eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
936 دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
7.9هزار ویدیو
33 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
کاروان های زیارتی را ترتیب می داد و کسانی هم که بی بضاعت بودند را از هزینه شخصی خودش به زیارت می برد. از دهه شصت تا قبل از شهادتش غسل و کفن و دفن اموات را فی سبیل الله انجام می داد. حتی کسانی که توان مالی خرید یک کفن را هم نداشتند از هزینه خودش برای آنها کفن تهیه می کرد. تا آنجا که برایش امکان داشت و در توانش بود تلاش می کرد به مردم کمک کند. 🌷
تابستان سال اولی که سرکار رفت، ۱۶ ساله بود و به همراه پسرخاله‌اش رنگ کاری وسایل چوبی انجام می دادند و تا ۱۱ شب سرکار می ماند. یک شب آمد و گفت: من نذر کرده بودم اولین حقوقم را برای شما بلیط مشهد بخرم... پسر خواهرم هم برای خواهرم خریده بود و چهارنفری مشهد رفتیم. 🎤راوی: مادر شهید 🌷
اصلا چیزی توی دلش نبود از کسی کینه نداشت. اگر در کار بحثی هم به وجود می آمد، همان روز یا فردای آن روز می آمد عذرخواهی می کرد و از دل طرف مقابل در می آورد. 🌷
اعتقاد داشت که شهدا بهترین راهنما و الگو برای نسل جوان هستند. می‌دانست که اگر دست جوانی را توی دست شهدا بگذارد، آن جوان را بیمه کرده، برای همین بود که خودش و جوانی‌اش را وقف راهیان نور کرده بود. چه شب‌ها و روزهایی را توی این عرصه زحمت کشید. دست جوان‌ها را می‌گرفت می‌برد می‌انداخت توی دامن شهدا. 🌷
رفتیم اردوی راهیان نور. هر اتوبوس یک مسئول فرهنگی داشت که بهش می‌گفتیم دیده‌بان. در یکی از اتوبوس‌ها بچه‌های دوره‌ی راهنمایی نشستند. هیچ‌کس زیر بار نمی‌رفت که با آن‌ها سر و کله بزند. محسن داوطلب شد. بین راه به واسطه‌ی خواندن کتاب‌های دفاع مقدس روایتگری هم می‌کرد. یکی از وظایف دیده‌بان ها، معرفی و ترویج کتاب و کتاب‌خوانی بود. محسن دو تا کوله‌پشتی پُر از کتاب با خودش برد داخل اتوبوس. به قدری جذاب از این‌ کتاب‌ها تعریف کرد که توانست همه را بفروشد. 📚: سربلند 🕊 🌷
قابل توجه بعضی ها 👇👇👇👇👇 ✍يڪبار سيد از کشاورزی بار سيب زمينی خريد، بارش خيلی خوب نبود، فرستاد تهران و برگشت خورد. 🍁 با قيمت پايينتری بارش روفروخت ومقداری ڪرد. 🍁گفتم سيد چرا موقع خريد دقت نکردی گفت اشکال نداره، خودم ميدونستم بارش خيلی خوب نيست،اما اون کشاورز بنده خدا دستش خالی بود،ميشناختمش آدم زحمتکشی بود.خواستم به اون بنده خداکرده باشم. 👌حتی اگرخـودمم ضــرر کنم، اشکال نداره خدا باماست 🍁حرفهاي سيد برای ماعجيب بود. اما سيد با ڪار ميڪرد. 🌷 👆👆👆👆👆👆 مثل شهدا باشیم از شهدا درس بیاموزیم
به گفته ی مادرش؛مراقبه‌ها درموردهادی پیش از تولدش آغاز شد. از همان کودکی راهش مشخص بود. نمازشب می‌خواند در قنوتش شهدا را دعا می‌کرد. خانواده‌اش می‌گویند کسی که همه‌اش زمزمه یا حسین(علیه السلام) روی لب دارد عشقش به اهل بیت مشخص می‌شود. به همین خاطر شهید ذوالفقاری مداح هیئت رهروان شهدا و عاشق هیئت موج‌الحسین بود. کمدش پر بود از عکسهای حاج همت، شهید دین‌شعاری و ابراهیم هادی. می‌گفتند: بیشتر وقتش برای بسیج و کار فرهنگی برای شهدا بود. و آخر عشقش به طلبگی ختم شد. نجف را انتخاب کرد و از این راه به شهادت رسید . 🕊 ...🌷
وقتی صبح ها برای نماز به مسجد می‌آمد، بعد از نماز صبح در گوشه‌ای از مسجد به سجده می‌رفت و در سجده کل زیارت عاشورا را قرائت می‌کرد. هادی هر جا می‌رفت برای هیئت امام حسین (ع) هزینه می‌کرد. درباره‌ی هیئت رهروان شهدا که نوجوانان مسجد بودند نیز همیشه جزء بانیان هزینه‌های هیئت بود. زمانی هم که ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا می‌رفت. 🌷
🕊 🕊 🌷 با حقوق ناچیزی که از سپاه می‌گرفت، برای خانواده‌هایی که وضع مالی خوبی نداشتند ولی داداش می‌شناخت که اهل روزه هستند، وسایل مورد نیاز از قبیل چای، برنج، مرغ، روغن و... تهیّه می‌کرد و یواشکی در اختیارشون قرار می‌داد. این‌ها رو به ما هم نگفته بود و بعد شهادتش متوجّه این‌کارهاش شدیم و یه‌ عده از خود این خانواده‌ها برامون تعریف می‌کردند که آقا حامد همیشه هوای خانواده‌ی ما رو داشت... 🌷
🕊 🕊 🌷 عشق و محبتش به جا ،حساسیت‌های کاری‌اش هم به جا بود. مواقعی‌ که من و نغمه ، براے‌ِ اقامت‌طولانی به سوریه می‌رفتیم ، از گرفتنِ محل اسکان تا تردد ماشین را مراقبت می کرد که از هزینه‌ی شخصیِ خودش پرداخت کند ... می گفت : باید مراقب باشیم بیت المال ، مال البیت نشه. در وصیت و حرفهای آخرش هم گفت: مقداری از حقوقم رو به اداره برگردون، شاید جایی حواسم نبوده خرجی کردم که شخصی بوده ، یا زمانی را پُر کردم که کار اداری نبوده .... 🎤راوی : همسر شهید 📚: کتاب جاده سرخ
🕊 🕊 🌷 عاشق سخنان نهج البلاغه امیرالمومنین (ع) بود، نه تنها آنها را می خواند، بلکه برای این که بتواند به این جملات قصار و ارزشمند بهتر عمل کند در برگه هایی کوچک آنها را یادداشت کرده و همیشه در جیب خود می گذاشت. 🎤راوی: فرزند شهید 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊 🕊 🌷 بسیار دغدغه مند دوران خود بود و همیشه با اشاره به حدیث پیامبر اکرم میگفت نگه داشتن ایمان در این دوران همانند نگه داشتن آتش در کف دست است. توجه کردن به یتیمان از دیگر شاخصه های اخلاقی شهید بود شهید با وجود حقوق پایین خود و تمام مشکلاتی که وجود داشت سرپرستی یک یتیم را قبول کرده بود و این در حالی بود که هیچ کس از این قضیه با خبر نبودند. اخلاص در عمل و حساس بودن به حفظ بیت المال دیگر شاخصه های اخلاقی ایشان بود... روحیه توکل اخلاق و شجاعت شهید آن چنان زیاد بود که اگر شهید نمیشد باید تعجب می کردیم...🌷🕊 راوی: همسر شهید