eitaa logo
رسانه مردمی مالواجرد
1.3هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
126 فایل
🔷رسانه مردمی روستای مالواجرد 🌹روستایی با ۳۰ شهیدگلگون‌کفن🌹 🔸️پوشش خبری: مالواجرد،منطقه و اخبارمهم‌کشوری 🌟وفعالیتهای ستادپیشرفت روستا ✅شروع فعالیت کانال:۲۸دی۱۳۹۸ ارسال پیشنهادات،اخبار و یاتبلیغات به آیدی زیر: @admineresanehh @adminemalvajerd1
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 حجت الاسلام : 🔸 حرف از جلسه نگرفتن نزنید، شما قانون بذارید جلسه میگیریم با سخت ترین شرایط 🔹 امام فرمودند جبهه‌های ما را روضه نگه داشته است. چه چیزی این ویروس را می تواند از ما دور بکند؟ روضه 🔸 از خودی‌ها ما گله مندیم. آقایون خودی‌ها! با بچه هیئتی‌ها با ادبیات درست حرف بزنید! این تهدید چه معنی دارد؟ | | ⤴️
💫 –——⃟⃟‌🌷⃟‌💎⃟‌🌷 ⃟⃟—--– قرارگاه فرهنگی شهید مفتح مالواجرد @basijmalvajerd –——⃟⃟‌🌷⃟‌💎⃟‌🌷 ⃟⃟—--–
27.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | هفتمین آئین تجلیل و تکریم از پیشکسوتان و پیر غلامان اهل بیت علیهم السلام شهرستان جرقویه شام یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ در روستای سعادت آباد شهرستان جرقویه برگزار شد. به کانال مالواجرد بپیوندید ┏━━ °•🍃💐•°━━┓ @malvajerd1 ┗━━ °•🍃💐•°━━┛
31.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پای منبر 🚩 (بخش اول) آداب ضروری عزاداری 🏴 شرایط هیئت در بیانات امامین انقلاب اسلامی 🔹 به همت: مسجد آقامیرزاعلی‌نقی @sojoodestan
34.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پای منبر 🚩 (بخش پنجم) آداب ضروری عزاداری 🏴 شرایط هیئت در بیانات امامین انقلاب اسلامی 🔹 به همت: مسجد آقامیرزاعلی‌نقی @sojoodestan
رسانه مردمی مالواجرد
📚 #دمشق_شهر_عشق 📖 #قسمت_بیست‌وپنجم 5⃣2⃣ با هر کلمه نفسش بیشتر در سینه فرو میرفت.. و من سخت تر صدای
📚 📖 6⃣2⃣ پهلویم در هم رفت و دیگر از دردجیغ زدم... مصطفی حیرت زده نگاهم میکرد.. و تنها خودم میدانستم بسمه با چه قدرتی به پهلویم ضربه زده..که با همه چندساله ام از ،... دلم تا روضه در و دیوار پر کشید.... میان بستر از درد به خودم میپیچیدم و پس از سالها ✨حضرت زهرا(س)✨را صدا میزدم.. تا ساعتی بعد در بیمارستان که مشخص شد دنده ای از پهلویم ترک خورده است... نمیخواست از خانه خارج شوم.. و حضورم در این بیمارستان کارش را سختتر کرده بود..که مقابل در اتاق رژه میرفت کسی نزدیکم شود... صورت خونی و گلوی پاره سعد یک لحظه از برابر چشمانم کنار نمیرفت،.. در تمام این مدت از حضورش بودم و باز دیدن جنازه اش دلم را زیر و رو کرده بود.. که روی تخت بیمارستان از درد و وحشت آن عکس، گریه میکردم... از همان مقابل در اتاق، اشکهایم طاقتش را تمام کرده بود که کنار تختم آمد و از تمام حرف دلش تنها یک جمله گفت: _مسکّن اثر کنه، میبرمتون خونه! میدانستم از حضور من در بیمارستان جان به لب شده.. و کسی سراغم بیاید که کنار تختم ایستاده و باز یک چشمش به در اتاق بود تا کسی داخل نشود... از این اتاق و با این زن نامحرم میکشید.. که به سمت در برگشت، دوباره به طرفم چرخید و با صدایی آهسته عذرخواست _مادرم زانو درد داره، وگرنه حتماً میومد پیشتون! و دل من پیش جسد سعد جا مانده بود.. که با گریه پرسیدم: _باهاش چیکار کردن؟ لحظاتی نگاهم کرد و باورش نمیشد با اینهمه ،دلم برایش بتپد که با لحنی گرفته پاسخ داد: _باید خانواده اش رو پیدا کنن و به اونا تحویلش بدن. سعد تنها یکبار به من گفته بود خانواده اش اهل حلب هستند و خواستم بگویم که دلواپس من پیشدستی کرد _خواهرم! دیگه شما باهاش داشتید. اونا خودشون جسد رو به خانواده اش تحویل میدن، نه خانوادهاش باید شما رو بشناسن نه کسی دیگه ای شما همسرش بودید! و زخم ابوجعده هنوز روی رگ غیرتش مانده بود که با لحنی محکم اتمام حجت کرد _اونی که به خاطر شما یکی از آدمای خودش رو کشته، دست از سرتون برنمیداره! و دوباره صدایش پیشم شکست _التماس تون میکنم نذارید! کسی شما رو بشناسه یا بفهمه همسر کی بودید، یا بدونه شما اون شب تو حرم بودید! قدمی راکه به طرف در رفته بود دوباره به سمتم برگشت و قلبش برایم تپید: _والله اینا از اونی هستن که فکر میکنید! صندلی کنار تختم را عقبتر کشید تا ننشیند و با تلخی خاطره درعا خبر داد _میدونید چند ماه پیش با مرکز پلیس شهر نوی تو استان درعا چیکار کردن؟ تمام نیروها رو ، ساختمون رو و بعد همه کشته ها رو کردن! دوباره به پشت سرش چشم انداخت تا کسی نباشد و صدایش را آهسته تر کرد _بیشتر دشمنیشون به آزادی و دموکراسی و اعتراض به حکومت بشار اسد شروع کردن، ولی الان چند وقته تو حمص دارن شیعه ها رو میکنن! که چندسال پیش به توریستی بودن حمص اونجا خونه خریدن، حالا هر روز شیعه ها رو و زن و دخترهای شیعه رو ! شش ماه در آن خانه... ... 🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد 💠 @malvajerd1 💠