بزرگی نه به ثروته
نه به شهرت
هر چقدر دلِ بزرگ داری ♥️
همونقدر بزرگی
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
♦️این پایان نیست...
این آغاز نصر الله است✌️
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂😂
کی بهت گفت اینو بگی؟؟؟😂
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#آگهی #فروش
🦜 یه عروس هلندی سخنگو (درحد چند کلمه ای بلده بگه)
برای فروش ما در خدمتیم👇
۰۹۳۹۹۷۹۳۲۸۳
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
♦️پزشکیان: ایران در برابر هر تهدیدی میایستد
رئیسجمهور:
🔹بر اساس حقوق مشروع و با هدف صلح و امنیت برای ایران و منطقه، پاسخ قاطع به تجاوزات رژیم صهیونیستی داده شد.
🔹این اقدام در دفاع از منافع و اتباع ایرانی بود.
🔹نتانیاهو بداند، ایران جنگطلب نیست اما در برابر هر تهدیدی قاطعانه میایستد.
🔹این تنها گوشهای از توان ماست. با ایران وارد درگیری نشوید.
ماشاالله پزشکیان👏👏
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
رسانه مردمی مالواجرد
📚#تنها_میان_داعش 📖 #قسمت_سیودوم2⃣3⃣ تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشت زده چرخیدم و از آنچه دیدم سقف
📚#تنها_میان_داعش
📖 #قسمت_سیوسوم3⃣3⃣
صورت تیره اش از شدت خونریزی زرد شده بود، سفیدی چشمان زشتش به سرخی میزد و نگاه هیزش در صورتم فرو میرفت. دیگر به یک قدمی ام رسیده بود، بوی تعفن
لباسش حالم را به هم زد و نمیدانستم چرا مرگم نمیرسد که مستقیم نگاهم کرد و حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :
《پسرعموت رو خودم سر بریدم!》
احساس کردم حنجره ام بریده شد که نفس هایم به خسخس افتاد
و دیگر نه نفس که جانم از گلو بالا آمد. اسلحه را رو به صورتم گرفت و خواست دست زخمی اش را به سمتم بلند کند که از درد سرشانه صورتش در هم رفت و عربده
کشید. چشمان ریزش را روی هم فشار می داد و کابوس سر بریده حیدر دوباره در برابر چشمانم جان گرفته بود که دستم را داخل ساک بردم. من با حیدر عهد بسته بودم
مقاوم باشم، ولی دیگر حیدری در میان نبود و باید اسیر هوس این بعثی می شدم که نارنجک را با دستم لمس کردم. عباس برای چنین روزی این نارنجک را به من
سپرد و ضامنش را نشانم داده بود که صدای انفجاری تنم را تکان داد.
عدنان وحشت زده روی کمرش چرخید تا ببیند چه خبر شده و من از فرصت پیش آمده نارنجک را از
ساک بیرون کشیدم. انگار باران خمپاره و گلوله بر سر منطقه میبارید که زمین زیر پایمان می جوشید و در و دیوار خانه به شدت میلرزید. عدنان مسیرِ آمده را دوباره
روی زمین خزید تا خودش را به در برساند و ببیند چه خبر شده و باز در هر قدم به سمتم میچرخید و با اسلحه تهدیدم میکرد تکان نخورم. چشمان پریشان عباس یادم
آمد، لحن نگران حیدر و دلشوره های عمو، غیرتشان برای من می تپید و حالا همه شهید شده بودند که انگشتم به سمت ضامن نارنجک رفت و زیر لب اشهدم را خواندم.
چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، سر بریده حیدر را میدیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین میکشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد میکرد:
《برو اون پشت! زود باش!》
دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار نارنجک از دستم رفته و نمی فهمیدم چه شده که این همه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمیتوانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد:
《برو پشت اون بشکه ها! نمیخوام تو رو با این بی پدرها تقسیم کنم!》
قدم هایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار میلرزید، همهمه ای را از بیرون خانه میشنیدم و از حرف تقسیم غنائم می فهمیدم داعشی ها به خانه نزدیک میشوند و عدنان این دختر زیبای شیعه را تنها برای خود میخواهد. نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمی داد که گلنگدن را کشید و نعره زد:
《میری یا بزنم؟》
و دیوار کنار سرم را با گلوله ای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه تهدیدم میکرد تا پنهان شوم. کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار می کردم که بدن لرزانم را روی زمین میکشیدم تا پشت بشکه ها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم. ساکم هنوز کنار دیوار مانده و می ترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین میشد، فقط این نارنجک میتوانست نجاتم دهد. با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفس های وحشت زده ام را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد:
《از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!》
و صدایی غریبه می آمد که با زبانی مضطرب خبر داد:
《دارن میرسن، باید عقب بکشیم!》
#ادامهدارد...
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
این تصویری است که دوست نداشتند رسانه ای شود!!
آنچه می بینید اردوگاه آواره های صهیونیست است.!
