هدایت شده از مسجد آقامیرزاعلینقی خوانسار
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سینما_تفکر ۴۹
باید رفت
همخوانی دسته جمعی #شهدا با مهدی رسولی به کمک هوش مصنوعی...🔻🔻🔻🔻 @sojoodrstan 🖤یه عده پای حق که میرسه فراری و ... 💚یه عده پای حق که میرسه فداییان... #نشر_خوبی_ها
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 سرود ماندگار بچه های آباده
◇ روایتی زیبا و #خاطرهانگیز
از درد دل یک فرزند شهید
و یادآوری خاطراتش از پدرشهید خود است.
🌷چهل وسومین سالگرد دفاع مقدس گرامیباد🇮🇷
#شهدا
#دفاع_مقدس
@Maddahionlinمداحی آنلاین - فرهنگ جهاد - مجتبی رمضانی.mp3
زمان:
حجم:
3.35M
🌷 #هفته_دفاع_مقدس
⏯ #استودیویی احساسی #شهدا
🍃کی گفته که شهید فقط تو میدون جنگه
🍃شهید فقط یه واژه نیست شهید فرهنگه
🎙 #مجتبی_رمضانی
🌷شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌷
https://eitaa.com/malvajerd1
#واحدخبرنصرآبادنیوز
#اعلام_مراسم
•• بسمربالشهداوالصدیقین ••
💠 مراسم وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها (خواهر آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام) و یادواره شهدای نصرآباد
🎤راوی:
حاج محمد احمدیان
🎤مداح:
حاج مهدی سلحشور
🎤مجری:
جناب آقای مسلم نبی
🗓 امروز جمعه ۵ آبان ۱۴۰۲، از نماز مغرب و عشاء
🗺 اصفهان، شهر نصرآباد جرقویه، بلوار امام رضا «علیهالسلام»، خیابان امام خمینی «رحمه اله علیه»، خیابان صاحب الزمان«عجل الله تعالی فرجه»، مسجد جامع نصرآباد
👌 و در پایان شام میهمان سفره کریمه اهل بیت علیهم السلام و شهدای بزرگوار
🏷 حضور بهم رسانید
📍 مسیریابی:
◽ نشان:
https://nshn.ir/2c_b_K9ReFcYY7
◽بلد:
https://balad.ir/p/5WQ54bfKSNnUrq
◽گوگلمپ:
https://goo.gl/maps/TQpWn5Us6t88UxbA6
#وفات #حضرت_معصومه #شهدا #جرقویه #اصفهان
_________________
🇮🇷اصفهان ،شهرستان ورزنه ،بخش مرکزی ،دهستان گاوخونی جنوبی ،روستای بلان
مجله روستای بلان🇮🇷 با رویکرد اطلاع رسانی وقایع فرهنگی،سیاسی،ورزشی......،مراسمات ملی ومذهبی،کلاسها،برنامه های فرهنگی،تبلیغات و... با مسابقات فرهنگی همراه با جوایز
🆔 لینک عضویت در کانال
https://eitaa.com/joinchat/1411580074Cbf98657aab
📥 پیشنهاد،انتقاد،ارسال مطلب وراه ارتباطی از طریق👇
@showra1400
💐شادے ارواح طیبہ #شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید با مجله روستای بلان🇮🇷
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
🇮🇷┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈🇮🇷
#تبادل🤝
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#تبلیغات
🇮🇷اصفهان ،شهرستان ورزنه ،بخش مرکزی ،دهستان گاوخونی جنوبی ،روستای بلان
مجله روستای بلان🇮🇷 با رویکرد اطلاع رسانی وقایع فرهنگی،سیاسی،ورزشی......،مراسمات ملی ومذهبی،کلاسها،برنامه های فرهنگی،تبلیغات و... با مسابقات فرهنگی همراه با جوایز
🆔 لینک عضویت در کانال
https://eitaa.com/joinchat/1411580074Cbf98657aab
📥 پیشنهاد،انتقاد،ارسال مطلب وراه ارتباطی از طریق👇
@showra1400
💐شادے ارواح طیبہ #شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید با مجله روستای بلان🇮🇷
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
🇮🇷┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈🇮🇷
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#گزارشتصویری
بسم رب الشهدا🌟
دلم تنگ شده
برای اینجا نوشتن از شهدا …
فقط همین
در گمنامی هم مشترکیم
تو پلاکت را گم کرده ای و من هویتم را …
ای شهید⚘️⚘️⚘️
🔸مراسم استقبال از شهید گمنام درمالواجرد
🔸امروز، ۱۳ آذر ۱۴۰۳
🔸برگزاری مراسم ویژه #شهدا و #فاطمیه در مدارس
🔸و استقبال و تشییع شهید تا گلزار شهدا
🌹تشکر ویژه از:
▪️همه خادمان شهدا
▪️انجمن ومدیران محترم مدارس
▪️پایگاههای بسیج
▪️روحانیون معزز
▪️ و مردم غیور و انقلابی و همیشه درصحنه مالواجرد
🌹اجر همگی با مادرسادات (سلاماللهعلیها)
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
رسانه مردمی مالواجرد
╭┅─────────┅╮ 📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن ╰┅─────────┅╯ 📖#قسـمـت_بیـستو
╭┅─────────┅╮
📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن
╰┅─────────┅╯
📖#قسـمـت_بیستوپنجم
وقتے نامہ📜 رو خوندم دست و پاهام میلرزید
احساس میڪردم ڪاملا یخ زدم
احساس میڪردم هیچ خونے توے رگ هام نیست
اشڪام بند نمیومد...
