوب بودی که حتی درخشش #مدالهای #طلا نتوانست تو را جذب کند. تو مدال خونی #حسین(ع) را بر گردنت انداختی.❤️
.
از زمین دل کندی و #عاشق #آسمان شدی❄️🌧
قید داور را زدی و به امام #خمینیمان دل دادی❤️
.
🍁 تو چجور جوانی بودی؟
🍂 آخر مگر میشود تا این حد دل کند؟
🍁 مگر میشود آنقدر #عاشق بود که دگر بینای هیچ جز عشق نبود؟
🍂 خنکیه هوای ساحل، #دریا و قدم زدن را بیخیال شدی...
.
🍁 رفتی زیر آفــ☀️ــتاب جانسوز، بجای قدم زدن بر روی خاک های سرخ سوزان دویدی تا که #شرمنده پدر و مادر شهدا نباشی.😥
.
☘ ای جوان!! دلاور مردیات تاریخیست و زبان زدِ تمام #ستمگران جهان است.
به مناسبت شهادت #شهید #مهدی_رضایی_مجد
.
📆 تاریخ تولد: اول فروردین ۱۳۴۳
.
📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵
.
🥀محل دفن: بهشت زهرا، قطعه ۲۹
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
کانال مکتب سردار سلیمانی
مکتب شهادت و جاودانگی
@maktabesardarsoleimani
🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷
وقتی سیلی خوردی بگو
یا #زهرا ...💔
وقتی دستتو بستن بگو
یا #علی ...😭
وقتی بی یاور شدی بگو
یا #حسن ...😔
وقتی تشنه شدی بگو
یا #حسین ...💔
وقتی شرمنده شدی بگو
یا #عباس ...😭💔
اما اگه #تشنه شدی #شرمنده شدی بی #یاور شدی دستتو بستن #سیلی هم خوردی اروم بگو امان از دل #زینب...😭💔
بانۅ فداے دل پر دردٺ
.
#ما_ملت_امام_حسینیم
از اول نامزدیمون...💍
با خودم کنار اومده بودم که من،
اینو تا ابد ڪنارم نخواهم داشت...💔
یه روزے از دستش میدم...😞
اونم با #شهادت...
وقتی كه گفت میخواد بره...🚶
انگار ته دلم ،آخرین بند پاره شد...💔
انگار میدونستم ڪہ دیگه برنمیگرده...
اونقد ناراحت بودم...
نمیتونستم گریه کنم...
چون میترسیدم اگه گریه ڪنم،
بعداً پیش ائمه(ع) #شرمنده شمـ 😞
يه سمت #ايمانم بود و
يه سمت #احساسم...
احساسم ميگفت جلوش وایسا نذار بره...❌
ولی ایمانم اجازه نمیداد...
یعنی همش به این فکر میکردم
که #قیامت...
چطور میتونم تو چشماے #امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و...
انتظار شفاعت داشته باشم...😕
در حالےکه هیچ کاری تو این دنیا نکردم...
اشکامو که دید...😢😭
دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت...😭
"دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیـــــا..."
مدافع حرم شهید حمید سیاهکالی مرادی 🌷