eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
940 دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
7.9هزار ویدیو
33 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
در مکتب شهادت در محضر شهیدان اگر بینِ بسیجی‌ها حرفی می‌شد ، می‌گفت: «برای این حرفها به همدیگر تهمت نزنید، این تهمت‌ها فردا باعثِ تهمت‌های بزرگتر می‌شود؛ اگر از دستِ هم ناراحت شدید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: "خـدایا! این بنـده ی تو حواسش نبود ، من از او گذشتم ، تو هم از او بگذر..." اینطور مهر و محبت بینِ شما زیاد می‌شود...» 📌خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حسن باقری 📚منبع: یادگاران۴ «کتاب شهیدباقری» صفحه ۳۰ #دوستی #گذشت #شهیدباقری #آشتی #تهمت #غیبت #بسیجی #محبت ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️ اینجا محفل عاشقان شهادت است ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️
در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا سردار شهید منطقه جبال بارز جیرفت 👈 مسئول شناسی برخورد با ارباب رجوع در سیره شهدای مسئول  پیرزن که به خاطر زمین با همسایه اش دعوا کرده بود، با عصبانیت آمد توی بخشداری و رو به ناصر گفت: تو این جا چه کاره ای مردک؟ می دونی این جا چی داره به سر من میاد؟ هر چه از دهانش بیرون اومد به بخشدار گفت ناصر با آرامش خاصی گفت: آروم باشین. بفرمائید بنشینید تا به شکایتتون رسیدگی کنم.خوب به حرف هایش گوش کرد و بعد هم یک نفر را مأمور رسیدگی به مشکل پیرزن کرد. پیرزن که از بخشداری رفت بیرون، دنبالش رفتم و گفتم: چه طور به خودتون اجازه دادید که با آقای بخشدار این طوری برخورد کنید؟ اگه کس دیگه ای جای آقای فولادی بود حتماً عصبانی می شد و دستور بازداشت شما را میداد پیرزن گفت: به خدا اگه مشکلاتم حل نشه و حتی زمینم رو همسایه ام بگیره، برام مهم نیست. وقتی با این بخشدار روبرو شدم و اخلاقش رو دیدم، ایمانش را دیدم مشکلاتم حل شد.دیگه هیچی برام مهم نیست 👆👆👆👆👆 قابل توجه برای بعضی مسئولین مسئولانه و شهیدانه و محترمانه باید برای خدا با مردم برخورد نمود از خارها میشود ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 ارتباط با خادم کانال @sardar_zakizadeh https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
در مکتب شهادت در مدرسه عشق پای درس شهدا رییس جمهور محبوب ، مردمی ، ولایت مدار ، خداشناس و مخلص شهید محمد علی رجایی 🌸 روش آقای برای بیدار ڪردن بچه‌ها برای با توجہ بہ اینڪه در سن نوجوانی معمولاً خواب بچه‌ها قدری است و بہ خصوص خواب صبح ڪه شیرین هم هست،? این بود ڪه بالای سر بچه‌ها می‌ایستاد و با شوخی و با صدای بلند می‌گفت: صحبت نڪنید ڪه بچہ از خواب بیدار می‌شود! » 🌸 بچه‌های ما بین 6 تا 10 سال سن داشتند و چون خودشان هم مایل بودند و داشتند، لذا بلند می‌شدند. تأڪید آقای رجایی این بود ڪه قبل از اینڪه آفتاب بزند، آنها شوند. 🌸 اگر می‌دید آنها بیدار نمی‌شوند، بالای سر آنها می‌نشست و با و شوخی شانه‌های آنها را مالش می‌داد و با آنها حرف می‌زد ڪه با لطافت و بیدار شوند و بنشینند. بعد ڪه بلند می‌شدند شانہ آنها را می‌گرفت و آنها را تا نزدیڪ دستشویی همراهی می‌ڪرد و قبل از رسیدن بہ دستشویی با شوخی یك ضربہ ملایم با ڪف دست بہ پشت آنها می‌زد! 🌸👈 با این روشهای بسیار و توأم با مهر و محبت می‌خواست فرزندانش بہ عادت ڪنند و از این امر هم خاطره نداشتہ باشند ... 📚ناگفتہ های همسر شهید رجایی ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار سردار سلیمانی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
در مکتب امام خمینی فرزندان روح الله 🌷عباس بابایی؛ جوان حزب‌اللهی که مخالفان انقلاب را هم جذب میکرد ✍رهبر انقلاب: سال 61 شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. وقتی فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! ! این را بابایی پس ازشهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. 83/10/23
💕💞 در یڪ و چهار چیز باید باشد. جایی ڪه هست دو چیز وجود ندارد، یڪی قدرت و دیڪَری دشمنی. 💕💞
در اوایل ازدواج، من واقعا سنم کم بود و در خیلی از موارد زندگی بطور طبیعی ممکن بود کنم.🤔 ممکن بود از بعضی مسائل زود دلخور بشم و یا ابراز ناراحتی کنم.😢 ولی محمد اصلا به روی خودش نمی آورد و جوری رفتار میکرد که من ناراحت نشم. من اول ازدواج حجابم معمولی بود ولی او بطور غیر مستقیم آموزش میداد. مثلا در دوران عقد در نامه هایی که پر از و بود، حتما توصیه ای هم به یا اول وقت بود. چون لحن کلام محبت آمیز بود، من قبول میکردم... 👏 رمز موفقیت محمد، بود.. 🌷