خدایا چرا؟!
خدایا مگہ من چیڪار ڪردم؟!
خدایا ازت خواهش میڪنم زندہ باشہ...
خدایا خواهش میڪنم سالم باشه.
((از حسادت دل من مے سوزد،
از حسادت بہ ڪسانے ڪہ تو را مے بینند!
از حسادت بہ محیطے ڪہ در اطراف تو هست
مثل ماہ و خورشید
ڪہ تو را مےنگرند
مثل آن خانہ ڪہ حجم تو در آن جا جاریست
مثل آن بستر و آن رخت و لباس
ڪہ ز عطر تو همہ سرشارند
از حسادت دل من مےسوزد
یاد آن دورہ بہ خیر
ڪہ تو را مے دیدم))
ڪارم شدہ بود شب و روز دعا ڪردن🤲 و تو تنهایی گریہ ڪردن
یهو بہ ذهنم اومد ڪہ بہ#امام_رضا علیهالسلام🕌متوسل بشم
💎خاطرات سفر مشهد دلم رو آتیش میزد.
ای ڪاش اصلا ثبت نام نمیڪردم
ولے اگہ سید رو نمیدیدم معلوم نبود الان زندگیم چطورے بود
شاید بہ یکی شبیہ احسان جواب مثبت میدادم و سر خونہ زندگیم بود
ولے عشق چی؟!...
آقا جان...
این چیزیہ ڪہ شما انداختے تو دامن ما...حالا این رسمشہ تنهایی ولم ڪنی؟!
آقا من سید رو از تو میخوام
🔮یڪ ماہ بعد:
یه روز صبح دیدم زهرا پیام فرستادہ (ریحانہ میتونے ساعت 9 بیاے مزار 🌷#شــــــهدای_گــــــمنام؟🌷
! ڪارت دارم)
اسم مزار 🇮🇷#شــــــهدا اومد قلبم♥️ داشت وایمیستاد..
سریع جوابشو دادم و بدو بدو
رفتم تا مزار
-چے شدہ زهرا
-بشین ڪارت دارم
-بگو تا سڪتہ نڪردم
ریحانہ این 🌷#شــــــهداےگــــــمنامو میبینی؟!
-اره..خب؟؟
-اینا هم همه پدر و مادر داشتن...همہ شاید خواهر داشتن...همه ڪسی رو داشتن ڪہ منتظرشون بود...همه شاید یہ معشوق زمینی داشتن ولی الان تڪ و تنها اینجا بہ خاطر من و تو هستن.
🥺-گریهام گرفت
-پس بہ سید حق میدی؟!
-حرفات مشڪوڪه زهرا
-روراست باشم باهات؟
-تنها خواهش منم همینہ
-ریحانہ تو چرا عاشق سید بودے؟!
-سرمو پایین انداختم و گفتم خب اول خاطر غرور و مردونگیش و بہ
👈#خاطرحیاش_بہ_خاطر_ایمانش..
بہ خاطر فرقی ڪہ با پسراے دور و برم داشت
-الانم هستی؟؟
-سرمو پایین انداختم
-قربون قلبت برم... این چیزهایی رو ڪہ گفتی الحمدللہ هنوز هم داره
-یعنی چی این حرفت؟!
یعنی ...
-بیا با هم یه سر بریم خونہ ی سید اینا...😳
🦋#ادامـــــــــــه_دارد
☫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🇮🇷☫🇮🇷
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
رسانه مردمی مالواجرد
╭┅─────────┅╮ 📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن ╰┅─────────┅╯ 📖#قسـمـت_ســـی
╭┅─────────┅╮
📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن
╰┅─────────┅╯
📖#قسـمـت_ســــــیودوم
اروم اروم رفتم و چند ردیف عقبتر نشستم و به حرفهاش گوش دادم
دیدم با بغض🥺 داره درد دل میکنه
🌷#شهدا چی شد؟!مگه قرار نبود منم بیام پیشتون ؟!
الان زنده موندم که چی بشه؟!