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#سالمباشیم
❌ هرگز زمان سرماخوردگی برای جلوگیری از آبریزش بینی و عطسه آنتی هیستامین نخورید
💊آنتی هیستامین موجب:
غلیظ شدن ترشحات دستگاه تنفسی،
انسداد مجاری خروجی سینوس و رشد بیشتر ویروسها میشود.
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
#گزارشتصویری
🔸شب گذشته
🔸جلسه اعضای ستاد پیشرفت با اولیای دانش آموزان دبیرستانی مالواجرد
🔸در سالن حضرت ابالفضل علیهالسلام
✅ در این جلسه مقرر شد که هر خانواده مبلغ 5/500/000 تومان برای کرایه ایاب و ذهاب دانش آموزشان درمدت یک سال،پرداخت کنند.
که این هزینه ها به اضافه 300/000/000 تومان که ستاد پیشرفت مالواجرد متقبل شده و بقیه توسط خیرین عزیز پرداخت خواهد شد،انشالله صرف خرید یک دستگاه #مینیبوس شده تا علاوه بر استفاده به عنوان سرویس دانش آموزان،درطول سال برای برنامه های دیگر در روستا
مثل رفت و آمد به سالن ورزشی،استخر،اردو و ایاب و ذهاب برنامه های فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد و متعلق به روستای خودمان باشد.
👈نکته اول:هزینه ای که دانش آموزان پرداخت میکنند صرفا جهت کرایه سرویس مدرسه میباشد و از نظر مالکیت دردستگاه، هیچگونه شراکتی ندارند.
👈نکته دوم:تصمیم گیری برای هرگونه استفاده از این وسیله،توسط اعضای ستاد پیشرفت مالواجرد صورت خواهدگرفت.
🔴خانواده های محترم انشالله تاپایان هفته جاری مبالغ خودرا به شماره زیر واریز نمایند:
شماره کارت: ۶۲۷۷۶۰۱۳۴۰۸۶۰۸۸۹
شماره حساب: ۱۰۰۰۲۳۰۸۹۶۴۷۳
شماره شبا: IR910210000001000230896473
به نام : سیف اله صادقی
💢لازم به ذکر است اگر دوست بزرگواری مایل است در این امر خداپسندانه شریک باشد و بعنوان آثار ماتاخّر در نامه اعمال خود ثبت کند،میتواند هرمبلغی که درتوان دارد را به همین شماره واریز نماید.
باتشکر🌹
ستادپیشرفت روستای مالواجرد
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
22.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اطلاعیه📣📣
#سینمامالورد
#قلبرقه
🔴 اکران فیلم سینمایی قلب رِقّه😎
🔰سلام خدمت همراهان عزیز🤚
🔻ستادپیشرفت مالواجرد درنظردارد؛
باهمراهی شماعزیزان امتیاز و مجوز اکران فیلم قلب رقه راخریداری کرده و درمحل سالن حضرت ابالفضل جنب مسجدجامع مالواجرد،
اکران عمومی داشته باشد.
🗓 تاریخ اکران فیلم: فرداشب، پنجشنبه(۱۴۰۳/۷/۱۲)
⏱ ساعت ۲۰
🔰قیمت هر بلیط مبلغ ۲۰ هزار تومان میباشد.
❇️ امیدواریم با همراهی شما بتوانیم این فیلم زیبا را به نمایش بگذاریم.
📥جهت هماهنگی خرید بلیط به آیدی ذیل پیام دهید:
@admineresaneh
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠
🔰میدونستید دیشب ، شب دوم اکتبر ۲۰۲۴ هست، چه شبی بود؟!
🗓دوم اکتبر ۲۰۲۴ مصادف با اول تیشری سال ۵۷۸۵ عبری و نخستین روز رُوش هاشانا، آغاز سال جدید یهودی است. روش هاشانا یکی از مهمترین اعیاد یهودیان است که دو روز به طول میانجامد و به عنوان "روز داوری" و "روز یادبود" شناخته میشود.
👈بر اساس اعتقادات یهودی، در این روز خداوند سرنوشت انسانها را برای سال آینده تعیین میکند ( که بحمدالله به دست بچه های سپاه پاسداران سرنوشت امسال این ها رقم خورد🇮🇷)
🎉دمیدن شوفار (نوعی شیپور از شاخ قوچ) یکی از اصلیترین اعمال مذهبی روش هاشانا است که در مجموع ۱۰۰ بار در طول این دو روز دمیده میشود تا مردم را به توبه و بازگشت به خداوند فرا بخواند ( امشب موشک ها بجای شوفار براشون دمیدن 😅)
جشن روش هاشانا همچنین آغاز دوره "عشره توبه" است که ۱۰ روز بعد تا "یوم کیپور" (روز کفاره) ادامه دارد. این روز در قوانین یهودی به عنوان یکی از "یوم توف" یا روزهای مقدس محسوب میشود. در طول این چند روز جشن، یهودیان از خداوند میخواهند تا آنها را در "کتاب زندگی" ثبت کند و از گناهان گذشته توبه میکنند، به امید سالی پربرکت و پر از موفقیت😄✌️
🇮🇷 رسانه مردمی مالواجرد
💠 @malvajerd1 💠