که هر روز یه زخم زبون بشنوم؟!... بی معرفتا چرا من رو یادتون رفت و شروع کرد
گریه کردن😭 گریه کردن😭
🥺دلم خیلی براش میسوخت...منم گریم گرفته بود ولی نمیتونستم گریه کنم...اروم رفتم پشت سرش...
نمیدونستم چی بگم و چیکار کنم...
فقط آروم گفتم: سلام آقا سید
اروم سرش رو برگردوند و سریع اشکاش رو با گوشه استینش پاک کرد و داد زد: زهراااا مگه نگفتم کسی اومد خبرم کن
-اقا سید حالا دیگه ما هرکسی هستیم ؟!
-خانم بین من و شما هیچ نسبتی نیست.نه ثبتی نه دینی و نه...
لااله الا الله
قلـــــــــــــ❤️ـــــــــــبی چطور؟!
اینقدر راحت جا زدید؟!
من رو تا وسط میدون اوردید و حالا میخواین که تنها بجنگم؟؟
یعنی حتی اون گفتن عشق دوم و اینا همه دروغ بود؟!
چون برای رسیدن به عشق اولتون اینقدر تلاش کردید ولی عشق به ظاهر دومتون چی؟!این شهدا اینطوری پای حرفاشون وایمیستادن؟!
-من چیکار باید میکردم که نکردم؟؟
-چرا دیشب جواب بابامو ندادید و از خودتون دفاع نکردید؟؟
-چه جوابی؟!چه دفاعی؟!مگه دروغ میگفت؟!من فلجم...حتی خودمو نمیتونم نگه دارم چه برسه شما رو...کجای حرفهاش غلط بود؟!
-اون روز تو دفترتون گفتین این اتوبان دو طرفست...
ولی الان با این حرفاتون دارم میفهمم نه ...این اتوبان همیشه یه طرفه بوده...شما فکر میکنید نظر من راجب شما عوض شده؟!
حق هم دارید فکر کنید..
چون عاشق نشدید تا حالا...
و نمیدونید عشق یعنی چی...خداحافظ
بلند شدم و به طرف در مزار رفتم که از پشت سر اروم گفت:
🧕ریحانه خانم(دومین بار بود که اسمم رو صدا میزد) این اتوبان همیشه دوطرفه بوده ولی وقتی کوه ریزش کنه دیگه راهی باقی نمیمونه
برگشتم و باز باهاش چشم تو چشم شدم و گفتم: اگه صدبار هم کوه ریزش کنه باید وایساد و جاده رو باز کرد نه اینکه...
خداحافظ...
و از محوطه بیرون اومدم...
🔮چند روز گذشت و از اقا سید هیچ خبری نداشتم...
روزها برام تکراری و بیخود میگذشت..
فکر به اینکه اینده و سرنوشتم چجوریه دیوونم میکرد.. دلم میخواست یه کاری کنم ولی کاری از دستم بر نمیومد..
هر بار درباره سید با بابا حرف میزدم بحث رو عوض میکرد.
🦋#ادامـــــــــــه_دارد
☫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🇮🇷☫🇮🇷
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
رسانه مردمی مالواجرد
╭┅─────────┅╮ 📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن ╰┅─────────┅╯ 📖#قسـمـت_ســــــی
╭┅─────────┅╮
📚#چنـددقـیقـہدلـت_را_آرامکن
╰┅─────────┅╯
📖#قسـمـت_آخــــــــــــر
حرفهاش بهم ارامش میداد...نمیدونستم چی بگم..فقط گوش میکردم.
-خوب ریحانه خانم...شما سوالی ندارید که بپرسین؟!
-نه آقا سید
-اما من یه حرفهایی دارم
-بفرمایید
-میخواستم بگم یه ادم نظراتش شاید با گذشت زمان تغییر کنه
شاید تفکرش به یه چیز عوض بشه
شاید یه کسی یا چیزی رو که قبلا دوست داشت دیگه دوست نداشته باشه
💢به نظرم باید به همچین ادمی حق داد
-این حرفها یعنی چی آقا سید؟!❓️
-یعنی که....چطور بگم اخه..
-چیو چطور بگید
-میدونید شما حق دارید با خونواده و کنار خونوادتون زندگی کنین..
راستیتش من هم نظرم نسبت به شما...
اینجا که رسید اشکام بی اختیار جاری شد 🥺
-راستیتش من هم نظرم نسبت به شما همون نظر سابقه و دوستتون دارم
اخییشش از اشکاتون معلوم شد شما هم دوستم دارید😊
-خیلی بد هستین !
-خواهش میکنم...خوبی از خودتونه
-به قول خودتون لا اله الاالله
-خوب بهتره خانوادهها رو بیشتر منتظر نزاریم...
شما هم اشکاتونو پاک کنین
فک میکنن اینجا پیاز پوست کندیما...بریم بیرون ؟!
-بله بفرمایین
-فقط زهرا رو صدا کنین بیاد کمکم کنه که بیام...
-اگه اجازه بدین خودم کمکتون میکنم
و آروم ویلچر اقا سید رو هل دادم و به سمت خانوادهها رفتیم...مادر اقا سید با دیدن این صحنه بی اختیار شروع به دست زدن کرد و مامان منم یه لبخندی روی لبش نشست
💍اونشب قرار عقد رو گذاشتیم و یه روز بی سر و صدا و هیچ جشن گرفتنی رفتیم محضر ومراسم عقد رو برگزار کردیم...
پدر اقا سید یه خونه کوچیک برامون خرید و با پول عروسی هم چون من گواهینامه داشتم یه ماشین معمولی خریدیم...
🔮یک ماه پس از عقد...
🧕-ریحانه جان
🧔♂️-جانم آقا
🧕خانم دلـــــــ❤️ــــم خیلی برا
#امامــــــ🕌ــــــ#رضــــــا تنگـــــــ شده...#همسفرمون میشی یه سفر بریم؟!
-شما هرجا بخوای بری ما در رکابتیم فرمانده
-اخه چه قدر یه نفر میتونه خانم باشه حالا با هواپیما بریم یا قطار؟!
-هیچکدوم
-یعنی چی؟!با اتوبوس بریم؟!
-نوچچچ....من خودم میخوام راننده آقای فرمانده بشم🫡😉
-ریحانه نه ها...راه طولانیه خسته میشی...
-هرجا خسته شدیم میزنیم بغل استراحت میکنیم...
-لا اله الا الله...میدونم الان هرچی بگم شما یه جواب میخوای بیاری...
بریم به #امــــــید خــــــدا...
داعش نتونست مارو بکشه ببینم شما چیکار میکنی؟!😁
آماده سفر شدیم و به سمت #مشهد حرکت کردیم...تمام جاده برام انگار ورق خوردن یه خاطره شیرین بود تو ماشین نشسته بودیم و من پشت فرمون و داشتیم اولین سفر دونفره با ماشین خودمونو تجربه میکردیم
🧕ریحانه جان چرا از این جاده میری جاده اصلی خلوته که
-کار دارم
-لا اله الا الله...اخه اینجا چیکار داری؟!
-صبر داشته باش دیگه
🧔♂️راستی سیدجان؟!
🧕جانم ریحانه بانو؟؟
-اون مسجـــــــ🕌ـــــده کجا بود دقیقا ؟!
🌹کدوم مسجد؟!❓️
-همون مسجده که اونروز وایساده بودیم برای نماز درش بسته بودا...
-اها...اها...یکم جلوتره...حالا اونجا چیکار داری؟؟
-اخه اونجا اولین جایی بود پی بردم شما چه قدر خوبی
-امان از دست شما
🧕-ریحانه جان؟
-جان ریحانه
-اون موقع ها یه اهنگی داشتی نداری الان؟
-ااااا سید
-خوب چیه مگه..چی میگفت اهنگه ؟!؟
اها اها خوشگلا باید برقصن😅
-سید؟!
-باشه باشه...ما تسلیم...🤭
🧕ریحانه ؟!
❤️جان دل
🙏ممنون که هستی
🌹جلوی مسجد ترمز کردم و پیاده شدم و به سیدم کمک کردم رو ویلچرش بشینه...و رفتیم سمت مسجد...
🔒-اااا ریحانه انگار بازم درش قفله
-چه بهتر مثل اون موقع بیرون نماز میخونیم...
-اخه الان وقت اذان نیست که
-🌹دو رکعت #نــماز_شــکر میخوام بخونم...
-ریحانه همه چی مثل اون موقع به جز من و تو...❤️و❤️
☜#اون_موقع من #دو_تا_پا داشتم که ☜#الان_ندارم...
ولی الان شما ☜#دو_تا_بال داری که اونموقع نداشتی...
ریحانه جان الان میفهمم که تو فرشتهای...
🦋#پایان
💢لطفا برای سلامتی نویسندهی داستان صلوات ختم کنید
🌷و یاد #شهدا فراموش نشود
🤲الهی همهی جوونایمملکت عاقبت بخیر باشند.
☫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🇮🇷☫🇮🇷
🕊#اللهمعجللولیکالفرج
🕊الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه عاشقانه هایی که به قیامت سپرده شد.....😔😢💔
#شهدا را یاد کنیم بایک صلوات🌹
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مکالمۀ حاج قاسم سلیمانی و سید ابراهیم رئیسی در داخل ضریح مطهر امام رضا علیهالسلام
+ من دو رکعت نماز دیگه بخونم؟
_ مردم پشت درها موندن...
#درروز_جمعه
#ومیلاد_امام_رضا(ع)🌺
#شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات🌹🌹
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